ثوبان بن بجدد: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ثوبان بن بجدد در قرآن]] - [[ثوبان بن بجدد در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ثوبان بن بجدد در قرآن]] - [[ثوبان بن بجدد در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
مؤرخان کنیهاش را «ابوعبدالله»،<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۲۴۹.</ref> «ابوعبدالرحمن» <ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۸؛ اسدالغابه، ج۱، ص۲۴۹.</ref> یا «ابوعبدالکریم»<ref>البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۳۵؛ تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> و نام پدرش را «بُجدد»، «جَحدر» و...<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ البدایة والنهایه، ج ۸، ص ۳۳۵.</ref> دانستهاند. او را از اهالی [[یمن]] <ref> الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۶۶.</ref> و از منطقهای به نام «سراة»<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸.</ref> و از [[عرب]] [[قحطانی]] و از [[قبیله مذحج]] یا تیره [[حکم بن سعد]]، از زیر مجموعههای [[حمیر]] <ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ المعارف، ص ۱۴۷.</ref> شمردهاند. | مؤرخان کنیهاش را «ابوعبدالله»،<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۲۴۹.</ref> «ابوعبدالرحمن» <ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۸؛ اسدالغابه، ج۱، ص۲۴۹.</ref> یا «ابوعبدالکریم»<ref>البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۳۵؛ تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> و نام پدرش را «بُجدد»، «جَحدر» و...<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ البدایة والنهایه، ج ۸، ص ۳۳۵.</ref> دانستهاند. او را از اهالی [[یمن]] <ref> الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۶۶.</ref> و از منطقهای به نام «سراة»<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸.</ref> و از [[عرب]] [[قحطانی]] و از [[قبیله مذحج]] یا تیره [[حکم بن سعد]]، از زیر مجموعههای [[حمیر]] <ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ المعارف، ص ۱۴۷.</ref> شمردهاند. | ||
ثوبان در [[دوره جاهلی]] برده بود و چون [[پیامبر اکرم]]{{صل}} وی را خرید و [[آزاد]] کرد،<ref> الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۲؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۳۵.</ref> او را [[هاشمی]] و از [[موالی]] [[قریش]] <ref>الثقات، ج ۳، ص ۴۸؛ الانساب، ج ۱، ص ۵۱۶.</ref> یا [[پیامبر]]<ref> رجال الطوسی، ص ۳۰؛ جامع الرواة، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref> خواندهاند. ثوبان پس از [[آزادی]] و مخیّر شدن میان بازگشت نزد خویشانش و ماندن نزد [[پیامبر اعظم]]{{صل}}، اقامت نزد آن [[حضرت]] را برگزید و تا [[رحلت پیامبر]] در کنار آن حضرت بود.<ref>الکامل، ج ۲۰، ص ۵۶۴؛ المعارف، ص ۱۴۷.</ref> علاقه و شیفتگی ثوبان به پیامبر{{صل}} چنان بود که [[قلب]] خود را مملوّ از [[دوستی]] آن حضرت میدانست و تکه تکه شدن و سوزانده شدن قلبش را بهتر از آن میدانست که بخواهد به پیامبر{{صل}} و خاندانش [[بغض]] و کینهای داشته باشد.<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۰۰؛ تفسیر منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۳۷۰.</ref> علاقه و دوستی او چنان بود که روزی با چهرهای رنگ پریده و پر [[اندوه]] نزد پیامبر{{صل}} آمد و چون حضرت علت آن حال را جویا شد [[ثوبان]] [[نگرانی]] خود را در خصوص جدایی از [[پیامبر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] سبب [[اندوه]] خود بیان کرد،<ref> تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۷۴.</ref>. | ثوبان در [[دوره جاهلی]] برده بود و چون [[پیامبر اکرم]] {{صل}} وی را خرید و [[آزاد]] کرد،<ref> الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۲؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۳۵.</ref> او را [[هاشمی]] و از [[موالی]] [[قریش]] <ref>الثقات، ج ۳، ص ۴۸؛ الانساب، ج ۱، ص ۵۱۶.</ref> یا [[پیامبر]]<ref> رجال الطوسی، ص ۳۰؛ جامع الرواة، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref> خواندهاند. ثوبان پس از [[آزادی]] و مخیّر شدن میان بازگشت نزد خویشانش و ماندن نزد [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، اقامت نزد آن [[حضرت]] را برگزید و تا [[رحلت پیامبر]] در کنار آن حضرت بود.<ref>الکامل، ج ۲۰، ص ۵۶۴؛ المعارف، ص ۱۴۷.</ref> علاقه و شیفتگی ثوبان به پیامبر {{صل}} چنان بود که [[قلب]] خود را مملوّ از [[دوستی]] آن حضرت میدانست و تکه تکه شدن و سوزانده شدن قلبش را بهتر از آن میدانست که بخواهد به پیامبر {{صل}} و خاندانش [[بغض]] و کینهای داشته باشد.<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۰۰؛ تفسیر منسوب به امام عسکری {{ع}}، ص ۳۷۰.</ref> علاقه و دوستی او چنان بود که روزی با چهرهای رنگ پریده و پر [[اندوه]] نزد پیامبر {{صل}} آمد و چون حضرت علت آن حال را جویا شد [[ثوبان]] [[نگرانی]] خود را در خصوص جدایی از [[پیامبر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] سبب [[اندوه]] خود بیان کرد،<ref> تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۷۴.</ref>. | ||
