بحث:علم معصوم به همه زبانها: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== *اخباری که دلالت دارد پیغمبر اکرم{{صل}} و ائمه{{عم}} به تمام زبانه...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*اخباری که دلالت دارد [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به تمام زبانهای خلایق دانایند و به هر زبانی بخواهند سخن میگویند؛ کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست و مانند [[حضرت سلیمان]] نطق حیوانات را میفهمند. [[ابو بصیر]] به [[امام موسی کاظم]]{{ع}} عرض کرد: فدایت شوم؛ نشانه [[امام]] چیست؟ آن حضرت فرمود: چند چیز است: (اوّل) تصریح و نص [[امام]] به [[امام]] بعد از خودش؛ (دوم) هرچه از او سؤال شود جواب صحیح آن را بدهد. (سوم) اگر کسی سؤالش را فراموش کرد و یا سؤال نکرد [[امام]] خودش سؤال او را پاسخ دهد؛ (چهارم) از اخبار آینده خبر دهد؛ (پنجم) به هر زبانی سخن گوید. سپس فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکردهای نشانهای به تو ارائه میدهم. راوی می گوید: طولی نکشید که مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. [[امام]] به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمیدانید، لذا به عربی سخن گفتم. [[امام]] فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبانهاست. سپس [[امام]] فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر [[امام]] پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانیها نباشد [[امام]] نیست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۵، ح۷؛ قرب الإسناد، ص۳۳۹، ح۱۲۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۴۷، ح۳۳، باب چهارم از ابواب تاریخ الإمام موسی بن جعفر الکاظم{{ع}} از کتاب تاریخ علی بن الحسین{{ع}}.</ref>. نصیر، خادم [[امام عسکری]]{{ع}} میگوید: من مکرر میشنیدم که [[امام عسکری]]{{ع}} با غلامان خود به لغتهای مختلف آنها تکلم میفرمود: با غلام ترک به زبان ترکی، و با رومی به زبان رومی و... من تعجب میکردم. روزی، این سؤال در قلب من خطور کرد که: [[امام]] در مدینه متولد شده و جایی نرفته؛ پس چگونه به زبانهای مختلف سخن میگوید؟ در این هنگام، [[امام]] توجهی به من نموده، فرمودند: خداوند حجت خود را در میان خلق ممتاز قرار داده و علم همه چیز را به او مرحمت فرموده. یعنی علم لغات و معرفت انساب و آجال و حوادث را به او آموخته است. و اگر این طور نباشد، فرقی بین حجت و رعیت نخواهد بود<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۹، ح۱۱؛ مناقب آل ابی طالب ( | *اخباری که دلالت دارد [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به تمام زبانهای خلایق دانایند و به هر زبانی بخواهند سخن میگویند؛ کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست و مانند [[حضرت سلیمان]] نطق حیوانات را میفهمند. [[ابو بصیر]] به [[امام موسی کاظم]]{{ع}} عرض کرد: فدایت شوم؛ نشانه [[امام]] چیست؟ آن حضرت فرمود: چند چیز است: (اوّل) تصریح و نص [[امام]] به [[امام]] بعد از خودش؛ (دوم) هرچه از او سؤال شود جواب صحیح آن را بدهد. (سوم) اگر کسی سؤالش را فراموش کرد و یا سؤال نکرد [[امام]] خودش سؤال او را پاسخ دهد؛ (چهارم) از اخبار آینده خبر دهد؛ (پنجم) به هر زبانی سخن گوید. سپس فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکردهای نشانهای به تو ارائه میدهم. راوی می گوید: طولی نکشید که مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. [[امام]] به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمیدانید، لذا به عربی سخن گفتم. [[امام]] فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبانهاست. سپس [[امام]] فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر [[امام]] پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانیها نباشد [[امام]] نیست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۵، ح۷؛ قرب الإسناد، ص۳۳۹، ح۱۲۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۴۷، ح۳۳، باب چهارم از ابواب تاریخ الإمام موسی بن جعفر الکاظم{{ع}} از کتاب تاریخ علی بن الحسین{{ع}}.</ref>. نصیر، خادم [[امام عسکری]]{{ع}} میگوید: من مکرر میشنیدم که [[امام عسکری]]{{ع}} با غلامان خود به لغتهای مختلف آنها تکلم میفرمود: با غلام ترک به زبان ترکی، و با رومی به زبان رومی و... من تعجب میکردم. روزی، این سؤال در قلب من خطور کرد که: [[امام]] در مدینه متولد شده و جایی نرفته؛ پس چگونه به زبانهای مختلف سخن میگوید؟ در این هنگام، [[امام]] توجهی به من نموده، فرمودند: خداوند حجت خود را در میان خلق ممتاز قرار داده و علم همه چیز را به او مرحمت فرموده. یعنی علم لغات و معرفت انساب و آجال و حوادث را به او آموخته است. و اگر این طور نباشد، فرقی بین حجت و رعیت نخواهد بود<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۹، ح۱۱؛ مناقب آل ابی طالب (ابنشهرآشوب)، ج۴، ص۴۲۸ (فصل فی معجزاته{{ع}})؛ الإرشاد، ج۲، ص۳۳۰؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۵ (باب ۱۲، فی معجزات الإمام الحسن بن علی العسکری{{ع}})؛ إعلام الوری، ص۳۷۵ (فصل سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۶۸، ح۲۸ (باب سوم از تاریخ الإمام أبی محمد العسکری{{ع}}).</ref>. [[ابو الجارود]] از [[امام باقر]]{{ع}} نشانههای [[امام]] را خواست. آن حضرت فرمود: تصریح خدا و [[رسول]] بر [[ائمه]]{{عم}} و هر یک به [[امام]] بعد از خودش، و اگر از او سؤال شد جواب دهد و گرنه، خودش حقایق را بیان کند، و از روز آینده خبر دهد، و به هر زبانی و لغتی سخن گوید.<ref> صدوق، به سند خود از ابی الجارود آن را روایت کرده است. صدوق میگوید: این که امام از آینده خبر میدهد، بر اثر نوشته و آثاری است که از رسول خدا از حق تعالی به او رسیده؛ و این که میگوییم امام از اخبار و حوادث آینده تا روز قیامت آگاه است "مستفاد از همین آثار است. معانی الأخبار، ص۱۰۱، ح۳ "باب معنی الإمام المبین.</ref>. علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث و گفتار شیخ صدوق، میفرماید: هر چند کلام صدوق قابل صحت است، ولی این همه زحمت توجیه برای ما لازم نیست؛ زیرا اخباری که دلالت می کند بر این که امام محدَّث طرف گفت وگوی فرشتگان و مؤید به [[روح القدس]] است و در شب قدر ملائکه و روح بر او نازل می شوند، در حد تواتر است<ref>بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۱۴۱، ح۱۴ باب چهارم از ابواب علامات الإمام و صفاته از کتاب الإمامه.</ref>. | ||
[[علامه مجلسی]] میفرماید: دانا بودن [[ائمه]]{{عم}} به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده میشود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که [[امام]] به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست {{عربی|اندازه=150%|" وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ"}} را میداند. و در بحارالأنوار باب این که [[ائمه]]{{عم}} تمام زبانها و لغات را میدانند و به هر لغت و زبانی میتوانند تکلم کنند، در این باب به هفت روایت اکتفا نموده. از آن جمله، صدوق به سند صحیح از [[ابی الصلت هروی]] نقل کرده که گفت: والله، [[حضرت رضا]]{{ع}} به تمام زبانها داناتر از همه بود. یک روز به ایشان عرض کردم: من از دانایی شما به تمام زبانها تعجب میکنم! فرمود: من حجت خدا بر خلق اویم. و خدا حجتی که زبانهای خلق را نداند ندارد. مگر نشنیدی کلام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که فرموده به ما "فصل الخطاب" بخشیده شده؟ آیا فصل الخطاب غیر از معرفت لغات است؟!<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸، ح۳؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۹۰، ح۱ و ج۴۹، ص۸۷، ح۳ (باب ششم از ابواب تاریخ الإمام المرتجی و السید المرتضی... از کتاب تاریخ علی بن موسی الرضا.</ref>. نیز در بحارالأنوار در "باب معرفته الرضا{{ع}} بجمیع اللّغات وکلام الطّیر والبهائم" ده روایت ذکر کرده است. در بصائر الدرجات در این که [[ائمه]]{{عم}} نطق پرندگان را میدانند، تعداد بیست و پنج روایت برای اثبات این عنوان نقل کرده است. و در باب این که [[ائمه]]{{عم}} نطق حیوانات را میدانند شانزده روایت، و در باب ۱۶، دو روایت نقل فرموده است<ref>بصائر الدرجات، ص۳۵۳.</ref>. روایات متواتری که گذشته و نشان میداد که تمام علوم و کمالات انبیا و مرسلین نزد [[ائمه]]{{عم}} جمع است، نیز دلیل علم [[ائمه]]{{عم}} است به زبان نطق جمیع حیوانات. و در بحارالأنوار روایاتی نقل شده که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} تمام زبانها و لغات را میداند. و روایات معرفت [[امام صادق]]{{ع}} به جمیع لغات و زبانها را نیز نقل فرموده است<ref>بحارالأنوار، ج۴۷، ص۶۳.</ref>.