|
|
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}}
| | #تغییر_مسیر [[خلافت الهی]] |
| {{مقام معصوم}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[مقام معصوم]]''' و مرتبط با مدخل '''[[خلافت]]''' است. مدخلهای وابسته به این بحث:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خلافت الهی در قرآن]] | [[خلافت الهی در حدیث]] | [[خلافت الهی در کلام اسلامی]] | [[خلافت الهی در فلسفه اسلامی]] | [[خلافت الهی در عرفان اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[خلافت الهی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[مقام]] [[خلافت الهی]] که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{عربی|"رَضِيَكُمْ خُلَفَاءَ فِي أَرْضِهِ"}} آمده است<ref>شما را برای جانشینی خود در روی زمین پسندید.</ref>.
| |
| | |
| ==واژهشناسی لغوی==
| |
| *خلافت "به کسر خاء" به معنای نیابت از غیر است، به جهت غیبت منوب عنه یا به علّت مرگش یا به جهت عاجز بودنش و یا به سبب شرافت بخشیدن به نایب<ref>مفردات، ص ۲۹۴، «خلف».</ref>. واژه خلیفه در قرآن کریم به معنای جانشین خداوند بر روی زمین آمده است و این خلافت تمام نمیشود، جز اینکه خلیفه در همه شئون وجودی و آثار و احکام و تدابیر، حاکی از مستخلف باشد<ref>المیزان، ج ۱، ص ۱۱۵؛ ج ۱۷، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵.</ref>. در این مدخل، معنای اصطلاحی "خلافت الهی" مقصود است و آنچه به [[امامت]] و رهبری مربوط میشود، در جایگاه خود آمده است. در اینجا از واژه "خلف"، "ورث" و مشتقّات آن دو و نیز از بعضی آیات با توجّه به شأن نزول و روایات مربوط استفاده شده است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/13/2.htm#f49، فرهنگ قرآن، ج۱۳ ، ص۵۱ - ۵۵.]</ref>.
| |
| | |
| ==علت خلیفه قرار دادن انسان==
| |
| *'''پرسش:''' او که جهان هستی در قبضه قدرت اوست؛ چرا در زمین خلیفه قرار داد؟<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۱۹۷.</ref>.
| |
| *'''پاسخ این است که:''' انسانها وقتی برای خود، جانشین تعیین میکنند این به دلیل محدودیّت آنان است؛ چون رئیس نمیتواند در غیاب خود، مدیریّت کند، لذا جانشین تعیین میکند، اما ذات مقدّس ربوبی که به تمام جهان هستی احاطه دارد{{عربی| {{متن قرآن| إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ }}﴾}}<ref> پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه:۵۴.</ref>، با این انگیزه جانشین تعیین نمیکند؛ باید انگیزه را در جای دیگر دید و آن اینجاست که انسانهای معمولی توان دریافت فیض الهی را بدون واسطه ندارند، نقش خلیفه الهی در این میان، همان منبع آبرسانی شهر است که آب را ذخیره میکند تا به هنگام نیاز، هرکس به اندازه نیازش بهرهمند گردد، پس جعل "خلیفه" با این انگیزه است، نه انگیزه محدودیّت<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۱۹۷.</ref>.
| |
| ==خلیفه و جانشین الله کیست؟==
| |
| *"خلیفه" به معنای "جانشین" است و تای "ة" آن برای مبالغه است نه تأنیث. مقام خلافة اللّهی مقامی است بسیار والا و بالا که قرآن کریم فرشتگان را در شأن و آن جایگاه ندانسته، ولی "انسان" را شایسته این مقام دیده؛ مقامی که فرشتگان در برابر آن به خضوع افتاده، زمین ادب بوسیدند، پر واضح است که این مقام، از آنِ هر انسانی نیست، آیا به راستی انسانی که به تعبیر قرآن، حیوانی زندگی میکند: {{عربی| {{متن قرآن| وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ }}﴾}}<ref> و کافران (از زندگی دنیا) برخوردار میشوند و همچون چارپایان میخورند و آتش (دوزخ) جایگاه آنهاست؛ سوره محمد، آیه:۱۲.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۱۹۸.</ref>.
