التفسیر الصوفی للقرآن عند الصادق: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} ==مقدمه== کتابی با نام فوق اثر دکتر علی زیعور، در سال ۱۹۷۹ میلادی در...» ایجاد کرد)
 
خط ۶: خط ۶:
و نیز روایت کرده است: {{عربی|"«بسم» ثلاثة احرف: باء و سین و میم. فالباء باب النّبوة و السّین سرّ النبوة الذی أسرّ الّنبی به الی خواص أمّته و المیم مملكته الدّین الذّی یعمّ الأبیض و الأسود"}}<ref>زیعور، علی، التفسیر الصوفی للقرآن عند الصادق، ص۱۲۵.</ref>.
و نیز روایت کرده است: {{عربی|"«بسم» ثلاثة احرف: باء و سین و میم. فالباء باب النّبوة و السّین سرّ النبوة الذی أسرّ الّنبی به الی خواص أمّته و المیم مملكته الدّین الذّی یعمّ الأبیض و الأسود"}}<ref>زیعور، علی، التفسیر الصوفی للقرآن عند الصادق، ص۱۲۵.</ref>.


هیچ‌ یک از [[روایات]] این فصل را نمی‌توان براساس نقل این کتاب [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} دانست و به آن [[اعتماد]] و [[استدلال]] کرد؛ زیرا این [[روایات]] مأخذ و سند معتبری ندارند و بنابر اظهار مؤلف، مأخذ این روایات یکی از [[نسخ]] مخطوط‍ [[حقائق التفسیر]] است<ref>ر.ک: زیعور، علی، التفسیر الصوفی للقرآن عند الصادق{{ع}}، ص۱۲۲.</ref> و افزون بر اینکه آن نسخۀ خطی به واسطۀ افرادی که وثاقتشان [[محرز]] باشد، از مؤلف آن دریافت نشده، [[وثاقت]] مؤلف آن ([[ابو عبد الرحمان]]) نیز ثابت نیست و همه آن روایات مرسل و بی‌سند است و با توجه به اینکه الفاظ‍ بسیاری از این روایات، مشابه اصطلاحات و الفاظ‍ رایج در زبان [[صوفیه]] است و [[مخالفت]] امام صادق{{ع}} با صوفیه مشهور و معلوم می‌باشد<ref>{{متن حدیث|عن البزنطی انه قال: «قال رجل من اصحابنا للصادق جعفر بن محمد‍{{صل}}: قد ظهر فی هذا الزمان قوم یقال لهم الصوفیة فما تقول فیهم‌؟ قال: انّهم اعدائنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم و سیکون اقوام یدّعون حبّنا و یمیلون الیهم و یتشبّهون بهم و یلقّبون انفسهم بلقبهم و یأوّلون اقوالهم الا فمن مال الیهم فلیس منّا و انّا منه براء و من انکرهم و ردّ علیهم کان کمن جاهد الکفّار بین یدی رسول الله{{صل}}» عن ابی محمد [[الحسن]] العسکری{{ع}} انه قال: «سئل ابو عبد الله یعنی جعفر الصادق{{ع}} عن حال ابی هاشم الکوفی فقال: انه کان فاسد العقیدة جدّا و هو الذی ابتدع مذهبا یقال له التصوّف و جعله مفرّ العقیدته الخبیثة» و عن الهادی{{ع}} «... و الصوفیة کلهم مخالفونا و طریقتهم مغایرة لطریقن}} (قمی، عباس، سفینة البحار، ج۵، ص۱۹۷-۲۰۰، کلمه صوف).</ref>، بسیار بعید به نظر می‌رسد که این روایات را امام صادق{{ع}} فرموده باشند و چه‌بسا [[اطمینان]] به مجعول بودن روایات آن حاصل شود.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۷۰-۲۷۱.</ref>
هیچ‌ یک از [[روایات]] این فصل را نمی‌توان براساس نقل این کتاب [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} دانست و به آن [[اعتماد]] و [[استدلال]] کرد؛ زیرا این [[روایات]] مأخذ و سند معتبری ندارند و بنابر اظهار مؤلف، مأخذ این روایات یکی از [[نسخ]] مخطوط‍ [[حقائق التفسیر]] است<ref>ر.ک: زیعور، علی، التفسیر الصوفی للقرآن عند الصادق{{ع}}، ص۱۲۲.</ref> و افزون بر اینکه آن نسخۀ خطی به واسطۀ افرادی که وثاقتشان [[محرز]] باشد، از مؤلف آن دریافت نشده، [[وثاقت]] مؤلف آن ([[ابو عبد الرحمان]]) نیز ثابت نیست و همه آن روایات مرسل و بی‌سند است و با توجه به اینکه الفاظ‍ بسیاری از این روایات، مشابه اصطلاحات و الفاظ‍ رایج در زبان [[صوفیه]] است و [[مخالفت]] امام صادق{{ع}} با صوفیه مشهور و معلوم می‌باشد<ref>{{متن حدیث|عن البزنطی انه قال: «قال رجل من اصحابنا للصادق جعفر بن محمد‍{{صل}}: قد ظهر فی هذا الزمان قوم یقال لهم الصوفیة فما تقول فیهم‌؟ قال: انّهم اعدائنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم و سیکون اقوام یدّعون حبّنا و یمیلون الیهم و یتشبّهون بهم و یلقّبون انفسهم بلقبهم و یأوّلون اقوالهم الا فمن مال الیهم فلیس منّا و انّا منه براء و من انکرهم و ردّ علیهم کان کمن جاهد الکفّار بین یدی رسول الله{{صل}}» عن ابی محمد الحسن العسکری{{ع}} انه قال: «سئل ابو عبد الله یعنی جعفر الصادق{{ع}} عن حال ابی هاشم الکوفی فقال: انه کان فاسد العقیدة جدّا و هو الذی ابتدع مذهبا یقال له التصوّف و جعله مفرّ العقیدته الخبیثة» و عن الهادی{{ع}} «... و الصوفیة کلهم مخالفونا و طریقتهم مغایرة لطریقن}} (قمی، عباس، سفینة البحار، ج۵، ص۱۹۷-۲۰۰، کلمه صوف).</ref>، بسیار بعید به نظر می‌رسد که این روایات را امام صادق{{ع}} فرموده باشند و چه‌بسا [[اطمینان]] به مجعول بودن روایات آن حاصل شود.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۷۰-۲۷۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش