بحث:فرزندان پیامبر خاتم
فرزندان پیامبر (ص) از همسرش خدیجه (س) و کنیزش ماریه قبطیه
برادران و خواهران حضرت فاطمه (س) عبارت بودند از: قاسم، عبدالله، طیب، طاهر، زینب، رقیه، امکلثوم و ابراهیم[۱]. بنا بر نقلهای دیگر، طیب و طاهر لقبهای عبدالله بوده است[۲]. مقدسی از برادر دیگری، به نام عبد مناف، نیز سخن گفته است[۳]. در برخی از نقلهای ضعیف، از دو برادر دیگر به نامهای مطیب و مطهر سخن گفته شده است، که به این ترتیب، تعداد خواهران و برادران حضرت فاطمه (س) به یازده تن میرسد[۴]. فرزندان رسول خدا (ص) - به جز ابراهیم، که مادرش ماریه قبطیه بود - همگی از مادر حضرت فاطمه (س)، حضرت خدیجه (س)، متولد شدند و تمام مورخان و راویان، به جز موارد نادر[۵]، بر آن اتفاق نظر دارند[۶]. درباره مدت عمر برادران حضرت زهرا (س)، به جز ابراهیم، اتفاق نظر نیست، ولی در اینکه همگی آنان هنگام مرگ، کودک بودهاند، اختلافی وجود ندارد[۷].
تعداد برادران، علاوه بر ابراهیم، به اختلاف، سه[۸]، چهار[۹]، پنج[۱۰] و هفت تن[۱۱] ذکر شده است، بیشتر به این سبب که برخی از آنان بیش از یک نام، و نیز القابی، داشتهاند. درباره خواهران آن حضرت (س) نیز اختلاف نظر وجود دارد که سه تن از آنان، به نامهای زینب، رقیه و امکلثوم، دختران پیامبر (ص) و خواهر حضرت فاطمه (س) بودند یا ربیبههای پیامبر (ص) ازدواج دو تن از آنان با عثمان، بر این تردید افزوده است؛ زیرا منقبتی را برای عثمان ثابت میکند[۱۲].[۱۳]
فرزندان پیامبر(ص)
رسول خدا(ص) سه پسر و چهار دختر داشت که همه آنها بجز ابراهیم از حضرت خدیجهاند.
- قاسم: نخستین فرزند رسول خداست و پیش از بعثت در مکه تولد یافت و رسول خدا به نام وی، ابوالقاسم کنیه گرفت. نیز نخستین فرزندی است که از رسول خدا در مکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
- زینب: دختر بزرگ رسول خدا است که بعد از قاسم در سی سالگی رسول خدا تولد یافت و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود ابوالعاص بن ربیع درآمد و پس از جنگ بدر به مدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
- رقیه: وی پیش از اسلام و بعد از زینب، در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد عتبه بن ابی لهب درآمد و پس از نزول سوره ﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ﴾[۱۴] و پیش از عروسی، به دستور ابولهب و همسرش ام جمیل از وی جدا شد. سپس به عقد عثمان بن عفان درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وی هجرت کرد آنگاه، به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سال دوم هجرت، سه روز پس از بدر، همان روزی که مژده فتح بدر به مدینه رسید وفات یافت.
- ام کلثوم: او نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام، به عقد عتیبه بن ابی لهب درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسی از عتیبه جدا شد و در سال سوم هجرت، به ازدواج عثمان بن عفان درآمد و در سال نهم هجرت وفات کرد.
- فاطمه: آن حضرت ظاهرا در حدود پنج سال پیش از بعثت رسول خدا(ص) در مکه تولد یافت و در مدینه به ازدواج امیرالمؤمنین(ع) درآمد و پس از وفات رسول خدا، به فاصله ۷۵ روز یا ۹۵ روز وفات یافت و نسل رسول خدا، تنها از وی باقی ماند و یازده امام معصوم از دامن مطهر وی پدید آمدند. فاطمه از امیرالمؤمنین سه پسر آورد؛ حسن و حسین و محسن و دو دختر؛ زینب و ام کلثوم.
- عبدالله: او پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و طیب و طاهر لقب گرفت. در همان مکه وفات کرد. پس از وفات او عاص بن وائل سهمی، رسول خدا را ابتر خواند و سوره کوثر در پاسخ وی نازل گردید.
- ابراهیم: وی از ماریه قبطیه در سال هشتم هجرت در مدینه تولد یافت و در سال دهم در ۱۶یا ۱۸یا ۲۲ ماهگی، سه ماه پیش از وفات رسول خدا(ص) یا در هجدهم رجب در مدینه وفات کرد[۱۵].
بجز حضرت فاطمه(س) که در محل دفن و اختلاف است سه تن دیگر از دختران رسول خدا(ص) در بقیع مدفوناند. همه آنان در یک محل و زیر یک سقف و در داخل گنبد و بارگاهی قرار داشتهاند و قبر هر سه تن در داخل یک ضریح واقع شده بود. علی حافظ که از نویسندگان متاخر است، محل این حرم و قبور دختران پیامبر(ص) را چنین معرفی میکند. «به فاصله ده متر در سمت غرب، قبور همسران پیامبر و در کنار راه باریکه سیمانی، قبور دختران پیامبر را مشاهده میکنید و آنها عبارتند از امکلثوم، رقیه و زینب»[۱۶] البته این که این قبه در چه تاریخی بناشده و بانی ساختمان این حرم و ضریح کیست، در منابع تاریخی سخنی گفته نشده است. از جمله حرمهای تخریب شده توسط سعودیها، حرم و گنبد و بارگاه منتسب به دختران رسول خدا است[۱۷].
علامه جعفر مرتضی عاملی (در کتاب الصحیح من سیره النبی) رقیه و امکلثوم را دختر خواهران خدیجه میداند، نه دختران رسول خدا(ص). نیز ابوالقاسم علوی کوفی معتقد است: زینب و رقیه که قبل از اسلام با ابوالعاص و عثمان بن عفانازدواج کرده بودند، دختران رسول خدا نبوده، بلکه ربیبههای آن حضرت بودند[۱۸]. ربیبه، دختر زن انسان است که از شوهر دیگر باشد. چه از شوهر قبل باشد، چه از شوهر بعد؛ یعنی اگر زن انسان طلاق بگیرد و شوهر جدید اختیار کند و از او دختردار شود، آن دختر، هم ربیبه شوهر قبل حساب میشود و به او محرم است و همچنین اگر پسر زن انسان دختردار شود، آن دختر هم ربیبه انسان حساب میشود و محرم است. البته محرمیت ربیبه، مشروط بر این است که انسان با مادر او آمیزش کرده باشد و قبل از دخول، ربیبه محرم نیست[۱۹]. به هر حال به دلیل آنکه در زمان پیامبر اکرم(ص) ربیبه شخص را هم به او منسوب میکردند، از این نظر نیز اطلاق دختر پیامبر بر آنها صحیح است. اطلاعات بیشتر درباره هر یک از فرزندان رسول خدا(ص) را در این مجموعه جست و جو کنید.[۲۰].
منابع
پانویس
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ ج۴، ص۱۳۹.
- ↑ قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴- ۶۵.
- ↑ ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳، ۱۳۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۲، ص۶۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.
- ↑ ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۳؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ ج۴، ص۱۸۱۹.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۰۱.
- ↑ ر. ک: ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۶، ص۲۰۷.
- ↑ قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۶۴؛ ج۲، ص۷.
- ↑ محرمی، غلام حسن، مقاله «برادران و خواهران فاطمه»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۱۲.
- ↑ «توش و توان ابو لهب تباه باد» سوره مسد، آیه ۱.
- ↑ تاریخ پیامبر اسلام، دکتر آیتی، دارالفکر، ۱۳۸۶، ص۷۵.
- ↑ فصول من تاریخ المدینه، علی حافظ، ص۱۶۸.
- ↑ تاریخ حرم ائمه بقیع، نجمی، مشعر، ص۲۳۸.
- ↑ الاستغاثه، علوی کوفی، ج۱، ص۷۶-۶۴.
- ↑ رساله توضیح المسائل جامع، مسأله ۱۸۲۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۲۸.