|
|
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جمع شدن|۱۲. پژوهشگران باشگاه اندیشه.}}
| | ==محمد محمدی ریشهری== |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | '''ویژگیهای علمی [[اهل بیت]]{{عم}}:''' |
| '''پژوهشگران [http://www.bashgah.net/fa/content/print_version/44660 باشگاه اندیشه]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
| | پیامبر خدا{{صل}} ـ به نقل از خداوند عز و جل، در توصیف ویژگیهای [[اهل بیت]]{{عم}} ـ: و آنها پس از تو، گنجُوران علم مناند.<ref>«رسول اللّه{{صل}} عن اللّه عز و جل ـ فی خَصائِصِ أهلِ البَیتِ{{عم}} ـ :وهُم خُزّانی عَلی عِلمی مِن بَعدِکَ». الکافی: ج ۱ ص ۱۹۳ ح ۴، و ص ۲۰۹ ح ۴، بصائر الدرجات: ص ۵۴ ح ۳ کلاهما عن أبی حمزة الثمالیّ عن الإمام الباقر{{ع}}، بحار الأنوار: ج ۲۶ ص ۱۰۷ ح ۱۲. </ref> (...) |
| ::::::«از جمله محوریترین ویژگی خلیفهالله علم او درباره اسما و صفات حق تعالی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}﴾}}<ref>و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref>یعنی سخن از رتبه وجودی خلیفه الله در نظام هستی است. از این رو، ما نیز درباره محوریترین نقطه انسان کامل که علم اوست بحث خواهیم کرد تا روشن گردد که انسان کامل چگونه به علم بیپایان دست مییابد؟ و گستره آن تا کجاست؟ همچنین جنبههای بشری و جسمانی او چه تأثیری بر علم وی دارد؟. از مشخصههای بارز انسان کامل، آگاهی و علم او به حقایق و اسرار عالم است و این علم، کسبی و حصولی نیست. بنابراین، این کمال وجودی از دو روش برای وی محقق میشود: روش نخست، اعطای علوم از سوی حق به بنده است که از آن به علم وهبی و اعطایی نام بردهاند. روش دیگر، به واسطه سلوک انسان و رسیدن وی به مقام حقالیقین است که در این مقام، حقایق عالم را به شکل متحد شدن با آنها درمییابد. آیا گستره علم انسان کامل، همه چیز را در بر میگیرد؟ بنابر روایات [[ائمه]]{{عم}}، علم حق به دو دسته تقسیم میشود: علمی که تنها حق تعالی از آن آگاه است. این علم را علم مکنون و مخزون نامیدهاند. علم دیگری که دیگران نیز از آن بهرهمندند، علمی است که حق تعالی به فرشتگان و پیامبران داده است و [[ائمه]]{{عم}} نیز از آن آگاهند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: همانا خداوند دو علم دارد: علم پنهان و رازآلود که جز خدا کسی آن را نمیداند و جایگاه [[بداء]] در این علم است و علمی که خداوند به فرشتگان و پیامبران آموخته است و ما نیز آن را میدانیم<ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}، قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ: عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَايَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ، مِنْ ذلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ؛ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ، فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ"}}؛ کافی (ط - دار الحدیث)، ج۱، ص: ۳۶۱.</ref>. درباره اسمای مستأثره الهی باید گفت: این اسما به دلیل آنکه جلوه خلقی ندارند و از اسمای بطونیاند، امکان دسترسی به آنها برای غیر [[رسول الله]]{{صل}} و وارثان آن حضرت که به مرحله تعیّن اول رسیدهاند، امکانپذیر نیست<ref>شرح فصوص الحکم، ص:۱۸.</ref>»<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/44238 باشگاه اندیشه]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
|
| ==حدیثه عسگری==
| | '''ظرفِ دانش خداوند:''' |
| در مقاله: بررسی علم ائمه معصومین(علیهمالسلام) از دیدگاه قرآن
| | امام زین العابدین{{ع}}: ما، درهای خداییم. ما راه راستیم. ما ظرف علم اوییم. ما بازگوکننده وحی اوییم. ما پایه های توحید اوییم. ما جایگاه راز اوییم.<ref>«الإمام زین العابدین{{ع}}: نَحنُ أبوابُ اللّهِ، ونَحنُ الصِّراطُ المُستَقیمُ، ونَحنُ عَیبَةُ عِلمِهِ، ونَحنُ تَراجِمَةُ وَحیِهِ، ونَحنُ أرکانُ تَوحیدِهِ، ونَحنُ مَوضِعُ سِرِّهِ». معانی الأخبار: ص ۳۵ ح ۵ عن أبی حمزة الثمالی، بحار الأنوار: ج ۲۴ ص ۱۲ ح ۵.</ref> (...) |
|
| |
|
| الف- علم امام همیشگی و مستمر است: دانش ائمه، پایدار و همیشگی است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود در ارتباط بوده، مدام قوت پذیرفته و افزایش مییابد. امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»[الکافی، ج1، ص254؛ الاختصاص، ص312.]؛ «اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیدانش میماندیم.» بدیهی است که افزایش دانش و معرفت امامان لازمه اتصال وجودی آنان به جهان غیب و ربوبیّت است.
| | '''وارثان دانش پیامبران:''' |
| | [[امام باقر]]{{ع}}: پیامبر خدا{{صل}} فرمود: «نخستین جانشینی که بر زمین بود، هِبَةُ اللّه پسرِ آدم{{ع}} بود و پیامبری رحلت نکرده است، مگر آن که جانشینی داشته است. شمارِ همه پیامبران، صد و بیست هزار پیامبر بوده که پنج تن از ایشان: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد{{عم}}، اولو العزم بوده اند. علی بن ابی طالب، به منزله هبة اللّه برای محمّد است و دانش [همه] اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بوده اند، به ارث برده است و محمّد، دانش پیامبران و رسولان پیش از خود را به ارث برده است».<ref>«الإمام الباقر{{ع}}: قالَ رَسولُ اللّهِ{{صل}}: إنَّ أوَّلَ وَصِیٍّ کانَ عَلی وَجهِ الأَرضِ هِبَةُ اللّهِ بنُ آدَمَ، وما مِن نَبِیٍّ مَضی إلّا ولَهُ وَصِیٌّ، وکانَ جَمیعُ الأَنبِیاءِ مِئَةُ ألفِ نَبِیٍّ وعِشرینَ ألفَ نَبِیٍّ، مِنهُم خَمسَةٌ اُولُو العَزمِ: نوحٌ، وإبراهیمُ، وموسی، وعیسی، ومُحَمَّدٌ{{عم}}. وإنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ هِبةَ اللّهِ لُِمحَمَّدٍ، ووَرِثَ عِلمَ الأَوصِیاءِ وعِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ، أما إنَّ مُحَمَّدا وَرِثَ عِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ مِنَ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ». الکافی: ج ۱ ص ۲۲۴ ح ۲ عن عبد الرحمن بن کثیر عن الإمام الباقر{{ع}}، بصائر الدرجات: ص ۱۲۱ ح ۱ عن عبدالرحمن بن بکیر الهجریّ عن الإمام الباقر{{ع}}، أعلام الدین: ص ۴۶۴ عن عبد اللّه بن بکیر عن الإمام الباقر{{ع}}، وفیهما «مئة ألف نبیّ وأربعة وعشرین» بدل «مئة ألف نبیّ وعشرین ألف نبیّ»، بحار الأنوار: ج ۱۱ ص ۴۱ ح ۴۳..</ref> (...) |
|
| |
|
| مفضّل میگوید که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود که: ما را هر شب جمعه شادمانی ویژهای است! گفتم شادمانیتان افزون باد! چگونه است آن؟ فرمود: هر شب جامعه روح پیامبر اسلام و امامان تا عرش بالا روند، و روح ما هم با روح آنان بالا میرود، و این ارواح به بدنهای خود باز نمیگردند، مگر با معرفتی تازه و جدید! و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد.
| | '''حدیث آنها، همان حدیث پیامبر خداست:''' |
| | [[امام باقر]]{{ع}} ـ وقتی از ایشان پرسیدند که: چرا ایشان حدیث را مرسل میگوید و اِسناد نمیدهد ؟ ـ :هر گاه من حدیثی گفتم و آن را اسناد ندادم، سند من در آن، پدرم است به نقل از جدّم به نقل از پدرش به نقل از جدّش پیامبر خدا{{صل}} به نقل از جبرئیل به نقل از خداوند عز و جل.«الإمام الباقر{{ع}} ـ لَمّا سُئِلَ عَنِ الحَدیثِ یُرسِلُهُ ولا یُسنِدُهُ ـ :إذا حَدَّثتُ الحَدیثَ فَلَم اُسنِدهُ فَسَنَدی فیهِ أبی عَن جَدّی عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ رَسولِ اللّهِ{{صل}} عَن جَبرَئیلَ{{ع}} عَنِ اللّهِ عز و جل».<ref>الإرشاد: ج ۲ ص ۱۶۷، الخرائج والجرائح: ج ۲ ص ۸۹۳، روضة الواعظین: ص ۲۲۶، إعلام الوری: ج ۱ ص ۵۰۹، بحار الأنوار: ج ۴۶ ص ۲۸۸ ح ۱۱.</ref> (...) |
|
| |
|
| ب- امام هرگاه بخواهد چیزی را بداند خداوند او را میآموزد: بر پایه اصول حکمت متعالیه، درجهی برتر وجودی انسان کامل همهی درجات وجودی پایین را در خود داشته و همهی حوادث را در حیطه وجود و حوزه شهودش داراست. اما به خاطر آنکه هنوز در قید جزئیت عالم ملک و محدودیتهای مادی این جهان است، تغییرات و تحولات و حوادث جهان مادی، به صورت علم جزئی و متغیّر، مستلزم عنایت و توجه جزئی امام به آن حادثه است، همین عنایت و توجه او مستلزم علم و آگاهی وی به آن مورد خاص خواهد بود. همین نکته است که امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک»[ الکافی، ج1، ص258؛ بحارالانوار، ج26، ص57؛ بصائرالدرجات، ص315.]؛ «هرگاه امام خواهان دانستن چیزی باشد خداوند به او خواهد آموخت.»
