فرزندان پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶: خط ۱۶:


==[[فرزندان پیامبر]]{{صل}} از همسرش [[خدیجه]]{{س}} و کنیزش [[ماریه قبطیه]]==
==[[فرزندان پیامبر]]{{صل}} از همسرش [[خدیجه]]{{س}} و کنیزش [[ماریه قبطیه]]==
[[برادران]] و [[خواهران حضرت فاطمه]]{{س}} عبارت بودند از: قاسم، عبدالله، [[طیب]]، طاهر، [[زینب]]، [[رقیه]]، [[ام‌کلثوم]] و [[ابراهیم]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۸.</ref>. بنا بر نقل‌های دیگر، طیب و طاهر لقب‌های عبدالله بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵.</ref>. مقدسی از [[برادر]] دیگری، به نام [[عبد]] مناف، نیز سخن گفته است<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برخی از نقل‌های [[ضعیف]]، از دو برادر دیگر به نام‌های مطیب و [[مطهر]] سخن گفته شده است، که به این ترتیب، تعداد [[خواهران]] و [[برادران حضرت فاطمه]]{{س}} به یازده تن می‌رسد<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.</ref>. [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} - به جز ابراهیم، که مادرش ماریه قبطیه بود - همگی از [[مادر حضرت فاطمه]]{{س}}، [[حضرت خدیجه]]{{س}}، متولد شدند و تمام [[مورخان]] و [[راویان]]، به جز موارد نادر<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴- ۶۵.</ref>، بر آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ۱۳۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>. درباره مدت [[عمر]] برادران [[حضرت زهرا]]{{س}}، به جز ابراهیم، اتفاق نظر نیست، ولی در اینکه همگی آنان هنگام [[مرگ]]، [[کودک]] بوده‌اند، اختلافی وجود ندارد<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>.
[[برادران]] و [[خواهران حضرت فاطمه]]{{س}} عبارت بودند از: قاسم، عبدالله، [[طیب]]، طاهر، زینب، [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]]، ام‌کلثوم و ابراهیم<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۸.</ref>. بنا بر نقل‌های دیگر، طیب و طاهر لقب‌های عبدالله بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵.</ref>. مقدسی از [[برادر]] دیگری، به نام [[عبد]] مناف، نیز سخن گفته است<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برخی از نقل‌های [[ضعیف]]، از دو برادر دیگر به نام‌های مطیب و [[مطهر]] سخن گفته شده است، که به این ترتیب، تعداد [[خواهران]] و [[برادران حضرت فاطمه]]{{س}} به یازده تن می‌رسد<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.</ref>. [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} - به جز ابراهیم، که مادرش ماریه قبطیه بود - همگی از [[مادر حضرت فاطمه]]{{س}}، [[حضرت خدیجه]]{{س}}، متولد شدند و تمام [[مورخان]] و [[راویان]]، به جز موارد نادر<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴- ۶۵.</ref>، بر آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ۱۳۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>. درباره مدت [[عمر]] برادران [[حضرت زهرا]]{{س}}، به جز ابراهیم، اتفاق نظر نیست، ولی در اینکه همگی آنان هنگام [[مرگ]]، [[کودک]] بوده‌اند، اختلافی وجود ندارد<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.</ref>.


تعداد برادران، علاوه بر ابراهیم، به [[اختلاف]]، سه<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۹.</ref>، چهار<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۰۱.</ref>، پنج<ref>ر.ک: ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۲۰۷.</ref> و هفت تن<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.</ref> ذکر شده است، بیشتر به این سبب که برخی از آنان بیش از یک نام، و نیز القابی، داشته‌اند. درباره [[خواهران]] آن [[حضرت]]{{س}} نیز [[اختلاف]] نظر وجود دارد که سه تن از آنان، به نام‌های [[زینب]]، [[رقیه]] و [[ام‌کلثوم]]، [[دختران پیامبر]]{{صل}} و [[خواهر]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} بودند یا ربیبه‌های [[پیامبر]]{{صل}} [[ازدواج]] دو تن از آنان با [[عثمان]]، بر این تردید افزوده است؛ زیرا منقبتی را برای عثمان ثابت می‌کند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴؛ ج۲، ص۷.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۲.</ref>
تعداد برادران، علاوه بر ابراهیم، به [[اختلاف]]، سه<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۹.</ref>، چهار<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۰۱.</ref>، پنج<ref>ر.ک: ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۲۰۷.</ref> و هفت تن<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.</ref> ذکر شده است، بیشتر به این سبب که برخی از آنان بیش از یک نام، و نیز القابی، داشته‌اند. درباره [[خواهران]] آن [[حضرت]]{{س}} نیز [[اختلاف]] نظر وجود دارد که سه تن از آنان، به نام‌های زینب، [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]] و ام‌کلثوم، [[دختران پیامبر]]{{صل}} و [[خواهر]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} بودند یا ربیبه‌های [[پیامبر]]{{صل}} [[ازدواج]] دو تن از آنان با [[عثمان]]، بر این تردید افزوده است؛ زیرا منقبتی را برای عثمان ثابت می‌کند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴؛ ج۲، ص۷.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۲.</ref>


