بحث:دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==نویسنده: آقای ظرافتی== | ==نویسنده: آقای ظرافتی== | ||
==پاسخ تفصیلی== | |||
==[[موعود]] در [[زرتشت]]== | ==[[موعود]] در [[زرتشت]]== | ||
*[[انتظار]] از جمله اصول | *[[انتظار]] از جمله اصول مسلّم [[زرتشتیان]] است که در کتاب [[اوستا]]<ref>اوستا به معنای معرفت است. و قسمتهای آن عبارتند از: یسنا، ویسپرد، یشتها، وندیدا، فرده اوستا. ر.ک: رابرت ا. هیوم، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ادیان و مذاهب بزرگ جهان، ص ۳۳۱؛ توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۶۶.</ref>، از [[موعود]] سخن گفتهاند در این [[دین]]، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را "سوشیانت" مینامند<ref>او را از این جهت سوشیانت میخوانند که به همه جهان مادی منفعت و سود میرساند. ر.ک. اوستا، فروردین، فقره ۱۲۹.</ref>. در این [[دین]]، مسئله [[انتظار]] [[منجی]] با توجه به منظومۀ [[عقیدتی]] آن به نحو خاص مطرح میشود. یک [[قدرت]] کیهانی یا ([[روح]] خیر) به نام "اهورا مزدا" و یک [[قدرت]] کیهانی متضاد ([[روح]] بزرگ شو) به نام "اهریمن" [[خودنمایی]] میکند. در طول [[تاریخ]]، این دو نیرو تا [[آخر الزمان]] با هم که با [[ظهور]] "[[سوشیانس]]" آغاز میشود، در ستیزند و آن زمان، خوبی بر [[شر]] [[غلبه]] میکند و دوره [[صلح]] و [[پاکی]] و اعتلای "آهورا مزدا" فرا میرسد و با [[ظهور]] ([[سوشیانس]]) [[آخرالزمان]] آغاز میگردد<ref>ر.ک. فروهی، ناصر، انتظار فرج، ص؟؟؟</ref>. احتمالاً [[زرتشت]]، نخستین [[دینی]] بود که [[پیروزی]] نهایی [[خوشرفتاری]] بر بدرفتاری و [[بشارت]] آمدن [[منجی]] و [[آبادانی جهان]] را [[تعلیم]] داد<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.</ref>. در واقع [[زرتشتیان]] [[تاریخ]] [[جهان]] را به چهار دوره تقسیم میکنند و برای هر دوره مدت سه هزار سال قائل گردیدهاند و گفتهاند: "یشت [[زرتشت]]" در آغاز دوره آخرین [[ظهور]] فرمود، پس از او سه [[نجات]] دهندۀ دیگر پیاپی به فواصل هزار سال خواهند آمد. نخستین ایشان، کسی بوده به نام "اوشتار" که درست هزار سال پس از [[زرتشت]] پدیدار گشته و دومین ایشان "اوشتار [[ماه]]" نام داشت و دو هزار سال پس از [[زرتشت]] به [[جهان]] آمد و سرانجام آخرین [[موعود]] با نام "سوشیانت" است<ref>خورشید مغرب، ص ۵۳.</ref>. که مهمترین آنها است<ref>ر.ک. مصطفوی، علی اصغر، سوشیانت، ص ۶۴.</ref> و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده و این سوشیانت، همان [[موعود]] اصلی است<ref>ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۶-۷۷.</ref>. | ||
==وقایع [[ظهور]]== | ==وقایع [[ظهور]]== | ||
*در [[ظهور]] دو [[موعود]] اولی، باز [[جهان]] دچار ستیزه اهریمن است، در هزاره نخستین، [[ظهور]] طوفانی روی خواهد داد، در هزاره دومین [[ظهور]] ضحاک [[خروج]] خواهد کرد، در هزاره سومین [[پیروزی]] قطعی ایزدی و [[فتح]] نهایی مینوی و [[شکست]] فاحش اهریمن و... است<ref>ر.ک. مصطفوی، علی اصغر، سوشیانت، ص ۲۵.</ref>. | *در [[ظهور]] دو [[موعود]] اولی، باز [[جهان]] دچار ستیزه اهریمن است، در هزاره نخستین، [[ظهور]] طوفانی روی خواهد داد، در هزاره دومین [[ظهور]] ضحاک [[خروج]] خواهد کرد، در هزاره سومین [[پیروزی]] قطعی ایزدی و [[فتح]] نهایی مینوی و [[شکست]] فاحش اهریمن و... است<ref>ر.ک. مصطفوی، علی اصغر، سوشیانت، ص ۲۵.</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۱۸: | ||
