وجوب انتظار امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حاکمیت سیاسی' به 'حاکمیت سیاسی'
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
جز (جایگزینی متن - 'حاکمیت سیاسی' به 'حاکمیت سیاسی')
خط ۲۰: خط ۲۰:
#'''[[انتظار]] و فرار از بن بست ها''': [[بشریت]] امروزه به هر محوری که در [[زندگی]] پیش روی دارد نظر می‌افکند، خود را در حصار ناکامی و [[سرخوردگی]] می‌بیند و برای [[نجات]] از این گرفتاری به هر سوی سر می‌کشد و به [[فکر]] چاره‌ای می‌افتد. چون این راه چاره‌ها و [[تدابیر]] به منبع [[فیض الهی]] متّصل نیستند. بن‌بست‌هایی که [[بشریت]] را [[مضطر]] می‌کند تا به [[ظهور]] یک [[منجی]] و [[مصلح جهانی]] [[دل]] ببندد بدین قرار است:
#'''[[انتظار]] و فرار از بن بست ها''': [[بشریت]] امروزه به هر محوری که در [[زندگی]] پیش روی دارد نظر می‌افکند، خود را در حصار ناکامی و [[سرخوردگی]] می‌بیند و برای [[نجات]] از این گرفتاری به هر سوی سر می‌کشد و به [[فکر]] چاره‌ای می‌افتد. چون این راه چاره‌ها و [[تدابیر]] به منبع [[فیض الهی]] متّصل نیستند. بن‌بست‌هایی که [[بشریت]] را [[مضطر]] می‌کند تا به [[ظهور]] یک [[منجی]] و [[مصلح جهانی]] [[دل]] ببندد بدین قرار است:
##'''بن‌بست [[علم]] و [[صنعت]]''': [[بشر]] با [[انقلاب]] صنعتی در این [[خیال]] بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و [[رفاه]] و [[آسایش]] خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد [[علم]] و [[صنعت]] بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های [[کشتار]] جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر [[جهان]] آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه [[شکست]] می‌خورد [[انسانیت]] است.
##'''بن‌بست [[علم]] و [[صنعت]]''': [[بشر]] با [[انقلاب]] صنعتی در این [[خیال]] بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و [[رفاه]] و [[آسایش]] خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد [[علم]] و [[صنعت]] بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های [[کشتار]] جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر [[جهان]] آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه [[شکست]] می‌خورد [[انسانیت]] است.
##'''بن‌بست [[سیاسی]]''': [[بشر]] برای [[اصلاح]] [[حاکمیت]] [[سیاسی]] و [[نجات]] از گرفتاری حکومت‌های [[ملوک]] الطوایفی به حکومت‌های [[پادشاهی]] و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع [[حکومت‌ها]] به دیکتاتورهای [[خون]] آشامی تبدیل شده‌اند که [[حق آزادی]] و حیات را از [[انسان‌ها]] سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد [[اندیشه]] بشری حکومت‌های مبتنی بر [[دموکراسی]] بود که در تجربه ثابت گشت [[مردم]] از این نوع مترقی [[حکومت]] نیز سرخورده و [[دل]] سرد شده‌اند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
##'''بن‌بست [[سیاسی]]''': [[بشر]] برای [[اصلاح]] [[حاکمیت سیاسی]] و [[نجات]] از گرفتاری حکومت‌های [[ملوک]] الطوایفی به حکومت‌های [[پادشاهی]] و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع [[حکومت‌ها]] به دیکتاتورهای [[خون]] آشامی تبدیل شده‌اند که [[حق آزادی]] و حیات را از [[انسان‌ها]] سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد [[اندیشه]] بشری حکومت‌های مبتنی بر [[دموکراسی]] بود که در تجربه ثابت گشت [[مردم]] از این نوع مترقی [[حکومت]] نیز سرخورده و [[دل]] سرد شده‌اند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
#'''[[انتظار]] و [[معنابخشی به زندگی]]''': مطلب دیگری که [[ظهور منجی]] و [[لزوم انتظار]] آن را ثابت می‌کند این است که [[انسان]] با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ [[انسان]] را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر [[آشکار]] می‌شود نه [[علم]] و نه غریزه [[کفایت]] لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت [[آدمی]] با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده [[انسان]] با [[جهان]] و هستی ناچار باید [[انتظار]] طلایه‌داری [[الهی]] را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را [[رهبری]] کند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
#'''[[انتظار]] و [[معنابخشی به زندگی]]''': مطلب دیگری که [[ظهور منجی]] و [[لزوم انتظار]] آن را ثابت می‌کند این است که [[انسان]] با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ [[انسان]] را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر [[آشکار]] می‌شود نه [[علم]] و نه غریزه [[کفایت]] لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت [[آدمی]] با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده [[انسان]] با [[جهان]] و هستی ناچار باید [[انتظار]] طلایه‌داری [[الهی]] را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را [[رهبری]] کند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.


۲۱۷٬۶۰۳

ویرایش