بحث:ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بدست' به 'به‌دست')
 
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==سید محمد علی قاضی طباطبایی==
==محمد محمدی ری‌شهری==
در مقاله: رساله ای در دلالت آیه تطهیر بر علم گسترده پیامبر و امام
'''ویژگی‌های علمی [[اهل بیت]]{{عم}}:'''
پیامبر خدا{{صل}} ـ به نقل از خداوند عز و جل، در توصیف ویژگی‌های [[اهل بیت]]{{عم}} ـ: و آنها پس از تو، گنجُوران علم من‌اند.<ref>«رسول اللّه{{صل}} عن اللّه عز و جل ـ فی خَصائِصِ أهلِ البَیتِ{{عم}} ـ :وهُم خُزّانی عَلی عِلمی مِن بَعدِکَ». الکافی: ج ۱ ص ۱۹۳ ح ۴، و ص ۲۰۹ ح ۴، بصائر الدرجات: ص ۵۴ ح ۳ کلاهما عن أبی حمزة الثمالیّ عن الإمام الباقر{{ع}}، بحار الأنوار: ج ۲۶ ص ۱۰۷ ح ۱۲.  </ref> (...)


در کتاب علم امام مجموعه مقالات
'''ظرفِ دانش خداوند:'''
امام زین العابدین{{ع}}: ما، درهای خداییم. ما راه راستیم. ما ظرف علم اوییم. ما بازگوکننده وحی اوییم. ما پایه های توحید اوییم. ما جایگاه راز اوییم.<ref>«الإمام زین العابدین{{ع}}: نَحنُ أبوابُ اللّهِ، ونَحنُ الصِّراطُ المُستَقیمُ، ونَحنُ عَیبَةُ عِلمِهِ، ونَحنُ تَراجِمَةُ وَحیِهِ، ونَحنُ أرکانُ تَوحیدِهِ، ونَحنُ مَوضِعُ سِرِّهِ». معانی الأخبار: ص ۳۵ ح ۵ عن أبی حمزة الثمالی، بحار الأنوار: ج ۲۴ ص ۱۲ ح ۵.</ref> (...)


اینجا تذکر چند مطلب لازم به نظر می‌رسد:  
'''وارثان دانش پیامبران:'''
اول: مراد از امام در مورد بحث که می‌گوییم علمش از جهت کمّیّت و کیفیّت عمومیت دارد و به همه چیز عالم است و با کوچک‌ترین توجه می‌داند، آن معنی نیست که در کتب کلام و اصطلاح متکلمین است که عبارت از شخصی است که ریاست عامّه الاهیه بر دین و دنیا به نصّ رسول الله{{صل}} داشته باشد. و نیز مراد مطلق معصوم نیست که شامل ملائکه نیز باشد که خودشان اعتراف کردند: «لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا»،@البقرة(۲): ۳۲.@ بلکه مراد از امام در این مقام، مطلقِ آن کسی است که ریاست الاهیه عامه داشته باشد خواه به توسط پیغمبر باشد مثل اوصیاء و ائمه یا بلاواسطه پیغمبر باشد مانند خود پیغمبر. پس مراد از امام در مورد بحث شامل پیغمبر نیز هست، چنان که در آیه شریفه: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»@البقرة(۲): 124.@ حضرت ابراهیم نبی بود و پس از مدت‌ها به مقام امامت نائل شد و آن مقام ولایت کلّیه را دارا گشت. مقام امامت بالاتر از مقام نبوت مطلقه است، چنانچه در محل خود تفصیلاً بیان شده است.
[[امام باقر]]{{ع}}: پیامبر خدا{{صل}} فرمود: «نخستین جانشینی که بر زمین بود، هِبَةُ اللّه پسرِ آدم{{ع}} بود و پیامبری رحلت نکرده است، مگر آن که جانشینی داشته است. شمارِ همه پیامبران، صد و بیست هزار پیامبر بوده که پنج تن از ایشان: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد{{عم}}، اولو العزم بوده اند. علی بن ابی طالب، به منزله هبة اللّه برای محمّد است و دانش [همه] اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بوده اند، به ارث برده است و محمّد، دانش پیامبران و رسولان پیش از خود را به ارث برده است».<ref>«الإمام الباقر{{ع}}: قالَ رَسولُ اللّهِ{{صل}}: إنَّ أوَّلَ وَصِیٍّ کانَ عَلی وَجهِ الأَرضِ هِبَةُ اللّهِ بنُ آدَمَ، وما مِن نَبِیٍّ مَضی إلّا ولَهُ وَصِیٌّ، وکانَ جَمیعُ الأَنبِیاءِ مِئَةُ ألفِ نَبِیٍّ وعِشرینَ ألفَ نَبِیٍّ، مِنهُم خَمسَةٌ اُولُو العَزمِ: نوحٌ، وإبراهیمُ، وموسی، وعیسی، ومُحَمَّدٌ{{عم}}. وإنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ هِبةَ اللّهِ لُِمحَمَّدٍ، ووَرِثَ عِلمَ الأَوصِیاءِ وعِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ، أما إنَّ مُحَمَّدا وَرِثَ عِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ مِنَ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ». الکافی: ج ۱ ص ۲۲۴ ح ۲ عن عبد الرحمن بن کثیر عن الإمام الباقر{{ع}}، بصائر الدرجات: ص ۱۲۱ ح ۱ عن عبدالرحمن بن بکیر الهجریّ عن الإمام الباقر{{ع}}، أعلام الدین: ص ۴۶۴ عن عبد اللّه بن بکیر عن الإمام الباقر{{ع}}، وفیهما «مئة ألف نبیّ وأربعة وعشرین» بدل «مئة ألف نبیّ وعشرین ألف نبیّ»، بحار الأنوار: ج ۱۱ ص ۴۱ ح ۴۳..</ref> (...)
دوم: مراد از علم امام علم باطنی فطری لدنی موهوبی از جانب خداوند عالم است با الهام و وحی مع الواسطه یا بلاواسطه و یا با هر اسبابی که اختصاص به انبیاء و اوصیاء آنها دارد. و مراد علم ظاهری کسبی آنها که حاصل از امارات و حواس ظاهریه و اکتسابیه است نیست، زیرا بدیهی است که علم ظاهری که برای امام حاصل می‌شود مانند علم ظاهری حاصل برای دیگران است که تابع اسباب و حواس ظاهری است در کمیّت و کیفیّت، و در این‌باره خلافی در میان علماء وجود ندارد.
و اصل عدم علم امام که از قلم جمعی از بزرگان در فقه و در اصول فقه و یا در مقام‌های دیگر، که تعبیر کرده‌اند: «امام نمی‌دانست»، و یا «بر ظن وی غلبه کرد» و نظایر آن عبارات، جاری و صادر گشته، نظر به این علم ظاهری است که امام مکلف است به آن عمل نماید؛ و به این مطلب در اضافات بر کتاب انیس الموحدین نراقی(ره) اشارت رفته است و مورد کلام جمعی از بزرگان هم راجع به این علم ظاهری است.@و آنچه از سید علم‌الهدی و شیخ طوسی رحمهم الله تعالی درباره امیرالمؤمنین و سیدالشهدا سلام الله علیهما نقل شده و در تنزیه الانبیاء و تلخیص الشافی فرموده‌اند، تماماً راجع به علم ظاهری امام است و اگر راجع به آن نباشد، خلط بین علم ظاهری امام و علم باطنی اوست که کاملاً در زمان‌های آن اکابر تحقیق نشده بوده است.@
سوم: مراد از عموم علم امام و کیفیت حضوری بودن آن این نیست که علم امام احاطه بر تمامی معلومات دارد به نحو علّیت و معلولیّت، زیرا واضح است که علم به این معنی از خصایص ذات واجب الوجود است که احدی از ممکنات قطعاً در آن با او شرکت ندارند. بلکه مراد از علم حضوری امام انکشاف معلومات است نزد او فعلاً، در مقابل انکشاف شأنی بر او با قوه و اراده، که از آن تعبیر آورده‌اند: «لَو شاءَ اَن یَعلَمَ لَعَلِمَ». در صورتی که می‌خواهد و می‌داند@یعنی خواسته است و دانسته است و به فعلیت رسیده و شانی نیست – استادی.@ و احتیاج ندارد که هر وقت خواست بداند، چنانچه با اندک تأمل روشن است.


