جویریه بنت حارث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = همسران پیامبر خاتم
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[جویریه بنت حارث در قرآن]] - [[جویریه بنت حارث در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
{{جعبه اطلاعات همسران پیامبر خاتم
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}}، پس از [[ازدواج]] با [[زینب بنت جحش]]<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۳.</ref>، در [[سال ششم هجری]] با [[ام‌المؤمنین]] جویریه بنت حارث، [[ازدواج]] کرد. [[جویریه]]، نخست [[همسر]] [[مسافع بن صفوان]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۲.</ref> بود. وی در [[جنگ]] مریسیع کشته شد. [[جویریه]] از [[طایفه]] بنی‌مصطلق بود که در این [[جنگ]]، به [[اسارت]] [[سپاه اسلام]] درآمد. [[رسول خدا]]{{صل}} او را [[آزاد]] و سپس با وی [[ازدواج]] کرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۷۹.</ref>.
| نام = جویریه
| همسر = اولین همسر مسافع بن صفوان مصطلقی، سپس ازدواج با رسول خدا{{صل}}
| تصویر = امهات_المؤمنین.png
| اندازه تصویر =
| نسب = جویریه دختر حارث بن ابی ضرار
| ملقب به =
| تاریخ تولد =
| محل تولد = مدینه
| نام پدر = حارث بن ابی ضرار
| نام مادر =
| قبیله = بنی‌مصطلق
| تاریخ عقد = ۶ هجری
| سن به هنگام عقد = حدود ۲۰ سال
| فرزندان =
| محل درگذشت = مدینه
| تاریخ درگذشت = ۵۶ هجری
| طول عمر = ۶۵ سال
| آرامگاه = قبرستان بقیع
}}


==[[غزوه بنی‌مصطلق]]==
== مقدمه ==
*در [[شعبان]] [[سال ششم هجری]]<ref>ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} والثلاثه الخلفا، ج۱، ص۴۵۴؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۱۹۲؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>، [[نبی اکرم]]{{صل}} با خبر شد که بنی‌مصطلق به [[فرماندهی]] [[حارث بن ابی‌ضرار خزاعی]] آماده [[جنگ]] شده‌اند؛ از این‌رو، [[حضرت]]، همراه [[سپاه اسلام]] به سویشان حرکت کرد تا اینکه در کنار چشمه "مُرَیسیع" در [[ناحیه]] "قدید" با آنها روبه‌رو شد<ref>شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۲۵۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۳۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۰.</ref>.
جویریه دختر [[حارث بن ابی ضرار]] از [[طایفه]] [[بنی مصطلق]] و [[همسر]] [[مسافع بن صفوان مصطلقی]] که در [[جنگ]] مریسیع کشته شد. جویریه در [[سال ششم هجرت]] در [[جنگ]] [[مسلمانان]] با بنی مصطلق [[اسیر]] شد. وی در بیست سالگی به همسری [[رسول خدا]] {{صل}} درآمد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۵.</ref> و جزء [[برترین]] [[زنان]] پیامبر {{صل}} در [[ادب]] و [[فصاحت]] بوده است<ref>اعلام زرکلی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جویریه - عباسی (مقاله)| مقاله «جویریه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۵-۳۰۶؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۷۹.</ref>
*نخست، [[حضرت]]، [[دستور]] داد که آنان را به [[اسلام]] [[دعوت]] کنند؛ اما نپذیرفتند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. پس [[جنگ]] در گرفت و [[فتح]] و [[پیروزی]] و [[اموال]] و [[اسیران]] بسیاری نصیب [[مسلمانان]] شد؛ [[غنایم]] این [[جنگ]]، دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند و دویست خانوار [[اسیر]] بود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ص۴۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۹.</ref>. از جمله این [[اسیران]]، دختر بیست ساله<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰.</ref> [[حارث بن ابی‌ضرار]]، [[رئیس]] بنی‌مصطلق بود. [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، او را [[اسیر]] کرده، نزد [[پیامبر]]{{صل}} آورد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref>.
*تا اینجا در [[نقل]] این واقعه بین مؤرخان و سیره‌نویسان اختلافی نیست و همگی به وقوع چنین جریانی اشاره کرده‌اند؛ اما در ادامه، با دوگونه [[روایت]] متفاوت، از این جریان [[تاریخی]] مواجهیم<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۷۹-۲۸۰.</ref>:
*'''[[روایت]] اول از این واقعه:'''
*[[حضرت]]{{صل}}، [[جویریه]] را برای خود برگزید<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱.</ref> و پس از تقسیم [[غنایم]] و [[اسیران]] بین [[مسلمانان]]، به [[مدینه]] بازگشت. بعدها [[حارث]]، [[پدر]] [[جویریه]] با پسرانش برای پرداخت فدیه دخترش، همراه شترانی چند، رهسپار [[مدینه]] شد.
*در میانه راه، او دو شتر از [[بهترین]] آنها را [[انتخاب]] و در منطقه عقیق، مخفی کرد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۲؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۸.</ref> و آن‌گاه با بقیه شتران، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و ضمن پیشکش فدایی خود، استرداد دخترش را درخواست کرد و گفت: "ای [[رسول خدا]]! دختر من به [[اسارت]] در نیاید؛ چرا که او دختری ارجمند و بزرگوار است"<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۱۸؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۶، ص۴۰۶.</ref>.
*[[حضرت]] فرمود: "پس کجایند آن دو شتری که در فلان شعب مخفی کرده‌ای؟"<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۰۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۸.</ref> [[حارث]] و پسرانش با شنیدن این فرموده [[حضرت]]، [[مسلمان]] شدند. [[پیامبر]]{{صل}} به [[پدر]] [[جویریه]]، اجازه دادند که [[جویریه]] را بین ماندن نزد [[حضرت]]{{صل}} و رفتن پیش [[پدر]]، مخیر کند. [[حارث]] گفت: "پیشنهاد منصفانه‌ای کردی". سپس نزد [[جویریه]] رفته، گفت: "دخترم، [[قبیله]] خود را با ماندنت مفتضح نکن. [[جویریه]] گفت: ما من، [[خدا]] و رسولش را برگزیده‌ام. پدرش گفت: نفرین بر تو. هرچه می‌خواهی بکن". آن گاه [[حضرت]]، [[جویریه]] را [[آزاد]] کرد و در زمره [[همسران]] خویش قرار داد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۰-۲۸۱.</ref>.
*'''[[روایت]] دوم:'''
*پس از تقسیم [[غنایم]]، [[جویریه]] در سهم [[ثابت بن قیس بن شمّاس]] و پسر عمویش قرار گرفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۴۵.</ref>. آنان با او قرار گذاشتند که با پرداخت نه اوقیه (هفت مثقال) طلا<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۵۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۱.</ref> بتواند خود را [[آزاد]] کند. [[جویریه]] در حالی که [[پیامبر]]{{صل}} کنار آبی نشسته بود<ref>احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۰۶.</ref>، نزد [[حضرت]] آمد و ضمن اظهار [[مسلمانی]]، برای پرداخت مبلغ [[قرارداد]]، از [[حضرت]] کمک خواست؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "کاری بهتر از این هم هست. پرسید: چه کاری؟ فرمود: تعهدی که کردی می‌پردازم و تو را به همسری برمی‌گزینم. [[جویریه]] گفت: بسیار خوب". [[حضرت]]، او را از [[ثابت بن قیس]] خرید و [[آزاد]] ساخت و سپس با او [[ازدواج]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۲؛ ابن اسحاق، السیره ابن اسحاق، ص۲۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۱.</ref>.