| |
| *یا حتّی بدتر از حیوان زندگی میکند: {{عربی| {{متن قرآن| وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ }}﴾}}<ref> و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند؛ سوره اعراف، آیه:۱۷۹.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۱۹۷.</ref>.
| |
| *آیا چنین انسانی، شایستگی مقام خلیفة اللّهی را دارد؟! قطعاً نه، آنکس "خلیفة الله" است که آیت کمال الهی باشد لکن خداوند، این کمالات را بالذات دارد و جانشین، بالعرض؛ یعنی خداوند به او عنایت کرده، به هر حال، "خلیفة الله" کسی است که به اذن الله کار خدایی کند، همانند آهنی که بر اثر نزدیکی با آتش، گداخته میشود و خاصّیّت آن را پیدا میکند، چنین آتشی هرچند آتش نیست، ولی کار آتش را میکند<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۱۹۹.</ref>.
| |
| *با این تحلیل، مقام "خلیفة اللّهی" اختصاص به پیامبران و امامان{{عم}} دارد و با این تحلیل است که معجزات و کرامات اولیای الهی به آسانی قابل تحلیل و مناسب با همان عنوان آیت خدا بودن است؛ بنابراین، خداوند، [[امامان معصوم]]{{عم}} را به عنوان "جانشینان خود بر زمین" پسندیده و آنان را "خلیفه خود" قرار داده است: {{عربی| {{متن قرآن| وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه:۵۵.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۱۹۹.</ref>.
| |
| *این استخلاف، قطعی و استخلافی است هم معنوی و هم ظاهری و آن استخلاف معنوی آنان زیربنای استخلاف ظاهری؛ یعنی حکومت بر کلّ گستره زمین است<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۰.</ref>.
| |
| *در روایات فراوانی، این آیه به [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} تأویل شده است. محصول تمام زحمات پیامبران و تبلیغات مستمر و پیگیر آنان و نمونه اتمّ حاکمیّت توحید، امنیّت کامل و عبادت خالی از شرک، در زمانی تحقّق مییابد که [[امام مهدی]]{{ع}} آن سلاله انبیا و فرزند [[پیامبر]]{{صل}} ظاهر شود<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۰.</ref>.
| |
| *در بسیاری از تفاسیر شیعه از حضرت [[امام سجاد]]{{ع}} در تفسیر آیه چنین نقل شده: آنان به خدا سوگند! شیعیان ما هستند، خداوند این کار را برای آنان به دست مردی از ما انجام میدهد که مهدی این امّت است، زمین را پر از عدل و داد میکند آنگونه که از ظلم و جور پر شده باشد و هم اوست که [[پیامبر]]{{صل}} درباره او فرمود: اگر از عمر دنیا چیزی جز یک روز باقی نماند، خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی میکند تا مردی از دودمان من که نامش نام من است، بر زمین حاکم شود و صفحه زمین را پر از عدل و داد کند آنگونه که از ظلم و جور پر شده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" هُمْ وَ اللَّهِ شِيعَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يَفْعَلُ اللَّهُ ذَلِكَ بِهِمْ عَلَى يَدَيْ رَجُلٍ مِنَّا وَ هُوَ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فِيهِ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَأْتِيَ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}؛مجمع البیان، ج۷، ص:۱۵۲؛ منتخب الأثر: ۲۴۷ به بعد، ۱۲۳ حدیث با این مضمون از منابع مختلف اسلامی مخصوصاً از منابع اهل تسنّن نقل کرده است.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۰.</ref>.