===قاسم===
===قاسم===
بیشتر [[مورخان]]، قاسم را بزرگ‌ترین [[برادر]] حضرت فاطمه{{س}} می‌دانند؛ زیرا [[کنیه]] پیامبر{{صل}} ([[ابوالقاسم]]) برگرفته از نام اوست و همه منابعی که به شمارش [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} پرداخته‌اند، از قاسم شروع کرده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ج۳، ص۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۸.</ref>. قاسم اولین [[فرزند پیامبر]]{{صل}} بود که درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ ج۳، ص۷.</ref>. آن حضرت{{صل}} از [[مرگ]] قاسم بسیار [[اندوهگین]] شد، تا حدی که در [[تشییع جنازه]] او در حالی که به کوهی از کوه‌های [[مکه]] می‌نگریست، گفت: «ای [[کوه]]! اگر آنچه به من رسید، به تو می‌رسید، تو را خُرد می‌کرد»<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref>.
بیشتر [[مورخان]]، قاسم را بزرگ‌ترین [[برادر]] حضرت فاطمه{{س}} می‌دانند؛ زیرا [[کنیه]] پیامبر{{صل}} ([[ابوالقاسم]]) برگرفته از نام اوست و همه منابعی که به شمارش [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} پرداخته‌اند، از قاسم شروع کرده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ج۳، ص۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۸.</ref>. قاسم اولین [[فرزند پیامبر]]{{صل}} بود که درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ ج۳، ص۷.</ref>. آن حضرت{{صل}} از [[مرگ]] قاسم بسیار [[اندوهگین]] شد، تا حدی که در [[تشییع جنازه]] او در حالی که به کوهی از کوه‌های [[مکه]] می‌نگریست، گفت: «ای [[کوه]]! اگر آنچه به من رسید، به تو می‌رسید، تو را خُرد می‌کرد»<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref>.


درباره سن قاسم هنگام [[وفات]]، میان دو<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳.</ref> و چهار سال<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> اختلاف‌نظر وجود دارد. بنا بر خبری دیگر، قاسم پس از [[بعثت]] (در مکه) در گذشته است. قاسم، [[فرزند رسول الله]]{{صل}}، به [[سنی]] رسیده بود که می‌توانست بر چهارپا سوار شود و با شتر به [[سفر]] برود و پس از آنکه درگذشت، گفته شد که محمد{{صل}} از جانب فرزندش ابتر گردید و آنگاه [[خداوند]] [[سورۀ کوثر]] را نازل کرد<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ج۵، ص۲۲۹؛ دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویه، ص۶۷؛ ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج۴، ص۱۸۸؛ سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۴۰۴.</ref>. همچنین گفته شده است که قاسم [[پیش از بعثت]]، در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد و در [[کودکی]] پس از آنکه به سن تمییز رسید، درگذشت؛ زنده بود تا راه افتاد، ولی از شیر گرفته نشده بود<ref>صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۱۹.</ref>. البته با توجه به اینکه قاسم اولین [[فرزند پیامبر]]{{صل}} بوده و [[پیامبر]]{{صل}} پانزده سال پیش از بعثت [[ازدواج]] کرده است، درباره [[مرگ]] او در کودکی شکی باقی نمی‌ماند. در روایتی که [[علامه مجلسی]] از [[ابن عباس]] نقل کرده، آمده است که اولین فرزند [[حضرت محمد]]{{صل}}، در مکه پیش از [[نبوت]]، قاسم بود که به وسیله نام او، پیامبر{{صل}} [[کنیه]] گرفت. پس از او [[زینب]]، سپس [[رقیه]]، بعد [[فاطمه]] و سپس [[ام‌کلثوم]] متولد شدند. قاسم در کودکی از دنیا رفت و سن او را مختلف نوشته‌اند<ref>بهارالانوار ج۲۲، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۳.</ref>
درباره سن قاسم هنگام [[وفات]]، میان دو<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳.</ref> و چهار سال<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲.</ref> اختلاف‌نظر وجود دارد. بنا بر خبری دیگر، قاسم پس از [[بعثت]] (در مکه) در گذشته است. قاسم، [[فرزند رسول الله]]{{صل}}، به [[سنی]] رسیده بود که می‌توانست بر چهارپا سوار شود و با شتر به [[سفر]] برود و پس از آنکه درگذشت، گفته شد که محمد{{صل}} از جانب فرزندش ابتر گردید و آنگاه [[خداوند]] [[سورۀ کوثر]] را نازل کرد<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ج۵، ص۲۲۹؛ دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویه، ص۶۷؛ ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج۴، ص۱۸۸؛ سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۴۰۴.</ref>. همچنین گفته شده است که قاسم [[پیش از بعثت]]، در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد و در [[کودکی]] پس از آنکه به سن تمییز رسید، درگذشت؛ زنده بود تا راه افتاد، ولی از شیر گرفته نشده بود<ref>صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۱۹.</ref>. البته با توجه به اینکه قاسم اولین [[فرزند پیامبر]]{{صل}} بوده و [[پیامبر]]{{صل}} پانزده سال پیش از بعثت [[ازدواج]] کرده است، درباره [[مرگ]] او در کودکی شکی باقی نمی‌ماند. در روایتی که [[علامه مجلسی]] از [[ابن عباس]] نقل کرده، آمده است که اولین فرزند [[حضرت محمد]]{{صل}}، در مکه پیش از [[نبوت]]، قاسم بود که به وسیله نام او، پیامبر{{صل}} [[کنیه]] گرفت. پس از او زینب، سپس [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]]، بعد [[فاطمه]] و سپس ام‌کلثوم متولد شدند. قاسم در کودکی از دنیا رفت و سن او را مختلف نوشته‌اند<ref>بهارالانوار ج۲۲، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۳.</ref>


