ابوسعید یحیی بن سعید قطان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'عامی مذهب' به 'عامی‌مذهب')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط
== مقدمه ==
| موضوع مرتبط = دانشمندان رجال اهل سنت
ابوسعید یحیی بن سعید بن فروخ قطان یکی از [[موالیان]] [[بنی‌تمیم]] بود و به سال ۱۲۰ ﻫ.ق چشم به [[جهان]] گشوده. درباره [[زندگی]] و دیگر ویژگی‌های او اطّلاعات زیادی در دست نیست. از گزارش‌های پراکنده معلوم می‌‌شود که فرزندش «[[محمد بن یحیی بن سعید]]» و نوه‌اش «[[احمد بن محمد بن یحیی بن سعید]]» از [[راویان]] او به شمار می‌‌روند.
| عنوان مدخل  = ابوسعید یحیی بن سعید قطان
| مداخل مرتبط = [[ابوسعید یحیی بن سعید قطان در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


[[ابن حبّان]] می‌‌نویسد: او در [[حفظ حدیث]]، [[پارسایی]]، [[فهم]]، [[فضیلت]]، [[علم و دین]] سرآمد معاصران خود بود. او بود که [[راه و رسم]] [[حدیث]] گفتن و [[حدیث]] شنیدن را نشان داد و در نقد [[راویان حدیث]] و [[شناخت]] [[ثقات]] از غیر ثقات، بسیار کوشید. او بسیار با [[قرآن]] مأنوس بود و در هر شب و [[روز]] یک قرآن ختم می‌‌کرد.
==آشنایی اجمالی==
 
(متوفای سال ۱۹۸) او نزد [[اهل سنت]] از علمای بزرگ [[جرح و تعدیل]] است و از او به عنوان «أمیرالمؤمنین فی الحدیث» تعبیر می‌کنند.
[[یحیی بن معین]] اندکی [[مبالغه]] کرده و می‌گوید: او در هر شب قرآن را تا آخر [[تلاوت]] می‌‌کرد. او از [[شوخی]] کردن و قهقهه زدن [[پرهیز]] داشت و تا چهل سال [[نماز]] ظهرش در [[مسجد]] ترک نشد.
[[علی بن مدینی]] -استاد [[بخاری]]- در مورد یحیی بن سعید می‌گوید:
 
{{عربی|ما رأیت أحدا أعلم بالرجال من یحیی بن سعید}}<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۱۷۷.</ref>؛
[[محمد بن بشار]] می‌‌گوید: بیست سال با او [[معاشرت]] داشتم. [[گمان]] نمی‌کنم او در این مدت مرتکب گناهی شده باشد.
احدی را در [[رجال]] عالم‌تر از یحیی بن سعید نیافتم.
 
بالاترین [[جرح]] در یحیی بن سعید این که از مخالفان [[خاندان رسول الله]]{{عم}} است. وی در مورد [[امام صادق]]{{ع}} می‌گوید:
او از درآمد غهت خود [[امرار معاش]] می‌‌کرد و [[لقب]] قطّان، نشانه آن است که وی از راه فروش پنبه نیز امرار معاش می‌‌کرده است<ref>تاریخ بغداد ۱۴/ ۱۴۱؛ الجرح و التعدیل (مقدمه) ۲۳۵؛ تاریخ الاسلام ۱۳/ ۴۶۸؛ رجال نجاشی ش ۱۱۹۶ و الانساب ۴/ ۵۱۹.</ref>.
{{متن حدیث|فی نفسی منه شیء}}<ref>الکاشف، ج۱، ص۲۹۵، ۷۹۸، میزان الاعتدال، ج۱، ص۴۱۴، ۱۵۱۹.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۲۳.</ref>
 
[[ابن قتیبه]] و ابن رسته او را در شمار [[شیعیان]] ذکر کرده‌اند، اما [[سکوت]] [[رجالیون اهل سنّت]] درباره [[مذهب]] وی، بلکه توقّف او در باره [[برتری]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[عثمان]] بر یک دیگر و [[پیروی]] او از مذهب استادش [[سفیان ثوری]] و [[ابو حنیفه]] و نیز عقیده‌اش در باره قدیم بودن قرآن و بالأخره تصریح [[نجاشی]] بر عامی بودن وی، نشان می‌‌دهد که یحیی [[عامی‌مذهب]] است<ref>نک: طبقات الفقهاء ۸۵؛ المعارف ۶۲۴؛ الجرح والتعدیل (مقدمه) ۲۵۰؛ حلیة الاولیاء ۸/ ۳۸۱؛ قاموس الرجال ۹/ ۴۱۲؛ الأعلاق النفسیة ۱۹۷؛ الاستیعاب ۳/ ۱۱۱۷ و الجواهر المضیئة ۲/ ۲۱۲.</ref>.
 