| | '''آگاهترینِ مردم:''' |
| | [[پیامبر خدا]]{{صل}}: من دو چیز در میان شما مینهم که اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خداوند عز و جل و [[اهل بیت]]م که همان عترت من اند. ای مردم! گوش کنید. به من خبر رسیده است که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد خواهید شد و من درباره این که با این دو چیز گران سنگ چه کردید، از شما پرسش خواهم کرد. این دو چیز گران سنگ، کتاب خداوندِ والانام و [[اهل بیت]] من اند. پس، از آنها پیشی نگیرید که نابود میشوید و به آنها نیاموزید که داناتر از شمایند.<ref>«رسول اللّه{{صل}}: إنّی تارِکٌ فیکُم أمرَینِ إن أخَذتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ عَزَّوجَلَّ، وأهلَ بَیتی عِترَتی. أیُّهَا النّاسُ ! اِسمَعوا وقَد بَلَّغتُ، إنَّکُم سَتَرِدونَ عَلَیَّ الحَوضَ، فَأَسأَلُکُم عَمّا فَعَلتُم فِی الثَّقَلَینِ، وَالثَّقَلانِ کِتابُ اللّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وأهلُ بَیتی، فَلا تَسبِقوهُم فَتَهلِکوا، ولا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم». الکافی: ج ۱ ص ۲۹۴ ح ۳ عن عبدالحمید بن أبی الدیلم عن الإمام الصادق{{ع}}، عیون أخبار الرضا{{ع}}: ج ۱ ص ۲۲۹، الأمالی للصدوق: ص ۶۱۶، تحف العقول: ص ۴۲۶، کلّها عن الریّان بن الصّلت عن الإمام الرضا{{ع}} عنه{{صل}}، تفسیر العیّاشی: ج ۱ ص ۲۵۰ ح ۱۶۹ عن أبی بصیر عن الإمام الباقر{{ع}} عنه{{صل}} وکلّها نحوه، بحار الأنوار: ج ۲۳ ص ۱۵۲ ح ۱۱۴.</ref> (...) |
|
| |
|
| رهبریت معصوم از آن جهت ارجمند است که مورد حمایت و عنایت مستمرّ الهی است. و خداوند نیز با الزام مردم به پیروی از معصوم، از حمایت رهبر معصوم دریغ نخواهد ورزید. امام باقر(علیهالسلام) میفرمایند: «أَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی افْتَرَضَ طَاعَةَ أَوْلِیَائِهِ عَلَی عِبَادِهِ ثُمَّ یُخْفِی عَنْهُمْ أَخْبَارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَقْطَعُ عَنْهُمْ مَوَادَّ الْعِلْمِ فِیمَا یَرِدُ عَلَیْهِمْ مِمَّا فِیهِ قِوَامُ دِینِهِم؟!»[الکافی، ج1، ص261؛ بحارالانوار، ج26، ص149؛ بصائرالدرجات، ص124؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی، 1409، ج2، ص870.]
| | '''راسخان در دانش:''' |
| | امام على عليه السلام : كجايند كسانى كه گمان كرده اند كه راسخان در دانش، آنهايند، نه ما؟ آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند . خداوند ، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشيده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بيرون برده است . در پرتو وجود ماست كه هدايت ، اعطا مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود . |
| | 428.الإمام عليّ عليه السلام : أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبا وبَغيا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّهُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم ، وأدخَلَنا وأَخرَجَهُم ؟! بِنا يُستَعطَى الهُدى ، ويُستَجلَى العَمى .<ref>نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۴، غرر الحكم : ج 2 ص 365 ح 2826 ، عيون الحكم والمواعظ : ص۱۳۰ ح ۲۹۴۸، المناقب لابن شهرآشوب: ج1 ج285 كلّها بزيادة «وحسدا لنا» بعد «وبغيا علينا» ، بحار الأنوار : ج 23 ص 205 ح 53.</ref> |
|
| |
|
| «مگر برای شما باور کردنی است که خدای سبحان طاعت و فرمانبرداری از اولیاء و امامان را بر مردم واجب کند و در عین حال اخبار آسمان و زمین را از انان پوشیده داشته، منابع و مواد علوم مربط به مراجعات مردم به این امامان را که پایه و اساس دین مردم است از آنان دریغ دارد؟!»
| | معدن دانش |
| | [[پيامبر خدا]]{{صل}} ما، [[اهل بيت]] رحمت و درخت نبوت و جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و كان دانش هستيم.<ref>رسول اللّه{{صل}} إنّا أهلَ البَيتِ ، أهلُ بَيتِ الرَّحمَةِ ، وشَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ، ومَوضِعُ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، وَمعدِنُ العِلمِ.[3[3] بصائر الدرجات : ص ۵۶ ح ۱ عن الضحّاك بن مزاحم و ص 58 ح 8 عن عليّ بن جعفر عن الإمام الكاظم عن أبيه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، الكافي : ج 1 ص 221 ح 2 عن إسماعيل بن أبي زياد عن الإمام الصادق عن أبيه عن الإمام عليّ عليهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 245 ح 8 ؛ الدرّ المنثور : ج 6 ص 606 عن الضحّاك بن مزاحم نحوه.</ref> |
| | عَيشُ العِلمِ |
|
| |
|
| ج- علم امامان تنها دانش بدور از خطا و خلاف است: از امام صادق(علیهالسلام) پرسیدند که علم بدون اختلاف مخصوص امامان است و شما چگونه از آن آگاهی مییابید؟ حضرت فرمود: «کَمَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَعْلَمُهُ إِلَّا أَنَّهُمْ لَا یَرَوْنَ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَرَی»[الکافی، ج1،ص242؛ بحارالانوار، ج13، ص397.]؛ «آگاهی ما هم از این معرفت بیخلاف مانند آگاهی پیامبر خداست با این تفاوت که آنچه را پیامبر میدید ما نمیبینیم.»
| | زندهدارندگان علم و دانش |
|
| |
|
| | | 442.امام على{{ع}} ـ در سخنرانى اى در توصيف خاندان محمّد صلى الله عليه و آله ـ :آنان، حيات دانش و مرگ نادانى اند . خردمندى ايشان، خبر از علم آنان مى دهد و ظاهرشان حكايت از باطنشان دارد و سكوتشان پرده از حكمت گفتارشان بر مى گيرد . آنها مخالف حق نيستند و در آن با يكديگر اختلاف نمى كنند.<ref>الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ يَذكُرُ فيها آلَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ـ :هُم عَيشُ العِلمِ ، ومَوتُ الجَهلِ ، يُخبِرُكُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم ، وظاهِرُهُم عَن باطِنِهِم ، وصَمتُهُم عَن حُكمِ مَنطِقِهِم ، لا يُخالِفونَ الحَقَّ ولا يَختَلِفونَ فيهِ .[5[5] نهج البلاغة : الخطبة 239 ، تحف العقول : ص 227 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 514 ح 9359 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 266 ح 54.</ref> |
| http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx
| |
| | |
| | |
| {{جمع شدن|۳. آیتالله شریعتمدار جزایری؛}}
| |
| [[پرونده:76355353737.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| آیتالله '''[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری]]''' در مقاله ''«[[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]»'' در این باره گفته است:
| |
| ::::::«[[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} برای راهنمایی تمام افراد بشر با وجود اختلاف زبان، طبیعت، رنگ، گسترش زمین، پراکنده بودن مردم از یکدیگر و بسیاری از جهتهای مختلف که مردمرا از هم دور میکند، باید سخن تمامی آنان را بشنود و با آنان سخن بگوید، آن گاه تمامیافراد را در اجرای عدالت و احکام خدا برابر بداند و از حال آنان با خبر باشد؛ این گونه اطلاع و خبر داشتن از مردم را، انسان عادی نمیتواند و فقط انسانی این ویژگی را دارست که ازدانش گسترده خدادادی بهره میبرد. [[امام]] باید از دورترین جاهای زمین که مردم در آن زندگانی میکنند با خبر باشد تادرد و رنج آنان را دریابد و اگر نمایندهای را به آن جاها گسیل کرد، در هر زمان از او با خبرباشد تا مبادا او در مقام خود بر مردم ستم کند. اگر [[امام]] مانند دیگر افراد عادی در زمان قدیم، پس از گذشت ماهها و سالها از اخبار دور دست خبرگیری کند و یا با وسایل متعارف آن زمان با فاصلههای زمانی بسیار ازحال دیگران با خبر گردد، ستم زمین را فرا میگیرد و فساد بر جامعه استیلا مییابد وهدف و غرضی که در فرستادن [[پیامبر]]{{صل}} و انتخاب [[امام]]{{ع}} از راهنمایی و هدایت مردم است، بهدست نخواهد آمد و نیکبختی دنیا و آخرت مردم بر رغم وجود [[امام]] تأمین نخواهد شد.
