بحث:علم معصوم به همه زبان‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== *اخباری که دلالت دارد پیغمبر اکرم{{صل}} و ائمه{{عم}} به تمام زبان‌ه...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
 
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*اخباری که دلالت دارد [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به تمام زبان‌های خلایق دانایند و به هر زبانی بخواهند سخن می‌گویند؛ کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست و مانند [[حضرت سلیمان]] نطق حیوانات را می‌فهمند. [[ابو بصیر]] به [[امام موسی کاظم]]{{ع}} عرض کرد: فدایت شوم؛ نشانه [[امام]] چیست؟ آن حضرت فرمود: چند چیز است: (اوّل) تصریح و نص [[امام]] به [[امام]] بعد از خودش؛ (دوم) هرچه از او سؤال شود جواب صحیح آن را بدهد. (سوم) اگر کسی سؤالش را فراموش کرد و یا سؤال نکرد [[امام]] خودش سؤال او را پاسخ دهد؛ (چهارم) از اخبار آینده خبر دهد؛ (پنجم) به هر زبانی سخن گوید. سپس فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکرده‌ای نشانه‌ای به تو ارائه می‌دهم. راوی می گوید: طولی نکشید که مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. [[امام]] به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمی‌دانید، لذا به عربی سخن گفتم. [[امام]] فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبان‌هاست. سپس [[امام]] فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر [[امام]] پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانی‌ها نباشد [[امام]] نیست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۵، ح۷؛ قرب الإسناد، ص۳۳۹، ح۱۲۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۴۷، ح۳۳، باب چهارم از ابواب تاریخ الإمام موسی بن جعفر الکاظم{{ع}} از کتاب تاریخ علی بن الحسین{{ع}}.</ref>. نصیر، خادم [[امام عسکری]]{{ع}} می‌گوید: من مکرر می‌شنیدم که [[امام عسکری]]{{ع}} با غلامان خود به لغت‌های مختلف آن‌ها تکلم می‌فرمود: با غلام ترک به زبان ترکی، و با رومی به زبان رومی و... من تعجب می‌کردم. روزی، این سؤال در قلب من خطور کرد که: [[امام]] در مدینه متولد شده و جایی نرفته؛ پس چگونه به زبان‌های مختلف سخن می‌گوید؟ در این هنگام، [[امام]] توجهی به من نموده، فرمودند: خداوند حجت خود را در میان خلق ممتاز قرار داده و علم همه چیز را به او مرحمت فرموده. یعنی علم لغات و معرفت انساب و آجال و حوادث را به او آموخته است. و اگر این طور نباشد، فرقی بین حجت و رعیت نخواهد بود<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۹، ح۱۱؛ مناقب آل ابی طالب (ابن شهر آشوب)، ج۴، ص۴۲۸ (فصل فی معجزاته{{ع}})؛ الإرشاد، ج۲، ص۳۳۰؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۵ (باب ۱۲، فی معجزات الإمام الحسن بن علی العسکری{{ع}})؛ إعلام الوری، ص۳۷۵ (فصل سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۶۸، ح۲۸ (باب سوم از تاریخ الإمام أبی محمد العسکری{{ع}}).</ref>. [[ابو الجارود]] از [[امام باقر]]{{ع}} نشانه‌های [[امام]] را خواست. آن حضرت فرمود: تصریح خدا و [[رسول]] بر [[ائمه]]{{عم}} و هر یک به [[امام]] بعد از خودش، و اگر از او سؤال شد جواب دهد و گرنه، خودش حقایق را بیان کند، و از روز آینده خبر دهد، و به هر زبانی و لغتی سخن گوید.<ref> صدوق، به سند خود از ابی الجارود آن را روایت کرده است. صدوق می‌گوید: این که امام از آینده خبر می‌دهد، بر اثر نوشته و آثاری است که از رسول خدا از حق تعالی به او رسیده؛ و این که می‌گوییم امام از اخبار و حوادث آینده تا روز قیامت آگاه است "مستفاد از همین آثار است. معانی الأخبار، ص۱۰۱، ح۳ "باب معنی الإمام المبین.</ref>. علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث و گفتار شیخ صدوق، می‌فرماید: هر چند کلام صدوق قابل صحت است، ولی این همه زحمت توجیه برای ما لازم نیست؛ زیرا اخباری که دلالت می کند بر این که امام محدَّث طرف گفت وگوی فرشتگان و مؤید به [[روح القدس]] است و در شب قدر ملائکه و روح بر او نازل می شوند، در حد تواتر است<ref>بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۱۴۱، ح۱۴ باب چهارم از ابواب علامات الإمام و صفاته از کتاب الإمامه.</ref>.
