منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[چرا انتظار ویرانگر برداشتی انحرافی از انتظار شمرده می‌شود؟ (پرسش)]]
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = منظور از [[انتظار]] ویرانگر چیست؟
| تصویر            = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل بالاتر      = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]
| مدخل اصلی    =  [[انتظار ویرانگر]]
| مدخل وابسته    =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = 7 پاسخ
}}
'''منظور از [[انتظار]] ویرانگر چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
 
== پاسخ نخست==
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در این‌باره گفته‌ است:
::::::«برخی بر این باورند که [[ظهور]]، ماهیتی انفجاری داشته و تنها از گسترش و اشاعۀ [[ظلم]] و [[تباهی]] ناشی می‌شود و در نتیجه، تنها زمانی سامان‌یابی بر [[جهان]] [[حاکم]] شده و [[منجی]] [[ظهور]] می‌کند که [[صلاح]] به نقطۀ صفر رسیده و قوۀ [[باطل]] بر نیروی [[حق]] پیروز شده و طرفداران [[حق]] و [[حقیقت]] رو به کاهش روند. براین اساس، [[فساد]] و [[تبعیض]] و [[پلیدی]]، انفجار و [[ظهور]] را قریب‌الوقوع می‌کند و مقدمۀ [[صلاح]] است؛ زیرا هدف‌ها وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. بنابراین [[بهترین]] کمک به تسریع [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و اشاعه [[فساد]] است.
::::::کسانی که چنین ایده‌ای دارند، به مصلحان و [[آمران به معروف]] و ناهیان از منکر با نوعی عداوت و [[بغض]] می‌نگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} می‌شمارند و اگر خود هم [[اهل گناه]] نباشد، با نوعی [[رضایت]] به گناهکاران و عاملان [[فساد]] می‌نگرند؛ زیرا [[مقدمات ظهور]] را فراهم می‌سازند؛ این نوع برداشت، از آن جهت که با [[اصلاحات]] مخالف است و [[فساد]] و [[تباهی]] را به‌عنوان مقدمۀ یک انفجار مقدس، موجه و مطلوب می‌سازد، باید شبه دیالکتیکی خوانده شود، با این تفاوت که در [[تفکر]] دیالکتیکی، تشدید نابسامانی‌ها از آن جهت اجازه داده می‌شود که شکاف وسیع‌تر شود و [[مبارزه]] داغ‌تر گردد، ولی این [[تفکر]] عامیانه فاقد این مزیت است و تنها [[فساد]] و [[تباهی]] [[فتوا]] داده می‌شود که خود به خود نتیجۀ مطلوب فراهم آید<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۵۴.</ref>. نتیجه چنین انتظاری رنج و از کار ماندن است و هیچ اثر مثبتی ندارد و چنین منتظری همانند کسی که [[منتظر]] عزیزی است و تلاش می‌کند خود را به چیزی مشغول کند که از حالت [[انتظار]] خارج شود<ref>[[یادداشت‌های استاد مطهری، ج۹]]، ص۳۹۲، ۳۹۳.</ref><ref>[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)| چلچراغ حکمت ج۱۰]]، ص۳۷، ۳۸.</ref>.