<ref>[[علی نمازی شاهرودی|شاهرودی، علی نمازی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]] ص۱۳۳ - ۱۳۶</ref> | [[علامه مجلسی]] میفرماید: دانا بودن [[ائمه]]{{عم}} به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده میشود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که [[امام]] به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست {{عربی|اندازه=150%|" وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ"}} را میداند. و در بحارالأنوار باب این که [[ائمه]]{{عم}} تمام زبانها و لغات را میدانند و به هر لغت و زبانی میتوانند تکلم کنند، در این باب به هفت روایت اکتفا نموده. از آن جمله، صدوق به سند صحیح از [[ابی الصلت هروی]] نقل کرده که گفت: والله، [[حضرت رضا]]{{ع}} به تمام زبانها داناتر از همه بود. یک روز به ایشان عرض کردم: من از دانایی شما به تمام زبانها تعجب میکنم! فرمود: من حجت خدا بر خلق اویم. و خدا حجتی که زبانهای خلق را نداند ندارد. مگر نشنیدی کلام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که فرموده به ما "فصل الخطاب" بخشیده شده؟ آیا فصل الخطاب غیر از معرفت لغات است؟!<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸، ح۳؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۹۰، ح۱ و ج۴۹، ص۸۷، ح۳ (باب ششم از ابواب تاریخ الإمام المرتجی و السید المرتضی... از کتاب تاریخ علی بن موسی الرضا.</ref>. نیز در بحارالأنوار در "باب معرفته الرضا{{ع}} بجمیع اللّغات وکلام الطّیر والبهائم" ده روایت ذکر کرده است. در بصائر الدرجات در این که [[ائمه]]{{عم}} نطق پرندگان را میدانند، تعداد بیست و پنج روایت برای اثبات این عنوان نقل کرده است. و در باب این که [[ائمه]]{{عم}} نطق حیوانات را میدانند شانزده روایت، و در باب ۱۶، دو روایت نقل فرموده است<ref>بصائر الدرجات، ص۳۵۳.</ref>. روایات متواتری که گذشته و نشان میداد که تمام علوم و کمالات انبیا و مرسلین نزد [[ائمه]]{{عم}} جمع است، نیز دلیل علم [[ائمه]]{{عم}} است به زبان نطق جمیع حیوانات. و در بحارالأنوار روایاتی نقل شده که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} تمام زبانها و لغات را میداند. و روایات معرفت [[امام صادق]]{{ع}} به جمیع لغات و زبانها را نیز نقل فرموده است<ref>بحارالأنوار، ج۴۷، ص۶۳.</ref>.<ref>[[علی نمازی شاهرودی|شاهرودی، علی نمازی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]] ص۱۳۳ - ۱۳۶</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۸
مقدمه
- اخباری که دلالت دارد پیغمبر اکرم(ص) و ائمه(ع) به تمام زبانهای خلایق دانایند و به هر زبانی بخواهند سخن میگویند؛ کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست و مانند حضرت سلیمان نطق حیوانات را میفهمند. ابو بصیر به امام موسی کاظم(ع) عرض کرد: فدایت شوم؛ نشانه امام چیست؟ آن حضرت فرمود: چند چیز است: (اوّل) تصریح و نص امام به امام بعد از خودش؛ (دوم) هرچه از او سؤال شود جواب صحیح آن را بدهد. (سوم) اگر کسی سؤالش را فراموش کرد و یا سؤال نکرد امام خودش سؤال او را پاسخ دهد؛ (چهارم) از اخبار آینده خبر دهد؛ (پنجم) به هر زبانی سخن گوید. سپس فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکردهای نشانهای به تو ارائه میدهم. راوی می گوید: طولی نکشید که مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. امام به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمیدانید، لذا به عربی سخن گفتم. امام فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبانهاست. سپس امام فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر امام پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانیها نباشد امام نیست[۱]. نصیر، خادم امام عسکری(ع) میگوید: من مکرر میشنیدم که امام عسکری(ع) با غلامان خود به لغتهای مختلف آنها تکلم میفرمود: با غلام ترک به زبان ترکی، و با رومی به زبان رومی و... من تعجب میکردم. روزی، این سؤال در قلب من خطور کرد که: امام در مدینه متولد شده و جایی نرفته؛ پس چگونه به زبانهای مختلف سخن میگوید؟ در این هنگام، امام توجهی به من نموده، فرمودند: خداوند حجت خود را در میان خلق ممتاز قرار داده و علم همه چیز را به او مرحمت فرموده. یعنی علم لغات و معرفت انساب و آجال و حوادث را به او آموخته است. و اگر این طور نباشد، فرقی بین حجت و رعیت نخواهد بود[۲]. ابو الجارود از امام باقر(ع) نشانههای امام را خواست. آن حضرت فرمود: تصریح خدا و رسول بر ائمه(ع) و هر یک به امام بعد از خودش، و اگر از او سؤال شد جواب دهد و گرنه، خودش حقایق را بیان کند، و از روز آینده خبر دهد، و به هر زبانی و لغتی سخن گوید.[۳]. علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث و گفتار شیخ صدوق، میفرماید: هر چند کلام صدوق قابل صحت است، ولی این همه زحمت توجیه برای ما لازم نیست؛ زیرا اخباری که دلالت می کند بر این که امام محدَّث طرف گفت وگوی فرشتگان و مؤید به روح القدس است و در شب قدر ملائکه و روح بر او نازل می شوند، در حد تواتر است[۴].