===عبدالله===
===عبدالله===
خط ۳۴: خط ۳۴:
مقدسی در روایتی آورده است که [[خدیجه]]{{س}} در دوره [[جاهلیت]] پسری به نام عبدمناف، و پس از [[اسلام]] دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله برای پیامبر{{صل}} به [[دنیا]] آورد، که در [[کودکی]] در گذشتند<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>. [[قسطلانی]] نیز از پسری به نام عبدمناف سخن گفته که پیش از اسلام به دنیا آمده است و تمام [[فرزندان پیامبر]]{{صل}}، به جز او، پس از [[بعثت]] زاده شده‌اند. وی وجود این پسر و همچنین دو پسر دیگر، به نام‌های مطیب و [[مطهر]]، را که با طیب و طاهر دو قلو بوده‌اند، [[ضعیف]] شمرده است<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة ج۱، ص۴۷۸.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۴.</ref>
مقدسی در روایتی آورده است که [[خدیجه]]{{س}} در دوره [[جاهلیت]] پسری به نام عبدمناف، و پس از [[اسلام]] دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله برای پیامبر{{صل}} به [[دنیا]] آورد، که در [[کودکی]] در گذشتند<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.</ref>. [[قسطلانی]] نیز از پسری به نام عبدمناف سخن گفته که پیش از اسلام به دنیا آمده است و تمام [[فرزندان پیامبر]]{{صل}}، به جز او، پس از [[بعثت]] زاده شده‌اند. وی وجود این پسر و همچنین دو پسر دیگر، به نام‌های مطیب و [[مطهر]]، را که با طیب و طاهر دو قلو بوده‌اند، [[ضعیف]] شمرده است<ref>قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة ج۱، ص۴۷۸.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۴.</ref>