'''حدیث آنها، همان حدیث پیامبر خداست:'''
[[امام باقر]]{{ع}} ـ وقتی از ایشان پرسیدند که: چرا ایشان حدیث را مرسل می‌گوید و اِسناد نمی‌دهد ؟ ـ :هر گاه من حدیثی گفتم و آن را اسناد ندادم، سند من در آن، پدرم است به نقل از جدّم به نقل از پدرش به نقل از جدّش پیامبر خدا{{صل}} به نقل از جبرئیل به نقل از خداوند عز و جل.«الإمام الباقر{{ع}} ـ لَمّا سُئِلَ عَنِ الحَدیثِ یُرسِلُهُ ولا یُسنِدُهُ ـ :إذا حَدَّثتُ الحَدیثَ فَلَم اُسنِدهُ فَسَنَدی فیهِ أبی عَن جَدّی عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ رَسولِ اللّهِ{{صل}} عَن جَبرَئیلَ{{ع}} عَنِ اللّهِ عز و جل».<ref>الإرشاد: ج ۲ ص ۱۶۷، الخرائج والجرائح: ج ۲ ص ۸۹۳، روضة الواعظین: ص ۲۲۶، إعلام الوری: ج ۱ ص ۵۰۹، بحار الأنوار: ج ۴۶ ص ۲۸۸ ح ۱۱.</ref> (...)


