عاملان صدقات پیامبر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مستحق' به 'مستحق') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*در برخی از موارد، عاملان [[صدقات]]، خودشان پس از جمعآوری [[صدقات]]، آنها را در بین افراد مستحق تقسیم میکردند. [[عمروعاص]] که بنا به [[نقلی]] فرستاده [[پیامبر]] نزد [[حاکمان]] عمان، جیفر و [[عبد]] از [[فرزندان]] جلندی بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>، میگوید: "جیفر و [[عبد]] هر دو [[مسلمان]] شدند و اجازه دادند تا [[زکات]] را جمعآوری کنم... من [[صدقات]] و [[زکات]] را از [[توانگران]] ایشان میگرفتم و بین بینوایان تقسیم میکردم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۵.</ref>. از ابنعمر هم [[روایت]] شده است: "وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} عاملان [[صدقات]] را میفرستاد به آنها [[دستور]] میداد اموالی که از [[صدقات]] میگیرند بین خویشاوندانِ پرداختکنندگان صرف کنند. اگر در [[خویشاوندان]] نزدیک آنها کسی پیدا نشد، در [[عشیره]] ([[قبیله]]) آنها صرف شود، سپس [[همسایگان]] [[نیازمند]] و..."<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی خیرالعباد، ج۸، ص۳۸۹؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۸۷.</ref>. | *در برخی از موارد، عاملان [[صدقات]]، خودشان پس از جمعآوری [[صدقات]]، آنها را در بین افراد مستحق تقسیم میکردند. [[عمروعاص]] که بنا به [[نقلی]] فرستاده [[پیامبر]] نزد [[حاکمان]] عمان، جیفر و [[عبد]] از [[فرزندان]] جلندی بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>، میگوید: "جیفر و [[عبد]] هر دو [[مسلمان]] شدند و اجازه دادند تا [[زکات]] را جمعآوری کنم... من [[صدقات]] و [[زکات]] را از [[توانگران]] ایشان میگرفتم و بین بینوایان تقسیم میکردم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۵.</ref>. از ابنعمر هم [[روایت]] شده است: "وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} عاملان [[صدقات]] را میفرستاد به آنها [[دستور]] میداد اموالی که از [[صدقات]] میگیرند بین خویشاوندانِ پرداختکنندگان صرف کنند. اگر در [[خویشاوندان]] نزدیک آنها کسی پیدا نشد، در [[عشیره]] ([[قبیله]]) آنها صرف شود، سپس [[همسایگان]] [[نیازمند]] و..."<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی خیرالعباد، ج۸، ص۳۸۹؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۸۷.</ref>. | ||
*نکتهای که باید به آن توجه شود این است که [[صدقات]] به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} تعلق نمیگیرد<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref>؛ بنابراین [[پیامبر]]{{صل}} از [[خاندان]] خویش هیچ فردی را حتی عامل [[صدقات]]<ref>طبق آیه قرآن یکی از گروههای مستحق صدقات، {{متن قرآن|عَامِلِينَ عَلَيْهَا}} میباشند.</ref> هم قرار نداد. در برخی از [[منابع تاریخی]] آمده است: [[عبدالمطلب بن ربیعه بن حارث]] و [[فضل بن عباس]] به حضور [[رسول اکرم]]{{صل}} آمدند و از آن [[حضرت]] خواستند که ایشان را به عنوان عامل [[صدقات]] قرار دهد، تا همانند دیگر عاملانِ [[صدقات]]، آنها هم سهمی از [[صدقات]] برای خویش بردارند. [[پیامبر]]{{صل}} با این خواسته [[مخالفت]] کرد و فرمود: "[[صدقه]] بر [[محمد]] و [[آل محمد]] روا نیست"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۶۹۶-۶۹۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۹، ص۲۸۵.</ref>. | *نکتهای که باید به آن توجه شود این است که [[صدقات]] به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} تعلق نمیگیرد<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref>؛ بنابراین [[پیامبر]]{{صل}} از [[خاندان]] خویش هیچ فردی را حتی عامل [[صدقات]]<ref>طبق آیه قرآن یکی از گروههای مستحق صدقات، {{متن قرآن|عَامِلِينَ عَلَيْهَا}} میباشند.