امام مهدی موعود از ذریه چه کسی است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منبعشناسی جامع مهدویت== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} +== منبعشناسی جامع مهدویت == {{منبعشناسی جامع}})) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||
==منبعشناسی جامع مهدویت== | == منبعشناسی جامع مهدویت == | ||
{{ | {{منبعشناسی جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | ||
* [[:رده:مقالهشناسی مقالههای مهدویت|مقالهشناسی مهدویت]]؛ | * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای مهدویت|مقالهشناسی مهدویت]]؛ |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۰
امام مهدی موعود از ذریه چه کسی است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
امام مهدی موعود از ذریه چه کسی است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
- «همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که مهدی موعود(ع) از ذریه پیامبر اکرم (ص) است. سعید بن مسیب میگوید: نزد ام سلمه بودم که سخن از مهدی (ع) به میان آمد ام سلمه فرمود: از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: المهدی من ولد فاطمه[۱].
- ابوسعید خدری میگوید: رسول خدا(ص) فرمود: لاتقوم الساعه حتی تمتلئ الأرض ظلماً وعدواناً. قال: ثمّ یخرج رجل من عترتی (أو من اهل بیتی) یملأها قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وعدواناً[۲]. امام باقر(ع) فرمود: المهدیّ رجل من ولد فاطمه[۳]»[۴].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ «مهدی از اولاد فاطمه است.» سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۸، ح ۴۰۸۶
- ↑ «قیامت برپا نمیشود تا اینکه زمین پر از ظلم و جور شده باشد. فرمود: سپس مردی از عترتم یا از اهل بیتم [تردید از راوی است قیام میکند و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همان گونه که پر از ظلم و جور شده است.» مسند احمد، ج ۳، ص ۳۶
- ↑ «مهدی مردی از اولاد فاطمه است.» بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۴۳، ح ۳۲
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۱۶۵.