علامه مجلسی میفرماید: دانا بودن ائمه(ع) به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده میشود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که امام به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست " وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ" را میداند. و در بحارالأنوار باب این که ائمه(ع) تمام زبانها و لغات را میدانند و به هر لغت و زبانی میتوانند تکلم کنند، در این باب به هفت روایت اکتفا نموده. از آن جمله، صدوق به سند صحیح از ابی الصلت هروی نقل کرده که گفت: والله، حضرت رضا(ع) به تمام زبانها داناتر از همه بود. یک روز به ایشان عرض کردم: من از دانایی شما به تمام زبانها تعجب میکنم! فرمود: من حجت خدا بر خلق اویم. و خدا حجتی که زبانهای خلق را نداند ندارد. مگر نشنیدی کلام امیرالمؤمنین(ع) را که فرموده به ما "فصل الخطاب" بخشیده شده؟ آیا فصل الخطاب غیر از معرفت لغات است؟![۵]. نیز در بحارالأنوار در "باب معرفته الرضا(ع) بجمیع اللّغات وکلام الطّیر والبهائم" ده روایت ذکر کرده است. در بصائر الدرجات در این که ائمه(ع) نطق پرندگان را میدانند، تعداد بیست و پنج روایت برای اثبات این عنوان نقل کرده است. و در باب این که ائمه(ع) نطق حیوانات را میدانند شانزده روایت، و در باب ۱۶، دو روایت نقل فرموده است[۶]. روایات متواتری که گذشته و نشان میداد که تمام علوم و کمالات انبیا و مرسلین نزد ائمه(ع) جمع است، نیز دلیل علم ائمه(ع) است به زبان نطق جمیع حیوانات. و در بحارالأنوار روایاتی نقل شده که پیغمبر اکرم(ص) تمام زبانها و لغات را میداند. و روایات معرفت امام صادق(ع) به جمیع لغات و زبانها را نیز نقل فرموده است[۷].[۸]
پانویس
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۸۵، ح۷؛ قرب الإسناد، ص۳۳۹، ح۱۲۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۴۷، ح۳۳، باب چهارم از ابواب تاریخ الإمام موسی بن جعفر الکاظم(ع) از کتاب تاریخ علی بن الحسین(ع).
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۰۹، ح۱۱؛ مناقب آل ابی طالب (ابنشهرآشوب)، ج۴، ص۴۲۸ (فصل فی معجزاته(ع))؛ الإرشاد، ج۲، ص۳۳۰؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۵ (باب ۱۲، فی معجزات الإمام الحسن بن علی العسکری(ع))؛ إعلام الوری، ص۳۷۵ (فصل سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۶۸، ح۲۸ (باب سوم از تاریخ الإمام أبی محمد العسکری(ع)).
- ↑ صدوق، به سند خود از ابی الجارود آن را روایت کرده است. صدوق میگوید: این که امام از آینده خبر میدهد، بر اثر نوشته و آثاری است که از رسول خدا از حق تعالی به او رسیده؛ و این که میگوییم امام از اخبار و حوادث آینده تا روز قیامت آگاه است "مستفاد از همین آثار است. معانی الأخبار، ص۱۰۱، ح۳ "باب معنی الإمام المبین.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۱۴۱، ح۱۴ باب چهارم از ابواب علامات الإمام و صفاته از کتاب الإمامه.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۲۸، ح۳؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۹۰، ح۱ و ج۴۹، ص۸۷، ح۳ (باب ششم از ابواب تاریخ الإمام المرتجی و السید المرتضی... از کتاب تاریخ علی بن موسی الرضا.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۳۵۳.
- ↑ بحارالأنوار، ج۴۷، ص۶۳.
- ↑ شاهرودی، علی نمازی، علم غیب ص۱۳۳ - ۱۳۶