===[[ابراهیم]]===
===ابراهیم===
ابراهیم تنها [[برادر]] ناتنی [[حضرت زهرا]]{{س}} و تنها فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} بود که از [[مادری]] به جز خدیجه{{س}} به دنیا آمد. درباره وجود ابراهیم و نام او اختلافی نیست؛ زیرا در [[مدینه]] متولد شد و در آن [[زمان]]، نظر همه متوجه جزئیات [[زندگی پیامبر]]{{صل}} بود. [[مادر]] ابراهیم، [[ماریه قبطیه]] بود که در [[ذی‌حجه]] [[سال هشتم هجرت]] او را به دنیا آورد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۴.</ref>. [[ماریه]]، دختر [[شمعون]]، را [[پادشاه مصر]] به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۲.</ref>. ابراهیم در [[سال دهم هجرت]]، در یک سال و ده‌ماهگی، از دنیا رفت. گفته شده که پیامبر{{صل}} در [[غم]] از دست دادن او بسیار محزون شد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷.</ref> و او را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۶.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref>
ابراهیم تنها [[برادر]] ناتنی [[حضرت زهرا]]{{س}} و تنها فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} بود که از [[مادری]] به جز خدیجه{{س}} به دنیا آمد. درباره وجود ابراهیم و نام او اختلافی نیست؛ زیرا در [[مدینه]] متولد شد و در آن [[زمان]]، نظر همه متوجه جزئیات [[زندگی پیامبر]]{{صل}} بود. [[مادر]] ابراهیم، [[ماریه قبطیه]] بود که در [[ذی‌حجه]] [[سال هشتم هجرت]] او را به دنیا آورد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۴.</ref>. [[ماریه]]، دختر [[شمعون]]، را [[پادشاه مصر]] به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۲.</ref>. ابراهیم در [[سال دهم هجرت]]، در یک سال و ده‌ماهگی، از دنیا رفت. گفته شده که پیامبر{{صل}} در [[غم]] از دست دادن او بسیار محزون شد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷.</ref> و او را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۶.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref>


===زینب===
===زینب===
زینب، [[همسر]] [[ابوالعاص]]، بزرگ‌ترین [[خواهر]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} بود. [[قریش]] برای اینکه [[پیامبر]]{{صل}} را تحت فشار قرار دهند، از ابوالعاص خواستند زینب را [[طلاق]] دهد و در عوض، هر زنی را که بخواهد به او می‌دهند. اما ابوالعاص حاضر نشد او را طلاق دهد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. در برخی [[اخبار]]، زینب، [[ربیبه]] پیامبر{{صل}} شمرده شده است، نه دختر او. طبق خبری از ابن هشام، [[خدیجه]]{{س}} دختری به نام زینب از شوهر قبلی‌اش، [[ابوهاله]]، داشته است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه ج۴، ص۱۰۵۸.</ref>. [[ابن شهر آشوب]] از کتاب‌های پیشینیان نقل کرده است که زینب و [[رقیه]]، ربیبه‌های پیامبر{{صل}} بودند، نه [[دختران]] آن [[حضرت]]{{صل}}<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۱، ص۱۴۰.</ref>. اگر، بر خلاف [[رأی]] مشهور، [[ازدواج خدیجه]]{{س}} را با پیامبر{{صل}}، سه یا ده سال [[پیش از بعثت]] بدانیم، نمی‌توانیم بپذیریم که زینب و رقیه، [[فرزندان]] ایشان بوده و پیش از بعثت [[ازدواج]] کرده بودند<ref>عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۸.</ref>.
زینب، [[همسر]] [[ابوالعاص]]، بزرگ‌ترین [[خواهر]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} بود. [[قریش]] برای اینکه [[پیامبر]]{{صل}} را تحت فشار قرار دهند، از ابوالعاص خواستند زینب را [[طلاق]] دهد و در عوض، هر زنی را که بخواهد به او می‌دهند. اما ابوالعاص حاضر نشد او را طلاق دهد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. در برخی [[اخبار]]، زینب، [[ربیبه]] پیامبر{{صل}} شمرده شده است، نه دختر او. طبق خبری از ابن هشام، [[خدیجه]]{{س}} دختری به نام زینب از شوهر قبلی‌اش، [[ابوهاله]]، داشته است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه ج۴، ص۱۰۵۸.</ref>. [[ابن شهر آشوب]] از کتاب‌های پیشینیان نقل کرده است که زینب و [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]]، ربیبه‌های پیامبر{{صل}} بودند، نه [[دختران]] آن [[حضرت]]{{صل}}<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۱، ص۱۴۰.</ref>. اگر، بر خلاف [[رأی]] مشهور، [[ازدواج خدیجه]]{{س}} را با پیامبر{{صل}}، سه یا ده سال [[پیش از بعثت]] بدانیم، نمی‌توانیم بپذیریم که زینب و رقیه، [[فرزندان]] ایشان بوده و پیش از بعثت [[ازدواج]] کرده بودند<ref>عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۸.</ref>.