ص482
'''آگاه‌ترینِ مردم:'''
[[پیامبر خدا]]{{صل}}: من دو چیز در میان شما می‌نهم که اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خداوند عز و جل و [[اهل بیت]]م که همان عترت من اند. ای مردم! گوش کنید. به من خبر رسیده است که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد خواهید شد و من درباره این که با این دو چیز گران سنگ چه کردید، از شما پرسش خواهم کرد. این دو چیز گران سنگ، کتاب خداوندِ والانام و [[اهل بیت]] من اند. پس، از آنها پیشی نگیرید که نابود می‌شوید و به آنها نیاموزید که داناتر از شمایند.<ref>«رسول اللّه{{صل}}: إنّی تارِکٌ فیکُم أمرَینِ إن أخَذتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ عَزَّوجَلَّ، وأهلَ بَیتی عِترَتی. أیُّهَا النّاسُ ! اِسمَعوا وقَد بَلَّغتُ، إنَّکُم سَتَرِدونَ عَلَیَّ الحَوضَ، فَأَسأَلُکُم عَمّا فَعَلتُم فِی الثَّقَلَینِ، وَالثَّقَلانِ کِتابُ اللّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وأهلُ بَیتی، فَلا تَسبِقوهُم فَتَهلِکوا، ولا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم». الکافی: ج ۱ ص ۲۹۴ ح ۳ عن عبدالحمید بن أبی الدیلم عن الإمام الصادق{{ع}}، عیون أخبار الرضا{{ع}}: ج ۱ ص ۲۲۹، الأمالی للصدوق: ص ۶۱۶، تحف العقول: ص ۴۲۶، کلّها عن الریّان بن الصّلت عن الإمام الرضا{{ع}} عنه{{صل}}، تفسیر العیّاشی: ج ۱ ص ۲۵۰ ح ۱۶۹ عن أبی بصیر عن الإمام الباقر{{ع}} عنه{{صل}} وکلّها نحوه، بحار الأنوار: ج ۲۳ ص ۱۵۲ ح ۱۱۴.</ref> (...)


'''راسخان در دانش:'''
امام على عليه السلام : كجايند كسانى كه گمان كرده اند كه راسخان در دانش، آنهايند، نه ما؟ آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند . خداوند ، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشيده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بيرون برده است . در پرتو وجود ماست كه هدايت ، اعطا مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود .
428.الإمام عليّ عليه السلام : أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبا وبَغيا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّهُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم ، وأدخَلَنا وأَخرَجَهُم ؟! بِنا يُستَعطَى الهُدى ، ويُستَجلَى العَمى .<ref>نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۴، غرر الحكم : ج 2 ص 365 ح 2826 ، عيون الحكم والمواعظ : ص۱۳۰ ح ۲۹۴۸، المناقب لابن شهرآشوب: ج1 ج285 كلّها بزيادة «وحسدا لنا» بعد «وبغيا علينا» ، بحار الأنوار : ج 23 ص 205 ح 53.</ref>


==ترجمه در پاسخ حجت الإسلام وکیلی==
معدن دانش
«باب فی الإمام بأنه إن شاء أن یعلم العلم علم‌»
[[پيامبر خدا]]{{صل}} ما، [[اهل بيت]] رحمت و درخت نبوت و جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و كان دانش هستيم.<ref>رسول اللّه{{صل}} إنّا أهلَ البَيتِ ، أهلُ بَيتِ الرَّحمَةِ ، وشَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ، ومَوضِعُ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، وَمعدِنُ العِلمِ.[3[3] بصائر الدرجات : ص ۵۶ ح ۱ عن الضحّاك بن مزاحم و ص 58 ح 8 عن عليّ بن جعفر عن الإمام الكاظم عن أبيه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، الكافي : ج 1 ص 221 ح 2 عن إسماعيل بن أبي زياد عن الإمام الصادق عن أبيه عن الإمام عليّ عليهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 245 ح 8 ؛ الدرّ المنثور : ج 6 ص 606 عن الضحّاك بن مزاحم نحوه.</ref>
"روایات مربوط به اینکه اگر امام بخواهد نسبت به علم آگاهی یابد، خواهد دانست."
عَيشُ العِلمِ


«باب أنّ الْأئمّة علیهم السلام إذا شاءوا أن‌ یَعلَموا عُلِّمُوا»
زنده‌دارندگان علم و دانش
"روایات مربوط به اینکه امامان معصوم{{عم}} اگر بخواهند بدانند، تعلیم داده می شوند."


«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ، عُلِّم‏»
442.امام على{{ع}} ـ در سخنرانى اى در توصيف خاندان محمّد صلى الله عليه و آله ـ :آنان، حيات دانش و مرگ نادانى اند . خردمندى ايشان، خبر از علم آنان مى دهد و ظاهرشان حكايت از باطنشان دارد و سكوتشان پرده از حكمت گفتارشان بر مى گيرد . آنها مخالف حق نيستند و در آن با يكديگر اختلاف نمى كنند.<ref>الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ يَذكُرُ فيها آلَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ـ :هُم عَيشُ العِلمِ ، ومَوتُ الجَهلِ ، يُخبِرُكُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم ، وظاهِرُهُم عَن باطِنِهِم ، وصَمتُهُم عَن حُكمِ مَنطِقِهِم ، لا يُخالِفونَ الحَقَّ ولا يَختَلِفونَ فيهِ .[5[5] نهج البلاغة : الخطبة 239 ، تحف العقول : ص 227 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 514 ح 9359 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 266 ح 54.</ref>
"از امام صادق{{ع}} روایت شده است که فرمود: همانا اگر امام بخواهد بداند، تعلیم داده می شود."


وَ عَنْه‏علیه السلام: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم»
==فعلا در بحث بماند==
"و از ایشان{{ع}} روایت شده است که فرمودند: همانا امام اگر بخواهد بداند، آگاهی داده می شود."
در پایان نامه علم غیب در روایات


وَ عَنْه‏علیه السلام: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»
: ویژگی های علم امام ع
"و از ایشان{{ع}} روایت شده است که فرمودند: اگر امام بخواهد نسبت به چیزی آگاه گردد، خداوند متعال او را نسبت به آن چیز آگاه می سازد.