#"[[بهترین]] [[مردمان]] در ایام سخت [[پیش از ظهور]] کسی است که علیرغم کمرنگ شدن و اضمحلال [[دین]] و [[دینداری]] هنوز کُشتی نشان و کمربند مخصوص [[آیین]] زرتشتی را در میان بسته باشد و به این [[آیین]] [[وفادار]] بماند و به [[خواندن]] دعاهای وارده مبادرت ورزد تا [[ظهور]] موعودها زودتر فرا رسد"<ref>ر.ک. ابراهیمی، علیرضا، مهدویت در اسلام زرتشت، ص ۱۱۷، به نقل از زند و هومن ویس، ص ۵۰ - ۴۵.</ref>. | #"[[بهترین]] [[مردمان]] در ایام سخت [[پیش از ظهور]] کسی است که علیرغم کمرنگ شدن و اضمحلال [[دین]] و [[دینداری]] هنوز کُشتی نشان و کمربند مخصوص [[آیین]] زرتشتی را در میان بسته باشد و به این [[آیین]] [[وفادار]] بماند و به [[خواندن]] دعاهای وارده مبادرت ورزد تا [[ظهور]] موعودها زودتر فرا رسد"<ref>ر.ک. ابراهیمی، علیرضا، مهدویت در اسلام زرتشت، ص ۱۱۷، به نقل از زند و هومن ویس، ص ۵۰ - ۴۵.</ref>. | ||
*این مطالب بیانگر آنند که [[زرتشتیان]] نه تنها [[منتظر]] آمدن سوشیانت سوم هستند بلکه برای [[شوق]] آمدن او اعمالی را هم بر خود لازم میدانند و گفتنی است اگرچه از این مطالب چنان بر میآید که آن [[منجی]] از میان [[زرتشتیان]] بر میخیزد و کشوری برای آنان برپا میکند و بر اساس قوممداری آنان بر جهانیان [[برتری]] بخشیده میشوند، اما [[اندیشه]] [[موعود]] زرتشتی، اندیشهای جهانشمول است و [[پیروان]] [[آیین]] مزدیسنا در [[انتظار]] [[تولد]] و [[ظهور]] سوشیانت سوم و رهانندگی تمام جهانیان هستند<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.</ref>. | *این مطالب بیانگر آنند که [[زرتشتیان]] نه تنها [[منتظر]] آمدن سوشیانت سوم هستند بلکه برای [[شوق]] آمدن او اعمالی را هم بر خود لازم میدانند و گفتنی است اگرچه از این مطالب چنان بر میآید که آن [[منجی]] از میان [[زرتشتیان]] بر میخیزد و کشوری برای آنان برپا میکند و بر اساس قوممداری آنان بر جهانیان [[برتری]] بخشیده میشوند، اما [[اندیشه]] [[موعود]] زرتشتی، اندیشهای جهانشمول است و [[پیروان]] [[آیین]] مزدیسنا در [[انتظار]] [[تولد]] و [[ظهور]] سوشیانت سوم و رهانندگی تمام جهانیان هستند<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.</ref>. | ||
*بنابراین [[انتظار]] از جمله اصول | *بنابراین [[انتظار]] از جمله اصول مسلّم [[زرتشتیان]] است و در کتاب [[اوستا]]، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را "سوشیانت" مینامند. [[شوق]] به [[ظهور]] موعودها و [[انتظار]] برای نوسازی [[جهان]] در [[اوستا]] و [[ادعیه]] [[زرتشتیان]]، نمایان است و آنان در زمان معاصر با [[خواندن]] این [[ادعیه]] و برپایی مراسمات عملاً [[منتظر]] بودن خود را به اثبات میرسانند. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۷
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ تفصیلی
موعود در زرتشت
- انتظار از جمله اصول مسلّم زرتشتیان است که در کتاب اوستا[۱]، از موعود سخن گفتهاند در این دین، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را "سوشیانت" مینامند[۲]. در این دین، مسئله انتظار منجی با توجه به منظومۀ عقیدتی آن به نحو خاص مطرح میشود. یک قدرت کیهانی یا (روح خیر) به نام "اهورا مزدا" و یک قدرت کیهانی متضاد (روح بزرگ شو) به نام "اهریمن" خودنمایی میکند. در طول تاریخ، این دو نیرو تا آخر الزمان با هم که با ظهور "سوشیانس" آغاز میشود، در ستیزند و آن زمان، خوبی بر شر غلبه میکند و دوره صلح و پاکی و اعتلای "آهورا مزدا" فرا میرسد و با ظهور (سوشیانس) آخرالزمان آغاز میگردد[۳]. احتمالاً زرتشت، نخستین دینی بود که پیروزی نهایی خوشرفتاری بر بدرفتاری و بشارت آمدن منجی و آبادانی جهان را تعلیم داد[۴]. در واقع زرتشتیان تاریخ جهان را به چهار دوره تقسیم میکنند و برای هر دوره مدت سه هزار سال قائل گردیدهاند و گفتهاند: "یشت زرتشت" در آغاز دوره آخرین ظهور فرمود، پس از او سه نجات دهندۀ دیگر پیاپی به فواصل هزار سال خواهند آمد. نخستین ایشان، کسی بوده به نام "اوشتار" که درست هزار سال پس از زرتشت پدیدار گشته و دومین ایشان "اوشتار ماه" نام داشت و دو هزار سال پس از زرتشت به جهان آمد و سرانجام آخرین موعود با نام "سوشیانت" است[۵]. که مهمترین آنها است[۶] و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده و این سوشیانت، همان موعود اصلی است[۷].
