جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت') |
||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
برخی دیگر گفتهاند: روزی در میان [[بنیاسرائیل]] گفته شد آیا کسی میتواند روزی را بیانجام دادن [[گناه]] سپری کند و [[حضرت داود]]{{ع}} با خود اندیشید که او میتواند. در پی چنین گمانی، حادثه یاد شده رُخ داد و [[پندار]] آن [[حضرت]] [[نادرست]] از آب درآمد<ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص ۱۷۴ ـ ۱۸۰؛ کشف الاسرار، ج ۸، ص ۳۳۴ ـ ۳۳۸، ۳۴۱ ـ ۳۴۳؛ زاد المسیر، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref>. | برخی دیگر گفتهاند: روزی در میان [[بنیاسرائیل]] گفته شد آیا کسی میتواند روزی را بیانجام دادن [[گناه]] سپری کند و [[حضرت داود]]{{ع}} با خود اندیشید که او میتواند. در پی چنین گمانی، حادثه یاد شده رُخ داد و [[پندار]] آن [[حضرت]] [[نادرست]] از آب درآمد<ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص ۱۷۴ ـ ۱۸۰؛ کشف الاسرار، ج ۸، ص ۳۳۴ ـ ۳۳۸، ۳۴۱ ـ ۳۴۳؛ زاد المسیر، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref>. | ||
به گزارشی از [[وهببن منبه]]، [[داود]]{{ع}} با خود گفت: ای کاش میدانستم که اگر [[یاری]] [[خدا]] نباشد، چه پیش میآمد! [[خدا]] به [[فرشتگان]] مراقب وی [[دستور]] داد که از وی کناره گرفته تا نیاز مستمر او به [[خدا]] کاملاً روشن شود. [[داود]]{{ع}} با [[عبادت]] بسیار خواست خلأ یاد شده را جبران کند و [[گمان]] کرد که توانسته است بر نفس خود مسلط شود و [[خدا]] با فرستادن پرندهای، ابتلای یاد شده را پدید آورد، تا [[ناتوانی]] [[داود]]{{ع}} | به گزارشی از [[وهببن منبه]]، [[داود]]{{ع}} با خود گفت: ای کاش میدانستم که اگر [[یاری]] [[خدا]] نباشد، چه پیش میآمد! [[خدا]] به [[فرشتگان]] مراقب وی [[دستور]] داد که از وی کناره گرفته تا نیاز مستمر او به [[خدا]] کاملاً روشن شود. [[داود]]{{ع}} با [[عبادت]] بسیار خواست خلأ یاد شده را جبران کند و [[گمان]] کرد که توانسته است بر نفس خود مسلط شود و [[خدا]] با فرستادن پرندهای، ابتلای یاد شده را پدید آورد، تا [[ناتوانی]] [[داود]]{{ع}} ثابت گردد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۱؛ زاد المسیر، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref>. | ||
چالشهای [[روایت]] نخست: [[مفسران شیعه]] <ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۵۴ ـ ۵۵۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۳۵۴ ـ ۳۵۵؛ المیزان، ج ۷، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۱.</ref> و بسیاری از [[مفسران اهل سنت]]<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۸۰ ـ ۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۶؛ روح المعانی، ج ۲۳، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۳.</ref> با [[اعتقاد به عصمت]] [[انبیا]] از [[گناهان]] کبیر، این [[روایت]] از داستان را به سبب انتساب دو منکر بزرگ (کشتن [[انسانی]] بیگناه و تصاحب [[همسر]] وی) به [[پیامبر الهی]] [[باطل]] خوانده و از زوایای گوناگون نقد کردهاند: [[فخر رازی]] ضمن [[پلید]] و [[فاسد]] [[خواندن]] این حکایت، [[ادله]] دهگانهای برای [[نادرستی]] آن میآورد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۵.</ref>. [[ضعف سند]]<ref>معانی القرآن، ج ۶، ص ۱۰۰ - ۱۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref> و ساختگی بودن داستان، عدم دلالت [[آیات قرآن]] و [[احادیث صحیح]] بر آن<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۵۴ ـ ۵۵۵؛ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۳۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref>، برنتابیدن چنین نسبتی از سوی افراد عادی حتی [[فاسق]]، در نتیجه نابخردانه بودن انتساب آن به فردی [[معصوم]]<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۸۱؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۳۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۲.</ref>، ناسازگاری آن با ویژگیهای گفته شده برای [[داود]]{{ع}} در [[قرآن]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۲؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۹۴.</ref> و ناسازگاری [[صدر]] و ذیل داستان (سبب [[ابتلا]] و نتیجه آن) از جمله نقدهایاند <ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۲.</ref>؛ همچنین گفتهاند برپایه [[درستی]] این داستان میبایست [[حضرت داود]]{{ع}} به [[بیایمانی]] خود [[حکم]] کرده باشد، زیرا وی با [[ستم]] خواندنِ تلاش برای تصاحب یک میش با وجود داشتن ۹۹ میش، [[تعدی به حقوق یکدیگر]] را امر رایجی دانست که فقط [[مؤمنان]] [[صالح]] از آن میپرهیزند. | چالشهای [[روایت]] نخست: [[مفسران شیعه]] <ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۵۴ ـ ۵۵۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۳۵۴ ـ ۳۵۵؛ المیزان، ج ۷، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۱.</ref> و بسیاری از [[مفسران اهل سنت]]<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۸۰ ـ ۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۶؛ روح المعانی، ج ۲۳، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۳.</ref> با [[اعتقاد به عصمت]] [[انبیا]] از [[گناهان]] کبیر، این [[روایت]] از داستان را به سبب انتساب دو منکر بزرگ (کشتن [[انسانی]] بیگناه و تصاحب [[همسر]] وی) به [[پیامبر الهی]] [[باطل]] خوانده و از زوایای گوناگون نقد کردهاند: [[فخر رازی]] ضمن [[پلید]] و [[فاسد]] [[خواندن]] این حکایت، [[ادله]] دهگانهای برای [[نادرستی]] آن میآورد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۵.</ref>. [[ضعف سند]]<ref>معانی القرآن، ج ۶، ص ۱۰۰ - ۱۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref> و ساختگی بودن داستان، عدم دلالت [[آیات قرآن]] و [[احادیث صحیح]] بر آن<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۵۴ ـ ۵۵۵؛ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۳۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref>، برنتابیدن چنین نسبتی از سوی افراد عادی حتی [[فاسق]]، در نتیجه نابخردانه بودن انتساب آن به فردی [[معصوم]]<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۸۱؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۳۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۲.</ref>، ناسازگاری آن با ویژگیهای گفته شده برای [[داود]]{{ع}} در [[قرآن]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۲؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۹۴.</ref> و ناسازگاری [[صدر]] و ذیل داستان (سبب [[ابتلا]] و نتیجه آن) از جمله نقدهایاند <ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۲.</ref>؛ همچنین گفتهاند برپایه [[درستی]] این داستان میبایست [[حضرت داود]]{{ع}} به [[بیایمانی]] خود [[حکم]] کرده باشد، زیرا وی با [[ستم]] خواندنِ تلاش برای تصاحب یک میش با وجود داشتن ۹۹ میش، [[تعدی به حقوق یکدیگر]] را امر رایجی دانست که فقط [[مؤمنان]] [[صالح]] از آن میپرهیزند. |