 
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیب‌الله طاهری]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::*«برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی]] [[موعود]] این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و [[حق]] کشیها و تباهیها ناشی می‌شود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن می‌باشد. آن گاه [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان شود، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] از آستین بیرون می‌آید. با وجود این، هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صفحه اجتماع نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود؛ برعکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حق‌کشی و هر پلیدی‌ای به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، رواست، زیرا {{عربی|"اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ الْمَبَادي"}}؛ هدف‌ها وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] کمک به تسریع در [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است. این‌جاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به [[انقلاب مقدس]] نهایی. این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و [[آمران به معروف]] و ناهیان از منکر با نوعی [[بغض]] و عداوت می‌نگرند، زیرا آنان و تأخیر اندازان [[ظهور]] و [[قیام]] [[مهدی]] [[موعود]] {{ع}} می‌شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی [[رضایت]] به گناهکاران و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان مقدمات [[ظهور]] را فراهم می‌کنند. این نوع برداشت از آن جهت که با [[اصلاحات]] مخالف است و فسادها و تباهیها را به عنوان مقدمه انفجار مقدس، موجه و مطلوب می‌شمارد، باید "شبه دیالکتیکی" خوانده شود. با این تفاوت که در [[تفکر]] دیالکتیکی، با [[اصلاحات]] از آن جهت مخالف می‌شود و تشدید نابسامانیها ز آن جهت اجازه داده می‌شود که شکاف وسیعتر شود و [[مبارز]] پیگیرتر و داغتر گردد، ولی این [[تفکر]] عامیانه فاقد این مزیت است و فقط به [[فساد]] و [[تباهی]] [[فتوا]] می‌دهد که خود به خود منجر به نتیجه مطلوب شود.
:::::این نوع برداشت و [[انتظار]] از [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] که منجر به نوعی تعطیل شدن [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و باید نوعی "اباحیگری" شمرده شود، به هیچ [[وجه]] با [[موازین اسلامی]] و قرآنی موافقت ندارد»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۰۵ - ۲۰۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛}}
[[پرونده:1368119.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم کارگر]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در این نگرش ([[انتظار منفی]] و ویرانگر)، [[انتظار]]، عامل رکود و عقب‏‌ماندگی است و [[منتظران]] از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست می‌‏‏شویند و در برابر [[زور]] و فشار و [[ظلم]] و [[فساد]] راه خاموشی و [[سکوت]] در پیش می‌‏گیرند. حتّی به این باور می‌‏‏رسند که می‌‏بایست به گسترش [[جور]] و [[فساد]] کمک کنند و یا نسبت به آن بی‌‏تفاوت باشند تا گیتی پر از [[ستم]] و [[تباهی]] گردد و [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] نزدیک شود. چنین اندیش‏‌ه‏ای باعث انزوا و دوری از عرصه [[سیاست]] می‌‏‏شد و گاهی ابزار دست حکومت‏‏‌های [[جور]] برای [[انحراف]] اذهان و سوء استفاده از افکار [[مهدی]] ‏باوری بوده است! به نظر [[شهید مطهری]]؛ [[انتظار]] ویرانگر، برداشت قشری از [[مهدویت]] و [[قیام]] [[مهدی موعود]] است؛ به‏ طوری‏که برخی گمان می‌‏کند [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، صرفا ماهیت انفجاری دارد و تنها به دنبال گسترش و رواج [[ظلم]]، [[تبعیض]] و تباهی‏‏‌ها شکل می‌‏‏گیرد<ref>ر. ک: قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۲</ref>. این دیدگاه [[جایگاه]] خاصی در [[شیعه]] نداشته و با [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] ایران و [[رهبری]] و روشنگری‏‏‌های [[امام خمینی]]، رو به افول و خاموشی نهاده است<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛}}
