ابوطلحه انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت'
جز (جایگزینی متن - 'ابیطالب' به 'ابی‌طالب')
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت')
خط ۲۴: خط ۲۴:


==[[ابوطلحه]] بعد از قبول [[اسلام]]==
==[[ابوطلحه]] بعد از قبول [[اسلام]]==
چنان که گفته شد، [[ابوطلحه]] از بزرگان [[اصحاب]] می‌باشد که بسیار [[شجاع]] و دلیر و از تیراندازان مشهور [[عرب]] بود و در جنگ‌های [[بدر]]، [[احد]]، [[خندق]]، [[عقبه]] و دیگر [[غزوات]] [[رسول اکرم]] [[شرکت]] داشت. در [[احد]]، در پیش روی آن [[حضرت]] مشغول [[تیراندازی]] بود و سینه خود را سپر [[پیامبر]]{{صل}} نمود<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۵.</ref>. هرگاه [[تیراندازی]] می‌کرد [[پیامبر]]{{صل}} مراقب بود که تیر به کجا می‌خورد، [[ابوطلحه]] هم سر خود را بلند می‌کرد و می‌گفت: [[پدر]] و مادرم فدایت! باید این گونه باشد تا مبادا تیری به شما بخورد و گلوی من باید مقابل گلوی شما باشد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۴، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref>.
چنان که گفته شد، [[ابوطلحه]] از بزرگان [[اصحاب]] می‌باشد که بسیار [[شجاع]] و دلیر و از تیراندازان مشهور [[عرب]] بود و در جنگ‌های [[بدر]]، [[احد]]، [[خندق]]، [[عقبه]] و دیگر [[غزوات]] [[رسول اکرم]] شرکت داشت. در [[احد]]، در پیش روی آن [[حضرت]] مشغول [[تیراندازی]] بود و سینه خود را سپر [[پیامبر]]{{صل}} نمود<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۵.</ref>. هرگاه [[تیراندازی]] می‌کرد [[پیامبر]]{{صل}} مراقب بود که تیر به کجا می‌خورد، [[ابوطلحه]] هم سر خود را بلند می‌کرد و می‌گفت: [[پدر]] و مادرم فدایت! باید این گونه باشد تا مبادا تیری به شما بخورد و گلوی من باید مقابل گلوی شما باشد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۴، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref>.
به [[روایت]] [[انس بن مالک]]، او در [[جنگ]]، دو زانو پیش روی [[حضرت]] می‌نشست و می‌گفت: {{عربی|نفسي لنفسك الفداء و وجهي لوجهك الوقاء}}؛ [[جان]] و جسمم فدای شما باد. سپس ترکش “تیردان” خود را در مقابل [[رسول خدا]] می‌گشود و [[تیراندازی]] می‌کرد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۶۹۹.</ref>.
به [[روایت]] [[انس بن مالک]]، او در [[جنگ]]، دو زانو پیش روی [[حضرت]] می‌نشست و می‌گفت: {{عربی|نفسي لنفسك الفداء و وجهي لوجهك الوقاء}}؛ [[جان]] و جسمم فدای شما باد. سپس ترکش “تیردان” خود را در مقابل [[رسول خدا]] می‌گشود و [[تیراندازی]] می‌کرد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۶۹۹.</ref>.
و هم اوست که گفته: “در [[احد]]، سرم را بلند کردم و دیدم همگان از شدت [[خواب]] [[آلودگی]] سر بر سپر خود نهاده و خوابیده‌اند. من نیز از کسانی بودم که آن روز چنان [[خواب]] بر من چیره شد که چندین بار شمشیرم از دستم افتاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۴۲۴.</ref>.
و هم اوست که گفته: “در [[احد]]، سرم را بلند کردم و دیدم همگان از شدت [[خواب]] [[آلودگی]] سر بر سپر خود نهاده و خوابیده‌اند. من نیز از کسانی بودم که آن روز چنان [[خواب]] بر من چیره شد که چندین بار شمشیرم از دستم افتاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۴۲۴.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۵

ویرایش