*اخباری که دلالت دارد [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به تمام زبان‌های خلایق دانایند و به هر زبانی بخواهند سخن می‌گویند؛ کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست و مانند [[حضرت سلیمان]] نطق حیوانات را می‌فهمند. [[ابو بصیر]] به [[امام موسی کاظم]]{{ع}} عرض کرد: فدایت شوم؛ نشانه [[امام]] چیست؟ آن حضرت فرمود: چند چیز است: (اوّل) تصریح و نص [[امام]] به [[امام]] بعد از خودش؛ (دوم) هرچه از او سؤال شود جواب صحیح آن را بدهد. (سوم) اگر کسی سؤالش را فراموش کرد و یا سؤال نکرد [[امام]] خودش سؤال او را پاسخ دهد؛ (چهارم) از اخبار آینده خبر دهد؛ (پنجم) به هر زبانی سخن گوید. سپس فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکرده‌ای نشانه‌ای به تو ارائه می‌دهم. راوی می گوید: طولی نکشید که مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. [[امام]] به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمی‌دانید، لذا به عربی سخن گفتم. [[امام]] فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبان‌هاست. سپس [[امام]] فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر [[امام]] پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانی‌ها نباشد [[امام]] نیست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۵، ح۷؛ قرب الإسناد، ص۳۳۹، ح۱۲۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۴۷، ح۳۳، باب چهارم از ابواب تاریخ الإمام موسی بن جعفر الکاظم{{ع}} از کتاب تاریخ علی بن الحسین{{ع}}.</ref>. نصیر، خادم [[امام عسکری]]{{ع}} می‌گوید: من مکرر می‌شنیدم که [[امام عسکری]]{{ع}} با غلامان خود به لغت‌های مختلف آن‌ها تکلم می‌فرمود: با غلام ترک به زبان ترکی، و با رومی به زبان رومی و... من تعجب می‌کردم. روزی، این سؤال در قلب من خطور کرد که: [[امام]] در مدینه متولد شده و جایی نرفته؛ پس چگونه به زبان‌های مختلف سخن می‌گوید؟ در این هنگام، [[امام]] توجهی به من نموده، فرمودند: خداوند حجت خود را در میان خلق ممتاز قرار داده و علم همه چیز را به او مرحمت فرموده. یعنی علم لغات و معرفت انساب و آجال و حوادث را به او آموخته است. و اگر این طور نباشد، فرقی بین حجت و رعیت نخواهد بود<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۹، ح۱۱؛ مناقب آل ابی طالب (ابن‌شهرآشوب)، ج۴، ص۴۲۸ (فصل فی معجزاته{{ع}})؛ الإرشاد، ج۲، ص۳۳۰؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۵ (باب ۱۲، فی معجزات الإمام الحسن بن علی العسکری{{ع}})؛ إعلام الوری، ص۳۷۵ (فصل سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۶۸، ح۲۸ (باب سوم از تاریخ الإمام أبی محمد العسکری{{ع}}).</ref>. [[ابو الجارود]] از [[امام باقر]]{{ع}} نشانه‌های [[امام]] را خواست. آن حضرت فرمود: تصریح خدا و [[رسول]] بر [[ائمه]]{{عم}} و هر یک به [[امام]] بعد از خودش، و اگر از او سؤال شد جواب دهد و گرنه، خودش حقایق را بیان کند، و از روز آینده خبر دهد، و به هر زبانی و لغتی سخن گوید.<ref> صدوق، به سند خود از ابی الجارود آن را روایت کرده است. صدوق می‌گوید: این که امام از آینده خبر می‌دهد، بر اثر نوشته و آثاری است که از رسول خدا از حق تعالی به او رسیده؛ و این که می‌گوییم امام از اخبار و حوادث آینده تا روز قیامت آگاه است "مستفاد از همین آثار است. معانی الأخبار، ص۱۰۱، ح۳ "باب معنی الإمام المبین.</ref>. علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث و گفتار شیخ صدوق، می‌فرماید: هر چند کلام صدوق قابل صحت است، ولی این همه زحمت توجیه برای ما لازم نیست؛ زیرا اخباری که دلالت می کند بر این که امام محدَّث طرف گفت وگوی فرشتگان و مؤید به [[روح القدس]] است و در شب قدر ملائکه و روح بر او نازل می شوند، در حد تواتر است<ref>بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۱۴۱، ح۱۴ باب چهارم از ابواب علامات الإمام و صفاته از کتاب الإمامه.</ref>.