.«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه‏»
۱-  علم امام ارادی است
"در حالی که نشسته بودم چشمانم به خواب رفتند، پس حضرت رسول اکرم{{صل}} را دیدم. پس عرض کردم: ای رسول خدا."
امام صادق(ع) می‌فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می‌سازد.
مفهوم علم ارادی
آنچه که از روایات فوق به‌دست می‌آید این است که علم ارادی به این معنا است که امام هر گاه اراده کند که چیزی را بداند میداند و در کیفیت این آگاهی یافتن روایات عمودی از نور را مطرح می‌کند که آن وسیله شناخت امام و اطلاع یافتن او بر امور است.
چگونگی اطلاع از وقایع براساس علم ارادی
عمود از نور وسیله شناخت امام(ع)بر اشیاء
أبی عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن یخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فیقع علی کل شجرة فیأکل منه ثم یواقع فیخلق الله الإمام فیسمع الصوت فی بطن أمه فإذا وقع علی الأرض رفع له منار من نور یری أعمال العباد۲
أبو عبد الله ع: قرارداده می‌شود ستونی از نور از آسمان تا زمین برای امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامی بیند 


.«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَی بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَی مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَی فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَی عَلَیْکَ سَبِیلاً»
أبا جعفر ع یقول: امام صادق(ع) می‌فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می‌سازد.
" در حالیکه من در محل نماز خود پس از اتمام اذکار خود نشسته بودم، چشمانم به خواب رفتند، جدم رسول الله{{صل}} را در خواب دیدم. شکایت خود را از موسی پسر مهدی نزد ایشان بردم، و اتفاقاتی را که میان او و خانواده اش رخ داده بودند را خدمت ایشان عرض نمودم، در حالیکه من از فساد او در ترس بودم. پس حضرت (رسول) فرمودند دلت از او آرام باشد ای موسی، که خداوند متعال راه تسلطی از موسی بر تو قرار نداده است."
أبا جعفر ع یقول: إن الإمام.  .. یرفع له عمودا من نور یری به أعمال العباد 
امام باقر(ع) می‌فرماید همانا برای امام ستونی از نور برافراشته می‌شود که امام بواسطه آن اعمال بندگان را می‌بیند.
روایاتی بسیار زیادی به این مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حدیثی شیعه نقل شده است  


==ترجمه در پاسخ آقای رنجبر==
۲- افزایش علمی آنها از ناحیه خداوند و موهبت الهی است
  «نحن خزّان الله فی السماء و خزّانُه فی الارض»
سلیمان دیلمی می‌گوید از امام صادق ع پرسیدم که از شما بارها شنید م که می‌گویید: اگر ما افزایش علمی پیدا نکنیم بدون علم می‌مانیم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور کامل بر پیامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزایش علمی پیدا نمی‌کند به او گفتم پس این افزایش چیست؟  فرمود در سائر چیزها غیر از حلال و حرام گفتم آیا بر چیزی افزایش علمی پیدا می‌کنید که بر پیامبر مخفی باشد و آنرا نداند فرمود خیر علم از نزد خدا بیرون می‌آید فرشته آنرا نزد پیامبر می‌آورد و می‌گوید ای محمد پروردگارت به تو چنین و چنان دستور می‌دهد پیامبر می‌فرماید: آنرا نزد علی ببر پیوسته آنرا چنین نزد یک به یک می‌برد تا اینکه به ما می‌رسد و غیر ممکن است که امام چیزی را بداند که پیامبر خدا و امام پیش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع می‌فرماید ما افزایش علمی پیدا می‌کنیم و اگر افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می‌مانیم۱
"ما گنجینه های (علم) خداوند متعال در آسمان و زمین می باشیم."
زراره از امام باقر ع نقل می‌کند که حضرت می‌فرمود:  اگر ما افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می‌مانیم زراره می‌پرسد آیا چیزی بر علم شما افزوده می‌شود که پیامبر ص نداند  حضرت در پاسخ می‌فرماید اگر آن چیز باشد ابتدا بر پیامبر نازل می‌شود سپس بر امامان معصوم ع  تا اینکه به ما می‌رسد.
 
۳- علم آنان از خزانه ی غیبی خداوند است
امام باقر ع  فرمود: به خدا قسم که ما خزانه دار خدائیم در آسمان و زمین اش نه آنکه خزانه دار طلا یا نقره باشیم بلکه خزانه دار علم او هستیم.  
راوی بنام ابراهیم از امام صادق ع می‌پرسد فدایت شوم در مورد این آیه از قرآن که می‌فرماید( یا رشک می‌ورزند بر آنها بخاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها عنایت فرموده است همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت عطا کردیم و برای آنان ملک عظیم ) شما چه می‌فرمایید امام صادق ع می‌فرماید ما همان مردمی هستیم که خداوند در این آیه اشاره نمود، و ما آنانی هستیم که بر ما رشک می‌ورزند و ما اهل ملک و حاکمیت هستیم و ما وارثان انبیاء ایم؛ در نزد ما عصای موسی است و ما خزانه داران خدا در زمین ایم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علی و حسن و حسین ع 
 
۴- علم آنان علم انبیا است و از طریق وراثت به آنان می‌رسد
امام باقر ع می‌فرماید رسول الله ص می‌فرمود: همانا اولین وصی برروی زمین هدیهْ خداوند فرزند آدم بود و هیچ نبی نیامده است مگر اینکه وصی داشته و تمامی انبیاء صدوبیست هزار نفر بوده اند و از این تعداد پنج تای آنان اولوالعزم بودند که عبارت اند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد ع  و علی بن ابی طالب هدیهْ بود از ناحیه خداوند برای حضرت محمد ص  و او وارث علم اوصیاء و کسانی که قبل از خودش بودند می‌باشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبیاء و رسولان قبل از خود می‌باشد.
 
امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبیاء بود و سلیمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سلیمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهیم و لوح های موسی است در ادامه راوی (ابوبصیر) می‌پرسد: آیا این همان علم کامل است حضرت در جواب می‌گوید نه ای ابامحمد این علم نیست بلکه علم آن چیزی است که در شب و روز و ساعتی پس از ساعتی و یا روزی پس از روزی دیگر ایجاد می‌شود. ۱
 
۵-  حدیث آنها حدیث پیامبر است
امام صادق(ع) می‌فرماید: حدیث من حدیث پدرم و حدیث او حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین(ع) و حدیث حسین(ع) حدیث حسن(ع) و حدیث حسن(ع)حدیث امیرالمومنین(ع) حدیث امیرالمومنین(ع)حدیث رسول الله(ص)و حدیث رسول الله کلام خداوند(ج) می‌باشد.
 
۶- داناترین مردم۳ 
امام باقر(ع)می فرماید که پیامبر ص فرمود علی بن ابی طالب و اوصیاء بعد از او همانا داناتر از شما یند و من از پروردگارم خواسته ام که جدایی نیاندازد بین آنها و قرآن تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.
 
امام صادق(ع) در مورد کلام خداوند که فرمود اطاعت کنید خدا و رسول و اولی الامر تان را می‌فرماید این آیه در مورد علی بن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چیزی نیاموزید که آنها از شما دانا تر اند۴
 
۷-راسخان در علم
علی ع: ونحن الراسخون فی العلم ونحن منار الهدی۱
اباجعفر ع: قال الله ومایعلم تاْویله الا الله والراسخون فی العلم نحن نعلمه۲
ابی عبدالله ع: الراسخون فی العلم امیرالموْمنین والائمه ع۳
در این سه روایت حضرات امام علی(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْویل آن معرفی می‌نمایند
ابوعبدالله ع: نحن الراسخون فی العلم ونحن المحسودون الذین قال الله تعالی ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله۴
در این حدیث امام صادق ضمن آنکه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفی می‌فرماید ائمه(ع) را از مصداق این آیهْ از قرآن معرفی می‌کند که می‌فرماید( مردم بر آنان رشک می‌ورزند بخاطر آنچه که خداوند از فضل خویش بر آنان عنایت فرموده است)
 
۸-  معدن علم
ما درخت نبوتیم و محل فرودآمدن رسالت وجای آمد و شد فرشتگان رحمت و کان های دانش  و چشمه سار های بینش.
 
۹- علم آنان احیا کننده دانش است
علی ع:آنان زنده کنندگان دانش اند و میرانند گان جهل، برد باری شان شما را از دانش شان خبر می‌دهد و برون آنان از درون شان، و سکوت شان از حکمت شان خبر می‌دهد.
 
صفحه ۵۴ تا۶۰
[[رده:پاسخ‌هایی برای بازنویسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۴

محمد محمدی ری‌شهری

ویژگی‌های علمی اهل بیت(ع): پیامبر خدا(ص) ـ به نقل از خداوند عز و جل، در توصیف ویژگی‌های اهل بیت(ع) ـ: و آنها پس از تو، گنجُوران علم من‌اند.[۱] (...)

ظرفِ دانش خداوند: امام زین العابدین(ع): ما، درهای خداییم. ما راه راستیم. ما ظرف علم اوییم. ما بازگوکننده وحی اوییم. ما پایه های توحید اوییم. ما جایگاه راز اوییم.[۲] (...)

وارثان دانش پیامبران: امام باقر(ع): پیامبر خدا(ص) فرمود: «نخستین جانشینی که بر زمین بود، هِبَةُ اللّه پسرِ آدم(ع) بود و پیامبری رحلت نکرده است، مگر آن که جانشینی داشته است. شمارِ همه پیامبران، صد و بیست هزار پیامبر بوده که پنج تن از ایشان: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد(ع)، اولو العزم بوده اند. علی بن ابی طالب، به منزله هبة اللّه برای محمّد است و دانش [همه] اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بوده اند، به ارث برده است و محمّد، دانش پیامبران و رسولان پیش از خود را به ارث برده است».[۳] (...)

