شخصیت امام رضا: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۳۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
خط ۳۲: خط ۳۲:


یکی از روزها یک نفر از [[شیعیان]] آن حضرت بیمار شد و حضرت امام رضا{{ع}} برای دیدار او به خانه‌اش تشریف برده و حالش را پرسیدند. ایشان در همان چند لحظه آن بیمار را تسلّی خاطر و [[موعظه]] و [[اندرز]] داده به او فرمودند: مردم دو گروه هستند، یکی با [[مرگ]] به [[راحتی]] و [[آسایش]] دست می‌یابد و دیگری با مرگش، مردم را از [[شرّ]] خود راحت می‌کند؛ و تو اگر می‌خواهی از گروه اول باشی، [[ایمان به خدا]] و ولایتت را [[تجدید]] کن تا پس از مرگ در آسایش باشی. آن مرد چنین کرد و پس از چند لحظه در محضر پر مهر و [[محبت]] حضرت امام رضا{{ع}} [[چشم]] از [[جهان]] فرو بست<ref>داستان‌های بحارالانوار، به نقل از ج۴۹ بحار؛ نقش رهبری حضرت امام رضا{{ع}}، ص۵۵.٣.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۵.</ref>
یکی از روزها یک نفر از [[شیعیان]] آن حضرت بیمار شد و حضرت امام رضا{{ع}} برای دیدار او به خانه‌اش تشریف برده و حالش را پرسیدند. ایشان در همان چند لحظه آن بیمار را تسلّی خاطر و [[موعظه]] و [[اندرز]] داده به او فرمودند: مردم دو گروه هستند، یکی با [[مرگ]] به [[راحتی]] و [[آسایش]] دست می‌یابد و دیگری با مرگش، مردم را از [[شرّ]] خود راحت می‌کند؛ و تو اگر می‌خواهی از گروه اول باشی، [[ایمان به خدا]] و ولایتت را [[تجدید]] کن تا پس از مرگ در آسایش باشی. آن مرد چنین کرد و پس از چند لحظه در محضر پر مهر و [[محبت]] حضرت امام رضا{{ع}} [[چشم]] از [[جهان]] فرو بست<ref>داستان‌های بحارالانوار، به نقل از ج۴۹ بحار؛ نقش رهبری حضرت امام رضا{{ع}}، ص۵۵.٣.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۵.</ref>
===[[برخورد امام]]{{ع}} با بزرگان [[اهل]] [[سنّت]]===
وقتی [[مأمون]] جلسات [[پرسش و پاسخ]] و مناظراتی را با حضور بزرگان و علمای اهل سنّت و دیگر فرق، برپا می‌نمود، [[امام]]{{ع}} با [[متانت]] و حوصله خاصی، بدون این که به آنها توهین و عقایدشان را به [[استهزاء]] بگیرد، با آنها به صورت منطقی به بحث می‌پرداختند و جوابشان را به استناد [[آیات قرآن]] و [[احکام الهی]] می‌دادند که طرفداران این فِرَق، به [[اشتباهات]] خود در [[مسائل اعتقادی]] و [[کلامی]] و... اعتراف می‌کردند. امام وقتی در یکی از مناظراتش با «[[علی بن محمّد بن جهم]]» که از علمای اهل سنّت بود، او را به اسم مورد خطاب قرار می‌دهد، با این برخورد به او می‌فهماند که در اینجا [[دشمنی]] وجود ندارد؛ لذا بعد از این جریان ابن جهم [[توبه]] می‌کند و از سخنان خود ابراز [[پشیمانی]] نموده و [[عقاید]] خود را تصحیح می‌نماید<ref>الامالی، ص۸۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۶.</ref>
===توجه امام{{ع}} به [[حقوق]] [[کارگران]]===
[[امام رضا]]{{ع}} در راستای [[دفاع]] از [[حقوق مردم]] توجه ویژه‌ای به «حقوق کارگران و [[غلامان]]» داشتند. [[سلیمان]] [[جعفری]] می‌گوید: «برای انجام کاری [[خدمت]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} بودم. خواستم به [[منزل]] برگردم. امام به فرمودند: با من بیا و امشب نزد ما باش... با آن [[حضرت]] رهسپار شدم تا وارد [[خانه]] شدند، هنگام غروب [[آفتاب]] بود. غلامان در خانه به بنایی و بستن میخ آخور چهارپایان و کارهای دیگر مشغول بودند. با آنان مرد رنگین‌پوستی نیز کار می‌کرد که از جمله خدمتگزاران حضرت نبود. امام{{ع}} فرمودند: این مرد که با شما کار می‌کند کیست؟ گفتند: به ما کمک می‌کند و مزدش را می‌دهیم. امام{{ع}} فرمودند: اجرتش را تعیین کرده‌اید؟ گفتند: خیر، هر چه به او بدهیم [[راضی]] است. امام{{ع}} شدیداً برآشفتند. گفتم: فدایت شوم! چرا [[خشمگین]] می‌شوید؟ فرمودند: من بارها آنان را [[نهی]] کرده‌ام از اینکه کسی را پیش از آنکه اجرتش را معین کنند، به کار گیرند. و ادامه دادند: هر کارگری بدون این که قبلاً مزد او را تعیین کرده باشی، کاری برای تو انجام دهد، اگر سه برابر آنچه مزدش است به او بپردازی، باز [[گمان]] می‌کند که از اجرت او کاسته‌ای و اگر پیش از انجام دادن کار، مزدش را معین کنی و پس از آن پرداخت کنی، تو را به سبب [[وفای به عهد]] می‌ستاید و اگر اندکی زیادتر از مزدش را به او بدهی، آن را بخششی از تو می‌داند<ref>اصول کافی، ج۵، ص۲۸۸.</ref>.
هم‌چنین [[عبداللّه بن صلت]] می‌گوید: «از یکی از [[مردم]] بلخ شنیدم که گفت: در [[مسافرت]] [[امام علی بن موسی الرضا]]{{ع}} به [[خراسان]]، با او همراه بودم. روزی همگان را بر سر سفره فراخواند و [[غلامان]] او از سیاه و غیر سیاه آمدند و بر سر سفره نشستند. به ایشان گفتم: فدایت شوم! آیا بهتر نیست برای اینان سفره‌ای جداگانه گسترده شود؟ [[امام]] فرمودند: خاموش! خدای همه یکی است و [[مادر]] و [[پدر]] یکی و [[پاداش]] هر کسی بسته به [[کردار]] او است»<ref>اصول کافی، ج۸، ص۲۳۰؛ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۲۴۹.</ref>.
در این زمینه [[یاسر]] [[خادم]] می‌گوید: «[[امام رضا]]{{ع}} به ما فرموده بودند: اگر بالای سرتان ایستادم و شما را برای کاری [[طلب]] کردم و شما مشغول [[غذا خوردن]] بودید، برنخیزید تا غذای شما تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می‌افتاد که امام{{ع}} ما را صدا می‌زدند و در پاسخ او می‌گفتند: به غذا خوردن مشغول هستند و آن [[حضرت]] می‌فرمودند: بگذارید غذایشان تمام بشود»<ref>اصول کافی، ج۶، ص۲۹۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۶۹۳

ویرایش