←عصمت در مقامات امامان
(←منابع) |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
و [[اشاعره]] هم طبق [[اعتقادات]] خود درباره [[جبر و اختیار]]، عصمت را این چنین معنی کردهاند: «[[عصمت]] یعنی اینکه [[خداوند]] در [[معصومین]] [[گناه]] را [[خلق]] نمیکند»<ref>ر.ک: دلائل الصدق، ج۱، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۱۱.</ref> | و [[اشاعره]] هم طبق [[اعتقادات]] خود درباره [[جبر و اختیار]]، عصمت را این چنین معنی کردهاند: «[[عصمت]] یعنی اینکه [[خداوند]] در [[معصومین]] [[گناه]] را [[خلق]] نمیکند»<ref>ر.ک: دلائل الصدق، ج۱، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۱۱.</ref> | ||
==عصمت در نقد و بررسی تطور تاریخی تشیع== | |||
در خصوص ویژگی [[عصمت]] و [[نصب]]، ظاهر سخن این است که نظریه عصمت و [[نص]] و نصبی مطرح نبوده است. اما این عبارت را میتوان به دو صورت [[تفسیر]] کرد: نخست این که بگوییم نگرش [[سیاسی]] یا مسئله [[خلافت]] تا پیش از [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} برای [[توده]] [[جامعه]] [[شیعه]] مهمتر و اساسیتر بود و به تدریج [[مرجعیت دینی]] [[ائمه]]{{عم}}، آن هم با اوصافی چون عصمت، [[علم لدنی]] [[الهی]] و [[معجزات]]، در کنار [[نظریه سیاسی]] [[امامت]] پررنگتر شد و جایگاه ویژه خود را یافت؛ و فرض دوم این است که بگوییم تا آن زمان، فقط نظریه سیاسی امامت مطرح بود، و از آن به بعد، نظریه سیاسی را کنار گذاشتند و [[نظریه]] مرجعیت دینی و [[علمی]] را پذیرفتند. | در خصوص ویژگی [[عصمت]] و [[نصب]]، ظاهر سخن این است که نظریه عصمت و [[نص]] و نصبی مطرح نبوده است. اما این عبارت را میتوان به دو صورت [[تفسیر]] کرد: نخست این که بگوییم نگرش [[سیاسی]] یا مسئله [[خلافت]] تا پیش از [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} برای [[توده]] [[جامعه]] [[شیعه]] مهمتر و اساسیتر بود و به تدریج [[مرجعیت دینی]] [[ائمه]]{{عم}}، آن هم با اوصافی چون عصمت، [[علم لدنی]] [[الهی]] و [[معجزات]]، در کنار [[نظریه سیاسی]] [[امامت]] پررنگتر شد و جایگاه ویژه خود را یافت؛ و فرض دوم این است که بگوییم تا آن زمان، فقط نظریه سیاسی امامت مطرح بود، و از آن به بعد، نظریه سیاسی را کنار گذاشتند و [[نظریه]] مرجعیت دینی و [[علمی]] را پذیرفتند. | ||