حدیث آنها، همان حدیث پیامبر خداست: امام باقر(ع) ـ وقتی از ایشان پرسیدند که: چرا ایشان حدیث را مرسل می‌گوید و اِسناد نمی‌دهد ؟ ـ :هر گاه من حدیثی گفتم و آن را اسناد ندادم، سند من در آن، پدرم است به نقل از جدّم به نقل از پدرش به نقل از جدّش پیامبر خدا(ص) به نقل از جبرئیل به نقل از خداوند عز و جل.«الإمام الباقر(ع) ـ لَمّا سُئِلَ عَنِ الحَدیثِ یُرسِلُهُ ولا یُسنِدُهُ ـ :إذا حَدَّثتُ الحَدیثَ فَلَم اُسنِدهُ فَسَنَدی فیهِ أبی عَن جَدّی عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ رَسولِ اللّهِ(ص) عَن جَبرَئیلَ(ع) عَنِ اللّهِ عز و جل».[۴] (...)

آگاه‌ترینِ مردم: پیامبر خدا(ص): من دو چیز در میان شما می‌نهم که اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خداوند عز و جل و اهل بیتم که همان عترت من اند. ای مردم! گوش کنید. به من خبر رسیده است که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد خواهید شد و من درباره این که با این دو چیز گران سنگ چه کردید، از شما پرسش خواهم کرد. این دو چیز گران سنگ، کتاب خداوندِ والانام و اهل بیت من اند. پس، از آنها پیشی نگیرید که نابود می‌شوید و به آنها نیاموزید که داناتر از شمایند.[۵] (...)

راسخان در دانش: امام على عليه السلام : كجايند كسانى كه گمان كرده اند كه راسخان در دانش، آنهايند، نه ما؟ آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند . خداوند ، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشيده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بيرون برده است . در پرتو وجود ماست كه هدايت ، اعطا مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود . 428.الإمام عليّ عليه السلام : أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبا وبَغيا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّهُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم ، وأدخَلَنا وأَخرَجَهُم ؟! بِنا يُستَعطَى الهُدى ، ويُستَجلَى العَمى .[۶]

معدن دانش پيامبر خدا(ص) ما، اهل بيت رحمت و درخت نبوت و جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و كان دانش هستيم.[۷] عَيشُ العِلمِ

زنده‌دارندگان علم و دانش

442.امام على(ع) ـ در سخنرانى اى در توصيف خاندان محمّد صلى الله عليه و آله ـ :آنان، حيات دانش و مرگ نادانى اند . خردمندى ايشان، خبر از علم آنان مى دهد و ظاهرشان حكايت از باطنشان دارد و سكوتشان پرده از حكمت گفتارشان بر مى گيرد . آنها مخالف حق نيستند و در آن با يكديگر اختلاف نمى كنند.[۸]

فعلا در بحث بماند

در پایان نامه علم غیب در روایات

ویژگی های علم امام ع

۱- علم امام ارادی است امام صادق(ع) می‌فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می‌سازد. مفهوم علم ارادی آنچه که از روایات فوق به‌دست می‌آید این است که علم ارادی به این معنا است که امام هر گاه اراده کند که چیزی را بداند میداند و در کیفیت این آگاهی یافتن روایات عمودی از نور را مطرح می‌کند که آن وسیله شناخت امام و اطلاع یافتن او بر امور است. چگونگی اطلاع از وقایع براساس علم ارادی عمود از نور وسیله شناخت امام(ع)بر اشیاء أبی عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن یخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فیقع علی کل شجرة فیأکل منه ثم یواقع فیخلق الله الإمام فیسمع الصوت فی بطن أمه فإذا وقع علی الأرض رفع له منار من نور یری أعمال العباد۲ أبو عبد الله ع: قرارداده می‌شود ستونی از نور از آسمان تا زمین برای امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامی بیند

أبا جعفر ع یقول: امام صادق(ع) می‌فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می‌سازد. أبا جعفر ع یقول: إن الإمام. .. یرفع له عمودا من نور یری به أعمال العباد امام باقر(ع) می‌فرماید همانا برای امام ستونی از نور برافراشته می‌شود که امام بواسطه آن اعمال بندگان را می‌بیند. روایاتی بسیار زیادی به این مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حدیثی شیعه نقل شده است

۲- افزایش علمی آنها از ناحیه خداوند و موهبت الهی است سلیمان دیلمی می‌گوید از امام صادق ع پرسیدم که از شما بارها شنید م که می‌گویید: اگر ما افزایش علمی پیدا نکنیم بدون علم می‌مانیم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور کامل بر پیامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزایش علمی پیدا نمی‌کند به او گفتم پس این افزایش چیست؟ فرمود در سائر چیزها غیر از حلال و حرام گفتم آیا بر چیزی افزایش علمی پیدا می‌کنید که بر پیامبر مخفی باشد و آنرا نداند فرمود خیر علم از نزد خدا بیرون می‌آید فرشته آنرا نزد پیامبر می‌آورد و می‌گوید ای محمد پروردگارت به تو چنین و چنان دستور می‌دهد پیامبر می‌فرماید: آنرا نزد علی ببر پیوسته آنرا چنین نزد یک به یک می‌برد تا اینکه به ما می‌رسد و غیر ممکن است که امام چیزی را بداند که پیامبر خدا و امام پیش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع می‌فرماید ما افزایش علمی پیدا می‌کنیم و اگر افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می‌مانیم۱ زراره از امام باقر ع نقل می‌کند که حضرت می‌فرمود: اگر ما افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می‌مانیم زراره می‌پرسد آیا چیزی بر علم شما افزوده می‌شود که پیامبر ص نداند حضرت در پاسخ می‌فرماید اگر آن چیز باشد ابتدا بر پیامبر نازل می‌شود سپس بر امامان معصوم ع تا اینکه به ما می‌رسد.

