معراج در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[معراج (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[معراج (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>


==مقدمه==
== اسراء و [[معراج]]==
در قرآن درباره اسراء آمده است: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>. این [[آیه مبارکه]] درصدد بیان اسراء است. داستان معراج در قرآن به [[صراحت]] نیامده است، فقط در [[سوره مبارکه نجم]] آمده است: {{متن قرآن|ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى * وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى}}<ref>«توانای خردمندی که راست ایستاد * و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد * دل، آنچه می‌دید، دروغ نگفت» سوره نجم، آیه ۵-۱۱.</ref>.
 
مفاد این [[آیات]] را به معراج [[تفسیر]] کرده‌اند. البته این در صورتی درست خواهد بود که [[ضمیر]] را در این آیات به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بازگشت دهیم، نه به "ذی مرة" که [[جبرئیل]] است. ظاهرا احتمال دوم درست است و [[روایت]] صحیحی با سند عالی از [[امام رضا]]{{ع}} نیز بر این مطلب دلالت دارد<ref>بنگرید: البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۴۸.</ref>.
 
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ}}<ref>«و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است،» سوره تکویر، آیه ۲۳.</ref> هم به معراج تفسیر شده است. با این حال، کثرت و [[تواتر]] [[قطعی]] [[روایات]] معراج، مجالی برای [[شک و تردید]] در وقوع آن نمی‌گذارد. ما نیز با استناد به همین [[روایات متواتر]] به آن ایمان‌ داریم.
 
بین آیه اسراء و روایات معراج هیچ گونه تعارضی وجود ندارد؛ زیرا اگر [[آیه]] [[اسراء]]، مسیر را در [[مسجد الاقصی]] به پایان می‌رساند، از این روست که اسراء و [[معراج]] از نظر کیفیت و مقصد، دو [[سفر]] کاملا متفاوت بود و چون سفر اول در مسجد الاقصی به پایان می‌رسید، [[آیه مبارکه]] پایان این سفر را اعلام نمود و اصولا متعرض سفر دوم نشد تا ابتدا یا انتهای آن را بیان کند.
 
سؤالی پیش می‌آید که چرا معراج همانند اسراء به [[صراحت]] در [[قرآن]] بیان نشده است؟ شاید [[راز]] مسأله در این باشد که اسراء یک امر نزدیک به [[حس]] است. بنابراین آسان‌تر مورد [[تصدیق]] [[انسان]] قرار می‌گیرد. با وجود این، پذیرش اسراء برای آنان بسیار مشکل بود. در حالی که [[رسول اکرم]]{{صل}} توصیفی دقیق از مسیر و مقصد و آنچه در [[بیت المقدس]] دیده بود، ارائه فرمود، برخی با [[سختی]] پذیرفتند و شماری به استهزای آن حضرت روی آوردند. چنان که برخی از [[سست]] ایمان‌های [[مسلمان]]، [[مرتد]] شدند<ref>المصنّف، ج۵، ص۳۲۸؛ حیاة الصحابة، ج۳، ص۷۳؛ تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۰۸.</ref>.
 
ما ترجیح می‌دهیم که [[پیامبر]]{{صل}} در گزارش اسراء و معراج، روش تدریج را به [[خدمت]] گرفت. ابتدا برای آنان از اسراء گفت، امّا داستان معراج را فقط و فقط به [[یاران]] [[مؤمن]] [[ثابت قدم]] خویش بیان فرمود که هم [[قدرت]] تحلیل [[عقلانی]] داشتند و هم [[قادر]] بودند، چنین امر خطیری را بپذیرند. سپس در مناسبت‌های مختلف و به اقتضای [[مصلحت]] و اهداف [[دعوت]] [[توحیدی]]، دیگران را نیز از معراج باخبر فرمود.
 