برخی از [[مفسران]] [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref> را در [[شأن]] وی میدانند.<ref> اسباب النزول، ص ۱۱۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۲۵.</ref> این [[آیه]] [[همنشینی]] با پیامبر را [[پاداش]] [[دوستداران]] و [[پیروان]] [[خدا]] و رسولش دانسته است. ثوبان از حافظان و [[راویان حدیث پیامبر]] نیز شمرده شده است. [[روایات]] او از آن [[حضرت]] را تا ۱۷۲ [[روایت]] نیز دانستهاند.<ref>شذرات الذهب، ج ۱، ص ۶۳.</ref> روایت "نظر افکندن به چهره علی{{ع}} [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةُ }}؛ الغدیر، ج ۴، ص ۳۸؛ کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۶۰۱، ۸۹۱.</ref>، از روایات اوست. ثوبان پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} در [[فتح مصر]] <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۴؛ الکامل، ج ۲، ص ۵۶۴.</ref> حضور داشت <ref>تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۷۱؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۲۳۸.</ref> و مدتی در [[مصر]]، [[رمله]] و [[حمص]] ساکن بود و خانهاش در حمص را [[وقف]] هم قبیلهایهای تهیدست خود کرد.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸.</ref> [[مرگ]] او را در [[زمان]] [[حکومت معاویه]] به سال ۵۴ قمری.<ref> السیرة النبویه، ج ۴، ص ۶۲۱؛ الثقات، ج ۳، ص ۴۸.</ref> در حمص یا مصر ذکر کردهاند.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸؛ الثقات، ج ۳، ص ۴۸؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰.</ref> برخی نیز مرگ ثوبان را به سال ۴۴ قمری دانستهاند.<ref> البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۲۳۸.</ref> از ثوبان نسلی نمانده است<ref>تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۶۸. </ref>.<ref>[[سید مجتبی صحفی|صحفی، سید مجتبی]]، [[ثوبان بن بجدد (مقاله)|مقاله «ثوبان بن بجدد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | برخی از [[مفسران]] [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref> را در [[شأن]] وی میدانند.<ref> اسباب النزول، ص ۱۱۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۲۵.</ref> این [[آیه]] [[همنشینی]] با پیامبر را [[پاداش]] [[دوستداران]] و [[پیروان]] [[خدا]] و رسولش دانسته است. ثوبان از حافظان و [[راویان حدیث پیامبر]] نیز شمرده شده است. [[روایات]] او از آن [[حضرت]] را تا ۱۷۲ [[روایت]] نیز دانستهاند.<ref>شذرات الذهب، ج ۱، ص ۶۳.</ref> روایت "نظر افکندن به چهره علی {{ع}} [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةُ }}؛ الغدیر، ج ۴، ص ۳۸؛ کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۶۰۱، ۸۹۱.</ref>، از روایات اوست. ثوبان پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} در [[فتح مصر]] <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۴؛ الکامل، ج ۲، ص ۵۶۴.</ref> حضور داشت <ref>تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۷۱؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۲۳۸.</ref> و مدتی در [[مصر]]، [[رمله]] و [[حمص]] ساکن بود و خانهاش در حمص را [[وقف]] هم قبیلهایهای تهیدست خود کرد.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸.</ref> [[مرگ]] او را در [[زمان]] [[حکومت معاویه]] به سال ۵۴ قمری.<ref> السیرة النبویه، ج ۴، ص ۶۲۱؛ الثقات، ج ۳، ص ۴۸.</ref> در حمص یا مصر ذکر کردهاند.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸؛ الثقات، ج ۳، ص ۴۸؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰.</ref> برخی نیز مرگ ثوبان را به سال ۴۴ قمری دانستهاند.<ref> البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۲۳۸.</ref> از ثوبان نسلی نمانده است<ref>تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۶۸. </ref>.<ref>[[سید مجتبی صحفی|صحفی، سید مجتبی]]، [[ثوبان بن بجدد (مقاله)|مقاله «ثوبان بن بجدد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[رده:ثوبان بن بجدد]] | [[رده:ثوبان بن بجدد]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۶
مقدمه
مؤرخان کنیهاش را «ابوعبدالله»،[۱] «ابوعبدالرحمن» [۲] یا «ابوعبدالکریم»[۳] و نام پدرش را «بُجدد»، «جَحدر» و...[۴] دانستهاند. او را از اهالی یمن [۵] و از منطقهای به نام «سراة»[۶] و از عرب قحطانی و از قبیله مذحج یا تیره حکم بن سعد، از زیر مجموعههای حمیر [۷] شمردهاند.