</ref> هم قرار نداد. در برخی از [[منابع تاریخی]] آمده است: [[عبدالمطلب بن ربیعه بن حارث]] و [[فضل بن عباس]] به حضور [[رسول اکرم]]{{صل}} آمدند و از آن [[حضرت]] خواستند که ایشان را به عنوان عامل [[صدقات]] قرار دهد، تا همانند دیگر عاملانِ [[صدقات]]، آنها هم سهمی از [[صدقات]] برای خویش بردارند. [[پیامبر]]{{صل}} با این خواسته [[مخالفت]] کرد و فرمود: "[[صدقه]] بر [[محمد]] و [[آل محمد]] روا نیست"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۶۹۶-۶۹۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۹، ص۲۸۵.</ref>. | ||
*[[علامه عسکری]] در این باره مینویسد: "[[پیامبر]]{{صل}} [[راضی]] نشد که اولادِ مُطَلّب که [[صدقه]] بر آنها [[حرام]] بود، متولّی امر [[صدقات]] شوند... از همین جا خطای کسانی که [[گمان]] کردهاند، [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به [[یمن]] فرستاد تا [[صدقات]] را اخذ کند، | *[[علامه عسکری]] در این باره مینویسد: "[[پیامبر]]{{صل}} [[راضی]] نشد که اولادِ مُطَلّب که [[صدقه]] بر آنها [[حرام]] بود، متولّی امر [[صدقات]] شوند... از همین جا خطای کسانی که [[گمان]] کردهاند، [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به [[یمن]] فرستاد تا [[صدقات]] را اخذ کند، آشکار میشود<ref>سید مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۱۷۱ به بعد.</ref>. اگر بپذیریم که [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به عنوان عاملِ [[صدقات]] به جایی اعزام کرده است، باید بگوییم آن [[حضرت]] به واسطه این [[مسئولیت]] نمیتوانسته است سهمی از [[صدقات]] برای خویش بردارد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عاملان صدقات پیامبر (مقاله)|عاملان صدقات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۸-۶۰.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۱
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عاملان صدقات پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- کلمه "صدقه" همانند "صلات، زکات و..." در اصطلاح متشرعه، مفهوم خاصی پیدا کرده است. صدقه در اصطلاح متشرعه، تنها بر کمکهای مالی مستحبی که به فقرا داده میشود، اطلاق میشود و نقطه مقابل آن، زکات واجب مالی است. صدقه در قرآن کریم، مفهومی گستردهتر از صدقات مستحبی دارد؛ یعنی علاوه بر صدقات مستحب، به زکات واجب هم اطلاق میشود.
- در آیه ۶۰ سوره توبه آمده است: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۱]. مقصود از صدقات در این آیه زکات واجب است.
- در مصادر تاریخی نیز وقتی گفته میشود: پیامبر(ص) عاملان صدقات خویش را به مناطق مختلف اعزام میکرد. مراد از لفظ "صدقات" بیشتر، صدقات واجب بود. در مباحث پیش رو منظور از صدقات، بیشتر، همین معنای دوم یعنی صدقات واجب (زکات) مراد است[۲].
تعریف عاملان صدقات
- در تعریف عاملان صدقات گفتهاند: "عاملان صدقات کسانی هستند که در گرفتن و جمعآوری و حفظ صدقات تا رساندن آن به کسی که آن را تقسیم میکند، کوشش دارند"[۳].
- در تعریفی دیگر آمده است: "کسانی که مسئول جمعآوری صدقات هستند"[۴].
- باید توجه داشت که عاملان صدقات علاوه بر اخذ، جمعآوری و حفظ صدقات، بعضاً خود عامل تقسیم زکات نیز بودهاند[۵].
زمان وجوب زکات (صدقات واجب)
- شکّی نیست که زکات قبل از هجرت و تقریباً همزمان با وجوب نماز، واجب شده است. در روایاتی از امام باقر و امام صادق(ع) آمده است که: "خداوند، زکات را با نماز واجب کرد"[۶]. باید توجه داشت که "جعفر بن ابیطالب" هم در مجلس نجاشی، زکات را از جمله مواردی برشمرد که خداوند بر مسلمانان واجب کرده است[۷].