۳- علم آنان از خزانه ی غیبی خداوند است امام باقر ع فرمود: به خدا قسم که ما خزانه دار خدائیم در آسمان و زمین اش نه آنکه خزانه دار طلا یا نقره باشیم بلکه خزانه دار علم او هستیم. راوی بنام ابراهیم از امام صادق ع می‌پرسد فدایت شوم در مورد این آیه از قرآن که می‌فرماید( یا رشک می‌ورزند بر آنها بخاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها عنایت فرموده است همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت عطا کردیم و برای آنان ملک عظیم ) شما چه می‌فرمایید امام صادق ع می‌فرماید ما همان مردمی هستیم که خداوند در این آیه اشاره نمود، و ما آنانی هستیم که بر ما رشک می‌ورزند و ما اهل ملک و حاکمیت هستیم و ما وارثان انبیاء ایم؛ در نزد ما عصای موسی است و ما خزانه داران خدا در زمین ایم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علی و حسن و حسین ع

۴- علم آنان علم انبیا است و از طریق وراثت به آنان می‌رسد امام باقر ع می‌فرماید رسول الله ص می‌فرمود: همانا اولین وصی برروی زمین هدیهْ خداوند فرزند آدم بود و هیچ نبی نیامده است مگر اینکه وصی داشته و تمامی انبیاء صدوبیست هزار نفر بوده اند و از این تعداد پنج تای آنان اولوالعزم بودند که عبارت اند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد ع و علی بن ابی طالب هدیهْ بود از ناحیه خداوند برای حضرت محمد ص و او وارث علم اوصیاء و کسانی که قبل از خودش بودند می‌باشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبیاء و رسولان قبل از خود می‌باشد.

امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبیاء بود و سلیمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سلیمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهیم و لوح های موسی است در ادامه راوی (ابوبصیر) می‌پرسد: آیا این همان علم کامل است حضرت در جواب می‌گوید نه ای ابامحمد این علم نیست بلکه علم آن چیزی است که در شب و روز و ساعتی پس از ساعتی و یا روزی پس از روزی دیگر ایجاد می‌شود. ۱

۵- حدیث آنها حدیث پیامبر است امام صادق(ع) می‌فرماید: حدیث من حدیث پدرم و حدیث او حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین(ع) و حدیث حسین(ع) حدیث حسن(ع) و حدیث حسن(ع)حدیث امیرالمومنین(ع) حدیث امیرالمومنین(ع)حدیث رسول الله(ص)و حدیث رسول الله کلام خداوند(ج) می‌باشد.

۶- داناترین مردم۳ امام باقر(ع)می فرماید که پیامبر ص فرمود علی بن ابی طالب و اوصیاء بعد از او همانا داناتر از شما یند و من از پروردگارم خواسته ام که جدایی نیاندازد بین آنها و قرآن تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.

امام صادق(ع) در مورد کلام خداوند که فرمود اطاعت کنید خدا و رسول و اولی الامر تان را می‌فرماید این آیه در مورد علی بن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چیزی نیاموزید که آنها از شما دانا تر اند۴

۷-راسخان در علم علی ع: ونحن الراسخون فی العلم ونحن منار الهدی۱ اباجعفر ع: قال الله ومایعلم تاْویله الا الله والراسخون فی العلم نحن نعلمه۲ ابی عبدالله ع: الراسخون فی العلم امیرالموْمنین والائمه ع۳ در این سه روایت حضرات امام علی(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْویل آن معرفی می‌نمایند ابوعبدالله ع: نحن الراسخون فی العلم ونحن المحسودون الذین قال الله تعالی ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله۴ در این حدیث امام صادق ضمن آنکه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفی می‌فرماید ائمه(ع) را از مصداق این آیهْ از قرآن معرفی می‌کند که می‌فرماید( مردم بر آنان رشک می‌ورزند بخاطر آنچه که خداوند از فضل خویش بر آنان عنایت فرموده است)

۸- معدن علم ما درخت نبوتیم و محل فرودآمدن رسالت وجای آمد و شد فرشتگان رحمت و کان های دانش و چشمه سار های بینش.

۹- علم آنان احیا کننده دانش است علی ع:آنان زنده کنندگان دانش اند و میرانند گان جهل، برد باری شان شما را از دانش شان خبر می‌دهد و برون آنان از درون شان، و سکوت شان از حکمت شان خبر می‌دهد.