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::« برداشت عده‌ای از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} این است که این [[انقلاب]]، صرفا، ماهیت انفجاری دارد و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلم]] و [[تبعیض]] و اختناق و [[تباهی]]، ناشی می‌شود. به بیان دیگر، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن‌گاه که [[صلاح]] ([[خیر]] و [[نیکی]]) از بین برود و [[حق]] و [[حقیقت]]، هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکه‌تاز میدان گردد و جز [[باطل]]، نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]]، از آستین بیرون می‌آید. طبق این تعریف، هر اصلاحی قبل از [[قیام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} محکوم است؛ زیرا، هر اصلاحی، یک نقطه روشن است و تا وقتی که در صحنه‌ اجتماع نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود، بلکه برعکس، هرگونه [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حقکشی و [[پلیدی]]، به [[حکم]] اینکه مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، روا است؛ زیرا، هدف، وسیله را توجیه می‌کند، هرچند وسیله‌ای [[نامشروع]] باشد. پس [[بهترین]] کمک به تسریع [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و اشاعه فحشا و [[فساد]] است! اینجا است که [[گناه]] هم لذت و کامجویی است و هم کمک به [[انقلاب]] مقدس<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۰۲-۱۰۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین هدایت‌نیا؛}}
[[پرونده:152021.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[فرج‌الله هدایت‌نیا]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[فرج‌الله هدایت‌نیا]]'''، در مقاله ''«[[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::*«[[امام خمینی]] به چندین برداشت ناصحیح از [[انتظار]] اشاره فرموده است که هر یک به طور جداگانه ذکر می‌شود:
:::::#عده‌ای [[انتظار]] را در این می‌بینند که برای تعجیل در [[ظهور]] [[امام زمان]] [[دعا]] کنند. این گروه ضمن [[عمل]] به [[تکالیف دینی]] خود، نسبت به آنچه از خطاها و معصیت‌ها در [[جامعه]] می‌بینند [[امر به معروف]] هم می‌کنند ولی هیچ اقدام عملی برای محو [[ظلم]] و [[ستم]] انجام نمی‌دهند: "بعضی [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در حسینیه، در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج]] [[امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‌شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] حضرت [[صاحب]] {{ع}} بود. اینها به [[تکالیف]] شرعی خودشان هم [[عمل]] می‌کردند و [[نهی از منکر]] هم می‌کردند و [[امر به معروف]] هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>.
:::::#عده‌ای فکر می‌کنند [[انتظار]] آنست که بنشینند و [[دعا]] کنند تا حضرت بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به [[تکالیف]] فردی خود [[عمل]] می‌کنند ولی نسبت به مسایل [[جامعه]] بی‌تفاوت هستند. [[امام]] درباره این گروه و تفکرشان فرموده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را [[عمل]] می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. [[تکلیف]] ما همین است که [[دعا]] کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴ و ۱۳.</ref>.
:::::#عده‌ای گمان می‌کنند [[انتظار]] آنست که [[منتظر]] بمانیم [[جهان]] را [[ظلم]] و [[جور]] فرا بگیرد تا حضرت بیاید. این گروه مخالف [[امر به معروف و نهی از منکر]] بوده و آن را مغایر [[انتظار]] می‌دانند. "یک دسته‌ای می‌گفتند که خوب! باید [[عالم]] پر از [[معصیت]] بشود تا حضرت بیاید. ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم تا [[مردم]] هرکاری می‌خواهند بکنند. گناهها زیاد بشود که [[فرج]] نزدیک بشود"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>.
:::::#دسته‌ای دیگر فکر می‌کنند [[انتظار]] آنست که به [[گناه]] دامن بزنیم و دیگران را نیز به [[معصیت]] تشویق نماییم. "یک دستهای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن زد به گناهها [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و حضرت {{ع}} تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده [[لوح]] هم بودند. منحرف‌هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می‌زدند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>. [[امام خمین|حضرت امام]] تأکید می‌نماید که دو دسته اول، انسان‌های سالم و صالحی هستند ولی تفکرشان غلط است، اما دسته اخیر، هم تفکرشان [[باطل]] است و هم خود [[منحرف]] یا ساده [[لوح]] هستند. همچنین ایشان می‌فرماید: "[[انتظار]] به معنای غلط ساخته دست سیاسیون است تا [[مسلمین]] را از [[سیاست]] دور نگهدارند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص364- 366.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛}}
[[پرونده:152035.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[میرتقی حسینی گرگانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]] و آرزو و امید به آینده دو گونه است:
:::::#انتظاری سازنده و نگه‌دارنده است، تعهدآور است، نیرو آفرین و تحرک‌‌‌بخش است، به گونه‌ای که می‌تواند نوعی [[عبادت]] و حق‌پرستی شمرده شود.
:::::#انتظاری که [[گناه]] است و ویرانگر است، اسارت‌بخش است، فلج‌کننده است و نوعی اباحی گری باید محسوب گردد.