او یکی از شاگردان برجسته شعبه و سفیان ثوری است و مدت بیست سال از شعبه، [[فقه]] و حدیث آموخته است. او می‌‌گوید: در این مدت، هر روز حد اکثر سیزده [[روایت]] می‌‌آموختم.
 
از میان شاگردان وی می‌‌توان از: [[احمد بن حنبل]]، [[محمد بن بشار]] [[علی بن مدینی]]، [[یحیی بن معین]]، [[سلیمان بن داوود شاذکونی منقری]] و [[عمرو بن علی]] نام برد. آنان پس از اتمام [[نماز عصر]] در برابر وی می‌‌ایستادند و در باره [[حدیث]] می‌‌پرسیدند. از [[محمد بن بشار]] نیز [[روایت]] است که: بیست سال [[شاگرد]] [[یحیی بن سعید قطان]] بوده است<ref>الجرح و التعدیل (مقدمه) ۲۴۹؛ تهذیب التهذیب ۱۱/ ۲۱۷؛ کتاب الثقات ۷/ ۶۱۱ و لسان المیزان ۳/ ۸۶.</ref>.
 
در میان اینها [[علی بن مدینی]]، بیش‌تر از دیگران باوی مأنوس بوده و [[علم رجال]] را از یحیی بن سعید آموخته و [[ابو عبداللّه محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بخاری]] علم رجال را از [[علی بن مدینی]] فرا گرفته و [[ترمذی]] نیز از او اخذ کرده است<ref>تاریخ الاسلام ۱۳/ ۴۷۰ و ۴۷۱.</ref>.
 
[[ذهبی]] به سرسختیِ او در نقد [[رجال]] و [[جرح و تعدیل]] آنان خرده گرفته و می‌‌نویسد: از آنجا که وی در نقد [[راویان]]، سرسخت بود، هرگاه شیخی را [[توثیق]] کرد، به او [[اعتماد]] کن و هرگاه کسی را [[ضعیف]] دانست، در باره‌اش درنگ کن تا نظر دیگری را نیز در باره آن [[راوی]] دیده باشی<ref>سیر اعلام النبلاء ۹/ ۱۸۳.</ref>.
 
دلیل این مطلب سخن نادرستی است که از یحیی بن سعید در باره [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است. علی بن مدینی می‌‌گوید: در باره جعفر بن محمّد{{ع}} از یحیی پرسیدند، پاسخ داد: از او در دلم چیزی است. و در نقل دیگر است که در باره [[امام صادق]]{{ع}} گفت: او [[دروغ گو]] نیست!<ref>تهذیب الکمال ۵/ ۷۶ و ۷۷.</ref>.
 
این سخن یحیی بن سعید، یکی از لغزش‌های بزرگ اوست و همان طور که ذهبی گفته است، بر خلاف [[اجماع]] [[اهل]] فنّ<ref>سیر اعلام النبلاء ۶/ ۲۵۶.</ref> و یکی دیگر از [[دلایل]] عامی بودن اوست.
 
او از [[طبقه نهم راویان]] [[حدیث]] و سرآمد [[حافظان]] و [[رجالیون]] عصر خویش است. [[وثاقت]] او مورد اتّفاق همه ارباب [[رجال اهل سنّت]] است و در [[شیعه]]، [[نجاشی]] و [[پیروان]] او از متأخرین بر وثاقت او تصریح کرده‌اند. از این رو می‌‌توان گفت - جز [[شیخ طوسی]] - همه رجالیون [[مسلمان]] در باره او [[وحدت]] نظر دارند. به علاوه، او یکی از راویان [[روایات]] [[تفسیر قمی]] است و [[توثیق]] عمومی [[قمی]] درباره این [[راویان]]، به [[عقیده]] آیةاللّه خوئی معتبر و پذیرفتنی است<ref>تهذیب الکمال ۳۱/ ۳۴۰؛ میزان الاعتدال ۴/ ۳۷۹ - ۳۸۰؛ رجال نجاشی ش ۱۱۹۶؛ خلاصة الاقوال ۲۶۵؛ معجم رجال الحدیث ۲۰/ ۵۲ - ۵۴؛ جامع الرواة ۲/ ۳۲۹و مجمع الرجال ۶/ ۲۵۸.</ref>.
 