زینب از ابوالعاص پسری به [[نام علی]] و دختری به نام [[امامه]] به [[دنیا]] آورد. علی در [[کودکی]] در گذشت. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، پس از [[رحلت]] [[فاطمه]]{{س}}، امامه را به همسری گرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۴۲.</ref>. سبب [[مرگ]] زینب این بود که هنگام خروج از [[مکه]] به سمت [[مدینه]]، [[هبار بن اسود]] و شخص دیگری از [[کفار]]، به هودج او [[حمله]] کردند و باعث سقط جنین او شدند. وی [[بیمار]] شد و پس از آمدن به مدینه هم بهبود نیافت، تا اینکه در [[سال هشتم هجرت]] درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref>
زینب از ابوالعاص پسری به [[نام علی]] و دختری به نام [[امامه]] به [[دنیا]] آورد. علی در [[کودکی]] در گذشت. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، پس از [[رحلت]] [[فاطمه]]{{س}}، امامه را به همسری گرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۴۲.</ref>. سبب [[مرگ]] زینب این بود که هنگام خروج از [[مکه]] به سمت [[مدینه]]، [[هبار بن اسود]] و شخص دیگری از [[کفار]]، به هودج او [[حمله]] کردند و باعث سقط جنین او شدند. وی [[بیمار]] شد و پس از آمدن به مدینه هم بهبود نیافت، تا اینکه در [[سال هشتم هجرت]] درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref>


===رقیه===
===رقیه===
به نوشته [[ابن سعد]]، [[رقیه دختر پیامبر]]{{صل}}، پیش از بعثت [[حضرت محمد]]{{صل}}، نامزد [[عتبه]]، پسر [[ابولهب]]، بود و چون حضرت محمد{{صل}} [[مبعوث]] گشت و [[سوره مسد]] (تبت) نازل شد، ابولهب پسر خود را وادار به ترک رقیه کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. عتبه نیز بدون اینکه با [[رقیه]] نزدیکی کرده باشد، او را [[طلاق]] داد. رقیه پس از [[بعثت]]، همراه با مادرش [[اسلام]] آورد و [[همسر]] [[عثمان]] شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. [[ابن عبدالبر]]، رقیه را کوچک‌ترین [[دختر پیامبر]]{{صل}} دانسته است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۴، ص۱۸۳۹.</ref> که در [[زمان]] عزیمت [[پیامبر]]{{صل}} به [[بدر]]، در [[مدینه]] در بستر [[بیماری]] بود و همان روزی که [[زید بن حارثه]] خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به مدینه آورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن اثیر جزری، اسد الغابه، ج۵، ص۴۵۶.</ref>.
به نوشته [[ابن سعد]]، [[رقیه دختر پیامبر]]{{صل}}، پیش از بعثت [[حضرت محمد]]{{صل}}، نامزد [[عتبه]]، پسر [[ابولهب]]، بود و چون حضرت محمد{{صل}} [[مبعوث]] گشت و [[سوره مسد]] (تبت) نازل شد، ابولهب پسر خود را وادار به ترک رقیه کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. عتبه نیز بدون اینکه با [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]] نزدیکی کرده باشد، او را [[طلاق]] داد. رقیه پس از [[بعثت]]، همراه با مادرش [[اسلام]] آورد و [[همسر]] [[عثمان]] شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. [[ابن عبدالبر]]، رقیه را کوچک‌ترین [[دختر پیامبر]]{{صل}} دانسته است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۴، ص۱۸۳۹.</ref> که در [[زمان]] عزیمت [[پیامبر]]{{صل}} به [[بدر]]، در [[مدینه]] در بستر [[بیماری]] بود و همان روزی که [[زید بن حارثه]] خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به مدینه آورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن اثیر جزری، اسد الغابه، ج۵، ص۴۵۶.</ref>.


