حباب بن عمرو انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه')
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| عنوان مدخل  = حباب بن عمرو انصاری
| عنوان مدخل  = حباب بن عمرو انصاری
| مداخل مرتبط =
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = }}
| پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
از آنجا که وی [[برادر]] [[ابو الیسر انصاری]] بوده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>، باید او را از تیره عدی، از [[بنی‌سلمه]]، از [[خزرج]] دانست<ref>ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۳۶۰.</ref>. نام وی را «حتات» نیز آورده‌اند<ref>ر.ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۳ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۱۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>. اما مشهور همان «حباب» است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>. وی را در شمار [[اهل]] [[مدینه]] آورده‌اند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۳.</ref> که گویای [[مهاجرت]] نکردن او از این [[شهر]] است. براساس خبری از [[سلامة بنت معقل]]، [[حباب بن عمرو]] در [[زمان جاهلیت]] «سلامه» را خرید و با او نزدیکی کرد و [[عبدالرحمن بن حباب]] به [[دنیا]] آمد. سپس حباب درگذشت و بدهی برجای گذاشت. از این رو [[همسر]] حباب به سلامه گفت: تو باید در مقابل بدهی حباب [[معامله]] شوی. سلامه گفت: اگر [[خدا]] آن را بر من [[واجب]] کرده باشد می‌پذیرم. سپس نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدند و موضوع را مطرح کردند و آن [[حضرت]] از بازمانده حباب پرسید که برادرش، [[ابو الیسر]] را معرفی کردند. رسول خدا{{صل}} به او فرمود: سلامه را [[آزاد]] کنید و هرگاه بنده‌ای نزد من آمد او را به جای سلامه بگیرید و آنان چنین کردند<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۶، ص۱۹۴؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۴؛ و به اختصار، ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>. از این [[روایت]] در [[فقه]] در باب آزاد شدن [[کنیزان]] صاحب فرزند (أم ولد) استفاده شده است<ref>ر.ک: ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۲، ص۲۳۹؛ سید مرتضی، علی بن الحسین، الانتصار، ص۳۸۶؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۱۰، ص۳۴۵.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حباب بن عمرو انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۵۱۷.</ref>
از آنجا که وی [[برادر]] [[ابو الیسر انصاری]] بوده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>، باید او را از تیره عدی، از [[بنی‌سلمه]]، از [[خزرج]] دانست<ref>ر. ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۳۶۰.</ref>. نام وی را «حتات» نیز آورده‌اند<ref>ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۳ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۱۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>. اما مشهور همان «حباب» است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>. وی را در شمار [[اهل مدینه]] آورده‌اند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۳.</ref> که گویای [[مهاجرت]] نکردن او از این [[شهر]] است. براساس خبری از [[سلامة بنت معقل]]، [[حباب بن عمرو]] در [[زمان جاهلیت]] «سلامه» را خرید و با او نزدیکی کرد و [[عبدالرحمن بن حباب]] به [[دنیا]] آمد. سپس حباب درگذشت و بدهی برجای گذاشت. از این رو [[همسر]] حباب به سلامه گفت: تو باید در مقابل بدهی حباب [[معامله]] شوی. سلامه گفت: اگر [[خدا]] آن را بر من [[واجب]] کرده باشد می‌پذیرم. سپس نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و موضوع را مطرح کردند و آن [[حضرت]] از بازمانده حباب پرسید که برادرش، [[ابو الیسر]] را معرفی کردند. رسول خدا {{صل}} به او فرمود: سلامه را [[آزاد]] کنید و هرگاه بنده‌ای نزد من آمد او را به جای سلامه بگیرید و آنان چنین کردند<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۶، ص۱۹۴؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۴؛ و به اختصار، ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.</ref>. از این [[روایت]] در [[فقه]] در باب آزاد شدن [[کنیزان]] صاحب فرزند (أم ولد) استفاده شده است<ref>ر. ک: ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۲، ص۲۳۹؛ سید مرتضی، علی بن الحسین، الانتصار، ص۳۸۶؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۱۰، ص۳۴۵.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حباب بن عمرو انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۵۱۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۸

آشنایی اجمالی

از آنجا که وی برادر ابو الیسر انصاری بوده است[۱]، باید او را از تیره عدی، از بنی‌سلمه، از خزرج دانست[۲]. نام وی را «حتات» نیز آورده‌اند[۳]. اما مشهور همان «حباب» است[۴]. وی را در شمار اهل مدینه آورده‌اند[۵] که گویای مهاجرت نکردن او از این شهر است. براساس خبری از سلامة بنت معقل، حباب بن عمرو در زمان جاهلیت «سلامه» را خرید و با او نزدیکی کرد و عبدالرحمن بن حباب به دنیا آمد. سپس حباب درگذشت و بدهی برجای گذاشت. از این رو همسر حباب به سلامه گفت: تو باید در مقابل بدهی حباب معامله شوی. سلامه گفت: اگر خدا آن را بر من واجب کرده باشد می‌پذیرم. سپس نزد رسول خدا (ص) آمدند و موضوع را مطرح کردند و آن حضرت از بازمانده حباب پرسید که برادرش، ابو الیسر را معرفی کردند. رسول خدا (ص) به او فرمود: سلامه را آزاد کنید و هرگاه بنده‌ای نزد من آمد او را به جای سلامه بگیرید و آنان چنین کردند[۶]. از این روایت در فقه در باب آزاد شدن کنیزان صاحب فرزند (أم ولد) استفاده شده است[۷].[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.
  2. ر. ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۳۶۰.
  3. ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۳ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۱۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.
  4. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.
  5. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۳.
  6. ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۶، ص۱۹۴؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۴؛ و به اختصار، ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۸.
  7. ر. ک: ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۲، ص۲۳۹؛ سید مرتضی، علی بن الحسین، الانتصار، ص۳۸۶؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۱۰، ص۳۴۵.
  8. خانجانی، قاسم، مقاله «حباب بن عمرو انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۵۱۷.