[[علامه مجلسی]] می‌فرماید: دانا بودن [[ائمه]]{{عم}} به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده می‌شود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که [[امام]] به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست {{عربی|اندازه=150%|" وَ مَا كَانَ‏ وَ مَا يَكُونُ‏‏‏‏‏"}} را می‌داند. و در بحارالأنوار باب این که [[ائمه]]{{عم}} تمام زبان‌ها و لغات را می‌دانند و به هر لغت و زبانی می‌توانند تکلم کنند، در این باب به هفت روایت اکتفا نموده. از آن جمله، صدوق به سند صحیح از [[ابی الصلت هروی]] نقل کرده که گفت: والله، [[حضرت رضا]]{{ع}} به تمام زبان‌ها داناتر از همه بود. یک روز به ایشان عرض کردم: من از دانایی شما به تمام زبان‌ها تعجب می‌کنم! فرمود: من حجت خدا بر خلق اویم. و خدا حجتی که زبان‌های خلق را نداند ندارد. مگر نشنیدی کلام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که فرموده به ما "فصل الخطاب" بخشیده شده؟ آیا فصل الخطاب غیر از معرفت لغات است؟!<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸، ح۳؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۹۰، ح۱ و ج۴۹، ص۸۷، ح۳ (باب ششم از ابواب تاریخ الإمام المرتجی و السید المرتضی... از کتاب تاریخ علی بن موسی الرضا.</ref>. نیز در بحارالأنوار در "باب معرفته الرضا{{ع}} بجمیع اللّغات وکلام الطّیر والبهائم" ده روایت ذکر کرده است. در بصائر الدرجات در این که [[ائمه]]{{عم}} نطق پرندگان را می‌دانند، تعداد بیست و پنج روایت برای اثبات این عنوان نقل کرده است. و در باب این که [[ائمه]]{{عم}} نطق حیوانات را می‌دانند شانزده روایت، و در باب ۱۶، دو روایت نقل فرموده است<ref>بصائر الدرجات، ص۳۵۳.</ref>. روایات متواتری که گذشته و نشان می‌داد که تمام علوم و کمالات انبیا و مرسلین نزد [[ائمه]]{{عم}} جمع است، نیز دلیل علم [[ائمه]]{{عم}} است به زبان نطق جمیع حیوانات. و در بحارالأنوار روایاتی نقل شده که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} تمام زبان‌ها و لغات را می‌داند. و روایات معرفت [[امام صادق]]{{ع}} به جمیع لغات و زبان‌ها را نیز نقل فرموده است<ref>بحارالأنوار، ج۴۷، ص۶۳.</ref>.<ref>[[علی نمازی شاهرودی|شاهرودی، علی نمازی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]] ص۱۳۳ - ۱۳۶</ref>
[[علامه مجلسی]] می‌فرماید: دانا بودن [[ائمه]]{{عم}} به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده می‌شود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که [[امام]] به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست {{عربی|اندازه=150%|" وَ مَا كَانَ‏ وَ مَا يَكُونُ‏‏‏‏‏"}} را می‌داند. و در بحارالأنوار باب این که [[ائمه]]{{عم}} تمام زبان‌ها و لغات را می‌دانند و به هر لغت و زبانی می‌توانند تکلم کنند، در این باب به هفت روایت اکتفا نموده. از آن جمله، صدوق به سند صحیح از [[ابی الصلت هروی]] نقل کرده که گفت: والله، [[حضرت رضا]]{{ع}} به تمام زبان‌ها داناتر از همه بود. یک روز به ایشان عرض کردم: من از دانایی شما به تمام زبان‌ها تعجب می‌کنم! فرمود: من حجت خدا بر خلق اویم. و خدا حجتی که زبان‌های خلق را نداند ندارد. مگر نشنیدی کلام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که فرموده به ما "فصل الخطاب" بخشیده شده؟ آیا فصل الخطاب غیر از معرفت لغات است؟!<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸، ح۳؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۹۰، ح۱ و ج۴۹، ص۸۷، ح۳ (باب ششم از ابواب تاریخ الإمام المرتجی و السید المرتضی... از کتاب تاریخ علی بن موسی الرضا.