| |
| ::::::'''[[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}}، خلیفه و جانشین خدا در زمین هستند:''' زمانی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشین قرار میدهم. و جانشین او [[حضرت آدم]]{{ع}} بود که [[پیامبر]] خداست و تمام پیامبران جانشینان خدایند. جانشینی [[پیامبر]] واسطه بودن اوست میان مردم و خدا و فیض رسانی از طرف خدااوست. چون پس از آفرینش جهان، خداوند خواست جهانیان او را بشناسند تا با او ارتباط برقرار کنند و با چشم دیدن او ممکن نبود و نمیشد که ذات خود را آشکار کند تا او راببینند، افرادی از بشر را برگزید و آنان را مظهر صفات خویش قرار داد تا صفات او رابنمایانند و نقش واسطه را ایفا کنند. یکی از صفات خدا علم او به هر چیز و در هر حال است، و چون [[پیامبر]] مظهر صفات خداست باید در دانش و آگاهی وسیع نیز مظهر خدا باشد. بر مظهر نبودن پیامبر در علم دلیلی وجود ندارد، بلکه همان دلیل بر خلافت و جانشینی که مظهر بودن [[پیامبر]] درتمام صفات است، علم خدایی را نیز برای او ثابت میکند. روشن است که مقصود از مظهر صفات بودن، همانندی [[پیامبر]]{{صل}} و خدا در تمام صفات از جهت چگونگی و مقدار نیست؛ زیرا این باور شرک است، بلکه مقصود این است که خداوند بهره سرشاری از علم و دانش خود را به پیامبران داده، که دیگر مردم از آن بیبهره هستند و علمی را که خداوند به پیامبران داده، افراد عادی بشر به آن دسترس ندارند. پس از ثبوت این دانش خدایی برای پیامبران، همین علم برای [[امام]] نیز ثابت میشود؛ زیرا [[امامت]]، خلافت [[نبوت]] و [[امام]] جانشین [[پیامبر]] است و تمام ویژگیهای رهبری [[پیامبر]] را [[امام]] نیز دارد به جز صفات ویژه [[پیامبر]]، مانند؛ [[وحی]]»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/2300 مقاله امام حسین و علم شهادت]؛ ص: ۸.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۲۱. آقای افقی؛}}
| |
| [[پرونده:11904.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[داود افقی|افقی]]]]
| |
| ::::::آقای '''[[داود افقی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایاننامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«ویژگیهای علمی [[اهل بیت]]{{عم}} در بصائر الدرجات:
| |
| :::::#'''معدن علم و سرچشمۀ آن:''' در اولین باب از جزء دوم کتاب بصائر، جناب صفّار ۹ روایت از طرق مختلف نقل میکند که در آنها [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان معدن علم معرفی شدهاند از جمله: {{عربی|اندازه=150%|" عَنِ الضَّحَّاكِ بْنِ مُزَاحِمٍ الْخُرَاسَانِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ"}}<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص:۵۶.</ref>. بقیه روایات نیز با الفاظی مشابه از [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} نقل شده است. در جزء اول نیز ایشان بابی دارد تحت عنوان {{عربی|اندازه=150%|" باب ما أمر الناس بأن يطلبوا العلم من معدنه و معدنه آل محمد {{صل}}"}} که شش حدیث ذیل باب روایت شده است. در این روایات [[ائمه]]{{عم}} اشاره میکنند که اولاً: علم نزد [[اهل بیت]] است و آنان کان دانش هستند و ثانیاً: تنها، علمی که نزد آنان است، علم صحیح و غیرقابل خدشه است، علمی که امکان خطا و اشتباه در آن راه ندارد، علمی که کنه حقیقت را نشان میدهد؛ چرا که صاحبان این علم آن را از منبع فیض الهی گرفتهاند، به روایت زیبایی از این باب اشاره میشود: {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْأَنْصَارِيِّ، قَالَ:، قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} قُلْ لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرْقاً أَوْ غَرْباً لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْت{{عم}}"}}<ref> الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص: ۳۹۹، ح۳.</ref>. در بابی دیگر از جزء اول، از [[آل محمّد]]{{صل}} به عنوان سرچشمه علم یاد شده است: {{عربی|اندازه=150%|" باب في أئمة آل محمد {{صل}} مستقى العلم عندهم و إنهم علماء لا يظلمون و لا يجهلون"}} اولین روایت از این باب چنین است: {{عربی|اندازه=150%|" حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِث بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ مُسْتَقَى الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِنَا أَ فَعَلِمُوا وَ جَهِلْنَا هَذَا مَا لَا يَكُونُ"}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۱۲.</ref>. در این روایت علم به آب تشبیه شده است و [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان سرچشمه این آب معرفی میشوند. نکتهای که حضرت در انتهای حدیث میفرماید این است که، سرچشمهای که همه از آب آن سیراب میشوند امکان ندارد که خود خالی از آب باشد.
| |
| :::::#'''خزانه داران علم الهی:''' در جزء دوم از کتاب، باب نوزدهم، عنوان باب چنین ذکر شده است: {{عربی|اندازه=150%|" باب في الأئمة أنهم خزان الله في السماء و الأرض على علمه "}} در این باب جناب صفّار ۱۶ روایت به طرق مختلف نقل میکند که در آنها [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان گنجوران و خزانهداران علم الهی بیان شدهاند: {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِيهِ أَسْبَاطٍ عَنْ سَوْرَةَ بْنِ كُلَيْبٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۱۰۴ ح:۱.</ref>. در روایت دیگری این گونه [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان خزانهدار علم الهی ذکر شدهاند: {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عَيْبَةُ وَحْيِ اللَّهِ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۶۱ ح:۳.</ref>.
| |
| :::::#'''ظرف علم الهی:''' اگر چه در کتاب باب مستقلی به این موضوع اختصاص داده نشده، اما در لابهلای روایات جملاتی نقل شده است که به این مطلب اشاره دارد: {{عربی|اندازه=150%|" قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى انْتَجَبَنَا لِنَفْسِهِ فَجَعَلَنَا صَفْوَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ وَ أُمَنَاءَهُ عَلَى وَحْيِهِ وَ خُزَّانَهُ فِي أَرْضِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ عَيْبَةَ عِلْمِهِ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۶۲، ح:۷.</ref>.
| |
| :::::#'''وارث علم انبیاء:''' در سومین باب از جزء سوم کتاب، عنوان باب چنین ذکر شده است: {{عربی|اندازه=150%|" باب في الأئمة أنهم ورثوا علم أولي العزم من الرسل و جميع الأنبياء و أنهم {{صل}} أمناء الله في أرضه و عندهم علم البلايا و المنايا و أنساب العرب "}}. در این باب صفّار چهار روایت با اسناد متفاوت و البته با مضامین مشابه نقل میکند که در آنها [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان وارث علوم پیامبران معرفی شدهاند، در اولین حدیث از این باب میخوانیم: {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ قَالَ: كَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع رِسَالَةً وَ أَقْرَأَنِيهَا قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِنَّ مُحَمَّداً ص كَانَ أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ فَلَمَّا قُبِضَ مُحَمَّدٌ ص كُنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَرَثَتَهُ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ... نَحْنُ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِي الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۱۱۸، ح:۱.</ref>. در صفحه ۲۶۹ از کتاب، روایتی نقل شده که ذکر آن در اینجا خالی از فایده نیست: {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} وَ قُلْتُ لَهُمَا أَنْتُمَا وَرَثَةُ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَرَسُولُ اللَّهِ وَارِثُ الْأَنْبِيَاءِ عَلِمَ كُلَّمَا عَلِمُوا فَقَالَ لِي نَعَمْ فَقُلْتُ أَنْتُمْ تَقْدِرُونَ عَلَى أَنْ تُحْيُوا الْمَوْتَى وَ تُبْرِءُوا الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ فَقَالَ لِي نَعَمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَ قَالَ ادْنُ مِنِّي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ فَمَسَحَ يَدَهُ عَلَى عَيْنِي وَ وَجْهِي وَ أَبْصَرْتُ الشَّمْسَ وَ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ الْبُيُوتَ .... "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۲۶۹، ح:۱.</ref>.
| |
| :::::#'''راسخان در علم:''' باب دهم از جزء چهارم با این عنوان است: {{عربی|اندازه=150%|" باب في الأئمة {{عم}} أنهم الراسخون في العلم الذي ذكرهم الله تعالى في كتابه "}} در این باب جناب صفّار هشت روایت نقل میکند که [[ائمه]]{{عم}} خود را مصداق راسخان در علم در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}﴾}}<ref>اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم»، که بنیاد این کتاباند و برخی آیات «متشابه»؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> معرفی میکنند. {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۲۰۴، ح:۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ﴿{{متن قرآن| وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ الرَّاسِخِينَ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۲۰۳، ح:۴.</ref>.