برخی در انتساب رقیه و [[زینب]] به [[خدیجه]]{{س}} و پیامبر{{صل}}، به دلیل [[قبح]] [[ازدواج]] [[دختران پیامبر]]{{صل}} با [[ابوالعاص]] و [[عتبة بن ابولهب]]، تردید کرده و آنان را خواهرزاده‌های [[حضرت خدیجه]]{{س}} پنداشته‌اند<ref>ر.ک: کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۰۹-۱۱۳.</ref>، اما [[مورخان]] و [[راویان]] فراوانی متفق‌اند که زینب و رقیه [[فرزندان خدیجه]]{{س}} از پیامبر{{صل}} بوده‌اند<ref>حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۱.</ref>. در میان معاصران نیز برخی بر آن‌اند که همسر عثمان، دختر پیامبر{{صل}} نبوده و آن [[حضرت]]{{صل}} فقط او را بزرگ کرده و رقیه، همسر عثمان، غیر از رقیه‌ای است که ادعا می‌شود دختر پیامبر{{صل}} بوده و پس از بعثت متولد شده است. در [[فرهنگ]] [[عرب]] اگر کسی دختری را بزرگ می‌کرد، او را دختر آن فرد می‌نامیدند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۳؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۶.</ref>
برخی در انتساب رقیه و زینب به [[خدیجه]]{{س}} و پیامبر{{صل}}، به دلیل [[قبح]] [[ازدواج]] [[دختران پیامبر]]{{صل}} با [[ابوالعاص]] و [[عتبة بن ابولهب]]، تردید کرده و آنان را خواهرزاده‌های [[حضرت خدیجه]]{{س}} پنداشته‌اند<ref>ر.ک: کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۰۹-۱۱۳.</ref>، اما [[مورخان]] و [[راویان]] فراوانی متفق‌اند که زینب و رقیه [[فرزندان خدیجه]]{{س}} از پیامبر{{صل}} بوده‌اند<ref>حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۱.</ref>. در میان معاصران نیز برخی بر آن‌اند که همسر عثمان، دختر پیامبر{{صل}} نبوده و آن [[حضرت]]{{صل}} فقط او را بزرگ کرده و رقیه، همسر عثمان، غیر از رقیه‌ای است که ادعا می‌شود دختر پیامبر{{صل}} بوده و پس از بعثت متولد شده است. در [[فرهنگ]] [[عرب]] اگر کسی دختری را بزرگ می‌کرد، او را دختر آن فرد می‌نامیدند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۳؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۶.</ref>


===[[ام‌کلثوم دختر پیامبر خاتم|ام‌کلثوم]]===
===[[ام‌کلثوم دختر پیامبر خاتم|ام‌کلثوم]]===
ام‌کلثوم نیز [[خواهر]] دیگر [[حضرت فاطمه]]{{س}} بود<ref>ر.ک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۸، ۱۹۵۲؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. [[عتیبة بن ابی لهب]]، [[پیش از بعثت]]، ام‌کلثوم را در [[عقد]] خود داشت که به [[اصرار]] [[ابولهب]]، او را طلاق داد. ام‌کلثوم همواره در [[مکه]] و همراه [[پدر]] بزرگوارش بود و پس از [[مسلمان]] شدن مادرش، خدیجه{{س}}، او هم مسلمان شد. هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[زنان]] [[بیعت]] می‌گرفت، او و خواهرش نیز بیعت کردند و هنگام [[هجرت به مدینه]]، [[ام کلثوم]] نیز به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۷-۳۸؛ امین عاملی، ج۳، ص۴۸۷.</ref>. گفته شده است که [[ام‌کلثوم دختر پیامبر خاتم|ام‌کلثوم]] پس از فوت [[رقیه]]، خواهرش، به [[عقد]] [[عثمان]] در آمد. او در جمادی‌الآخره [[سال سوم هجرت]] به [[خانه]] عثمان رفت و [[همسر]] او بود تا آنکه در [[شعبان]] [[سال نهم هجرت]]، بدون اینکه [[فرزندی]] برای عثمان بیاورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۷.</ref>
ام‌کلثوم نیز [[خواهر]] دیگر [[حضرت فاطمه]]{{س}} بود<ref>ر.ک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۸، ۱۹۵۲؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. [[عتیبة بن ابی لهب]]، [[پیش از بعثت]]، ام‌کلثوم را در [[عقد]] خود داشت که به [[اصرار]] [[ابولهب]]، او را طلاق داد. ام‌کلثوم همواره در [[مکه]] و همراه [[پدر]] بزرگوارش بود و پس از [[مسلمان]] شدن مادرش، خدیجه{{س}}، او هم مسلمان شد. هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[زنان]] [[بیعت]] می‌گرفت، او و خواهرش نیز بیعت کردند و هنگام [[هجرت به مدینه]]، [[ام کلثوم]] نیز به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۷-۳۸؛ امین عاملی، ج۳، ص۴۸۷.</ref>. گفته شده است که [[ام‌کلثوم دختر پیامبر خاتم|ام‌کلثوم]] پس از فوت [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]]، خواهرش، به [[عقد]] [[عثمان]] در آمد. او در جمادی‌الآخره [[سال سوم هجرت]] به [[خانه]] عثمان رفت و [[همسر]] او بود تا آنکه در [[شعبان]] [[سال نهم هجرت]]، بدون اینکه [[فرزندی]] برای عثمان بیاورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۲۶۲

ویرایش