</ref>. نیز در بحارالأنوار در "باب معرفته الرضا{{ع}} بجمیع اللّغات وکلام الطّیر والبهائم" ده روایت ذکر کرده است. در بصائر الدرجات در این که [[ائمه]]{{عم}} نطق پرندگان را می‌دانند، تعداد بیست و پنج روایت برای اثبات این عنوان نقل کرده است. و در باب این که [[ائمه]]{{عم}} نطق حیوانات را می‌دانند شانزده روایت، و در باب ۱۶، دو روایت نقل فرموده است<ref>بصائر الدرجات، ص۳۵۳.</ref>. روایات متواتری که گذشته و نشان می‌داد که تمام علوم و کمالات انبیا و مرسلین نزد [[ائمه]]{{عم}} جمع است، نیز دلیل علم [[ائمه]]{{عم}} است به زبان نطق جمیع حیوانات. و در بحارالأنوار روایاتی نقل شده که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} تمام زبان‌ها و لغات را می‌داند. و روایات معرفت [[امام صادق]]{{ع}} به جمیع لغات و زبان‌ها را نیز نقل فرموده است<ref>بحارالأنوار، ج۴۷، ص۶۳.</ref>.<ref>[[علی نمازی شاهرودی|شاهرودی، علی نمازی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]] ص۱۳۳ - ۱۳۶</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۸

مقدمه

  • اخباری که دلالت دارد پیغمبر اکرم(ص) و ائمه(ع) به تمام زبان‌های خلایق دانایند و به هر زبانی بخواهند سخن می‌گویند؛ کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست و مانند حضرت سلیمان نطق حیوانات را می‌فهمند. ابو بصیر به امام موسی کاظم(ع) عرض کرد: فدایت شوم؛ نشانه امام چیست؟ آن حضرت فرمود: چند چیز است: (اوّل) تصریح و نص امام به امام بعد از خودش؛ (دوم) هرچه از او سؤال شود جواب صحیح آن را بدهد. (سوم) اگر کسی سؤالش را فراموش کرد و یا سؤال نکرد امام خودش سؤال او را پاسخ دهد؛ (چهارم) از اخبار آینده خبر دهد؛ (پنجم) به هر زبانی سخن گوید. سپس فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکرده‌ای نشانه‌ای به تو ارائه می‌دهم. راوی می گوید: طولی نکشید که مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. امام به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمی‌دانید، لذا به عربی سخن گفتم. امام فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبان‌هاست. سپس امام فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر امام پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانی‌ها نباشد امام نیست[۱]. نصیر، خادم امام عسکری(ع) می‌گوید: من مکرر می‌شنیدم که امام عسکری(ع) با غلامان خود به لغت‌های مختلف آن‌ها تکلم می‌فرمود: با غلام ترک به زبان ترکی، و با رومی به زبان رومی و... من تعجب می‌کردم. روزی، این سؤال در قلب من خطور کرد که: امام در مدینه متولد شده و جایی نرفته؛ پس چگونه به زبان‌های مختلف سخن می‌گوید؟ در این هنگام، امام توجهی به من نموده، فرمودند: خداوند حجت خود را در میان خلق ممتاز قرار داده و علم همه چیز را به او مرحمت فرموده. یعنی علم لغات و معرفت انساب و آجال و حوادث را به او آموخته است. و اگر این طور نباشد، فرقی بین حجت و رعیت نخواهد بود[۲]. ابو الجارود از امام باقر(ع) نشانه‌های امام را خواست. آن حضرت فرمود: تصریح خدا و رسول بر ائمه(ع) و هر یک به امام بعد از خودش، و اگر از او سؤال شد جواب دهد و گرنه، خودش حقایق را بیان کند، و از روز آینده خبر دهد، و به هر زبانی و لغتی سخن گوید.[۳]. علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث و گفتار شیخ صدوق، می‌فرماید: هر چند کلام صدوق قابل صحت است، ولی این همه زحمت توجیه برای ما لازم نیست؛ زیرا اخباری که دلالت می کند بر این که امام محدَّث طرف گفت وگوی فرشتگان و مؤید به روح القدس است و در شب قدر ملائکه و روح بر او نازل می شوند، در حد تواتر است[۴].

علامه مجلسی می‌فرماید: دانا بودن ائمه(ع) به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده می‌شود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که امام به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست " وَ مَا كَانَ‏ وَ مَا يَكُونُ‏‏‏‏‏" را می‌داند. و در بحارالأنوار باب این که ائمه(ع) تمام زبان‌ها و لغات را می‌دانند و به هر لغت و زبانی می‌توانند تکلم کنند، در این باب به هفت روایت اکتفا نموده. از آن جمله، صدوق به سند صحیح از ابی الصلت هروی نقل کرده که گفت: والله، حضرت رضا(ع) به تمام زبان‌ها داناتر از همه بود. یک روز به ایشان عرض کردم: من از دانایی شما به تمام زبان‌ها تعجب می‌کنم! فرمود: من حجت خدا بر خلق اویم. و خدا حجتی که زبان‌های خلق را نداند ندارد. مگر نشنیدی کلام امیرالمؤمنین(ع) را که فرموده به ما "فصل الخطاب" بخشیده شده؟ آیا فصل الخطاب غیر از معرفت لغات است؟![۵]. نیز در بحارالأنوار در "باب معرفته الرضا(ع) بجمیع اللّغات وکلام الطّیر والبهائم" ده روایت ذکر کرده است. در بصائر الدرجات در این که ائمه(ع) نطق پرندگان را می‌دانند، تعداد بیست و پنج روایت برای اثبات این عنوان نقل کرده است. و در باب این که ائمه(ع) نطق حیوانات را می‌دانند شانزده روایت، و در باب ۱۶، دو روایت نقل فرموده است[۶]. روایات متواتری که گذشته و نشان می‌داد که تمام علوم و کمالات انبیا و مرسلین نزد ائمه(ع) جمع است، نیز دلیل علم ائمه(ع) است به زبان نطق جمیع حیوانات. و در بحارالأنوار روایاتی نقل شده که پیغمبر اکرم(ص) تمام زبان‌ها و لغات را می‌داند. و روایات معرفت امام صادق(ع) به جمیع لغات و زبان‌ها را نیز نقل فرموده است[۷].[۸]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الکافی، ج۱، ص۲۸۵، ح۷؛ قرب الإسناد، ص۳۳۹، ح۱۲۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۴۷، ح۳۳، باب چهارم از ابواب تاریخ الإمام موسی بن جعفر الکاظم(ع) از کتاب تاریخ علی بن الحسین(ع).
  2. الکافی، ج۱، ص۵۰۹، ح۱۱؛ مناقب آل ابی طالب (ابن‌شهرآشوب)، ج۴، ص۴۲۸ (فصل فی معجزاته(ع))؛ الإرشاد، ج۲، ص۳۳۰؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۵ (باب ۱۲، فی معجزات الإمام الحسن بن علی العسکری(ع))؛ إعلام الوری، ص۳۷۵ (فصل سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۶۸، ح۲۸ (باب سوم از تاریخ الإمام أبی محمد العسکری(ع)).
  3. صدوق، به سند خود از ابی الجارود آن را روایت کرده است. صدوق می‌گوید: این که امام از آینده خبر می‌دهد، بر اثر نوشته و آثاری است که از رسول خدا از حق تعالی به او رسیده؛ و این که می‌گوییم امام از اخبار و حوادث آینده تا روز قیامت آگاه است "مستفاد از همین آثار است. معانی الأخبار، ص۱۰۱، ح۳ "باب معنی الإمام المبین.
  4. بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۱۴۱، ح۱۴ باب چهارم از ابواب علامات الإمام و صفاته از کتاب الإمامه.
  5. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۲۸، ح۳؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۹۰، ح۱ و ج۴۹، ص۸۷، ح۳ (باب ششم از ابواب تاریخ الإمام المرتجی و السید المرتضی... از کتاب تاریخ علی بن موسی الرضا.
  6. بصائر الدرجات، ص۳۵۳.
  7. بحارالأنوار، ج۴۷، ص۶۳.
  8. شاهرودی، علی نمازی، علم غیب ص۱۳۳ - ۱۳۶