[[نص قرآن]] است که اسراء از [[مسجد الحرام]] آغاز شد، امّا در شماری از [[روایات]] آمده که این سفر از [[خانه]] [[ام هانی]] شروع گشت<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۴۳.</ref>. علّامه طباطبائی احتمال داده که اسراء دو بار انجام شده: یکی از مسجد الحرام و دیگری از خانه ام هانی<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۱.</ref>. احتمال دیگر آن است که منظور از [[مسجد الحرام]]، [[شهر]] [[مکّه]] است. این کاربرد واژه‌ها، متعارف است. چنان که در [[آیات]] و [[روایات]] هم نمونه‌هایی دارد: {{متن قرآن|هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ}}<ref>«قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> یا اطلاق [[مسجد شجره]] در روایات برای [[ذو الحلیفه]]. احتمال سوم این است که در آن شب، [[رسول اکرم]]{{صل}} از [[خانه]] [[ام هانی]] به مسجدالحرام رفت و از آنجا [[اسراء]] آغاز شد<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۲۹۸.</ref>.
 
==آیات معراج==
#{{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>.
#{{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>.
#{{متن قرآن|وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى * أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى * لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى}}<ref>«و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد * دل، آنچه می‌دید، دروغ نگفت * پس آیا شما با او در آنچه می‌بیند، بگو- مگو می‌کنید؟ * و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود * کنار درخت سدری که در واپسین جای است * که نزد آن بوستان‌سراست * هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند * چشم (وی سوی دیگر) نگشت و کژ ندید * بی‌گمان برخی از نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دیده است» سوره نجم، آیه ۷-۱۸.</ref>.
#{{متن قرآن|وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى * أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى * لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى}}<ref>«و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد * دل، آنچه می‌دید، دروغ نگفت * پس آیا شما با او در آنچه می‌بیند، بگو- مگو می‌کنید؟ * و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود * کنار درخت سدری که در واپسین جای است * که نزد آن بوستان‌سراست * هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند * چشم (وی سوی دیگر) نگشت و کژ ندید * بی‌گمان برخی از نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دیده است» سوره نجم، آیه ۷-۱۸.</ref>.
==نکات==
 