::::::این دو نوع [[انتظار فرج]]، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] عظیم [[مهدی موعود]] است، و این دو نوع برداشت بر طبق طبیعت خود [[عمل]] می‌کند <ref>شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص 6 - 8.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 40.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین ان‍ص‍اری‌؛}}
[[پرونده:Pic557.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ ان‍ص‍اری‌]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ ان‍ص‍اری‌]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«جنبه منفی [[انتظار]] سبب می‌شود که [[انسان]] از تحرک و فعالیت در جهت ساختن خود و [[جامعه]] و [[تلاش]] برای پیدایش [[حکومت اسلامی]] باز ماند و به عنصری بی‌تفاوت تبدیل شود. [[روایات]] زیادی در رابطه با [[انتظار]] و آثار آن وارد شده است که می‌توان معنای حقیقی [[انتظار]] را از آنها به دست آورد»<ref>[[ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ ان‍ص‍اری‌|ان‍ص‍اری‌؛ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۱۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین میرزا عباس مهدوی‌فرد؛}}
[[پرونده:Pic434.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[میرزا عباس مهدوی‌فرد]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدوی‌فرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برخی تلاش نموده‌اند تصویری غلط و مخرب از [[انتظار]] ارائه دهند که در واقع نتیجه آن ضد [[انتظار]] است، این نوع نگاه به [[انتظار]] منجر به تفسیرهای نادرستی از آن شده است که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:
:::::#'''[[انتظار]] [[مذهب]] احتراز:''' عده‌ای با تفسیری سطحی از [[انتظار]] گفته‌اند: [[انتظار]] یعنی این که افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و [[منتظر]] بمانند تا شخص [[موعود]] بیاید و همه امور را سامان دهد. آنان بر این عقیده‌اند که [[انتظار]] موجب رکود و فرار از تعهد‌های [[اجتماعی]] و [[بی‌تفاوتی]] نسبت به محیط اطراف و [[سرنوشت]] خود و اجتماع می‌شود. [[میرفطروس]] می‌گوید: "[[انتظار]] [[مذهب]] احتراز است، مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشه‌گیری می‌کشاند و [[مانع]] تلاش می‌شود، مذهبی است که نمی‌تواند کاری صورت دهد، پس دهن‌کجی می‌کند و کنار می‌کشد"<ref>حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص ۳۱، به نقل از کتاب حلاج.</ref>. [[آیت الله]] العظمی [[ناصر مکارم شیرازی]] می‌فرماید همین برداشت از [[انتظار]] است که عده‌ای را وادار نموده است تا بنویسند: "... [[انتظار]] توده‌های رنجدیده را در یک عالم رؤیایی فرو می‌برد و از آنچه در اطراف آنها می‌گذرد غافل می‌سازد، و آنها را به فرار از تعهدهای [[اجتماعی]] [[تشویق]] می‌کند. و به عبارت دیگر از نظر فردی عاملی است برای رکود و توقف و از نظر [[اجتماعی]] وسیله‌ای است برای خاموش ساختن جنبش‌های ضدّ استعماری"<ref>مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۹۲.</ref>.
:::::#'''[[انتظار]] یعنی تلاش در جهت پرشدن [[جهان]] از [[ظلم]] و [[فساد]]:''' عده‌ای دیگر پا را فراتر نهاده و [[انتظار]] را به معنای تلاش برای [[پر شدن جهان از ظلم]] و [[فساد]] و [[گناه]] [[تفسیر]] می‌کنند. ایشان معتقدند [[انتظار]] یعنی [[آماده کردن زمینه ظهور]] و چون [[حضرت]] زمانی [[ظهور]] می‌کند که [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] شود پس ما باید دیگران را به [[گناه]] [[تشویق]] نماییم تا هر چه سریع‌تر [[ظلم]] و [[فساد]] [[جهان]] را فراگیرد و [[زمینه ظهور]] [[امام]] فراهم گردد. این نوع [[انتظار]] حاصل برداشت قشری از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]]{{ع}} است که صرفاً ماهیت آن را انفجاری می‌دانند که فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلم‌ها]]، [[تبعیض‌ها]]، اختناق‌ها، [[حق]] کشی‌ها و [[تباهی‌ها]] ناشی می‌شود. و معتقدند [[انقلاب]] [[مهدی]]{{ع}} نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن می‌باشد. آن‌گاه که [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکه‌تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافته نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] نه اهل [[حقیقت]] ـ زیرا [[حقیقت]] طرفداری ندارد ـ از آستین بیرون می‌آید. بنابراین هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود. برعکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ظلم]]، [[تبعیض]]، حق‌کشی و هر [[پلیدی]] به [[حکم]] این که مقدمه [[اصلاح]] کلی است و انفجار را قریب‌الوقوع می‌سازد، رواست زیرا ([[هدف]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کند) پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. [[شهید مطهری]] می‌فرماید: "این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]{{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که منجر به نوعی تعطیل در حدود و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و نوعی [[اباحی‌گری]] باید شمرده شود به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] وفق نمی‌دهد"<ref>ر.ک: قیام و انقلاب مهدی، ص ۵۶.</ref>. [[حضرت]] [[امام خمینی]] به این برداشت‌های ویرانگر از [[انتظار]] اشاره می‌کند و در [[اعتراض]] به آنها می‌فرماید: "بعضی‌ها [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]]، در منزل بنشیند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند... یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را می‌گفتند: این است که ما کار نداشته باشیم به این که در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر [[ملت‌ها]] چه می‌گذرد، بر [[ملت]] ما چه می‌گذرد. به این چیزها ما کاری نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند انشاءالله درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم... یک دسته‌ای می‌گفتند: که خوب! باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید. ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم تا [[مردم]] هرکاری می‌خواهند بکنند، [[گناهان]] زیاد بشود که [[فرج]] نزدیک بشود. طرفداران این نظریه می‌گویند [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آینده]] [[ظهور]] می‌کند ولی فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] او بود و اصولاً [[امامت]] و [[رهبری]] [[امام]] [[عادل]] در [[جهان]] وقتی تحقّق پیدا می‌کند که [[جهان]] پر از [[ظلم]] باشد و [[رهبری]] [[امام]] [[جائر]] مقدمه [[ظهور امام]] [[عادل]] است. یک دسته‌ای از این بالاتر بودند و می‌گفتند: باید دامن زد به [[گناهان]]. [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و [[حضرت]] تشریف بیاروند"<ref>ر.ک: فصلنامه انتظار، شماره ۱، ص ۱۳.</ref>.
:::::#'''[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]]:''' از جمله برداشت‌های قابل نقد، تفسیری است که [[انتظار]] را به صورت مطلق؛ مذهبی اعتراضی معرفی می‌نماید. دکتر [[علی شریعتی]] می‌نویسد: "[[انتظار]] [[مذهب]] [[اعتراض]] است، [[منتظر]] معترض به وضع موجود و خواستار وضع مطلوب است. [[مذهب]] [[انتظار]] مذهبی است که حرف دارد و می‌تواند کاری انجام دهد. این [[منتظر]] به آنچه هست [[دل]] نمی‌بندد و به آنچه که باید باشد می‌اندیشد. او مهاجم به [[ظلم]] است و این [[اعتراض]] ریشه در یک [[مبارزه]] و "نه [[تاریخی]] دارد" "نه"ای که از [[سقیفه]] و از زبان [[علی]]{{ع}} شنیده شد"<ref>شریعتی، علی، انتظار مذهب اعتراض.</ref>. هرچند این [[تفسیر]]؛ [[انتظار]] را موجب تخدیر و [[تسلیم]] نمی‌داند و از این جهت تفسیری مطلوب است اما در برابر این نظریه هم دو پرسش مطرح است. اول اینکه دامنه این [[اعتراض]] تا کجاست؟ تا [[رفاه]]، تا [[عدالت]]، تا عرفان، تا [[آزادی]] تا [[شکوفایی]] و [[تکامل]] و یا... و دوم این که پی‌آمد این [[اعتراض]] چیست؟ چه باری بر دوش [[منتظر]] می‌گذارد و این نفی با چه اثباتی همراه می‌شود؟ در مورد پرسش اول باید بگوییم که آرمان‌های [[دینی]] از [[تکامل]] و [[شکوفایی]] استعداد [[آدمی]]، بالاتر است، چون زمانی که [[انسان]] به [[تکامل]] هم برسد، باز مسأله این است که می‌خواهد در چه جهتی [[مصرف]] شود؟ رشد یا خُسر؟ در مورد پرسش دوم هم باید گفت [[منتظر]] [[مهدی]] آماده است و برای [[سلطان]] و تسلط [[مهدی]]{{ع}} [[زمینه‌سازی]] می‌کند چنانچه در [[حدیث]] آمده است: {{متن حدیث|"فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"}}<ref>میزان الحکمة، ج ۲، ص ۵۶۸؛ کنز العمال، ح ۳۸۶۵۷.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص89-94.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛}}
[[پرونده:151989.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد زمانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«این نوع [[انتظار]] در مقابل [[انتظار مثبت]] است که می‌توان گفت برداشتی سطحی و غیر واقعی از [[روایات]] {{متن حدیث|"يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا (بَعْدَ مَا) مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}} است. گوینده [[گمان]] کرده است باید [[شرارت]] و [[زشتی]] و تبه‌کاری همه جا را فرا گیرد و نقطه [[امید]] و مثبتی در [[جهان]] [[باقی]] نماند، حتی یک نفر هم دنبال [[خوبی‌ها]] و [[اصلاح]] و [[شایستگی]] نرود، [[محاسن]] و [[اعمال نیک]] به صفر برسد، آن‌گاه [[حجت خدا]] از پرده [[غیبت]] به در آید و همه چیز را دگرگون کند که با چنین برداشتی [[اشاعه فساد]] و [[فحشا]] و رویکرد به [[تباهی]] و سیاه‌بختی فردی و جمعی، [[کمک]] به [[ظهور]] خواهد کرد و یا لااقل [[سکوت]] در برابر همه جنایات و خیانت‌ها باید انجام گیرد و [[ترویج]] شود تا مقصود حاصل گردد.
::::::با چنین اندیشه‌ای، حرکت اصلاحی همه [[مصلحان]] و آزاداندیشان و [[انبیا]] و صلحا زیر سؤال خواهد رفت که نه تنها از آنان [[تمجید]] نمی‌شود بلکه مذموم و مورد [[سرزنش]] قرار می‌گیرند و باید همه حدود و [[مقررات اسلامی]] و انسانی که به نوعی در [[شایستگی]] [[اخلاق]] بشری نقش دارد و موجب [[آرامش]] و [[اطمینان]] و بهداشت روان [[بشریت]] می‌گردد، تعطیل شود. این‌گونه برداشت با هیچ یک از [[موازین]] [[الهی]] و انسانی و با هیچ یک از [[ادیان آسمانی]] سازگار نیست. تنها و تنها برخی از [[مستکبران]] و کوته‌نظران سراغ چنین [[تفسیر]] قشری می‌روند و آن را اشاعه می‌دهند تا به چپاول خویش ادامه دهند و یا چند صباحی را در [[سکوت]] و [[زندگی]] بدون درگیری و [[مبارزه]] به سر برند و حیات حیوانی خود را دنبال نمایند.
::::::[[علت]] [[تفسیر]] [[انتظار مخرب]] از [[روایات]] {{متن حدیث|"يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}} از آن جهت است که [[روایات]] مذکور در بردارنده یک [[تشبیه]] است. آنان [[گمان]] کرده‌اند در [[تشبیه]] باید وجه شبه در مشبه به تقویت گردد و اثبات شود تا [[رسالت]] خودش را انجام دهد که نتیجه نهایی همان است که در مفهوم [[انتظار مخرب]] ارائه گردید و آن همه بار منفی را به دنبال داشت.