- روایتی با سند صحیح داریم که طبق مفاد آن، پس از نزول آیه زکات در سوره توبه که از سورههای مدنی است، پیامبر(ص) دستور داد تا منادی در میان مردم فریاد بزند: "خداوند، زکات را بر شما واجب کرد". پس از گذشت یک سال، بار دیگر به منادی فرمود اعلام کند "مسلمانان، زکات اموالتان را بپردازید تا نمازتان قبول شود". سپس عاملان صدقات را برای جمعآوری زکات به اطراف فرستاد[۸].
- باید توجه داشت که آیات زیادی از قرآن کریم داریم که در مکّه نازل شدهاند و بر وجوب زکات دلالت دارند؛ مثل آیات ۴ سوره مؤمنون، ۴ سوره لقمان، ۷ سوره فصلت، ۷۳ سوره انبیاء و ۳۱ و ۵۵ سوره مریم. چون همه این آیات را بر استحباب و یا زکات فطره نمیتوان حمل کرد، باید بگوییم هر چند زکات قبلاً تشریع شده بود؛ اما پیامبر(ص) تا نزول آیه ۶۰ سوره توبه عاملان صدقات را برای جمعآوری صدقات نفرستاده بود. احتمال دیگر، این است که زکات در مکّه واجب شده باشد؛ اما گرفتن و لزوم پرداخت آن در مدینه بوده است[۹][۱۰].
عاملان صدقات
- در منابع، افراد زیادی با عنوان عاملان صدقات پیامبر(ص) معرفی شدهاند. رسول خدا(ص) این افراد را به منظور اخذ صدقات و احیاناً مصرف صدقات در بین افراد مستحق آن، اعزام کرده است. از جمله این افراد میتوان به این اشخاص اشاره کرد.
- "معاذ بن جبل": او عامل صدقات یمن بوده است[۱۱]. بلاذری مینویسد که پیامبر(ص) در نامهای به زرعة بن ذییزن نوشت: "وقتی فرستادهام، معاذ بن جبل و یارانش نزد شما آمدند صدقات و جزیهها را جمع کنید و به او بسپارید. معاذ بن جبل، سرپرست فرستادگان من است..."[۱۲]. معاذ بن جبل در یمن، امر قضا و جمعآوری صدقات را از طرف پیامبر(ص) بر عهده داشت[۱۳]. حضرت به او دستور داده بود صدقات را از خرما، گندم، جو و کشمش بگیرد[۱۴].
- "خالد بن سعید بن عاص": او از عاملان صدقات بوده است. رسول خدا(ص) او را با عنوان کارگزار صدقات و جمعآوری کننده زکات به یمن اعزام کرد. او تا وفات پیامبر(ص) مأمور جمعآوری صدقات در یمن بود[۱۵]. نقل شده است: "خالد بن سعید بن عاص؛ در مکّه و مدینه بود و رسول اکرم(ص) او را عامل صدقات یمن کرد"[۱۶].
- "عکرمة بن ابی جهل": رسول اکرم(ص) او را به سرپرستی صدقات هوازن گماشت[۱۷].
- از دیگر عاملان صدقات میتوان به زبرقان بن بدر[۱۸]، قیس بن عاصم[۱۹]، فروة بن مَسیک[۲۰]، عمروعاص[۲۱]، ولید بن عُقبه[۲۲]، عدی بن حاتم طائی[۲۳]، ارقم بن ابی ارقم[۲۴] و حذیفة بن الیمان، اشاره کرد[۲۵].
- رسول خدا(ص) عاملان صدقات را به تمامی نواحی که اسلام در آنها راه یافته بود و به نزد قبایلی که تازه اسلام را پذیرفته بودند، میفرستاد. در منابع تاریخی آمده است: پس از اینکه بنیالمصطلق مسلمان شدند، پیامبر(ص) ولید بن عقبه را به منظور اخذ زکات، نزد آنان اعزام کرد[۲۶].
- صدقات را به فقیران، مساکین، بینوایان و گروههایی دیگر اختصاص داشت. در قرآن کریم به این گروهها اشاره شده است﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۲۷].