===نکات===
در [[آیات]] فوق این موضوعات پیرامون [[معراج]] [[پیامبر]] مطرح گردیده است:
در [[آیات]] فوق این موضوعات پیرامون [[معراج]] [[پیامبر]] مطرح گردیده است:
#جسمانی بودن [[معراج]] [[پیامبر]] به [[آسمان]]: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى...}}؛
#جسمانی بودن [[معراج]] [[پیامبر]] به [[آسمان]]: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى...}}؛
خط ۱۴: خط ۳۰:
# [[انتخاب]] [[پیامبر]] برای [[معراج]]، بر اساس [[سمیع]] بودن و [[بصیرت]] [[خدا]] به شایستگی‌های آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ... إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}؛
# [[انتخاب]] [[پیامبر]] برای [[معراج]]، بر اساس [[سمیع]] بودن و [[بصیرت]] [[خدا]] به شایستگی‌های آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ... إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}؛
# [[عروج پیامبر]] تا افق بالای [[آسمان]] و [[رؤیت]] [[قلبی]] [[آیات]] [[خدا]] در [[معراج]]، از سوی [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى * أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۷۶۹.</ref>.
# [[عروج پیامبر]] تا افق بالای [[آسمان]] و [[رؤیت]] [[قلبی]] [[آیات]] [[خدا]] در [[معراج]]، از سوی [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى * أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۷۶۹.</ref>.
==[[معراج]]==
ما به استناد [[آیات قرآن]] به [[اسراء]] [[ایمان]] داریم. در قرآن درباره اسراء آمده؛
{{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>.
همان گونه که ملاحظه می‌کنید این [[آیه مبارکه]] فقط در صدد بیان اسراء است.
داستان معراج در قرآن به [[صراحت]] نیامده است. در [[سوره مبارکه نجم]] آمده:
{{متن قرآن|ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى * وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى}}<ref>«توانای خردمندی که راست ایستاد * و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد * دل، آنچه می‌دید، دروغ نگفت» سوره نجم، آیه ۵-۱۱.</ref>.
مفاد این [[آیات]] را به معراج [[تفسیر]] کرده‌اند. البته این در صورتی درست خواهد بود که [[ضمیر]] را در این آیات به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بازگشت دهیم، نه به ذی [[مره]] که [[جبرئیل]] است. ظاهرا احتمال دوم درست است و [[روایت]] صحیحی با سند عالی از [[امام رضا]]{{ع}} نیز بر این مطلب دلالت دارد<ref>بنگرید: البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۴۸.</ref>.
[[آیه]]: و {{متن قرآن|وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ}}<ref>«و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است،» سوره تکویر، آیه ۲۳.</ref> هم به معراج تفسیر شده است.
با این حال، کثرت و [[تواتر]] [[قطعی]] [[روایات]] معراج، مجالی برای [[شک و تردید]] در وقوع آن نمی‌گذارد. ما نیز با استناد به همین [[روایات متواتر]] به آن ایمان‌ داریم.
باید دانست که بین آیه اسراء و روایات معراج هیچ گونه تعارضی وجود ندارد؛ زیرا اگر [[آیه]] [[اسراء]]، مسیر را در [[مسجد الاقصی]] به پایان می‌رساند، از این روست که اسراء و [[معراج]] از نظر کیفیت و مقصد، دو [[سفر]] کاملا متفاوت بود و چون سفر اول در مسجد الاقصی به پایان می‌رسید، [[آیه مبارکه]] پایان این سفر را اعلام نمود و اصولا متعرض سفر دوم نشد تا ابتدا یا انتهای آن را بیان کند.
لازم می‌دانیم به یک [[پرسش]] احتمالی پاسخ دهیم. شاید سؤال کنید که چرا معراج همانند اسراء به [[صراحت]] در [[قرآن]] بیان نشده است؟ شاید [[راز]] مسأله در این باشد که اسراء یک امر نزدیک به [[حس]] است. بنابراین آسان‌تر مورد [[تصدیق]] [[انسان]] قرار می‌گیرد. با وجود این، پذیرش اسراء برای آنان بسیار مشکل بود. در حالی که [[رسول اکرم]]{{صل}} توصیفی دقیق از مسیر و مقصد و آنچه در [[بیت المقدس]] دیده بود، ارائه فرمود، برخی با [[سختی]] پذیرفتند و شماری به استهزای آن [[حضرت]] روی آوردند. چنان که برخی از [[سست]] ایمان‌های [[مسلمان]]، [[مرتد]] شدند<ref>المصنّف، ج۵، ص۳۲۸؛ حیاة الصحابة، ج۳، ص۷۳؛ تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۰۸.</ref>.
حال [[تصوّر]] کنید، اگر رسول اکرم{{صل}} آنان را از مسأله‌ای بسی شگفت‌تر خبر می‌داد، چه می‌کردند؟
ما ترجیح می‌دهیم که [[پیامبر]]{{صل}} در گزارش اسراء و معراج، روش تدریج را به [[خدمت]] گرفت. ابتدا برای آنان از اسراء گفت، امّا داستان معراج را فقط و فقط به [[یاران]] [[مؤمن]] [[ثابت قدم]] خویش بیان فرمود که هم [[قدرت]] تحلیل [[عقلانی]] داشتند و هم [[قادر]] بودند، چنین امر خطیری را بپذیرند. سپس در مناسبت‌های مختلف و به اقتضای [[مصلحت]] و اهداف [[دعوت]] [[توحیدی]]، دیگران را نیز از معراج باخبر فرمود.
[[نص قرآن]] است که اسراء از [[مسجد الحرام]] آغاز شد، امّا در شماری از [[روایات]] آمده که این سفر از [[خانه]] [[ام هانی]] شروع گشت<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۴۳.</ref>. علّامه طباطبائی احتمال داده که اسراء دو بار انجام شده: یکی از مسجد الحرام و دیگری از خانه ام هانی<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۱.</ref>. احتمال دیگر آن است که منظور از [[مسجد الحرام]]، [[شهر]] [[مکّه]] است. این کاربرد واژه‌ها، متعارف است. چنان که در [[آیات]] و [[روایات]] هم نمونه‌هایی دارد:
{{متن قرآن|هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ}}<ref>«قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> یا اطلاق [[مسجد شجره]] در روایات برای [[ذو الحلیفه]]. احتمال سوم این است که در آن شب، [[رسول اکرم]]{{صل}} از [[خانه]] [[ام هانی]] به مسجد الحرام رفت و از آنجا [[اسراء]] آغاز شد.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۲۹۸.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۰۳۹

ویرایش