::::::لکن گویندگان این نظریه باید بدانند که بر اساس آرای [[دانشمندان]] [[فصاحت]] و [[بلاغت]] در [[علم]] بیان، وجه شبه را باید در مشبه تقویت کرد؛ همانند "[[حسین]] مثل شیر است" که اثبات [[شجاعت]] در شیر مورد [[نیاز]] نیست، بلکه نگاهی گذرا بر درندگی او [[کفایت]] می‌کند. پس باید تلاش شود تا [[شجاعت]] و [[جسارت]] در [[حسین]] به اثبات برسد که این [[رسالت]] [[تشبیه]] است. حال برابر صدها [[حدیث]] از [[پیامبر خدا]] {{صل}} و [[معصومان]] {{عم}}، باید با ایجاد [[صلاح]] و [[گسترش عدالت]] و [[امنیت عمومی]] و بهداشت روانی جهانی زمینه‌ای فراهم شود تا آن [[ذخیره الهی]] [[ظهور]] کند و آن را [[تکامل]] بخشد و [[زمین]] را [[بهشت]] برین سازد که این معنا و مفهوم [[انتظار]] است و [[احادیث]] فوق، مُثبِت آن خواهد بود»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]، ص۶۷- ۶۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۹. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار منفی]]، برداشت قشری و سطحی از [[مهدویت]] است. این‌گونه افراد می‌گویند، آن‌گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه‌تاز میدان شود، جز نیروی [[باطل]]، نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، دست [[غیب]] از آستین بیرون می‌آید. با وجود این، هراصلاحی محکوم است، زیرا هراصلاح، یک نقطه روشن است و تا در اجتماع، نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود. برعکس، هر [[گناه]] و فسادی، [[ظهور]] را نزدیک می‌سازد. پس [[بهترین]] کمک به تسریع در [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و اشاعه [[فساد]] و یا حداقل، [[سکوت]] در برابر [[فساد]] و حکومت‌های [[ظالم]] است. این گروه، طبعا به مصلحان و مجاهدان و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]]، با نوعی [[بغض]] و عداوت می‌نگرند، زیرا آنان را تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام]] [[مهدی موعود]] {{ع}} می‌شمارند. این نوع برداشت از [[انتظار]]، منجر به نوعی تعطیل شدن [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و باید نوعی "اباحی‌گری" شمرده شود که به هیچ‌وجه با [[موازین]] اسلامی و قرآنی موافقت ندارد<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۰۵.</ref>.
::::::البته این گروه به جهت بدفهمی از برخی [[روایات]] به چنین اشتباهی افتاده‌اند. آن‌ها می‌گویند: در [[روایت]] آمده است: "[[خداوند]] [[زمین]] را پر از قسط‍‌ و [[عدل]] می‌کند، پس از آن‌که از [[ظلم]] و [[جور]] پر شده باشد." که توضیح این [[روایت]] را در "[[انتظار مثبت]]" آورده‌ایم»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۳۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۰. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعی اباحی گری است. برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد. فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلم‌ها]] و [[تبعیض‌ها]] و اختناق‌ها و حق‌کشی‌ها ناشی می‌شود، آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. این نوع برداشت، از آن جهت که با [[اصلاحات]] مخالف است و [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] را به عنوان مقدمه یک انفجار [[مقدس]] و موجّه می‌شمارد، باید "شبه دیالکتیکی" خوانده شود، با این تفاوت که در [[تفکر]] دیالکتیکی با [[اصلاحات]] از آن جهت [[مخالفت]] می‌شود و تشدید نابسامانی‌ها از آن جهت داده می‌شود که شکاف وسیع‌تر شود و [[مبارزه]] پیگیرتر و داغ‌تر گردد. ولی این [[تفکر]] عامیانه فاقد این مزیت است، فقط به [[فساد]] و [[تباهی]] [[فتوا]] می‌دهد که خود به خود منجر به نتیجه مطلوب بشود. این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}}، و این نوع [[انتظار فرج]] که منجر به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] می‌شود و نوعی اباحی گری باید شمرده شود به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمی‌دهد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۶، ۸۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۳. آقای دکتر قائمی؛}}
[[پرونده:1130809.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برداشت منفی و غلطی که از [[انتظار]] می‌شود کرد بدین‌گونه است که [[آدمی]] چشم به راه این مسأله باشد که دستی با امکانات به حساب از آستین [[غیب]] بیرون آید و [[انقلاب]] [[روحانی]]، [[نظامی]] و [[اجتماعی]] خاصی انجام دهد بدون اینکه خود فرد با چنین وضعی همراه و همگام باشد. او می‌خواهد که قدرت‌های مخرب از بین بروند، [[مفاسد]] و [[انحطاط]] محو شوند، کوشش‌های محو بشری نابود گردند، زمینه از هر حیث برای [[زندگی]] او مساعد شوند بدون اینکه خود در این زمینه گامی بردارد.