| |
| :::::#'''[[اهل بیت]]{{عم}} علم را از یکدیگر به ارث میبرند و علومشان زائل نمیشود:''' در باب اول و دوم از جزء ثالث جناب صفّار ۱۶ روایت نقل میکند، مبنی بر اینکه علوم [[اهل بیت]]{{ع}} از بین نمیرود و هنگام مرگ به فرد دیگری از [[اهل بیت]]{{عم}} به ارث نهاده میشود، به نمونههایی از این روایات اشاره میکنیم: {{عربی|اندازه=150%|" عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ إِنَ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ مَعَ آدَمَ لَمْ يُرْفَعْ وَ إِنَ الْعِلْمَ يُتَوَارَثُ وَ مَا يَمُوتُ مِنَّا عَالِمٌ حَتَّى يُخْلِفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ يَعْلَمُ عِلْمَهُ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۱۱۴، ح:۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} إِنَّ عَلِيّاً {{ع}} عَالِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الْعِلْمُ يُتَوَارَثُ وَ لَا يَهْلِكُ أَحَدٌ مِنَّا إِلَّا تَرَكَ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ يَعْلَمُ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۱۱۸، ح:۴.</ref>. همچنین روایات دیگری در باب هشتم از جزء هفت نقل میکند که دلالت دارند بر اینکه، [[ائمه]]{{عم}} علم را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} به ارث بردهاند و هر کدام از [[اهل بیت]]{{عم}} آن را به فرد بعدی به ارث میگذارند<ref>بصائر الدرجات، ص:۱۱۸، ص ٣٢٦ ـ ٣٢٨.</ref>.
| |
| :::::#'''علم حدیث [[اهل بیت]]{{عم}} صعب مستصعب است:''' یازدهمین باب از جزء اول تحت عنوان {{عربی|اندازه=150%|" باب في أئمة آل محمد {{عم}} حديثهم صعب مستصعب "}} نامیده شده است. از مجموع ۲۰ روایتی که در این باب نقل شده، ۱۹ روایت دلالت دارند بر صعب و مستصعب بودن حدیث [[اهل بیت]]{{عم}}، اما در روایتی که در انتهاء باب نقل شده از علم [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان صعب مستصعب یاد شده است: {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: ذُكِرَتِ التَّقِيَّةُ يَوْماً عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِي قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} بَيْنَهُمَا فَمَا ظَنُّكُمْ بِسَائِرِ الْخَلْقِ إِنَّ عِلْمَ الْعَالِمِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ قَالَ وَ إِنَّمَا صَارَ سَلْمَانُ مِنَ الْعُلَمَاءِ لِأَنَّهُ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ {{عم}} فَلِذَلِكَ نَسَبُهُ إِلَيْنَا "}}<ref>بصائر الدرجات، ص:۲۵، ص ۲۱.</ref>. به هر حال چه بگوییم حدیث [[اهل بیت]]{{عم}}، صعب مستصعب است یا بگوییم علم [[اهل بیت]]{{عم}}، صعب مستصعب است، در هر حال روایات دلالت بر صعب مستصعب بودن علم [[اهل بیت]]{{عم}} دارند، چرا که احادیث [[اهل بیت]]{{عم}} نیز جزئی از علوم [[اهل بیت]]{{عم}} است»<ref>[[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایاننامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص۲۸ - ۳۲.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۳. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين).}}
| |
| [[پرونده:11817.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابى حسینى]]]]
| |
| ::::::خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«از آنچه در اخبار و نیز قرآن کریم در رابطه با شخیصت علمی [[امام]] آمده، روشن میشود آنان برگزیدگانی هستند که با عنایت خاص الهی از قدرت دید و بینشی فراتر از سطح این جهان و حوادث آن، برخوردارند. آنان به کنه جهان واقف، از اسرار قرآن آگاه، و به حوادث غیبی و سرگذشتهای آینده مطّلعند. آنان، جز از دانش غیبی سخن نمیگویند و آنچه بر زبان میآورند، یا به تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} است، و یا به افاضۀ مقام رحمانی. در ترسیمی از سیمای علمی [[امام]]، توسط [[امام باقر]]{{ع}} میخوانیم: "[[امام]] باید در اوج علم و معرفت و بر قلّۀ رفیع بینش باشد تا بتواند قافله سالار رهروان طریق کمال باشد. او باید علم و بینش خود را از سرچشمۀ زلال حقیقت گرفته و دست پروردۀ عنایات غیبی الهی باشد تا با آگاهی از اسرار هستی، مربّی حقیقی انسانها و راهنمای آدما به سوی مقصد الهی و خیر و سعادت دنیا و آخرت باشد"<ref>کلینی،کافی، کتاب الحجه، برگرفته از سخنان امام باقر {{ع}} راجع به [[علم امام]].</ref>. از اینرو در روایات اسلامی، از [[امام]] به عنوان "خزانهدار علم خدا" و "ترجمان [[وحی]] الهی" نام برده شده است:
| |
| :::::#'''خزانهدار علم الهی:''' {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ، وَ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْيِ اللَّهِ "}}<ref>کلینی، کافی (ط - دار الحدیث)، ج۱، ص: ۴۷۴.</ref>. و نیز [[رسول خدا]]{{صل}}، [[حضرت علی]]{{ع}}، [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}}، صریحاً [[اهل بیت]]{{عم}} را وارث علم انبیاء معرفی فرمودهاند.
| |
| :::::#'''وارثان علوم انبیاء:'''{{عربی|اندازه=150%|" عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ الْجَازِيِّ عَن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ نَحْنُ وَرَثَةُ كِتَابِ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَتُهُ "}}<ref>بصائر الدرجات، ص: ۵۱۳، ح۲۳.</ref>. در زیارت جامعه نیز میخوانیم: {{عربی|اندازه=150%|"السلام علی ائمة الهدی، و مصابیح الدجی، أعلام التقی، و ذوی النُهی و اولی الحجی، و الکهف الوری، و ورثة الأنبیاء و المثل الأعلی، و الدعوة الحسنی، و حجج الله علی أهل الدنیا و الأخرة و الأولی، و رحمة الله و برکاته"}} و بالأخره صفاتی چون؛ اعلم الناس، راسخون فی العلم، معدن العلم و عیش العلم، تنها زیبندۀ دانش آنان است.
| |
| :::::#'''داناترین مردم'''{{عربی|اندازه=150%|" إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ {{صل}} يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى﴿{{متن قرآن| أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}}﴾ وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿{{متن قرآن| وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا }}﴾ وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ ﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ }}﴾ "}}
| |
| :::::#'''[[راسخان در علم]]:''' {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ "}}<ref>بصائر الدرجات فی فضائل، ص: ۲۰۴، ح۶.</ref>.
| |
| :::::#'''معدن و سرچشمه علم:''' {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ جَدِّهِ الْجَارُودِ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِي عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} فَقَالَ: مَا يَنْقِمُ النَّاسُ مِنَّا فَنَحْنُ وَ اللَّهِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ "}}<ref> بصائر الدرجات، ص: ۵۸، ح۹.</ref>.
| |
| :::::#'''حیات علم:'''آگاه باشید، هیچگاه راه حقّ را نخواهید شناخت مگر اینکه، آنها را که آن را ترک گفتهاند، بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود، مگر اینکه از کسی که آن پیمان را شکسته است، آگاه باشید، و هرگز به آن تمسک نخواهید جست مگر اینکه به کسی که آن را دور انداخته پیببرید. و این آگاهیها را از اهلش بخواهید، زیرا آنها زندگی علم، و مرگ جهلند: آنهایند که حکمشان شما را از علمشان، و سکوتشان شما را از منطقشان، و ظاهرشان از باطنشان آگاهی میدهد. اینان نه با دین مخالفت میکنند و نه در آن اختلاف دارند، بنابراین، دین در میان آنان گواهی است صادق و ساکتی است سخنگو{{عربی|اندازه=120%|" وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِق "}}<ref> نهجالبلاغه، خطبه: ۱۴۷.</ref>»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۱۰ - ۱۱۲.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| ==سید محمد علی قاضی طباطبایی==
| |
| در مقاله: رساله ای در دلالت آیه تطهیر بر علم گسترده پیامبر و امام
| |
| | |
| در کتاب علم امام مجموعه مقالات
| |
| | |
| اینجا تذکر چند مطلب لازم به نظر میرسد:
| |
| اول: مراد از امام در مورد بحث که میگوییم علمش از جهت کمّیّت و کیفیّت عمومیت دارد و به همه چیز عالم است و با کوچکترین توجه میداند، آن معنی نیست که در کتب کلام و اصطلاح متکلمین است که عبارت از شخصی است که ریاست عامّه الاهیه بر دین و دنیا به نصّ رسول الله{{صل}} داشته باشد. و نیز مراد مطلق معصوم نیست که شامل ملائکه نیز باشد که خودشان اعتراف کردند: «لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا»،@البقرة(۲): ۳۲.@ بلکه مراد از امام در این مقام، مطلقِ آن کسی است که ریاست الاهیه عامه داشته باشد خواه به توسط پیغمبر باشد مثل اوصیاء و ائمه یا بلاواسطه پیغمبر باشد مانند خود پیغمبر. پس مراد از امام در مورد بحث شامل پیغمبر نیز هست، چنان که در آیه شریفه: «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»@البقرة(۲): 124.@ حضرت ابراهیم نبی بود و پس از مدتها به مقام امامت نائل شد و آن مقام ولایت کلّیه را دارا گشت. مقام امامت بالاتر از مقام نبوت مطلقه است، چنانچه در محل خود تفصیلاً بیان شده است.
| |
| دوم: مراد از علم امام علم باطنی فطری لدنی موهوبی از جانب خداوند عالم است با الهام و وحی مع الواسطه یا بلاواسطه و یا با هر اسبابی که اختصاص به انبیاء و اوصیاء آنها دارد. و مراد علم ظاهری کسبی آنها که حاصل از امارات و حواس ظاهریه و اکتسابیه است نیست، زیرا بدیهی است که علم ظاهری که برای امام حاصل میشود مانند علم ظاهری حاصل برای دیگران است که تابع اسباب و حواس ظاهری است در کمیّت و کیفیّت، و در اینباره خلافی در میان علماء وجود ندارد.
| |
| و اصل عدم علم امام که از قلم جمعی از بزرگان در فقه و در اصول فقه و یا در مقامهای دیگر، که تعبیر کردهاند: «امام نمیدانست»، و یا «بر ظن وی غلبه کرد» و نظایر آن عبارات، جاری و صادر گشته، نظر به این علم ظاهری است که امام مکلف است به آن عمل نماید؛ و به این مطلب در اضافات بر کتاب انیس الموحدین نراقی(ره) اشارت رفته است و مورد کلام جمعی از بزرگان هم راجع به این علم ظاهری است.@و آنچه از سید علمالهدی و شیخ طوسی رحمهم الله تعالی درباره امیرالمؤمنین و سیدالشهدا سلام الله علیهما نقل شده و در تنزیه الانبیاء و تلخیص الشافی فرمودهاند، تماماً راجع به علم ظاهری امام است و اگر راجع به آن نباشد، خلط بین علم ظاهری امام و علم باطنی اوست که کاملاً در زمانهای آن اکابر تحقیق نشده بوده است.@
| |
| سوم: مراد از عموم علم امام و کیفیت حضوری بودن آن این نیست که علم امام احاطه بر تمامی معلومات دارد به نحو علّیت و معلولیّت، زیرا واضح است که علم به این معنی از خصایص ذات واجب الوجود است که احدی از ممکنات قطعاً در آن با او شرکت ندارند. بلکه مراد از علم حضوری امام انکشاف معلومات است نزد او فعلاً، در مقابل انکشاف شأنی بر او با قوه و اراده، که از آن تعبیر آوردهاند: «لَو شاءَ اَن یَعلَمَ لَعَلِمَ». در صورتی که میخواهد و میداند@یعنی خواسته است و دانسته است و به فعلیت رسیده و شانی نیست – استادی.@ و احتیاج ندارد که هر وقت خواست بداند، چنانچه با اندک تأمل روشن است.
| |
| | |
| | |
| ص482
| |
| | |
| | |
| ==ترجمه در پاسخ حجت الإسلام وکیلی==
| |
| «باب فی الإمام بأنه إن شاء أن یعلم العلم علم»
| |
| "روایات مربوط به اینکه اگر امام بخواهد نسبت به علم آگاهی یابد، خواهد دانست."
| |
| | |
| «باب أنّ الْأئمّة علیهم السلام إذا شاءوا أن یَعلَموا عُلِّمُوا»
| |
| "روایات مربوط به اینکه امامان معصوم{{عم}} اگر بخواهند بدانند، تعلیم داده می شوند."
| |
| | |
| «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ، عُلِّم»
| |
| "از امام صادق{{ع}} روایت شده است که فرمود: همانا اگر امام بخواهد بداند، تعلیم داده می شود."
| |
| | |
| وَ عَنْهعلیه السلام: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم»
| |
| "و از ایشان{{ع}} روایت شده است که فرمودند: همانا امام اگر بخواهد بداند، آگاهی داده می شود."
| |
| | |
| وَ عَنْهعلیه السلام: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک»
| |
| "و از ایشان{{ع}} روایت شده است که فرمودند: اگر امام بخواهد نسبت به چیزی آگاه گردد، خداوند متعال او را نسبت به آن چیز آگاه می سازد.
| |
| | |
| .«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه»
| |
| "در حالی که نشسته بودم چشمانم به خواب رفتند، پس حضرت رسول اکرم{{صل}} را دیدم. پس عرض کردم: ای رسول خدا."
| |
| | |
| .«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَی بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَی مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَی فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَی عَلَیْکَ سَبِیلاً»
| |
| " در حالیکه من در محل نماز خود پس از اتمام اذکار خود نشسته بودم، چشمانم به خواب رفتند، جدم رسول الله{{صل}} را در خواب دیدم. شکایت خود را از موسی پسر مهدی نزد ایشان بردم، و اتفاقاتی را که میان او و خانواده اش رخ داده بودند را خدمت ایشان عرض نمودم، در حالیکه من از فساد او در ترس بودم. پس حضرت (رسول) فرمودند دلت از او آرام باشد ای موسی، که خداوند متعال راه تسلطی از موسی بر تو قرار نداده است."
| |
| | |
| ==ترجمه در پاسخ آقای رنجبر==
| |
| «نحن خزّان الله فی السماء و خزّانُه فی الارض»
| |
| "ما گنجینه های (علم) خداوند متعال در آسمان و زمین می باشیم."
| |
|
| |
|
| ==فعلا در بحث بماند== | | ==فعلا در بحث بماند== |
خط ۱۰۲: |
خط ۳۲: |
| : ویژگی های علم امام ع | | : ویژگی های علم امام ع |
|
| |
|
| 1- علم امام ارادی است
| | ۱- علم امام ارادی است |
| امام صادق(ع) می فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می سازد. | | امام صادق(ع) میفرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه میسازد. |
| مفهوم علم ارادی | | مفهوم علم ارادی |
| آنچه که از روایات فوق بدست می آید این است که علم ارادی به این معنا است که امام هر گاه اراده کند که چیزی را بداند میداند و در کیفیت این آگاهی یافتن روایات عمودی از نور را مطرح می کند که آن وسیله شناخت امام و اطلاع یافتن او بر امور است. | | آنچه که از روایات فوق بهدست میآید این است که علم ارادی به این معنا است که امام هر گاه اراده کند که چیزی را بداند میداند و در کیفیت این آگاهی یافتن روایات عمودی از نور را مطرح میکند که آن وسیله شناخت امام و اطلاع یافتن او بر امور است. |
| چگونگی اطلاع از وقایع براساس علم ارادی | | چگونگی اطلاع از وقایع براساس علم ارادی |
| عمود از نور وسیله شناخت امام(ع)بر اشیاء | | عمود از نور وسیله شناخت امام(ع)بر اشیاء |
| أبی عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن یخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فیقع علی کل شجرة فیأکل منه ثم یواقع فیخلق الله الإمام فیسمع الصوت فی بطن أمه فإذا وقع علی الأرض رفع له منار من نور یری أعمال العباد2 | | أبی عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن یخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فیقع علی کل شجرة فیأکل منه ثم یواقع فیخلق الله الإمام فیسمع الصوت فی بطن أمه فإذا وقع علی الأرض رفع له منار من نور یری أعمال العباد۲ |
| أبو عبد الله ع: قرارداده می شود ستونی از نور از آسمان تا زمین برای امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامی بیند | | أبو عبد الله ع: قرارداده میشود ستونی از نور از آسمان تا زمین برای امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامی بیند |
|
| |
|
| أبا جعفر ع یقول: امام صادق(ع) می فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می سازد. | | أبا جعفر ع یقول: امام صادق(ع) میفرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه میسازد. |
| أبا جعفر ع یقول: إن الإمام ... یرفع له عمودا من نور یری به أعمال العباد | | أبا جعفر ع یقول: إن الإمام. .. یرفع له عمودا من نور یری به أعمال العباد |
| امام باقر(ع) می فرماید همانا برای امام ستونی از نور برافراشته می شود که امام بواسطه آن اعمال بندگان را می بیند. | | امام باقر(ع) میفرماید همانا برای امام ستونی از نور برافراشته میشود که امام بواسطه آن اعمال بندگان را میبیند. |
| روایاتی بسیار زیادی به این مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حدیثی شیعه نقل شده است | | روایاتی بسیار زیادی به این مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حدیثی شیعه نقل شده است |
|
| |
|
| 2- افزایش علمی آنها از ناحیه خداوند و موهبت الهی است
| | ۲- افزایش علمی آنها از ناحیه خداوند و موهبت الهی است |
| سلیمان دیلمی می گوید از امام صادق ع پرسیدم که از شما بارها شنید م که می گویید: اگر ما افزایش علمی پیدا نکنیم بدون علم می مانیم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور کامل بر پیامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزایش علمی پیدا نمی کند به او گفتم پس این افزایش چیست؟ فرمود در سائر چیزها غیر از حلال و حرام گفتم آیا بر چیزی افزایش علمی پیدا می کنید که بر پیامبر مخفی باشد و آنرا نداند فرمود خیر علم از نزد خدا بیرون می آید فرشته آنرا نزد پیامبر می آورد و می گوید ای محمد پروردگارت به تو چنین و چنان دستور می دهد پیامبر می فرماید: آنرا نزد علی ببر پیوسته آنرا چنین نزد یک به یک می برد تا اینکه به ما می رسد و غیر ممکن است که امام چیزی را بداند که پیامبر خدا و امام پیش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع می فرماید ما افزایش علمی پیدا می کنیم و اگر افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می مانیم1 | | سلیمان دیلمی میگوید از امام صادق ع پرسیدم که از شما بارها شنید م که میگویید: اگر ما افزایش علمی پیدا نکنیم بدون علم میمانیم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور کامل بر پیامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزایش علمی پیدا نمیکند به او گفتم پس این افزایش چیست؟ فرمود در سائر چیزها غیر از حلال و حرام گفتم آیا بر چیزی افزایش علمی پیدا میکنید که بر پیامبر مخفی باشد و آنرا نداند فرمود خیر علم از نزد خدا بیرون میآید فرشته آنرا نزد پیامبر میآورد و میگوید ای محمد پروردگارت به تو چنین و چنان دستور میدهد پیامبر میفرماید: آنرا نزد علی ببر پیوسته آنرا چنین نزد یک به یک میبرد تا اینکه به ما میرسد و غیر ممکن است که امام چیزی را بداند که پیامبر خدا و امام پیش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع میفرماید ما افزایش علمی پیدا میکنیم و اگر افزایش علمی نداشته باشیم بی علم میمانیم۱ |
| زراره از امام باقر ع نقل می کند که حضرت می فرمود: اگر ما افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می مانیم زراره می پرسد آیا چیزی بر علم شما افزوده می شود که پیامبر ص نداند حضرت در پاسخ می فرماید اگر آن چیز باشد ابتدا بر پیامبر نازل می شود سپس بر امامان معصوم ع تا اینکه به ما می رسد. | | زراره از امام باقر ع نقل میکند که حضرت میفرمود: اگر ما افزایش علمی نداشته باشیم بی علم میمانیم زراره میپرسد آیا چیزی بر علم شما افزوده میشود که پیامبر ص نداند حضرت در پاسخ میفرماید اگر آن چیز باشد ابتدا بر پیامبر نازل میشود سپس بر امامان معصوم ع تا اینکه به ما میرسد. |
|
| |
|
| 3- علم آنان از خزانه ی غیبی خداوند است
| | ۳- علم آنان از خزانه ی غیبی خداوند است |
| امام باقر ع فرمود: به خدا قسم که ما خزانه دار خدائیم در آسمان و زمین اش نه آنکه خزانه دار طلا یا نقره باشیم بلکه خزانه دار علم او هستیم . | | امام باقر ع فرمود: به خدا قسم که ما خزانه دار خدائیم در آسمان و زمین اش نه آنکه خزانه دار طلا یا نقره باشیم بلکه خزانه دار علم او هستیم. |
| راوی بنام ابراهیم از امام صادق ع می پرسد فدایت شوم در مورد این آیه از قرآن که می فرماید( یا رشک می ورزند بر آنها بخاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها عنایت فرموده است همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت عطا کردیم و برای آنان ملک عظیم ) شما چه می فرمایید امام صادق ع می فرماید ما همان مردمی هستیم که خداوند در این آیه اشاره نمود، و ما آنانی هستیم که بر ما رشک می ورزند و ما اهل ملک و حاکمیت هستیم و ما وارثان انبیاء ایم؛ در نزد ما عصای موسی است و ما خزانه داران خدا در زمین ایم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علی و حسن و حسین ع | | راوی بنام ابراهیم از امام صادق ع میپرسد فدایت شوم در مورد این آیه از قرآن که میفرماید( یا رشک میورزند بر آنها بخاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها عنایت فرموده است همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت عطا کردیم و برای آنان ملک عظیم ) شما چه میفرمایید امام صادق ع میفرماید ما همان مردمی هستیم که خداوند در این آیه اشاره نمود، و ما آنانی هستیم که بر ما رشک میورزند و ما اهل ملک و حاکمیت هستیم و ما وارثان انبیاء ایم؛ در نزد ما عصای موسی است و ما خزانه داران خدا در زمین ایم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علی و حسن و حسین ع |
|
| |
|
| 4- علم آنان علم انبیا است و از طریق وراثت به آنان می رسد
| | ۴- علم آنان علم انبیا است و از طریق وراثت به آنان میرسد |
| امام باقر ع می فرماید رسول الله ص می فرمود: همانا اولین وصی برروی زمین هدیهْ خداوند فرزند آدم بود و هیچ نبی نیامده است مگر اینکه وصی داشته و تمامی انبیاء صدوبیست هزار نفر بوده اند و از این تعداد پنج تای آنان اولوالعزم بودند که عبارت اند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد ع و علی ابن ابی طالب هدیهْ بود از ناحیه خداوند برای حضرت محمد ص و او وارث علم اوصیاء و کسانی که قبل از خودش بودند می باشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبیاء و رسولان قبل از خود می باشد. | | امام باقر ع میفرماید رسول الله ص میفرمود: همانا اولین وصی برروی زمین هدیهْ خداوند فرزند آدم بود و هیچ نبی نیامده است مگر اینکه وصی داشته و تمامی انبیاء صدوبیست هزار نفر بوده اند و از این تعداد پنج تای آنان اولوالعزم بودند که عبارت اند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد ع و علی بن ابی طالب هدیهْ بود از ناحیه خداوند برای حضرت محمد ص و او وارث علم اوصیاء و کسانی که قبل از خودش بودند میباشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبیاء و رسولان قبل از خود میباشد. |
|
| |
|
| امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبیاء بود و سلیمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سلیمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهیم و لوح های موسی است در ادامه راوی (ابوبصیر) می پرسد: آیا این همان علم کامل است حضرت در جواب می گوید نه ای ابامحمد این علم نیست بلکه علم آن چیزی است که در شب و روز و ساعتی پس از ساعتی و یا روزی پس از روزی دیگر ایجاد می شود. 1 | | امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبیاء بود و سلیمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سلیمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهیم و لوح های موسی است در ادامه راوی (ابوبصیر) میپرسد: آیا این همان علم کامل است حضرت در جواب میگوید نه ای ابامحمد این علم نیست بلکه علم آن چیزی است که در شب و روز و ساعتی پس از ساعتی و یا روزی پس از روزی دیگر ایجاد میشود. ۱ |
|
| |
|
| 5- حدیث آنها حدیث پیامبر است
| | ۵- حدیث آنها حدیث پیامبر است |
| امام صادق(ع) می فرماید: حدیث من حدیث پدرم و حدیث او حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین(ع) و حدیث حسین(ع) حدیث حسن(ع) و حدیث حسن(ع)حدیث امیرالمومنین(ع) حدیث امیرالمومنین(ع)حدیث رسول الله(ص)و حدیث رسول الله کلام خداوند(ج) می باشد. | | امام صادق(ع) میفرماید: حدیث من حدیث پدرم و حدیث او حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین(ع) و حدیث حسین(ع) حدیث حسن(ع) و حدیث حسن(ع)حدیث امیرالمومنین(ع) حدیث امیرالمومنین(ع)حدیث رسول الله(ص)و حدیث رسول الله کلام خداوند(ج) میباشد. |
|
| |
|
| 6- داناترین مردم3
| | ۶- داناترین مردم۳ |
| امام باقر(ع)می فرماید که پیامبر ص فرمود علی ابن ابی طالب و اوصیاء بعد از او همانا داناتر از شما یند و من از پروردگارم خواسته ام که جدایی نیاندازد بین آنها و قرآن تا اینکه در حوض بر من وارد شوند. | | امام باقر(ع)می فرماید که پیامبر ص فرمود علی بن ابی طالب و اوصیاء بعد از او همانا داناتر از شما یند و من از پروردگارم خواسته ام که جدایی نیاندازد بین آنها و قرآن تا اینکه در حوض بر من وارد شوند. |
|
| |
|
| امام صادق(ع) در مورد کلام خداوند که فرمود اطاعت کنید خدا و رسول و اولی الامر تان را می فرماید این آیه در مورد علی ابن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چیزی نیاموزید که آنها از شما دانا تر اند4 | | امام صادق(ع) در مورد کلام خداوند که فرمود اطاعت کنید خدا و رسول و اولی الامر تان را میفرماید این آیه در مورد علی بن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چیزی نیاموزید که آنها از شما دانا تر اند۴ |
|
| |
|
| 7-راسخان در علم
| | ۷-راسخان در علم |
| علی ع: ونحن الراسخون فی العلم ونحن منار الهدی1 | | علی ع: ونحن الراسخون فی العلم ونحن منار الهدی۱ |
| اباجعفر ع: قال الله ومایعلم تاْویله الا الله والراسخون فی العلم نحن نعلمه2 | | اباجعفر ع: قال الله ومایعلم تاْویله الا الله والراسخون فی العلم نحن نعلمه۲ |
| ابی عبدالله ع: الراسخون فی العلم امیرالموْمنین والائمه ع3 | | ابی عبدالله ع: الراسخون فی العلم امیرالموْمنین والائمه ع۳ |
| در این سه روایت حضرات امام علی(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْویل آن معرفی می نمایند | | در این سه روایت حضرات امام علی(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْویل آن معرفی مینمایند |
| ابوعبدالله ع: نحن الراسخون فی العلم ونحن المحسودون الذین قال الله تعالی ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله4 | | ابوعبدالله ع: نحن الراسخون فی العلم ونحن المحسودون الذین قال الله تعالی ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله۴ |
| در این حدیث امام صادق ضمن آنکه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفی می فرماید ائمه(ع) را از مصداق این آیهْ از قرآن معرفی می کند که می فرماید( مردم بر آنان رشک می ورزند بخاطر آنچه که خداوند از فضل خویش بر آنان عنایت فرموده است) | | در این حدیث امام صادق ضمن آنکه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفی میفرماید ائمه(ع) را از مصداق این آیهْ از قرآن معرفی میکند که میفرماید( مردم بر آنان رشک میورزند بخاطر آنچه که خداوند از فضل خویش بر آنان عنایت فرموده است) |
|
| |
|
| 8- معدن علم
| | ۸- معدن علم |
| ما درخت نبوتیم و محل فرودآمدن رسالت وجای آمد و شد فرشتگان رحمت و کان های دانش و چشمه سار های بینش. | | ما درخت نبوتیم و محل فرودآمدن رسالت وجای آمد و شد فرشتگان رحمت و کان های دانش و چشمه سار های بینش. |
|
| |
|
| 9- علم آنان احیا کننده دانش است
| | ۹- علم آنان احیا کننده دانش است |
| علی ع:آنان زنده کنندگان دانش اند و میرانند گان جهل، برد باری شان شما را از دانش شان خبر می دهد و برون آنان از درون شان، و سکوت شان از حکمت شان خبر می دهد. | | علی ع:آنان زنده کنندگان دانش اند و میرانند گان جهل، برد باری شان شما را از دانش شان خبر میدهد و برون آنان از درون شان، و سکوت شان از حکمت شان خبر میدهد. |
|
| |
|
| صفحه 54 تا60 | | صفحه ۵۴ تا۶۰ |
| [[رده:پاسخهایی برای بازنویسی]] | | [[رده:پاسخهایی برای بازنویسی]] |
محمد محمدی ریشهری
ویژگیهای علمی اهل بیت(ع):
پیامبر خدا(ص) ـ به نقل از خداوند عز و جل، در توصیف ویژگیهای اهل بیت(ع) ـ: و آنها پس از تو، گنجُوران علم مناند.[۱] (...)
ظرفِ دانش خداوند:
امام زین العابدین(ع): ما، درهای خداییم. ما راه راستیم. ما ظرف علم اوییم. ما بازگوکننده وحی اوییم. ما پایه های توحید اوییم. ما جایگاه راز اوییم.[۲] (...)
وارثان دانش پیامبران:
امام باقر(ع): پیامبر خدا(ص) فرمود: «نخستین جانشینی که بر زمین بود، هِبَةُ اللّه پسرِ آدم(ع) بود و پیامبری رحلت نکرده است، مگر آن که جانشینی داشته است. شمارِ همه پیامبران، صد و بیست هزار پیامبر بوده که پنج تن از ایشان: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد(ع)، اولو العزم بوده اند. علی بن ابی طالب، به منزله هبة اللّه برای محمّد است و دانش [همه] اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بوده اند، به ارث برده است و محمّد، دانش پیامبران و رسولان پیش از خود را به ارث برده است».[۳] (...)
حدیث آنها، همان حدیث پیامبر خداست:
امام باقر(ع) ـ وقتی از ایشان پرسیدند که: چرا ایشان حدیث را مرسل میگوید و اِسناد نمیدهد ؟ ـ :هر گاه من حدیثی گفتم و آن را اسناد ندادم، سند من در آن، پدرم است به نقل از جدّم به نقل از پدرش به نقل از جدّش پیامبر خدا(ص) به نقل از جبرئیل به نقل از خداوند عز و جل.«الإمام الباقر(ع) ـ لَمّا سُئِلَ عَنِ الحَدیثِ یُرسِلُهُ ولا یُسنِدُهُ ـ :إذا حَدَّثتُ الحَدیثَ فَلَم اُسنِدهُ فَسَنَدی فیهِ أبی عَن جَدّی عَن أبیهِ عَن جَدِّهِ رَسولِ اللّهِ(ص) عَن جَبرَئیلَ(ع) عَنِ اللّهِ عز و جل».[۴] (...)
آگاهترینِ مردم:
پیامبر خدا(ص): من دو چیز در میان شما مینهم که اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خداوند عز و جل و اهل بیتم که همان عترت من اند. ای مردم! گوش کنید. به من خبر رسیده است که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد خواهید شد و من درباره این که با این دو چیز گران سنگ چه کردید، از شما پرسش خواهم کرد. این دو چیز گران سنگ، کتاب خداوندِ والانام و اهل بیت من اند. پس، از آنها پیشی نگیرید که نابود میشوید و به آنها نیاموزید که داناتر از شمایند.[۵] (...)
راسخان در دانش:
امام على عليه السلام : كجايند كسانى كه گمان كرده اند كه راسخان در دانش، آنهايند، نه ما؟ آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند . خداوند ، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشيده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بيرون برده است . در پرتو وجود ماست كه هدايت ، اعطا مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود .
428.الإمام عليّ عليه السلام : أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبا وبَغيا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّهُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم ، وأدخَلَنا وأَخرَجَهُم ؟! بِنا يُستَعطَى الهُدى ، ويُستَجلَى العَمى .[۶]
معدن دانش
پيامبر خدا(ص) ما، اهل بيت رحمت و درخت نبوت و جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و كان دانش هستيم.[۷]
عَيشُ العِلمِ
زندهدارندگان علم و دانش
442.امام على(ع) ـ در سخنرانى اى در توصيف خاندان محمّد صلى الله عليه و آله ـ :آنان، حيات دانش و مرگ نادانى اند . خردمندى ايشان، خبر از علم آنان مى دهد و ظاهرشان حكايت از باطنشان دارد و سكوتشان پرده از حكمت گفتارشان بر مى گيرد . آنها مخالف حق نيستند و در آن با يكديگر اختلاف نمى كنند.[۸]
فعلا در بحث بماند
در پایان نامه علم غیب در روایات
- ویژگی های علم امام ع
۱- علم امام ارادی است
امام صادق(ع) میفرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه میسازد.
مفهوم علم ارادی
آنچه که از روایات فوق بهدست میآید این است که علم ارادی به این معنا است که امام هر گاه اراده کند که چیزی را بداند میداند و در کیفیت این آگاهی یافتن روایات عمودی از نور را مطرح میکند که آن وسیله شناخت امام و اطلاع یافتن او بر امور است.
چگونگی اطلاع از وقایع براساس علم ارادی
عمود از نور وسیله شناخت امام(ع)بر اشیاء
أبی عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن یخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فیقع علی کل شجرة فیأکل منه ثم یواقع فیخلق الله الإمام فیسمع الصوت فی بطن أمه فإذا وقع علی الأرض رفع له منار من نور یری أعمال العباد۲
أبو عبد الله ع: قرارداده میشود ستونی از نور از آسمان تا زمین برای امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامی بیند
أبا جعفر ع یقول: امام صادق(ع) میفرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه میسازد.
أبا جعفر ع یقول: إن الإمام. .. یرفع له عمودا من نور یری به أعمال العباد
امام باقر(ع) میفرماید همانا برای امام ستونی از نور برافراشته میشود که امام بواسطه آن اعمال بندگان را میبیند.
روایاتی بسیار زیادی به این مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حدیثی شیعه نقل شده است
۲- افزایش علمی آنها از ناحیه خداوند و موهبت الهی است
سلیمان دیلمی میگوید از امام صادق ع پرسیدم که از شما بارها شنید م که میگویید: اگر ما افزایش علمی پیدا نکنیم بدون علم میمانیم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور کامل بر پیامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزایش علمی پیدا نمیکند به او گفتم پس این افزایش چیست؟ فرمود در سائر چیزها غیر از حلال و حرام گفتم آیا بر چیزی افزایش علمی پیدا میکنید که بر پیامبر مخفی باشد و آنرا نداند فرمود خیر علم از نزد خدا بیرون میآید فرشته آنرا نزد پیامبر میآورد و میگوید ای محمد پروردگارت به تو چنین و چنان دستور میدهد پیامبر میفرماید: آنرا نزد علی ببر پیوسته آنرا چنین نزد یک به یک میبرد تا اینکه به ما میرسد و غیر ممکن است که امام چیزی را بداند که پیامبر خدا و امام پیش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع میفرماید ما افزایش علمی پیدا میکنیم و اگر افزایش علمی نداشته باشیم بی علم میمانیم۱
زراره از امام باقر ع نقل میکند که حضرت میفرمود: اگر ما افزایش علمی نداشته باشیم بی علم میمانیم زراره میپرسد آیا چیزی بر علم شما افزوده میشود که پیامبر ص نداند حضرت در پاسخ میفرماید اگر آن چیز باشد ابتدا بر پیامبر نازل میشود سپس بر امامان معصوم ع تا اینکه به ما میرسد.
۳- علم آنان از خزانه ی غیبی خداوند است
امام باقر ع فرمود: به خدا قسم که ما خزانه دار خدائیم در آسمان و زمین اش نه آنکه خزانه دار طلا یا نقره باشیم بلکه خزانه دار علم او هستیم.
راوی بنام ابراهیم از امام صادق ع میپرسد فدایت شوم در مورد این آیه از قرآن که میفرماید( یا رشک میورزند بر آنها بخاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها عنایت فرموده است همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت عطا کردیم و برای آنان ملک عظیم ) شما چه میفرمایید امام صادق ع میفرماید ما همان مردمی هستیم که خداوند در این آیه اشاره نمود، و ما آنانی هستیم که بر ما رشک میورزند و ما اهل ملک و حاکمیت هستیم و ما وارثان انبیاء ایم؛ در نزد ما عصای موسی است و ما خزانه داران خدا در زمین ایم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علی و حسن و حسین ع
۴- علم آنان علم انبیا است و از طریق وراثت به آنان میرسد
امام باقر ع میفرماید رسول الله ص میفرمود: همانا اولین وصی برروی زمین هدیهْ خداوند فرزند آدم بود و هیچ نبی نیامده است مگر اینکه وصی داشته و تمامی انبیاء صدوبیست هزار نفر بوده اند و از این تعداد پنج تای آنان اولوالعزم بودند که عبارت اند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد ع و علی بن ابی طالب هدیهْ بود از ناحیه خداوند برای حضرت محمد ص و او وارث علم اوصیاء و کسانی که قبل از خودش بودند میباشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبیاء و رسولان قبل از خود میباشد.
امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبیاء بود و سلیمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سلیمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهیم و لوح های موسی است در ادامه راوی (ابوبصیر) میپرسد: آیا این همان علم کامل است حضرت در جواب میگوید نه ای ابامحمد این علم نیست بلکه علم آن چیزی است که در شب و روز و ساعتی پس از ساعتی و یا روزی پس از روزی دیگر ایجاد میشود. ۱
۵- حدیث آنها حدیث پیامبر است
امام صادق(ع) میفرماید: حدیث من حدیث پدرم و حدیث او حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین(ع) و حدیث حسین(ع) حدیث حسن(ع) و حدیث حسن(ع)حدیث امیرالمومنین(ع) حدیث امیرالمومنین(ع)حدیث رسول الله(ص)و حدیث رسول الله کلام خداوند(ج) میباشد.
۶- داناترین مردم۳
امام باقر(ع)می فرماید که پیامبر ص فرمود علی بن ابی طالب و اوصیاء بعد از او همانا داناتر از شما یند و من از پروردگارم خواسته ام که جدایی نیاندازد بین آنها و قرآن تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.
امام صادق(ع) در مورد کلام خداوند که فرمود اطاعت کنید خدا و رسول و اولی الامر تان را میفرماید این آیه در مورد علی بن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چیزی نیاموزید که آنها از شما دانا تر اند۴
۷-راسخان در علم
علی ع: ونحن الراسخون فی العلم ونحن منار الهدی۱
اباجعفر ع: قال الله ومایعلم تاْویله الا الله والراسخون فی العلم نحن نعلمه۲
ابی عبدالله ع: الراسخون فی العلم امیرالموْمنین والائمه ع۳
در این سه روایت حضرات امام علی(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْویل آن معرفی مینمایند
ابوعبدالله ع: نحن الراسخون فی العلم ونحن المحسودون الذین قال الله تعالی ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله۴
در این حدیث امام صادق ضمن آنکه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفی میفرماید ائمه(ع) را از مصداق این آیهْ از قرآن معرفی میکند که میفرماید( مردم بر آنان رشک میورزند بخاطر آنچه که خداوند از فضل خویش بر آنان عنایت فرموده است)
۸- معدن علم
ما درخت نبوتیم و محل فرودآمدن رسالت وجای آمد و شد فرشتگان رحمت و کان های دانش و چشمه سار های بینش.
۹- علم آنان احیا کننده دانش است
علی ع:آنان زنده کنندگان دانش اند و میرانند گان جهل، برد باری شان شما را از دانش شان خبر میدهد و برون آنان از درون شان، و سکوت شان از حکمت شان خبر میدهد.
صفحه ۵۴ تا۶۰
- ↑ «رسول اللّه(ص) عن اللّه عز و جل ـ فی خَصائِصِ أهلِ البَیتِ(ع) ـ :وهُم خُزّانی عَلی عِلمی مِن بَعدِکَ». الکافی: ج ۱ ص ۱۹۳ ح ۴، و ص ۲۰۹ ح ۴، بصائر الدرجات: ص ۵۴ ح ۳ کلاهما عن أبی حمزة الثمالیّ عن الإمام الباقر(ع)، بحار الأنوار: ج ۲۶ ص ۱۰۷ ح ۱۲.
- ↑ «الإمام زین العابدین(ع): نَحنُ أبوابُ اللّهِ، ونَحنُ الصِّراطُ المُستَقیمُ، ونَحنُ عَیبَةُ عِلمِهِ، ونَحنُ تَراجِمَةُ وَحیِهِ، ونَحنُ أرکانُ تَوحیدِهِ، ونَحنُ مَوضِعُ سِرِّهِ». معانی الأخبار: ص ۳۵ ح ۵ عن أبی حمزة الثمالی، بحار الأنوار: ج ۲۴ ص ۱۲ ح ۵.
- ↑ «الإمام الباقر(ع): قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): إنَّ أوَّلَ وَصِیٍّ کانَ عَلی وَجهِ الأَرضِ هِبَةُ اللّهِ بنُ آدَمَ، وما مِن نَبِیٍّ مَضی إلّا ولَهُ وَصِیٌّ، وکانَ جَمیعُ الأَنبِیاءِ مِئَةُ ألفِ نَبِیٍّ وعِشرینَ ألفَ نَبِیٍّ، مِنهُم خَمسَةٌ اُولُو العَزمِ: نوحٌ، وإبراهیمُ، وموسی، وعیسی، ومُحَمَّدٌ(ع). وإنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ هِبةَ اللّهِ لُِمحَمَّدٍ، ووَرِثَ عِلمَ الأَوصِیاءِ وعِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ، أما إنَّ مُحَمَّدا وَرِثَ عِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ مِنَ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ». الکافی: ج ۱ ص ۲۲۴ ح ۲ عن عبد الرحمن بن کثیر عن الإمام الباقر(ع)، بصائر الدرجات: ص ۱۲۱ ح ۱ عن عبدالرحمن بن بکیر الهجریّ عن الإمام الباقر(ع)، أعلام الدین: ص ۴۶۴ عن عبد اللّه بن بکیر عن الإمام الباقر(ع)، وفیهما «مئة ألف نبیّ وأربعة وعشرین» بدل «مئة ألف نبیّ وعشرین ألف نبیّ»، بحار الأنوار: ج ۱۱ ص ۴۱ ح ۴۳..
- ↑ الإرشاد: ج ۲ ص ۱۶۷، الخرائج والجرائح: ج ۲ ص ۸۹۳، روضة الواعظین: ص ۲۲۶، إعلام الوری: ج ۱ ص ۵۰۹، بحار الأنوار: ج ۴۶ ص ۲۸۸ ح ۱۱.
- ↑ «رسول اللّه(ص): إنّی تارِکٌ فیکُم أمرَینِ إن أخَذتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ عَزَّوجَلَّ، وأهلَ بَیتی عِترَتی. أیُّهَا النّاسُ ! اِسمَعوا وقَد بَلَّغتُ، إنَّکُم سَتَرِدونَ عَلَیَّ الحَوضَ، فَأَسأَلُکُم عَمّا فَعَلتُم فِی الثَّقَلَینِ، وَالثَّقَلانِ کِتابُ اللّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وأهلُ بَیتی، فَلا تَسبِقوهُم فَتَهلِکوا، ولا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم». الکافی: ج ۱ ص ۲۹۴ ح ۳ عن عبدالحمید بن أبی الدیلم عن الإمام الصادق(ع)، عیون أخبار الرضا(ع): ج ۱ ص ۲۲۹، الأمالی للصدوق: ص ۶۱۶، تحف العقول: ص ۴۲۶، کلّها عن الریّان بن الصّلت عن الإمام الرضا(ع) عنه(ص)، تفسیر العیّاشی: ج ۱ ص ۲۵۰ ح ۱۶۹ عن أبی بصیر عن الإمام الباقر(ع) عنه(ص) وکلّها نحوه، بحار الأنوار: ج ۲۳ ص ۱۵۲ ح ۱۱۴.
- ↑ نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۴، غرر الحكم : ج 2 ص 365 ح 2826 ، عيون الحكم والمواعظ : ص۱۳۰ ح ۲۹۴۸، المناقب لابن شهرآشوب: ج1 ج285 كلّها بزيادة «وحسدا لنا» بعد «وبغيا علينا» ، بحار الأنوار : ج 23 ص 205 ح 53.
- ↑ رسول اللّه(ص) إنّا أهلَ البَيتِ ، أهلُ بَيتِ الرَّحمَةِ ، وشَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ، ومَوضِعُ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، وَمعدِنُ العِلمِ.[3[3] بصائر الدرجات : ص ۵۶ ح ۱ عن الضحّاك بن مزاحم و ص 58 ح 8 عن عليّ بن جعفر عن الإمام الكاظم عن أبيه عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله نحوه ، الكافي : ج 1 ص 221 ح 2 عن إسماعيل بن أبي زياد عن الإمام الصادق عن أبيه عن الإمام عليّ عليهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 245 ح 8 ؛ الدرّ المنثور : ج 6 ص 606 عن الضحّاك بن مزاحم نحوه.
- ↑ الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ يَذكُرُ فيها آلَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ـ :هُم عَيشُ العِلمِ ، ومَوتُ الجَهلِ ، يُخبِرُكُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم ، وظاهِرُهُم عَن باطِنِهِم ، وصَمتُهُم عَن حُكمِ مَنطِقِهِم ، لا يُخالِفونَ الحَقَّ ولا يَختَلِفونَ فيهِ .[5[5] نهج البلاغة : الخطبة 239 ، تحف العقول : ص 227 ، عيون الحكم والمواعظ : ص 514 ح 9359 كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 26 ص 266 ح 54.