جز
جایگزینی متن - 'سئوال' به 'سؤال'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سئوال' به 'سؤال') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*'''نکات''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | *'''نکات''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
#درمقابل [[خوی]] امتیازطلبی و نگاه اشرافی [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحیدی]] پیامبرگرامی [[اسلام]] و [[نوح]] [[نبی]] [[خداوند]] میفرماید: به آنها بگو اگر شما [[خیال]] میکنید و [[انتظار]] دارید من امتیازی جز از [[طریق وحی]] و [[اعجاز]] بر شما داشته باشم [[اشتباه]] است، با صراحت باید بگویم که: من نه به شما میگویم [[خزائن الهی]] در [[اختیار]] من است و نه هر کاری بخواهم میتوانم انجام دهم {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ}}، {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ}} و نه میگویم من فرشتهام {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ}} اینگونه ادعاهای بزرگ و دروغین مخصوص مدّعیان کاذب است، و هیچ گاه یک [[پیامبر]] [[راستین]] چنین ادّعاهایی نخواهد کرد. و درباره [[ایمان]] آورندگان [[مستضعف]] تأکید میکند که: “من هرگز نمیتوانم درباره این افرادی که در چشم شما حقیرند بگویم: [[خداوند]] [[خیر]] و [[پاداش]] [[نیکی]] به آنها نخواهد داد {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا}} بلکه به عکس خیر این [[جهان]] و آن [[جهان]] [[مال]] آنهاست، هر چند دستشان [[مال]] و [[ثروت]] تهی است، این شما هستید که بر اثر خیالات خام، [[خیر]] را در [[مال]] و [[مقام]] منحصر ساختهاید و از [[حقیقت]] و معنی به کلی بیخبرید. و به فرض که گفته شما راست باشد و آنها اراذل و اوباش باشند [[خدا]] از درون [[جان]] آنها و نیاتشان آگاهتر است {{متن قرآن|أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ}} من که جز [[ایمان]] و [[صداقت]] از آنها چیزی نمیبینم، و به همین [[دلیل]] [[وظیفه]] دارم آنان را بپذیرم، و اگر غیر از این کاری کنم مسلما در این صورت از [[ستمکاران]] خواهم بود{{متن قرآن|إِنِّي إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}؛ | #درمقابل [[خوی]] امتیازطلبی و نگاه اشرافی [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحیدی]] پیامبرگرامی [[اسلام]] و [[نوح]] [[نبی]] [[خداوند]] میفرماید: به آنها بگو اگر شما [[خیال]] میکنید و [[انتظار]] دارید من امتیازی جز از [[طریق وحی]] و [[اعجاز]] بر شما داشته باشم [[اشتباه]] است، با صراحت باید بگویم که: من نه به شما میگویم [[خزائن الهی]] در [[اختیار]] من است و نه هر کاری بخواهم میتوانم انجام دهم {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ}}، {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ}} و نه میگویم من فرشتهام {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ}} اینگونه ادعاهای بزرگ و دروغین مخصوص مدّعیان کاذب است، و هیچ گاه یک [[پیامبر]] [[راستین]] چنین ادّعاهایی نخواهد کرد. و درباره [[ایمان]] آورندگان [[مستضعف]] تأکید میکند که: “من هرگز نمیتوانم درباره این افرادی که در چشم شما حقیرند بگویم: [[خداوند]] [[خیر]] و [[پاداش]] [[نیکی]] به آنها نخواهد داد {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا}} بلکه به عکس خیر این [[جهان]] و آن [[جهان]] [[مال]] آنهاست، هر چند دستشان [[مال]] و [[ثروت]] تهی است، این شما هستید که بر اثر خیالات خام، [[خیر]] را در [[مال]] و [[مقام]] منحصر ساختهاید و از [[حقیقت]] و معنی به کلی بیخبرید. و به فرض که گفته شما راست باشد و آنها اراذل و اوباش باشند [[خدا]] از درون [[جان]] آنها و نیاتشان آگاهتر است {{متن قرآن|أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ}} من که جز [[ایمان]] و [[صداقت]] از آنها چیزی نمیبینم، و به همین [[دلیل]] [[وظیفه]] دارم آنان را بپذیرم، و اگر غیر از این کاری کنم مسلما در این صورت از [[ستمکاران]] خواهم بود{{متن قرآن|إِنِّي إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}؛ | ||
# | #سؤال از [[پیامبر]] درباره [[روح]] و [[دستور خداوند]] به [[پیامبر]] که در پاسخ بگوید [[روح]] از امر [[پروردگار]] است {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي}} و [[آموزش]] [[تواضع]] به [[پیامبر]] و [[مردم]] و دوری از [[غرور]] [[علمی]] با تأکید بر این مسئله که [[دانش]] بسیار کم از سوی [[خدا]] به [[انسانها]] اعطا شده است: آن [[علم]] به [[روح]] که [[خداوند]] به شما داده اندکی از بسیار است، زیرا [[روح]] موقعیتی در عالم وجود دارد و آثار و خواصی در این عالم بروز میدهد که بسیار [[بدیع]] و عجیب است، و شما از آن آثار بیخبرید {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}} دانشی که به [[انسان]] داده شده کم است و اطلاعات زیادی در مورد ماورای [[طبیعت]] و حتی [[روح]] خود ندارد. این واقعیتی است که پس از قرنها به [[اثبات]] رسیده که [[دانش]] ما در مورد [[اسرار]] کل [[جهان]] به ویژه [[حقیقت]] [[روح]] بسیار اندک است، چرا که [[حواس]] [[انسان]] مادیات و [[محسوسات]] را [[درک]] میکند و مسائل ماوراء [[طبیعت]] از دسترس [[انسان]] تقریباً خارج است؛ | ||
#در مقابل سؤال جدلی [[کافران]] که برای [[انکار]]، از زمان وقوع [[رستاخیز]] | #در مقابل سؤال جدلی [[کافران]] که برای [[انکار]]، از زمان وقوع [[رستاخیز]] سؤال میکردند [[خداوند]] به [[رسول]] گرامیاش میفرماید: بگو که [[علم]] به اینکه [[قیامت]] چه وقت میرسد نزد [[خدا]] است {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ}} و غیر از [[خدای تعالی]] کسی را از آن [[آگاهی]] نیست همچنان که خودش در جای دیگر [[قرآن]] فرموده: {{متن قرآن|لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ}}<ref>«هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۱۸۷.</ref> کسی جز او آن را به موقع خود آشکار نمیکند و من به جز اینکه نذیری آشکار هستم {{متن قرآن|وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ}} [[مسئولیت]] و اختیاری ندارم، من تنها مأمورم به شما خبر دهم که به زودی به سوی [[خدا]] [[محشور]] میشوید، و اما اینکه چه وقت [[محشور]] میشوید، نمیدانم. در این جا [[خداوند]] به [[پیامبر]] میآموزد که به محدویت علمش و ندانستن بعضی از امور از جمله زمان وقوع [[قیامت]] که [[علم]] به آن اختصاصی [[خداوند]] است متواضعانه اعتراف کند. | ||
==[[نادانی]] [[دلیل]] [[مخالفت با پیامبر]]== | ==[[نادانی]] [[دلیل]] [[مخالفت با پیامبر]]== |