[[روایات]] او در منابع معتبر [[اهل سنت]] و [[شیعه]] نقل شده است. او در این روایات از [[امام جعفر صادق]]{{ع}}و کسانی چون: شعبه، [[سفیان ثوری]]، ابوحیان، [[یحیی بن سعید تیمی]]، [[حماد بن سلمه]]، [[حمید طویل]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[عبدالملک بن جریج]]، [[عطاء بن سائب]]، [[عکرمة بن عمار]]، [[مالک بن انس]]، [[هشام بن عروة]] و [[فطر بن خلیفه]] [[نقل حدیث]] کرده است و کسانی چون: [[احمد بن حنبل]]، [[احمد بن سنان]]؛ [[اسحاق بن راهویه]]، شعبه، سفیان ثوری و [[ابن عیینه]]، [[علی بن مدینی]]، [[سلیمان بن داوود منقری]]، [[محمد بن بشار]]، فرزندش محمد، نوه‌اش [[احمد بن محمد]]، [[نصر بن علی جهضمی]]، و [[یحیی بن معین]] نقل حدیث کرده‌اند.
 
[[محدث قمی]] و [[شیخ صدوق]] به [[اسناد]] خودشان از او [[روایت]] کرده‌اند که: [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ}}<ref>«دو دریای به هم رسیده را در هم آمیخت» سوره الرحمن، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ}}<ref>«میان آنها برزخی است تا به هم تجاوز نکنند» سوره الرحمن، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ}}<ref>«از آنها مروارید و مرجان برون می‌آید» سوره الرحمن، آیه ۲۲.</ref> فرمود: [[علی]] و [[فاطمه]] دریاهای ژرفِ دانش‌اند که هیچ کدام بر دیگری نشورند. از آن دو لؤلؤ و مرجان درآیند که همان حسن و حسین ی هستند<ref>تفسیر قمی ۲/ ۳۴۴ و کتاب الخصال ۱/ ۶۵.</ref>.
 
[[ابونعیم]] از او روایت می‌‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: (اگر [[بیم]] از دشواریِ کار نداشتم به [[امت]] خودم دستور می‌‌دادم تا با هر نمازی [[مسواک]] کنند) <ref>حلیة الاولیاء ۸/ ۳۸۶.</ref>.
 
[[علی بن عبدالله]] نقل می‌‌کند که یحیی بر اثر شنیدن [[آیات]] [[سوره دخان]]، به ویژه [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«بی‌گمان روز جدایی (حق از باطل) وعده‌گاه همه آنان است» سوره دخان، آیه ۴۰.</ref> آن چنان دگرگون شد که بی‌هوش افتاد و از ناحیه سینه آسیب دید و این زخم را تا واپسین دم، همراه داشت <ref>حلیة الاولیاء ۸/ ۳۸۲.</ref>.
 
او [[روز]] یک [[شنبه]] دوازدهم ماه صفر سال ۱۹۸ ﻫ.ق و در [[زمان]] [[خلافت مأمون]] در [[بصره]] رخ در [[نقاب]] خاک کشید و [[اسماعیل بن جعفر بن سلیمان عباسی]]، [[امیر]] بصره بر او [[نماز]] خواند<ref>کتاب الثقات ۷/ ۶۱۱؛ الطبقات الکبری ۷/ ۲۹۳و تاریخ خلیفه ۳۸۴.</ref>.<ref>[[ح‍س‍ی‍ن‌ ع‍زی‍زی‌|عزیزی]]، [[پ‍روی‍ز رس‍ت‍گ‍ار|رستگار]]، [[ی‍وس‍ف‌ ب‍ی‍ات‌|بیات]]، [[راویان مشترک ج۲ (کتاب)|راویان مشترک]]، ج۲، ص 149.</ref>


==جستارهای وابسته ==
==جستارهای وابسته ==
خط ۴۳: خط ۲۰:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[ح‍س‍ی‍ن‌ ع‍زی‍زی‌|عزیزی]]، [[پ‍روی‍ز رس‍ت‍گ‍ار|رستگار]]، [[ی‍وس‍ف‌ ب‍ی‍ات‌|بیات]]، [[راویان مشترک ج۲ (کتاب)|'''راویان مشترک ج۲''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:رجال اهل سنت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۹

آشنایی اجمالی

(متوفای سال ۱۹۸) او نزد اهل سنت از علمای بزرگ جرح و تعدیل است و از او به عنوان «أمیرالمؤمنین فی الحدیث» تعبیر می‌کنند. علی بن مدینی -استاد بخاری- در مورد یحیی بن سعید می‌گوید: ما رأیت أحدا أعلم بالرجال من یحیی بن سعید[۱]؛ احدی را در رجال عالم‌تر از یحیی بن سعید نیافتم. بالاترین جرح در یحیی بن سعید این که از مخالفان خاندان رسول الله(ع) است. وی در مورد امام صادق(ع) می‌گوید: «فی نفسی منه شیء»[۲].[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۱۷۷.
  2. الکاشف، ج۱، ص۲۹۵، ۷۹۸، میزان الاعتدال، ج۱، ص۴۱۴، ۱۵۱۹.
  3. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۲۳.