وقایع ظهور
- در ظهور دو موعود اولی، باز جهان دچار ستیزه اهریمن است، در هزاره نخستین، ظهور طوفانی روی خواهد داد، در هزاره دومین ظهور ضحاک خروج خواهد کرد، در هزاره سومین پیروزی قطعی ایزدی و فتح نهایی مینوی و شکست فاحش اهریمن و... است[۸].
- سوشیانت سوم[۹]هنوز زاده نشده و نوکننده و رهانندۀ جهان در پایان هزاره سوم است. او سومین پسر آینده زرتشت و آخرین آفریده و مخلوق اهورا مزدا شمرده شده است[۱۰]. "جان بی ناس" در این زمینه مینویسد: «آخرین ایشان که سوشیانت نام دارد، در رأس هزاره سوم که آخرالزمان است، در میرسد و روزگار با او پایان میپذیرد و چون سوشیانت یا مسیح موعود ظهور کند، آخرالزمان آغاز میشود و آن روز، نشو مردگان است و مردگان بر میخیزند و زمین و آسمان از موجودات خود تهی میگردد. پس انجمن عظیم برای داوری و حساب کردار بندگان فراهم میآید و درباره هر یک از ارواح گذشته فرمان یزدانی صادر خواهد شد[۱۱]».[۱۲]
انتظار در زرتشت
- تجلّی شوق به ظهور موعودها و انتظار برای نوسازی جهان در اوستا و ادعیۀ زرتشتیان، نمایان است، و اگر چه در اوستا سخن از رهانندگان و همه موعودها و انتظار آمدن آنهاست، اما زرتشتیان در عصر حاضر در انتظار سوشیانت سوم به سر میبرند[۱۳].
- در اوستا بخش یسناهات ۴۶ آمده است: "کی، ای مزدا[۱۴]، سپیده درخشان پیروزی، جهان را در بر خواهد گرفت. کی درخشندگی آفتاب دین، همهجا را تابان خواهد ساخت؟ کی سوشیانتها فراوانی و زیادی خواهند یافت تا از پرتو کار و کردارشان دین گسترده شود". ظرف این مقوله، گنجایش تفسیر عبارات فوق را ندارد، اما این قسمت از اوستا، تعلیمی برای پیروان آیین مزدیسنا است تا چشم به راه آمدن سوشیانت یا سوشیانتها باشند که جهان را نو کرده و آیین خود را گسترش دهند. در یسناهات ۴۸ آمده است: "کیای مزدا، راستی و نیکی و سرزمین آباد کشت شده با خانههای زیبا و خانوادههای کامیباب برای ما به بار خواهد آمد"[۱۵].
- جاماسب نام مردی دانا و خردمند است که گفتهاند: داماد زرتشت و وزیر گشتاسب بوده است.او در کتاب جاماسب نامه از زرتشت نقل میکند که میگوید: «مردی بیرون میآید از بین تازیان؛ مردی بزرگ و سر و بزرگتن و بزرگسان، به آیین جد خویش و با سپاه بزرگ؛ روی به ایران مینهد و آبادانی میکند و زمین را پر داد کند[۱۶]».[۱۷]
- چشم به راه آبادانی سرزمینها و جایگزین شدن راستی و نیکی به جای نیرنگها و حیلهها در جهان با انتظار آمدن موعودی همراه است که آن کارها را انجام دهد. در بخشهای دیگری از اوستا هم سخن از انتظار و توصیه به آن ملموس است: "هنگامی که سزای این گناهکاران فرارسد، پس آنگاهای مزدا کشورت را بهمن[۱۸] در پایان برپا کن از برای کسانی که دروغ را به دستهای راستی کی سپرند و خواستاریم از آنانی باشیم که زندگی تازه کنند"[۱۹]. "کیای مزدا، بامداد روز فراز آید، جهان را دین راستین فراگیرد، با آموزشهای فزایش بخش پرخرد، رهانندگان کیانند، آنانی که بهمن به یاریشان خواهد آمد از برای آگاه ساختن من تو را برگزیند"[۲۰].
