معلا بن علا: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[معلا بن علا در تاریخ اسلامی]] - [[معلا بن علا در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[معلا بن علا در تاریخ اسلامی]] - [[معلا بن علا در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام وی در منابع پیشین و متأخر نیامده است. ولی صاحب «[[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]]» مینویسد: وی پس از | نام وی در منابع پیشین و متأخر نیامده است. ولی صاحب «[[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]]» مینویسد: وی پس از حنظله آهنگ [[نبرد]] کرد و این چنین [[رجز]] خواند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''لاتَنْکِروني فَاَنَا ابنُ الْکَلْبِ''|2=''عَبْلُ الّذِراعَیْن شَدیدُ الّضَرْبِ''}} | {{ب|''لاتَنْکِروني فَاَنَا ابنُ الْکَلْبِ''|2=''عَبْلُ الّذِراعَیْن شَدیدُ الّضَرْبِ''}} | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
:اگر مرا نمیشناسید من از [[قبیله کلب]] هستم، بازوانی ستبر و کوبنده دارم. من [[جوانی]] هستم که با خدای خود [[پیمان]] بستهام و او مرا در مقابل همه چیز کافی است. در [[جنگ]] [[ترس از مرگ]] نیست، و [[روز]] [[سختی]] [[بهشت]] را در مییابم. | :اگر مرا نمیشناسید من از [[قبیله کلب]] هستم، بازوانی ستبر و کوبنده دارم. من [[جوانی]] هستم که با خدای خود [[پیمان]] بستهام و او مرا در مقابل همه چیز کافی است. در [[جنگ]] [[ترس از مرگ]] نیست، و [[روز]] [[سختی]] [[بهشت]] را در مییابم. | ||
آنگه به جنگ پرداخت و بیست تن از [[سربازان]] [[ابن سعد]] را کشت. سرانجام ضربات [[شمشیر]] و نیزه پیکرش را مجروح ساخت و [[دشمن]] سرش را جدا کرد و سوی [[حسین]]{{ع}} افکند. مادرش سر فرزند را در برگرفت و گفت: ای فرزندم در برابر دیدگان [[پسر رسول خدا]] کشته شدی. سپس خطاب به دشمن گفت: ای بد [[مردمان]]، [[گواهی]] میدهم که [[یهود]] و [[نصاری]] از شما بهترند<ref>ینابیع المودة، ص۳۹۸.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۳۶۳.</ref> | آنگه به جنگ پرداخت و بیست تن از [[سربازان]] [[ابن سعد]] را کشت. سرانجام ضربات [[شمشیر]] و نیزه پیکرش را مجروح ساخت و [[دشمن]] سرش را جدا کرد و سوی [[حسین]] {{ع}} افکند. مادرش سر فرزند را در برگرفت و گفت: ای فرزندم در برابر دیدگان [[پسر رسول خدا]] کشته شدی. سپس خطاب به دشمن گفت: ای بد [[مردمان]]، [[گواهی]] میدهم که [[یهود]] و [[نصاری]] از شما بهترند<ref>ینابیع المودة، ص۳۹۸.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۳۶۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۳
مقدمه
نام وی در منابع پیشین و متأخر نیامده است. ولی صاحب «ینابیع المودة» مینویسد: وی پس از حنظله آهنگ نبرد کرد و این چنین رجز خواند:
لاتَنْکِروني فَاَنَا ابنُ الْکَلْبِ | عَبْلُ الّذِراعَیْن شَدیدُ الّضَرْبِ | |
إنّي غلامٌ واثقٌ بِرَبّي | حَسْبِي به مَوْلایَ أيّ الْحَسْبِ | |
لاراهبُ الْمَوْتَ بِدارِ الحَربِ | أفُوزُ بِالْجَنَّةِ یَوْمَ الکَرْبِ[۱] |
- اگر مرا نمیشناسید من از قبیله کلب هستم، بازوانی ستبر و کوبنده دارم. من جوانی هستم که با خدای خود پیمان بستهام و او مرا در مقابل همه چیز کافی است. در جنگ ترس از مرگ نیست، و روز سختی بهشت را در مییابم.
آنگه به جنگ پرداخت و بیست تن از سربازان ابن سعد را کشت. سرانجام ضربات شمشیر و نیزه پیکرش را مجروح ساخت و دشمن سرش را جدا کرد و سوی حسین (ع) افکند. مادرش سر فرزند را در برگرفت و گفت: ای فرزندم در برابر دیدگان پسر رسول خدا کشته شدی. سپس خطاب به دشمن گفت: ای بد مردمان، گواهی میدهم که یهود و نصاری از شما بهترند[۲].[۳]
منابع
- جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا
پانویس
- ↑ ینابیع المودة، ص۳۹۸.
- ↑ ینابیع المودة، ص۳۹۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۳۶۳.