| |
| ==[[امامان معصوم]]{{عم}}؛ جانشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}}==
| |
| *در روایات فراوانی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[خلفا]] و [[جانشینان]] به حقّ خود را صراحتاً بیان فرموده که آنان دوازده نفرند<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه: ۷۶ - ۷۳.</ref>. این روایات گاه با تعبیر "[[دوازده امیر]]" آمده و گاه با تعبیر "[[دوازده خلیفه]]" و روایات تصریح دارند که: {{عربی|" كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش "}}<ref>تمامی آنان از قریشاند.</ref>؛ {{عربی|" كلهم من بني هاشم "}} <ref>تمامی آنان از بنیهاشماند.</ref> همانگونه که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: به یقین امامان از قریش هستند و درخت وجودشان در سرزمین این نسل از بنیهاشم غرس شده است، این مقام در خور دیگران نیست و زمامداران غیر از آنان شایستگی ولایت و امامت را ندارند<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِم "}}؛ نهج البلاغه: خطبه ۱۴۴.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۱.</ref>.
| |
| *در [[صحیح مسلم]] از [[جابر بن سمره]] نقل شده که میگوید از [[پیامبر خدا]] شنیدم که میفرمود: "اسلام همواره عزیز خواهد بود تا دوازده خلیفه بر مسلمانان حکومت کنند، سپس سخنی گفت که من نفهمیدم، از پدرم سؤال کردم: [[پیامبر]]{{صل}} چه فرمود؟ گفت: فرمود: تمام آنان از قریشاند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" لَا يَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِيزاً إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً ثُمَّ قَالَ كَلِمَةً خَفِيفَةً لَمْ أَفْهَمْهَا فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قَالَ: فَقَالَ: قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش "}}؛ صحیح مسلم، ج۳، ص:۱۴۵۳، ح۷؛ مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص:۶۴۶؛ سنن ابی داوود، ج۴، ص:۸۶.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۱.</ref>.
| |
| *جالب اینجاست که در یکی از طرق این حدیث، در صحیح مسلم میخوانیم که جابر در ذیل حدیث میگوید:"[[پیامبر]] سخنی گفت که بر اثر سر و صدای مردم من آن را نفهمیدم، به پدرم گفتم: [[پیامبر]] چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه آنان از قریشاند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" فَقَالَ كَلِمَةً صَمَّنَيِهَا النَّاسُ فَقُلْتُ لِأَبِي مَا قَالَ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}؛ صحیح مسلم،ج۳، ص:۱۴۵۳، ح ۹.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۲.</ref>.
| |
| *در روایاتی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نامهای [[امامان معصوم]]{{عم}} هم آمده است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۹۰؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲ - ۱ ، ص:۲۵۳؛ مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۸۲؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص:۲۸۴ - ۲۸۲؛ فرائد السمطین، ج۲، ص:۱۳۳.</ref>. شاید همان سر و صداها سبب شده که راوی نامهای آنان را نیاورد. به عبارت دیگر، دست سیاست عامل این پنهانکاری شده است. به هر حال، خلفایی که [[پیامبر]] بعد از خود قرار داده، همان دوازده نفرند که شیعه جعفریّه اثنیعشریه به آنان معتقد است<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص:۲۰۲.</ref>.
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| {{ستون-شروع|1}}
| |
| * [[پرونده:10115976.jpg|22px]] [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|'''در آستان امامان معصوم ج۲''']].
| |
| {{پایان}}
| |
| =='''[[:رده:آثار مقام معصوم|منبعشناسی جامع مقام معصوم]]'''==
| |
| {{پرسشهای وابسته}}
| |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
| * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مقام معصوم|کتابشناسی مقام معصوم]]؛
| |
| * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای مقام معصوم|مقالهشناسی مقام معصوم]]؛
| |
| * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای مقام معصوم|پایاننامهشناسی مقام معصوم]].
| |
| {{پایان}}
| |
| {{پایان}}
| |
| {{مقامات}}
| |
| {{مقامات در زیارات}}
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]]
| |
| [[رده:مقام معصوم]]
| |