- در فروردین پشت قسمت دیگر اوستا فقره ۱۴۶ آمده است: "بشود فرهوشیها ـ ارواح و قوای نیکان ـ به زودی در اینجا به دیدار ما بشتابند، بشود که آنان به یاری ما آیند و هنگامی که به تنگنا افتادهایم با یاوری آشکار خویش نگهداریمان کنند، با پشتیبانی همانند اهورا مزدا". این فقره هم بیانگر امید و آرزو و انتظار آیندهای درخشان است[۲۱].
- گفتنی است شوق به ظهور موعودها و انتظار آمدن آنان افزون بر اوستا در ادعیه زرتشتیان نیز جلوهگر است. آنان در زمان معاصر با خواندن این ادعیه و برپایی مراسمات عملاً منتظر بودن خود را به اثبات میرسانند.
- "خواندن سه بار دعای (اشم اهورا مزدا) که واژههای نخستین از بند اول کرده ۱۳ ویسپرد و دیگر اعمال آن، برای ظهور سه موعود مزدیسناست و چنانچه این دعا به خوبی و درستی خوانده شود، ایشان زودتر به جهان میآیند و دنیا را آبادتر و امنتر میکنند"[۲۲].
- "بهترین مردمان در ایام سخت پیش از ظهور کسی است که علیرغم کمرنگ شدن و اضمحلال دین و دینداری هنوز کُشتی نشان و کمربند مخصوص آیین زرتشتی را در میان بسته باشد و به این آیین وفادار بماند و به خواندن دعاهای وارده مبادرت ورزد تا ظهور موعودها زودتر فرا رسد"[۲۳].
- این مطالب بیانگر آنند که زرتشتیان نه تنها منتظر آمدن سوشیانت سوم هستند بلکه برای شوق آمدن او اعمالی را هم بر خود لازم میدانند و گفتنی است اگرچه از این مطالب چنان بر میآید که آن منجی از میان زرتشتیان بر میخیزد و کشوری برای آنان برپا میکند و بر اساس قوممداری آنان بر جهانیان برتری بخشیده میشوند، اما اندیشه موعود زرتشتی، اندیشهای جهانشمول است و پیروان آیین مزدیسنا در انتظار تولد و ظهور سوشیانت سوم و رهانندگی تمام جهانیان هستند[۲۴].
- بنابراین انتظار از جمله اصول مسلّم زرتشتیان است و در کتاب اوستا، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را "سوشیانت" مینامند. شوق به ظهور موعودها و انتظار برای نوسازی جهان در اوستا و ادعیه زرتشتیان، نمایان است و آنان در زمان معاصر با خواندن این ادعیه و برپایی مراسمات عملاً منتظر بودن خود را به اثبات میرسانند.
پانویس
- ↑ اوستا به معنای معرفت است. و قسمتهای آن عبارتند از: یسنا، ویسپرد، یشتها، وندیدا، فرده اوستا. ر.ک: رابرت ا. هیوم، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ادیان و مذاهب بزرگ جهان، ص ۳۳۱؛ توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۶۶.
- ↑ او را از این جهت سوشیانت میخوانند که به همه جهان مادی منفعت و سود میرساند. ر.ک. اوستا، فروردین، فقره ۱۲۹.
- ↑ ر.ک. فروهی، ناصر، انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.
- ↑ خورشید مغرب، ص ۵۳.
- ↑ ر.ک. مصطفوی، علی اصغر، سوشیانت، ص ۶۴.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۶-۷۷.
- ↑ ر.ک. مصطفوی، علی اصغر، سوشیانت، ص ۲۵.
- ↑ سوشیانت سوم، استوت ارته نام دارد.
- ↑ ر.ک. مصطفوی، علی اصغر، سوشیانت، ص ۶۰.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص ۴۷۶.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۶-۷۷.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.
- ↑ مزدا همان اهورا مزدا، یعنی خداوند است.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.
- ↑ حسن عمید، فرهنگ عمید، ص ۱۱۱۵.
- ↑ ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۱۷۲.
- ↑ بهمن نماینده قدرت و منش نیک و راستی و پارسایی مزدا (خدا) است.
- ↑ ر.ک. ابراهیمپور، داود، گاتها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. بهشتی، محمد، ادیان و مهدویت، ص ۲۲ و ۲۳، به نقل از گاتها تحت عنوان بامداد روز، ص ۹۸.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.
- ↑ ر.ک. ابراهیمی، علیرضا، مهدویت در اسلام زرتشت، ص ۱۱۳.
- ↑ ر.ک. ابراهیمی، علیرضا، مهدویت در اسلام زرتشت، ص ۱۱۷، به نقل از زند و هومن ویس، ص ۵۰ - ۴۵.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۵-۳۰.