اسیر بن عروه ظفری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسیر بن عروه ظفری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسیر بن عروه ظفری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
اُسَیر<ref>تصحیف شده به اشتر، ر.ک: مجلسی، ج۱۷، ص۷۹-۸۰ و أسید، ر.ک: ابن شبه، ج۲، ص۴۱۱؛ طبرانی، ج۱۹، ص۱۱؛ قمی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> فرزند [[عروه]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref> و به گفته [[ابوموسی]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۹۵.</ref> [[مدینی]] فرزند [[عمرو بن سواد بن هیثم]]، از شاخه بنو ابیرق، از تیره [[بنو ظفر]]، از [[قبیله اوس]] است. وی از سخنوران و بلیغان [[عرب]] بود و [[بشیر ظفری]] [[منافق]] را بر [[ضد]] [[قتادة بن نعمان]] [[یاری]] داد. بشیر در هجو [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} [[شعر]] می‌سرود و آن را به دیگران نسبت می‌داد و روزی نیز به [[خانه]] [[رفاعة بن زید]] دستبرد زد. برادرزاده وی به نام [[قتاده]] ([[برادر]] [[مادری]] [[ابوسعید خدری]]) خبر [[سرقت]] را به [[پیامبر]] رساند و آن [[حضرت]] [[وعده]] تحقیق و بررسی داد. «بشیر» و دو برادرش «بشر» و «مبشر»، از سویی [[لبید بن سهل]] را به دزدی متهم کردند و از سوی دیگر، پسرعموی خود، [[أُسَیر بن عروه]] را با گروهی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادند تا ضمن تبرئه آنان، قتاده را به [[دروغ پردازی]] متهم کند. پس از آنکه شیر از نزد رسول خدا{{صل}} بیرون رفت، قتاده وارد شد و آن حضرت با وی برخوردی تند کرد و او را به دلیل [[سخن چینی]]، [[تهمت]] و بی‌پایه [[سخن گفتن]] [[سرزنش]] نمود، به گونه‌ای که قتاده [[آرزو]] می‌کرد دارایی‌اش را از دست می‌داد، ولی با رسول خدا{{صل}} در این باره سخن نمی‌گفت. [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا * وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش * و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است * و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۵-۱۰۷.</ref>. [[قتاده]] را تبرئه کرد و خائنان را [[سرزنش]] نمود <ref>طبری، ج۵، ص۳۶۱؛ طوسی، ج۳، ص۳۱۶؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۳۸۵-۳۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۳۱۳-۳۱۰؛ ابن عساکر، ج۳۳، ص۲۲۳.</ref>. گویند مراد از {{متن قرآن|خَوَّانًا أَثِيمًا}}، أُسَیر بن عروه است که به [[نفاق]] متهم بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۰.</ref>. به گفته [[ابن قداح]]، [[اسیر]] از [[صحابیان]] شرکت کننده در [[غزوه]] [[أحد]] و غزوه‌های پس از آن بود و در [[نبرد]] [[نهاوند]] کشته شد<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.
اُسَیر<ref>تصحیف شده به اشتر، ر. ک: مجلسی، ج۱۷، ص۷۹-۸۰ و أسید، ر. ک: ابن شبه، ج۲، ص۴۱۱؛ طبرانی، ج۱۹، ص۱۱؛ قمی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> فرزند [[عروه]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref> و به گفته [[ابوموسی]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۹۵.</ref> [[مدینی]] فرزند [[عمرو بن سواد بن هیثم]]، از شاخه بنو ابیرق، از تیره [[بنو ظفر]]، از [[قبیله اوس]] است. وی از سخنوران و بلیغان [[عرب]] بود و [[بشیر ظفری]] [[منافق]] را بر [[ضد]] [[قتادة بن نعمان]] [[یاری]] داد. بشیر در هجو [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} [[شعر]] می‌سرود و آن را به دیگران نسبت می‌داد و روزی نیز به [[خانه]] [[رفاعة بن زید]] دستبرد زد. برادرزاده وی به نام [[قتاده]] ([[برادر]] [[مادری]] [[ابوسعید خدری]]) خبر [[سرقت]] را به [[پیامبر]] رساند و آن [[حضرت]] [[وعده]] تحقیق و بررسی داد. «بشیر» و دو برادرش «بشر» و «مبشر»، از سویی [[لبید بن سهل]] را به دزدی متهم کردند و از سوی دیگر، پسرعموی خود، [[أُسَیر بن عروه]] را با گروهی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} فرستادند تا ضمن تبرئه آنان، قتاده را به [[دروغ پردازی]] متهم کند. پس از آنکه شیر از نزد رسول خدا {{صل}} بیرون رفت، قتاده وارد شد و آن حضرت با وی برخوردی تند کرد و او را به دلیل [[سخن چینی]]، [[تهمت]] و بی‌پایه [[سخن گفتن]] [[سرزنش]] نمود، به گونه‌ای که قتاده [[آرزو]] می‌کرد دارایی‌اش را از دست می‌داد، ولی با رسول خدا {{صل}} در این باره سخن نمی‌گفت. [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا * وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش * و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است * و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۵-۱۰۷.</ref>. [[قتاده]] را تبرئه کرد و خائنان را [[سرزنش]] نمود <ref>طبری، ج۵، ص۳۶۱؛ طوسی، ج۳، ص۳۱۶؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۳۸۵-۳۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۳۱۳-۳۱۰؛ ابن عساکر، ج۳۳، ص۲۲۳.</ref>. گویند مراد از {{متن قرآن|خَوَّانًا أَثِيمًا}}، أُسَیر بن عروه است که به [[نفاق]] متهم بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۰.</ref>. به گفته [[ابن قداح]]، [[اسیر]] از [[صحابیان]] شرکت کننده در [[غزوه]] [[أحد]] و غزوه‌های پس از آن بود و در [[نبرد]] [[نهاوند]] کشته شد<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.