صفحه ۵۴ تا۶۰

  1. «رسول اللّه(ص) عن اللّه عز و جل ـ فی خَصائِصِ أهلِ البَیتِ(ع) ـ :وهُم خُزّانی عَلی عِلمی مِن بَعدِکَ». الکافی: ج ۱ ص ۱۹۳ ح ۴، و ص ۲۰۹ ح ۴، بصائر الدرجات: ص ۵۴ ح ۳ کلاهما عن أبی حمزة الثمالیّ عن الإمام الباقر(ع)، بحار الأنوار: ج ۲۶ ص ۱۰۷ ح ۱۲.
  2. «الإمام زین العابدین(ع): نَحنُ أبوابُ اللّهِ، ونَحنُ الصِّراطُ المُستَقیمُ، ونَحنُ عَیبَةُ عِلمِهِ، ونَحنُ تَراجِمَةُ وَحیِهِ، ونَحنُ أرکانُ تَوحیدِهِ، ونَحنُ مَوضِعُ سِرِّهِ». معانی الأخبار: ص ۳۵ ح ۵ عن أبی حمزة الثمالی، بحار الأنوار: ج ۲۴ ص ۱۲ ح ۵.
  3. «الإمام الباقر(ع): قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): إنَّ أوَّلَ وَصِیٍّ کانَ عَلی وَجهِ الأَرضِ هِبَةُ اللّهِ بنُ آدَمَ، وما مِن نَبِیٍّ مَضی إلّا ولَهُ وَصِیٌّ، وکانَ جَمیعُ الأَنبِیاءِ مِئَةُ ألفِ نَبِیٍّ وعِشرینَ ألفَ نَبِیٍّ، مِنهُم خَمسَةٌ اُولُو العَزمِ: نوحٌ، وإبراهیمُ، وموسی، وعیسی، ومُحَمَّدٌ(ع). وإنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ هِبةَ اللّهِ لُِمحَمَّدٍ، ووَرِثَ عِلمَ الأَوصِیاءِ وعِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ، أما إنَّ مُحَمَّدا وَرِثَ عِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ مِنَ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ». الکافی: ج ۱ ص ۲۲۴ ح ۲ عن عبد الرحمن بن کثیر عن الإمام الباقر(ع)، بصائر الدرجات: ص ۱۲۱ ح ۱ عن عبدالرحمن بن بکیر الهجریّ عن الإمام الباقر(ع)، أعلام الدین: ص ۴۶۴ عن عبد اللّه بن بکیر عن الإمام الباقر(ع)، وفیهما «مئة ألف نبیّ وأربعة وعشرین» بدل «مئة ألف نبیّ وعشرین ألف نبیّ»، بحار الأنوار: ج ۱۱ ص ۴۱ ح ۴۳..
  4. الإرشاد: ج ۲ ص ۱۶۷، الخرائج والجرائح: ج ۲ ص ۸۹۳، روضة الواعظین: ص ۲۲۶، إعلام الوری: ج ۱ ص ۵۰۹، بحار الأنوار: ج ۴۶ ص ۲۸۸ ح ۱۱.
  5. «رسول اللّه(ص): إنّی تارِکٌ فیکُم أمرَینِ إن أخَذتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ عَزَّوجَلَّ، وأهلَ بَیتی عِترَتی. أیُّهَا النّاسُ ! اِسمَعوا وقَد بَلَّغتُ، إنَّکُم سَتَرِدونَ عَلَیَّ الحَوضَ، فَأَسأَلُکُم عَمّا فَعَلتُم فِی الثَّقَلَینِ، وَالثَّقَلانِ کِتابُ اللّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وأهلُ بَیتی، فَلا تَسبِقوهُم فَتَهلِکوا، ولا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم». الکافی: ج ۱ ص ۲۹۴ ح ۳ عن عبدالحمید بن أبی الدیلم عن الإمام الصادق(ع)، عیون أخبار الرضا(ع): ج ۱ ص ۲۲۹، الأمالی للصدوق: ص ۶۱۶، تحف العقول: ص ۴۲۶، کلّها عن الریّان بن الصّلت عن الإمام الرضا(ع) عنه(ص)، تفسیر العیّاشی: ج ۱ ص ۲۵۰ ح ۱۶۹ عن أبی بصیر عن الإمام الباقر(ع) عنه(ص) وکلّها نحوه، بحار الأنوار: ج ۲۳ ص ۱۵۲ ح ۱۱۴.
  6. نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۴، غرر الحكم : ج 2 ص 365 ح 2826 ، عيون الحكم والمواعظ : ص۱۳۰ ح ۲۹۴۸، المناقب لابن شهرآشوب: ج1 ج285 كلّها بزيادة «وحسدا لنا» بعد «وبغيا علينا» ، بحار الأنوار : ج 23 ص 205 ح 53.
  7. رسول اللّه(ص) إنّا أهلَ البَيتِ ، أهلُ بَيتِ الرَّحمَةِ ، وشَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ، ومَوضِعُ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، وَمعدِنُ العِلمِ.[3[3] بصائر الدرجات : ص ۵۶ ح ۱ عن الضحّاك بن مزاحم و ص 58 ح 8 عن عليّ بن جعفر عن الإمام الكاظم عن أبيه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، الكافي : ج 1 ص 221 ح 2 عن إسماعيل بن أبي زياد عن الإمام الصادق عن أبيه عن الإمام عليّ عليهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 245 ح 8 ؛ الدرّ المنثور : ج 6 ص 606 عن الضحّاك بن مزاحم نحوه.
  8. الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ يَذكُرُ فيها آلَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ـ :هُم عَيشُ العِلمِ ، ومَوتُ الجَهلِ ، يُخبِرُكُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم ، وظاهِرُهُم عَن باطِنِهِم ، وصَمتُهُم عَن حُكمِ مَنطِقِهِم ، لا يُخالِفونَ الحَقَّ ولا يَختَلِفونَ فيهِ .[5[5] نهج البلاغة : الخطبة 239 ، تحف العقول : ص 227 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 514 ح 9359 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 266 ح 54.