حق واجب امام چیست و چگونه میتوان آن را شناخت؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
«منظور از حق واجب، همان حقوق امام است و کلمه واجب برای دلالت بر این مطلب است که چنین حقی از طرف خداوند ثابت شده است. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت، امام دو حق دارد: | «منظور از حق واجب، همان حقوق امام است و کلمه واجب برای دلالت بر این مطلب است که چنین حقی از طرف خداوند ثابت شده است. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت، امام دو حق دارد: | ||
#در مقام علم، اعتقاد به [[امامت]] آن حضرت؛ | |||
#در مقام عمل، تبعیت از دستور امام. بنابراین، انسان باید در زبان و عمل این اعتقاد را آشکار سازد<ref>شرح اصول کافی، ملامحمد صالح مازندرانی، ج۵، ص۲۴۱</ref>. | |||
درباره شناخت حق نیز باید گفت که منظور از آن، تنها عقیده به امام بودن او نیست، بلکه باید بداند امام چه جایگاه و نقشی در جهان آفرینش دارد، علم و قدرت او چقدر است و ...؟ چنین شناختی در درجه اول با مراجعه به عالمان و دانشمندان علوم [[ائمه]] {{عم}} ممکن میشود. باید نزد آنان شاگردی کرد و این معارف را از آنان آموخت و با نبود آن ها، بهترین کار استفاده از کتابهای مفید و معتبر درباره [[امامت]] است. خواندن کتابها و مقالات و ارتباط داشتن با مراکز و مؤسسهها میتواند راه گشای خوبی باشد؛ اما چنان که در آغاز بیان شد، فهم این مطالب، مستلزم استمرار و پشت کار است و نباید انتظار داشت که با کمی مطالعه یا مراجعه، همه چیز روشن شود. | درباره شناخت حق نیز باید گفت که منظور از آن، تنها عقیده به امام بودن او نیست، بلکه باید بداند امام چه جایگاه و نقشی در جهان آفرینش دارد، علم و قدرت او چقدر است و ...؟ چنین شناختی در درجه اول با مراجعه به عالمان و دانشمندان علوم [[ائمه]] {{عم}} ممکن میشود. باید نزد آنان شاگردی کرد و این معارف را از آنان آموخت و با نبود آن ها، بهترین کار استفاده از کتابهای مفید و معتبر درباره [[امامت]] است. خواندن کتابها و مقالات و ارتباط داشتن با مراکز و مؤسسهها میتواند راه گشای خوبی باشد؛ اما چنان که در آغاز بیان شد، فهم این مطالب، مستلزم استمرار و پشت کار است و نباید انتظار داشت که با کمی مطالعه یا مراجعه، همه چیز روشن شود. |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۴
حق واجب امام چیست و چگونه میتوان آن را شناخت؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
حق واجب امام چیست و چگونه میتوان آن را شناخت؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«منظور از حق واجب، همان حقوق امام است و کلمه واجب برای دلالت بر این مطلب است که چنین حقی از طرف خداوند ثابت شده است. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت، امام دو حق دارد:
- در مقام علم، اعتقاد به امامت آن حضرت؛
- در مقام عمل، تبعیت از دستور امام. بنابراین، انسان باید در زبان و عمل این اعتقاد را آشکار سازد[۱].
درباره شناخت حق نیز باید گفت که منظور از آن، تنها عقیده به امام بودن او نیست، بلکه باید بداند امام چه جایگاه و نقشی در جهان آفرینش دارد، علم و قدرت او چقدر است و ...؟ چنین شناختی در درجه اول با مراجعه به عالمان و دانشمندان علوم ائمه (ع) ممکن میشود. باید نزد آنان شاگردی کرد و این معارف را از آنان آموخت و با نبود آن ها، بهترین کار استفاده از کتابهای مفید و معتبر درباره امامت است. خواندن کتابها و مقالات و ارتباط داشتن با مراکز و مؤسسهها میتواند راه گشای خوبی باشد؛ اما چنان که در آغاز بیان شد، فهم این مطالب، مستلزم استمرار و پشت کار است و نباید انتظار داشت که با کمی مطالعه یا مراجعه، همه چیز روشن شود.
اما دلیل این که چرا معرفت حق امام موجب چشیدن طعم شیرین ایمان است، در ادامه همین حدیث آمده است. امام صادق (ع) میفرمایند: زیرا خداوند، امام را عَلَم هدایت مردم قرار داده و به آن چه در نزد خداوند است جز از طریق امام نمیتوان رسید و خداوند نیز جز به شناخت امام عملی را از بندگان نمیپذیرد[۲].
با توجه به عبارتهای این حدیث و مانند آن، معلوم میشود که امام واسطه بین خدا و بندگان است. کسی که میخواهد با خداوند ارتباط داشته باشد و اعمالش پذیرفته شود و نعمتهای الهی شامل حال او گردد، باید به امام تمسک جوید و اگر کسی امامت و ولایت را رها کند، گمراه شده و به بیراهه رفته است. بنابراین هرگز به هدف نمیرسد و ایمان او تنها لقلقه زبان خواهد بود و چیزی که محتوا و حقیقت ندارد، هرگز طعم و شیرینیای نخواهد داشت! بنابراین راه رسیدن به حقیقتِ ایمان، اعتقاد به امامت است و این اعتقاد چنان که قبلاً گفتیم از راه شناخت حاصل میشود. پس شناخت امام باعث فهمیدن و چشیدن شیرینی ایمان است؛ یعنی راه رسیدن به حقیقتِ ایمان است. به همین دلیل است که امام میفرماید: اگر کسی امام را بشناسد، شیرینی ایمان را میچشد.
البته تقوا نیز شرط ایمان است، اما تقوا در مقام عمل، شرط است و شناختْ در مقام عقیده. لذا این دو منافاتی با هم ندارند و قابل جمع است. کسی که در مقام عقیده، امام را میشناسد و در مقام عمل، اهل تقوا و پاکی است، شیرینی ایمان را میچشد، اما اگر تقوا پیشه نکند و تنها مدعی اعتقاد و عشق و دوستی اهل بیت باشد، هرگز به چنین لذتی دست نمییابد»[۳].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ شرح اصول کافی، ملامحمد صالح مازندرانی، ج۵، ص۲۴۱
- ↑ کافی، ج۱، ص۲۰۳، ح۲
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۱.