::::::انتظاری بدینگونه نوعی عقب‌گرد، [[ارتداد]] و حتی [[انحراف]] از [[آیات]] تحرک‌بخش [[قرآن]] است. عامل زبونی، [[بی‌عدالتی]]، [[نابرابری]]، رکود و سکون و کناره‌گیری است. این [[اطمینان]] باید حاصل باشد که [[امید]] به اینکه دیگران بیایند و زیر بازوی کسی که خود [[امر به معروف و نهی از منکر]] کرده بگیرند، فردی ساکت را در مقری توام با [[آسایش]] فراغ قرار دهند امری بیهوده و بی‌حساب است»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص37-38.</ref>.
::::::چه بسیار از انتظارها که به جای [[سازندگی]] ویرانگری می‌کنند، به جای [[پیشرفت]] موجب عقب رفتن و برگشت را فراهم می‌سازند و به جای توجه به [[آینده]] استقبال از گذشته دارند. برداشت‌های [[نادرست]] از [[انتظار]] برداشت‌ها و اصالت‌ها را از [[انسان]] سلب می‌کند و نیرومندترین عامل حرکت را به رکود و جمود مبدل می‌سازد. اینکه [[منتظر]] باشیم که [[امام]] خود بیاید و [[کارها]] را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم [[فکری]] خطرناک و اندیشه‌ای [[نادرست]] است. وای بر حال جامعه‌ای که این چنین بیندیشند.
::::::اندیشه‌های منحط در این طریقند که در [[انجام وظیفه]] [[تنبلی]] وکوتاهی کنند. بدین نظر در جنبه [[انتظار]] بعد منفی آن را گرفته و خود را بدان سرگرم می‌کنند. آنان از مشی [[انتظار]] قاعد بودن، امضای وضع موجود را دریافته‌اند در حالی که واقعیت خلاف آن است و چنین برداشتی نوعی [[تحریف]] و حتی ساخته دست [[دشمنان]] برای بهره‌گیری‌های [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] است. [[انتظار]] نه تنها [[آرامش]] موقت نیست بلکه اعتراضی دائمی علیه بی‌عدالتی‌هاست و نه تنها تسلی دادن نیست بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق [[حق]] و ابطال [[باطل]] است.
::::::[[انتظار]] پذیرش نوعی [[انقلاب]]، تحول و [[تکامل]]، هدف‌داری و معنی‌داری است. موجبی برای [[دفاع]] جاودانه از [[هدف]] و مسلک است. سرمایه‌ای روحی برای [[تکامل]] و تعالی و حفظ جنبه‌های انسانی و ایدئولوژیکی است. [[انتظار]] عامل تحرک است اسلحه‌ای [[قوی]] و بران علیه [[روح]] مردگی است. [[نجات]] از اعتذال و کناره‌گیری است. موجد تحول است، بر این اساس انتظاری خلاف چنین جهت از آن بی‌عرضه‌ها و بی‌شخصیت‌هاست»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص103-104.</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
 
{{پرسمان انتظار فرج}}
 
{{مدخل انتظار}}
 
==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اخ): پرسش‌هایی با ۷ پاسخ]]
[[رده:(اخ): پرسش‌های مهدویت با ۷ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۱