سدین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = سدین | عنوان مدخل = سدین | مداخل مرتبط = سدین در قرآن - سدین در حدیث | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== {{متن قرآن|...فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا}}<ref>«گفتند: ای ذو الق...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
==وصف [[کوروش کبیر]]==
==وصف [[کوروش کبیر]]==
«[[کوروش]] مردی [[شجاع]] و [[بی‌باک]] و [[عاقل]] و [[سیاستمدار]] و [[مدبر]] و [[عطوف]] و [[مهربان]] و جهانگیر و [[جهانداری]] بی‌نظیر بود و نه تنها اسباب [[افتخار]] [[ایرانیان]] بلکه نمونه کامل از یک [[نسل]] و نژاد سالم و نیرومند آریایی است و به همین جهت است که محققان [[غربی]] وی را بسیار ستوده و به [[نیکی]] یاد برده و به [[لقب]] بزرگ یا کبیر ملقب ساخته‌اند»<ref>موسی جوان، تاریخ اجتماعی ایران باستان، ص۱۵۸.</ref>.
«[[کوروش]] مردی [[شجاع]] و [[بی‌باک]] و [[عاقل]] و [[سیاستمدار]] و [[مدبر]] و [[عطوف]] و [[مهربان]] و جهانگیر و [[جهانداری]] بی‌نظیر بود و نه تنها اسباب [[افتخار]] [[ایرانیان]] بلکه نمونه کامل از یک [[نسل]] و نژاد سالم و نیرومند آریایی است و به همین جهت است که محققان [[غربی]] وی را بسیار ستوده و به [[نیکی]] یاد برده و به [[لقب]] بزرگ یا کبیر ملقب ساخته‌اند»<ref>موسی جوان، تاریخ اجتماعی ایران باستان، ص۱۵۸.</ref>.
برخی [[پژوهشگران]] با استفاده از [[ترجمه]] کتاب [[ذوالقرنین]] یا کوروش کبیر توسط استاد باستانی پاریزی نوشته‌اند. «دانشمند گران سنگ و پژوهشگر نامدار، روانشاد ابوالکلام [[آزاد]]، [[وزیر]] [[فرهنگ]] پیشین [[هند]] که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی چشم از [[جهان]] فرو بست، گفت‌و‌گویی شیرین و [[تاریخی]] در سفرنگ [[[تفسیر]]] چند [[آیه]] از [[سوره کهف]] دارد که خود یک کتابی است. در این گفت‌و‌گوی دانشمندانه و بخردانه از روی [[روایت‌ها]] و آیه‌های [[تورات]] و [[قرآن]] و گفته‌های [[تاریخ]] نویسان دیرین و با یادکرد انگیزه‌های [[استوار]] و بسنده، روشن نموده است که ذوالقرنین آمده در قرآن، همان کورش بزرگ هخامنشی است»<ref>عبدالعظیم رضایی، تخت جمشید، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۵۲۹.</ref>
برخی [[پژوهشگران]] با استفاده از [[ترجمه]] کتاب [[ذوالقرنین]] یا کوروش کبیر توسط استاد باستانی پاریزی نوشته‌اند. «دانشمند گران سنگ و پژوهشگر نامدار، روانشاد ابوالکلام [[آزاد]]، [[وزیر]] [[فرهنگ]] پیشین [[هند]] که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی چشم از [[جهان]] فرو بست، گفت‌و‌گویی شیرین و [[تاریخی]] در سفرنگ [[تفسیر]] چند [[آیه]] از [[سوره کهف]] دارد که خود یک کتابی است. در این گفت‌و‌گوی دانشمندانه و بخردانه از روی [[روایت‌ها]] و آیه‌های [[تورات]] و [[قرآن]] و گفته‌های [[تاریخ]] نویسان دیرین و با یادکرد انگیزه‌های [[استوار]] و بسنده، روشن نموده است که ذوالقرنین آمده در قرآن، همان کورش بزرگ هخامنشی است»<ref>عبدالعظیم رضایی، تخت جمشید، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۵۲۹.</ref>


==معنای [[سدین]]==
==معنای [[سدین]]==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۸

مقدمه

﴿...فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا[۱].

