یحیی بن بشار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
از [[یاران امام کاظم]] {{ع}} بود که بعد از [[شهادت]] ایشان، با [[امام رضا]] {{ع}} [[ملاقات]] نمود و برخی از مسائل را از ایشان پرسید و چون [[امام]] {{ع}} در [[مقام]] پاسخ حاضر شد و [[یحیی]] را به لقبی که در [[کودکی]] به او داده بودند، مورد خطاب قرار داد، یحیی پی به [[حقیقت]] برد و به [[امامت امام رضا]] {{ع}} [[اقرار]] نمود<ref>او می‌گوید: بعد از [[وفات امام کاظم]]{{ع}} نزد امام رضا رفتم و با او مشغول صحبت شدم در اینجا ناگهان [[امام]] فرمودند: آری چنین است ای سماع، من گفتم: قربانت گردم من در [[کودکی]] به [[لقب]] سماع ملقّب بودم و اکنون بزرگ شدم و دیگر کسی مرا به این نام نمی‌خواند، امام در اینجا [[تبسم]] فرمودند. معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۳۶-۳۷.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۸۱۹؛ [[عزیزالله عطاردی قوچانی|عطاردی قوچانی، عزیزالله]]، [[راویان امام رضا در مسند الرضا (کتاب)|راویان امام رضا در مسند الرضا]]، ص ۵۲۷.</ref>
از [[یاران امام کاظم]] {{ع}} بود که بعد از [[شهادت]] ایشان، با [[امام رضا]] {{ع}} [[ملاقات]] نمود و برخی از مسائل را از ایشان پرسید و چون [[امام]] {{ع}} در مقام پاسخ حاضر شد و [[یحیی]] را به لقبی که در کودکی به او داده بودند، مورد خطاب قرار داد، یحیی پی به [[حقیقت]] برد و به [[امامت امام رضا]] {{ع}} [[اقرار]] نمود<ref>او می‌گوید: بعد از شهادت [[امام کاظم]]{{ع}} نزد امام رضا رفتم و با او مشغول صحبت شدم در اینجا ناگهان [[امام]] فرمودند: آری چنین است ای سماع، من گفتم: قربانت گردم من در کودکی به [[لقب]] سماع ملقّب بودم و اکنون بزرگ شدم و دیگر کسی مرا به این نام نمی‌خواند، امام در اینجا [[تبسم]] فرمودند. معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۳۶-۳۷.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۸۱۹؛ [[عزیزالله عطاردی قوچانی|عطاردی قوچانی، عزیزالله]]، [[راویان امام رضا در مسند الرضا (کتاب)|راویان امام رضا در مسند الرضا]]، ص ۵۲۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۲

آشنایی اجمالی

از یاران امام کاظم (ع) بود که بعد از شهادت ایشان، با امام رضا (ع) ملاقات نمود و برخی از مسائل را از ایشان پرسید و چون امام (ع) در مقام پاسخ حاضر شد و یحیی را به لقبی که در کودکی به او داده بودند، مورد خطاب قرار داد، یحیی پی به حقیقت برد و به امامت امام رضا (ع) اقرار نمود[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. او می‌گوید: بعد از شهادت امام کاظم(ع) نزد امام رضا رفتم و با او مشغول صحبت شدم در اینجا ناگهان امام فرمودند: آری چنین است ای سماع، من گفتم: قربانت گردم من در کودکی به لقب سماع ملقّب بودم و اکنون بزرگ شدم و دیگر کسی مرا به این نام نمی‌خواند، امام در اینجا تبسم فرمودند. معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۳۶-۳۷.
  2. محمدی، حسین، رضانامه ص ۸۱۹؛ عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص ۵۲۷.