- در برخی از موارد، عاملان صدقات، خودشان پس از جمعآوری صدقات، آنها را در بین افراد مستحق تقسیم میکردند. عمروعاص که بنا به نقلی فرستاده پیامبر نزد حاکمان عمان، جیفر و عبد از فرزندان جلندی بوده است[۲۸]، میگوید: "جیفر و عبد هر دو مسلمان شدند و اجازه دادند تا زکات را جمعآوری کنم... من صدقات و زکات را از توانگران ایشان میگرفتم و بین بینوایان تقسیم میکردم"[۲۹]. از ابنعمر هم روایت شده است: "وقتی رسول اکرم(ص) عاملان صدقات را میفرستاد به آنها دستور میداد اموالی که از صدقات میگیرند بین خویشاوندانِ پرداختکنندگان صرف کنند. اگر در خویشاوندان نزدیک آنها کسی پیدا نشد، در عشیره (قبیله) آنها صرف شود، سپس همسایگان نیازمند و..."[۳۰].
- نکتهای که باید به آن توجه شود این است که صدقات به خاندان پیامبر(ص) تعلق نمیگیرد[۳۱]؛ بنابراین پیامبر(ص) از خاندان خویش هیچ فردی را حتی عامل صدقات[۳۲] هم قرار نداد. در برخی از منابع تاریخی آمده است: عبدالمطلب بن ربیعه بن حارث و فضل بن عباس به حضور رسول اکرم(ص) آمدند و از آن حضرت خواستند که ایشان را به عنوان عامل صدقات قرار دهد، تا همانند دیگر عاملانِ صدقات، آنها هم سهمی از صدقات برای خویش بردارند. پیامبر(ص) با این خواسته مخالفت کرد و فرمود: "صدقه بر محمد و آل محمد روا نیست"[۳۳].
- علامه عسکری در این باره مینویسد: "پیامبر(ص) راضی نشد که اولادِ مُطَلّب که صدقه بر آنها حرام بود، متولّی امر صدقات شوند... از همین جا خطای کسانی که گمان کردهاند، پیامبر(ص)، علی(ع) را به یمن فرستاد تا صدقات را اخذ کند، آشکار میشود[۳۴]. اگر بپذیریم که رسول اکرم(ص)، علی(ع) را به عنوان عاملِ صدقات به جایی اعزام کرده است، باید بگوییم آن حضرت به واسطه این مسئولیت نمیتوانسته است سهمی از صدقات برای خویش بردارد[۳۵].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، عاملان صدقات پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۵۶.
- ↑ هم السعاة و الحیاة فی اخذها و جمعها و حفظها حتی یردّوها إلی من یقسمها؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۹۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج۴، ص۵۰.
- ↑ هم السعاة فی جبایة الصدقات؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۵، ص۲۴۵.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، عاملان صدقات پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۵۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۹۸؛ محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۶؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۱۳۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۹۷.
- ↑ محمد سپهری، سیرت جاودانه، ج۱، ص۵۷۲.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، عاملان صدقات پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۵۷-۵۸.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۵۲۹.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۷۷.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۷۷.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۷۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۷.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۱۷۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۲۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۸۳.
- ↑ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۱۰۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۰۱؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۷۷؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۴۹.
- ↑ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۱۰۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۰۱؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۴۹.
- ↑ محمد بلعمی، تاریخنامه طبری، ج۵، ص۱۵۱۹..
- ↑ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.
- ↑ خیر الدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۱۲۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۵۵۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۵، ص۵۲۳.
- ↑ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۱۰۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۰۱؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۷۷؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۴۹.
- ↑ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۲۸.
- ↑ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۵۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۷۱.
- ↑ خیرالدین زرکلی، الاعلام، جا ص۱۲۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۵۵۳؛ احمدبن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۵، ص۵۲۳؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۴۹.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۵.
- ↑ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی خیرالعباد، ج۸، ص۳۸۹؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۸۷.
- ↑ بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۳۲.
- ↑ طبق آیه قرآن یکی از گروههای مستحق صدقات، ﴿عَامِلِينَ عَلَيْهَا﴾ میباشند.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۶۹۶-۶۹۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۹، ص۲۸۵.
- ↑ سید مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۱۷۱ به بعد.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، عاملان صدقات پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۵۸-۶۰.