وصف کوروش کبیر

«کوروش مردی شجاع و بی‌باک و عاقل و سیاستمدار و مدبر و عطوف و مهربان و جهانگیر و جهانداری بی‌نظیر بود و نه تنها اسباب افتخار ایرانیان بلکه نمونه کامل از یک نسل و نژاد سالم و نیرومند آریایی است و به همین جهت است که محققان غربی وی را بسیار ستوده و به نیکی یاد برده و به لقب بزرگ یا کبیر ملقب ساخته‌اند»[۲]. برخی پژوهشگران با استفاده از ترجمه کتاب ذوالقرنین یا کوروش کبیر توسط استاد باستانی پاریزی نوشته‌اند. «دانشمند گران سنگ و پژوهشگر نامدار، روانشاد ابوالکلام آزاد، وزیر فرهنگ پیشین هند که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی چشم از جهان فرو بست، گفت‌و‌گویی شیرین و تاریخی در سفرنگ تفسیر چند آیه از سوره کهف دارد که خود یک کتابی است. در این گفت‌و‌گوی دانشمندانه و بخردانه از روی روایت‌ها و آیه‌های تورات و قرآن و گفته‌های تاریخ نویسان دیرین و با یادکرد انگیزه‌های استوار و بسنده، روشن نموده است که ذوالقرنین آمده در قرآن، همان کورش بزرگ هخامنشی است»[۳].[۴]

معنای سدین

کلمه سد به معنای کوه و هر چیزی است که راه را بند آورد، و از عبور جلوگیری کند و گویا مراد به دو سد در این آیه دو کوه باشد و در جمله ﴿وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا[۵] مراد از من ﴿دُونِهِمَا نقطه‌ای نزدیک به آن دو کوه است[۶].[۷]

جای مورد اشاره آیه

برخی از نویسندگان گفته‌اند برخی بر آنند که این سد پشت دریای روم، بین دو کوه که سلسله آنها به دریای اقیانوس منتهی می‌شود واقع است[۸]. یکی از مناطق محتمل سد ذوالقرنین، ترمذ در ازبکستان است... یکی از مناطق محتمل سد ذوالقرنین تاجیکستان است... برخی دیوار چین را سد ذوالقرنین دانسته‌اند و بسیاری تنگه داریال. بعضی نیز معتقدند سد دربند در کوه‌های قفقاز همان سد ذوالقرنین می‌باشد[۹].

برخی نویسندگان نوشته‌اند: «جایی که در آیات فوق به آن اشاره شده است بین دو حائل عظیم در سر حد یا منتهای سرزمین ترکان، جایی نه چندان دور از آذربایجان و ارمنستان قرار دارد. طبری (مفسر قرآن) آن سد را حائلی بین دو چیز تعریف کرده است که همین دو کوه حائل بین آنها باشد. ساخت این سد به وسیله ذوالقرنین انجام شد تا از فساد و غارتگری قبایل یاجوج و مأجوج در شهرها و روستاهای واقع در همسایگی آنها جلوگیری نماید. گفته شده است سدین نزدیک «باب الابواب» (دربند) است[۱۰]. مرحوم صدرالدین بلاغی گفته است: مقصود از دو سد در این آیه تنگه‌ای در کوه‌های قفقاز است و در سمت راست قفقاز دریای خزر قرار دارد که راه قسمت شرقی آن را مسدود می‌سازد و در سمت چپ، دریای سیاه واقع است که قسمت غربی راه را مسدود می‌کند و در میان دو دریا سلسله کوه‌های بلندی است که به صورت دیواری طبیعی در آمده و با این ترتیب جز تنگه میان آن کوه‌ها راهی برای مهاجمین شمال باقی نگذاشته است[۱۱]. از مطالبی که در بالا نقل شد روشن می‌شود که «سدین» در «قفقاز» واقع است و جهت اخذ اطلاعات بیشتر به شرحی که در ذیل عبارت «ردم، سد، صدفین» آورده شده مراجعه گردد.[۱۲]

منابع

پانویس

  1. «گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری می‌ورزند، آیا می‌خواهی برای تو هزینه‌ای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.
  2. موسی جوان، تاریخ اجتماعی ایران باستان، ص۱۵۸.
  3. عبدالعظیم رضایی، تخت جمشید، ص۲۲۱.
  4. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۵۲۹.
  5. «تا چون میان دو سدّ رسید در برابر آن دو (سدّ) گروهی را دید که (هیچ) زبانی را درست درنمی‌یافتند» سوره کهف، آیه ۹۳.
  6. المیزان، ج۱۳، ص۶۱۶.
  7. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۵۳۰.
  8. طبرسی، اطلاعات قرآن، ص۵۹۰.
  9. باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۳۶۹.
  10. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، ص۳۳۳.
  11. بلاغی، قصص قرآن، ص۳۶۹.
  12. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۵۳۱.