ثوبان در دوره جاهلی برده بود و چون پیامبر اکرم (ص) وی را خرید و آزاد کرد،[۸] او را هاشمی و از موالی قریش [۹] یا پیامبر[۱۰] خواندهاند. ثوبان پس از آزادی و مخیّر شدن میان بازگشت نزد خویشانش و ماندن نزد پیامبر اعظم (ص)، اقامت نزد آن حضرت را برگزید و تا رحلت پیامبر در کنار آن حضرت بود.[۱۱] علاقه و شیفتگی ثوبان به پیامبر (ص) چنان بود که قلب خود را مملوّ از دوستی آن حضرت میدانست و تکه تکه شدن و سوزانده شدن قلبش را بهتر از آن میدانست که بخواهد به پیامبر (ص) و خاندانش بغض و کینهای داشته باشد.[۱۲] علاقه و دوستی او چنان بود که روزی با چهرهای رنگ پریده و پر اندوه نزد پیامبر (ص) آمد و چون حضرت علت آن حال را جویا شد ثوبان نگرانی خود را در خصوص جدایی از پیامبر در دنیا و آخرت سبب اندوه خود بیان کرد،[۱۳].
برخی از مفسران نزول آیه ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾[۱۴] را در شأن وی میدانند.[۱۵] این آیه همنشینی با پیامبر را پاداش دوستداران و پیروان خدا و رسولش دانسته است. ثوبان از حافظان و راویان حدیث پیامبر نیز شمرده شده است. روایات او از آن حضرت را تا ۱۷۲ روایت نیز دانستهاند.[۱۶] روایت "نظر افکندن به چهره علی (ع) عبادت است"[۱۷]، از روایات اوست. ثوبان پس از رحلت پیامبر (ص) در فتح مصر [۱۸] حضور داشت [۱۹] و مدتی در مصر، رمله و حمص ساکن بود و خانهاش در حمص را وقف هم قبیلهایهای تهیدست خود کرد.[۲۰] مرگ او را در زمان حکومت معاویه به سال ۵۴ قمری.[۲۱] در حمص یا مصر ذکر کردهاند.[۲۲] برخی نیز مرگ ثوبان را به سال ۴۴ قمری دانستهاند.[۲۳] از ثوبان نسلی نمانده است[۲۴].[۲۵]
منابع
پانویس
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۲۴۹.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۸؛ اسدالغابه، ج۱، ص۲۴۹.
- ↑ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۳۵؛ تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۲۵۹.
- ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ البدایة والنهایه، ج ۸، ص ۳۳۵.
- ↑ الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۶۶.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸.
- ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ المعارف، ص ۱۴۷.
- ↑ الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۲؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۳۵.
- ↑ الثقات، ج ۳، ص ۴۸؛ الانساب، ج ۱، ص ۵۱۶.
- ↑ رجال الطوسی، ص ۳۰؛ جامع الرواة، ج ۱، ص ۱۴۱.
- ↑ الکامل، ج ۲۰، ص ۵۶۴؛ المعارف، ص ۱۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۰۰؛ تفسیر منسوب به امام عسکری (ع)، ص ۳۷۰.
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۷۴.
- ↑ «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ اسباب النزول، ص ۱۱۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۲۵.
- ↑ شذرات الذهب، ج ۱، ص ۶۳.
- ↑ « النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةُ »؛ الغدیر، ج ۴، ص ۳۸؛ کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۶۰۱، ۸۹۱.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۴؛ الکامل، ج ۲، ص ۵۶۴.
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۷۱؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۲۳۸.
- ↑ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۶۲۱؛ الثقات، ج ۳، ص ۴۸.
- ↑ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۸؛ الثقات، ج ۳، ص ۴۸؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۴۰۰.
- ↑ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۲۳۸.
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۱۶۸.
- ↑ صحفی، سید مجتبی، مقاله «ثوبان بن بجدد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹.