←چیستی استضعاف
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==چیستی [[استضعاف]]== | ==چیستی [[استضعاف]]== | ||
* [[استضعاف]] از ریشه ضَعْف و ضُعف به معنای "ضعیف شمردن" و "به [[ضعف]] کشاندن" است<ref>مفردات، ص۵۰۷؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۹؛ التحقیق، ج۷، ص۳۱، «ضعف».</ref> و [[مستضعف]] یعنی ضعیف شده، به [[ضعف]] کشانده شده، در [[ناتوانی]] نگه داشته شده و کسی که به دیدۀ [[حقارت]] به او بنگرند. در [[فرهنگ اسلامی]]، [[مستضعف]] کسی است که در [[شناخت حق]] یا عمل به آن [[ناتوان]] شده باشد<ref> ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۹؛ [[حسین غفاری ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۹۷؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۸۱.</ref>. بنابراین، مقصود از [[مستضعف]] دو گروه هستند: | * [[استضعاف]] از ریشه ضَعْف و ضُعف به معنای "ضعیف شمردن" و "به [[ضعف]] کشاندن" است<ref>مفردات، ص۵۰۷؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۹؛ التحقیق، ج۷، ص۳۱، «ضعف».</ref> و [[مستضعف]] یعنی ضعیف شده، به [[ضعف]] کشانده شده، در [[ناتوانی]] نگه داشته شده و کسی که به دیدۀ [[حقارت]] به او بنگرند. در [[فرهنگ اسلامی]]، [[مستضعف]] کسی است که در [[شناخت حق]] یا عمل به آن [[ناتوان]] شده باشد<ref> ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۹؛ [[حسین غفاری ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۹۷؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۸۱.</ref>. بنابراین، مقصود از [[مستضعف]] دو گروه هستند: | ||
# [[مستضعف فکری]] و عقیدتی: افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان ضعیف باشند که [[قادر]] به شناسایی عقیدۀ صحیح و [[حق]] از [[باطل]] نشوند یا نسبت به [[دین]] و [[وظایف دینی]] خود جاهلند و در محیطهای [[محروم]] و بدون دسترسی به [[عالمان دینی]] به سر میبرند و [[قادر]] بر انجام [[وظایف دینی]] نباشد، [[مستضعف]] هستند. مانند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شدهای» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>. | #'''[[مستضعف فکری]] و عقیدتی:''' افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان ضعیف باشند که [[قادر]] به شناسایی عقیدۀ صحیح و [[حق]] از [[باطل]] نشوند یا نسبت به [[دین]] و [[وظایف دینی]] خود جاهلند و در محیطهای [[محروم]] و بدون دسترسی به [[عالمان دینی]] به سر میبرند و [[قادر]] بر انجام [[وظایف دینی]] نباشد، [[مستضعف]] هستند. مانند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شدهای» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>. | ||
# [[مستضعف]] عملی و [[سیاسی]]: کسانی که [[حق]] را تشخیص و از آن [[پیروی]] میکنند؛ اما [[خفقان]] محیط، اجازۀ عمل و [[اقدام]] را از آنان [[سلب]] کرده است. آنها از ناحیۀ [[ظالمان]] و حکومتهای خودکامه، در فشار قرار دارند و قدرتمندان و [[زمامداران]]، به دیدۀ [[حقارت]] به آنها مینگرند و از آنان کار میکشند، با این حال ساکت و [[تسلیم]] نیستند و پیوسته تلاش میکنند دست [[جباران]] و [[ستمگران]] را کوتاه سازند و [[آیین حق]] و [[عدالت]] را برپا کنند. [[خداوند]] به چنین گروهی، وعدۀ [[یاری]] و [[حکومت]] در [[زمین]] داده است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۹.</ref> | #'''[[مستضعف]] عملی و [[سیاسی]]:''' کسانی که [[حق]] را تشخیص و از آن [[پیروی]] میکنند؛ اما [[خفقان]] محیط، اجازۀ عمل و [[اقدام]] را از آنان [[سلب]] کرده است. آنها از ناحیۀ [[ظالمان]] و حکومتهای خودکامه، در فشار قرار دارند و قدرتمندان و [[زمامداران]]، به دیدۀ [[حقارت]] به آنها مینگرند و از آنان کار میکشند، با این حال ساکت و [[تسلیم]] نیستند و پیوسته تلاش میکنند دست [[جباران]] و [[ستمگران]] را کوتاه سازند و [[آیین حق]] و [[عدالت]] را برپا کنند. [[خداوند]] به چنین گروهی، وعدۀ [[یاری]] و [[حکومت]] در [[زمین]] داده است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۹.</ref> | ||
*واژۀ [[استضعاف]] در برابر "[[استکبار]]" در بسیاری از [[آیات]] آمده است. این کاربرد [[قرآنی]] سبب شده از این دو اصطلاح برای تقسیم [[جوامع انسانی]] به دو طبقه "مستضعَف" و "مستکبِر" استفاده شود<ref>ر.ک: [[حسین غفاری ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | *واژۀ [[استضعاف]] در برابر "[[استکبار]]" در بسیاری از [[آیات]] آمده است. این کاربرد [[قرآنی]] سبب شده از این دو اصطلاح برای تقسیم [[جوامع انسانی]] به دو طبقه "مستضعَف" و "مستکبِر" استفاده شود<ref>ر.ک: [[حسین غفاری ساروی|غفاری ساروی، حسین]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[استضعاف (مقاله)|استضعاف]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | ||