جز
جایگزینی متن - 'آزادی در اسلام' به 'آزادی در اسلام'
جز (جایگزینی متن - 'علل' به 'علل') |
جز (جایگزینی متن - 'آزادی در اسلام' به 'آزادی در اسلام') |
||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
==طرح اسلام برای [[آزادی بردگان]]== | ==طرح اسلام برای [[آزادی بردگان]]== | ||
اصل [[آزادی در اسلام]] امری مسلم و واضح است. [[علی]]{{ع}} [[فلسفه بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را خارج شدن [[انسانها]] از [[ولایت]] [[بندگان]] میداند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>. در جای دیگر به [[مردم]] توصیه میکند که چون [[خدا]] [[انسان]] را [[آزاد]] [[آفریده]]، [[بنده]] دیگری نباشند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. در [[فقه]] هم به این مطلب به عنوان "اصالة الحریة" تأکید شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۸، ص۶۳۴ و ج۱۲، ص۶۰؛ وهبة الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۵، ص۷۶۶.</ref>. | اصل [[آزادی]] در [[اسلام]] امری مسلم و واضح است. [[علی]]{{ع}} [[فلسفه بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را خارج شدن [[انسانها]] از [[ولایت]] [[بندگان]] میداند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>. در جای دیگر به [[مردم]] توصیه میکند که چون [[خدا]] [[انسان]] را [[آزاد]] [[آفریده]]، [[بنده]] دیگری نباشند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. در [[فقه]] هم به این مطلب به عنوان "اصالة الحریة" تأکید شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۸، ص۶۳۴ و ج۱۲، ص۶۰؛ وهبة الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۵، ص۷۶۶.</ref>. | ||
از آنجا که [[فرهنگ]] غلط [[بردهداری]] مربوط به قبل از [[اسلام]] بوده و حذف آن از [[جامعه]]، به یک باره مقدور نبوده است، اسلام به صورت تدریجی به ریشهکنی آن پرداخته است. منتسکیو [[آزادی]] دفعی عدۀ بیشماری از بردگان را موجب اختلال [[نظم]] [[اقتصادی]] جامعه میداند که حتی معایب [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] به دنبال دارد، لذا [[معتقد]] بود آزادی آنان باید تدریجی و همراه با [[فرهنگسازی]] لازم باشد<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه: علیاکبر مهتدی، ص۴۲۸.</ref>. گوستاولوبون نیز بیتجربگی و [[ناتوانی]] بردگان در تشکیل [[زندگی]] مستقل و اداره آن را علت [[آزاد]] نشدن یکباره بردگان توسط اسلام میداند. آنگاه به [[غلامان]] قدیم [[آمریکا]] اشاره دارد که به همین علت پس از آزادی نابود شدند<ref>گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، ص۴۹۸.</ref>. مارسل بوازار معتقد است [[پیامبر]]{{صل}} چارهای نداشت که برای پیاده کردن اصول [[برابری]] و [[برادری]]، بعضی از سنتهای [[اعراب]] و [[اقوام]] تازه [[مسلمان]] از قبیل بردهفروشی را که خلاف [[عدالت]] و آزادی بود با [[تعیین]] ضوابطی به سود [[انسانیت]] تنظیم کند و در [[فرصت]] مناسب آن را از میان بردارد <ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه: محسن مؤیدی، ص۴۵.</ref>.<ref>[[رضا باقیزاده|باقیزاده]] و [[حسن مجتبیزاده|مجتبیزاده]]، [[بردگی - باقیزاده و مجتبیزاده (مقاله)|مقاله «بردگی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:92.</ref> | از آنجا که [[فرهنگ]] غلط [[بردهداری]] مربوط به قبل از [[اسلام]] بوده و حذف آن از [[جامعه]]، به یک باره مقدور نبوده است، اسلام به صورت تدریجی به ریشهکنی آن پرداخته است. منتسکیو [[آزادی]] دفعی عدۀ بیشماری از بردگان را موجب اختلال [[نظم]] [[اقتصادی]] جامعه میداند که حتی معایب [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] به دنبال دارد، لذا [[معتقد]] بود آزادی آنان باید تدریجی و همراه با [[فرهنگسازی]] لازم باشد<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه: علیاکبر مهتدی، ص۴۲۸.</ref>. گوستاولوبون نیز بیتجربگی و [[ناتوانی]] بردگان در تشکیل [[زندگی]] مستقل و اداره آن را علت [[آزاد]] نشدن یکباره بردگان توسط اسلام میداند. آنگاه به [[غلامان]] قدیم [[آمریکا]] اشاره دارد که به همین علت پس از آزادی نابود شدند<ref>گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، ص۴۹۸.</ref>. مارسل بوازار معتقد است [[پیامبر]]{{صل}} چارهای نداشت که برای پیاده کردن اصول [[برابری]] و [[برادری]]، بعضی از سنتهای [[اعراب]] و [[اقوام]] تازه [[مسلمان]] از قبیل بردهفروشی را که خلاف [[عدالت]] و آزادی بود با [[تعیین]] ضوابطی به سود [[انسانیت]] تنظیم کند و در [[فرصت]] مناسب آن را از میان بردارد <ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه: محسن مؤیدی، ص۴۵.</ref>.<ref>[[رضا باقیزاده|باقیزاده]] و [[حسن مجتبیزاده|مجتبیزاده]]، [[بردگی - باقیزاده و مجتبیزاده (مقاله)|مقاله «بردگی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:92.</ref> |