اسیر بن عروه، عموزاده [[مُعتب بن عبید ظَفری]] بود و از آنجا که معتب فرزند (ذکوری) نداشت، اُسَیر [[وارث]] [[اموال]] وی شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۷.</ref>. او همچنین با حبیبه [[همسر]] معتب [[ازدواج]] کرد و [[ابوبرده]] به [[دنیا]] آمد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۵۸.</ref>. [[عبدالله بن مغیث]] نواده [[ابوبردة بن أسیر]]، عالمی بود که جذب دستگاه [[یزید بن عبدالملک]] [[اموی]] شد و همواره با زُهری در [[شام]] نزد یزید زیست<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسیر بن عروه ظفری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۵.</ref>
اسیر بن عروه، عموزاده [[مُعتب بن عبید ظَفری]] بود و از آنجا که معتب فرزند (ذکوری) نداشت، اُسَیر [[وارث]] [[اموال]] وی شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۷.</ref>. او همچنین با حبیبه [[همسر]] معتب [[ازدواج]] کرد و [[ابوبرده]] به [[دنیا]] آمد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۵۸.</ref>. [[عبدالله بن مغیث]] نواده [[ابوبردة بن أسیر]]، عالمی بود که جذب دستگاه [[یزید بن عبدالملک]] [[اموی]] شد و همواره با زُهری در [[شام]] نزد یزید زیست<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسیر بن عروه ظفری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۵.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۳

مقدمه

اُسَیر[۱] فرزند عروه[۲] و به گفته ابوموسی[۳] مدینی فرزند عمرو بن سواد بن هیثم، از شاخه بنو ابیرق، از تیره بنو ظفر، از قبیله اوس است. وی از سخنوران و بلیغان عرب بود و بشیر ظفری منافق را بر ضد قتادة بن نعمان یاری داد. بشیر در هجو اصحاب رسول خدا (ص) شعر می‌سرود و آن را به دیگران نسبت می‌داد و روزی نیز به خانه رفاعة بن زید دستبرد زد. برادرزاده وی به نام قتاده (برادر مادری ابوسعید خدری) خبر سرقت را به پیامبر رساند و آن حضرت وعده تحقیق و بررسی داد. «بشیر» و دو برادرش «بشر» و «مبشر»، از سویی لبید بن سهل را به دزدی متهم کردند و از سوی دیگر، پسرعموی خود، أُسَیر بن عروه را با گروهی نزد رسول خدا (ص) فرستادند تا ضمن تبرئه آنان، قتاده را به دروغ پردازی متهم کند. پس از آنکه شیر از نزد رسول خدا (ص) بیرون رفت، قتاده وارد شد و آن حضرت با وی برخوردی تند کرد و او را به دلیل سخن چینی، تهمت و بی‌پایه سخن گفتن سرزنش نمود، به گونه‌ای که قتاده آرزو می‌کرد دارایی‌اش را از دست می‌داد، ولی با رسول خدا (ص) در این باره سخن نمی‌گفت. نزول آیه إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا * وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا[۴]. قتاده را تبرئه کرد و خائنان را سرزنش نمود [۵]. گویند مراد از خَوَّانًا أَثِيمًا، أُسَیر بن عروه است که به نفاق متهم بود[۶]. به گفته ابن قداح، اسیر از صحابیان شرکت کننده در غزوه أحد و غزوه‌های پس از آن بود و در نبرد نهاوند کشته شد[۷].

اسیر بن عروه، عموزاده مُعتب بن عبید ظَفری بود و از آنجا که معتب فرزند (ذکوری) نداشت، اُسَیر وارث اموال وی شد[۸]. او همچنین با حبیبه همسر معتب ازدواج کرد و ابوبرده به دنیا آمد[۹]. عبدالله بن مغیث نواده ابوبردة بن أسیر، عالمی بود که جذب دستگاه یزید بن عبدالملک اموی شد و همواره با زُهری در شام نزد یزید زیست[۱۰][۱۱]

منابع

پانویس

  1. تصحیف شده به اشتر، ر. ک: مجلسی، ج۱۷، ص۷۹-۸۰ و أسید، ر. ک: ابن شبه، ج۲، ص۴۱۱؛ طبرانی، ج۱۹، ص۱۱؛ قمی، ج۱، ص۱۵۱.
  2. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.
  3. ابن اثیر، ج۱، ص۹۵.
  4. «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش * و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است * و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۵-۱۰۷.
  5. طبری، ج۵، ص۳۶۱؛ طوسی، ج۳، ص۳۱۶؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۳۸۵-۳۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۳۱۳-۳۱۰؛ ابن عساکر، ج۳۳، ص۲۲۳.
  6. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۰.
  7. ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۳۷.
  8. ابن سعد، ج۳، ص۳۴۷.
  9. ابن سعد، ج۸، ص۲۵۸.
  10. ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.
  11. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «اسیر بن عروه ظفری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۸۵.