==صداق ایشان==
== رؤیای صادقه جویریه ==
*گفته‌اند [[حضرت]]، صداقش را [[آزادی]] او و به قولی<ref>احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۰۶.</ref> [[چهل]] یا صد تن از [[اسیران]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> و یا همه [[اسیران]] بنی‌مصطلق قرار داده بود؛ اما [[جویریه]]، خود در این باره می‌گوید: "وقتی [[پیامبر]]، مرا [[آزاد]] کرد و به [[عقد]] خود در آورد، به [[خدا]] قسم، من حتی یک کلمه با او درباره افراد عشیره‌ام، [[سخن]] نگفتم و این خود [[مسلمانان]] بودند که آنان را [[آزاد]] کردند. دیدم دخترعمویم، پیش من آمد و خبر [[آزادی]] آنان را داد، پس [[خداوند عزوجل]] را [[شکر]] کردم"<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۸۳.</ref>.
جویریه می‌گوید: سه [[شب]] قبل از اسارتم در [[خواب]] دیدم گویا ماه از یثرب آمد و به اتاق من وارد شد. کسی را از خوابم [[آگاه]] نکردم چون [[دوست]] نداشتم همه خوابم را بدانند تا اینکه پیامبر {{صل}} به سوی ما آمد و من اسیر شدم<ref>أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۸۴؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۴، ص۳۴۷ و ج۱۱، ص۲۱۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جویریه - عباسی (مقاله)| مقاله «جویریه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۷.</ref>
*گفته‌اند [[حضرت]]، صداقش را چهارصد درهم قرار داد و نامش را از "بره" به [[جویریه]] [[تغییر]] داد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲، احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۰۶؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴.</ref>؛ چرا که این نام را [[دوست]] نداشتند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال نفس النفیس، ج۱، ص۴۷۴.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} برای ایشان نیز همچون دیگر [[زنان]] خود، [[حکم]] [[حجاب]] را مقرر فرمود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۱-۲۸۲.</ref>.


==[[وفات]] [[جویریه]]==
== پیامبر {{صل}} و نامگذاری جویریه ==
*وی پنج سال با [[رسول خدا]]{{صل}} [[زندگی]] کرد<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۵.</ref>؛ اما از آن [[حضرت صاحب]] فرزندی نشد<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۲۶۳.</ref>. سرانجام در [[ربیع‌الاول]] [[سال]] پنجاه و شش [[هجری]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جلد ص۹۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۲.</ref> و به [[نقلی]] پنجاه [[هجری]]<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۵؛ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۷۴.</ref> در [[مدینه]] [[وفات]] کرد. گفته‌اند [[مروان حکم]]، [[والی]] وقت [[مدینه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جلد ص۹۵؛ و سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> یا [[ابوحاتم بن حیان]]<ref>سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۴.</ref> بر او [[نماز]] خواند.
اسم اصلی جویریه قبل از [[ازدواج با رسول خدا]] {{صل}} بره بوده و پیامبر {{صل}} بعد از [[ازدواج]] با او نام وی را جویریه گذاشت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۴؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۴، ص۳۴۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۵۷؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۷۴؛ الدرایة فی تخریج أحادیث الهدایه، ابن حجر، ج۲، ص۲۹۴؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۸۲؛ اعلام، زرکلی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>. بعضی نیز گفته‌اند، اسم او [[میمونه]] بوده است<ref>اکمال الکمال، ابن ماکولا، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} برای ایشان نیز همچون دیگر [[زنان]] خود، [[حکم]] [[حجاب]] را مقرر فرمود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۴.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جویریه - عباسی (مقاله)| مقاله «جویریه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۷؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref>
*او از [[رسول خدا]]{{صل}} احادیثی را [[روایت]] کرده است و [[ابن‌عباس]] و [[جابر]] و [[ابن‌عمر]] و [[عبید بن سبّاق]] و [[برادر]] زاده‌اش طفیل و دیگران نیز از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۷۴؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۵۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۲.</ref>.
 
== [[برکت]] [[ازدواج]] جویریه با [[رسول خدا]] {{صل}} ==
پس از آنکه [[پیامبر]] جویریه را به همسری درآورد و [[مسلمانان]] از این کار با خبر شدند، گفتند: پیامبر {{صل}} داماد [[قبیله]] [[بنی مصطلق]] است و سزاوار نیست از این قبیله مردمی به عنوان برده زیر دست ما باشند. پس همه کسانی را که از این [[طایفه]] [[اسیر]] شده بودند، [[آزاد]] کردند که در حدود صد [[خانواده]] از بنی مصطلق آزاد شد. در [[تاریخ]]، زنی که این اندازه به قبیله‌اش خیر رسانده باشد، کمتر به چشم می‌خورد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۰۴؛ السنن الکبری، بیهقی، ج۹، ص۷۵؛ صحیح ابن حبان، ابن حبان، ج۹، ص۳۶۳؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۱۹۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۴۲۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۷۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۰، ص۲۹۰.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جویریه - عباسی (مقاله)| مقاله «جویریه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۷؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref>
 
== سرانجام جویریه ==
وی پنج سال با [[رسول خدا]] {{صل}} [[زندگی]] کرد<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۵.</ref>؛ اما از آن [[حضرت صاحب]] فرزندی نشد<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۲۶۳.</ref>. و سرانجام در [[ربیع الاول]] [[سال ۵۶ هجری]] در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۰۵؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۸۵؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۴۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۷۴.</ref>. [[عمر]] جویریه شصت و پنج سال بوده است<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۱۱، ص۶۱۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۷؛ تفسیر قرطبی، قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۶.</ref>. برخی نیز [[تاریخ]] [[وفات]] وی را [[سال ۵۰ هجری]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۲۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۷.</ref> و برخی ۶۰ [[هجری]] گفته‌اند<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۲۱۹.</ref>. گفته‌اند [[مروان حکم]]، [[والی]] وقت [[مدینه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جلد ص۹۵؛ و سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۴.</ref> بر او [[نماز]] خواند<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جویریه - عباسی (مقاله)| مقاله «جویریه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۸؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۲.</ref>.
 
==جویریه==
یکی از [[همسران رسول خدا]]{{صل}} است. حارث پدر جویریه [[رئیس قبیله]] «بنی ‌المصطلق» بود که در پنج منزلی [[مدینه]] سکونت داشتند. در سال پنجم و با ششم [[هجرت]] بود، حارث با کمک سایر [[قبایل عرب]] لشکری تهیه دیده بود و در نظر داشت که بی‌خبر و به ناگاه به مدینه [[حمله]] کند و [[مسلمانان]] را از بیخ و بن براندازد.
[[رسول خدا]]{{صل}} که از ماجرا خبر داشت؛ یکی از [[اصحاب]] را برای [[جاسوسی]] به [[قبیله]] حارث فرستاد تا از موقعیت و تعداد نفرات و وضع [[دشمن]] اطلاعاتی به دست آورد. فرستاده رسول خدا{{صل}} [[مأموریت]] خود را با [[موفقیت]] به انجام رسانیده و اطلاعات مفیدی از وضع نظامی دشمن به حضرت [[تسلیم]] کرد.
از آن طرف از [[لشکر]] حارث نیز جاسوسی به میان مسلمانان آمد تا اطلاعاتی کسب کند ولی قبل از این که بتواند خدمتی انجام دهد گرفتار شد. [[مسلمین]] [[اسلام]] را به او پیشنهاد کردند ولی مرد [[عرب]] زیر بار اسلام نرفت و [[کیش]] جدید را نپذیرفت و ناچار مسلمین او را کشتند. بر اثر همین واقعه رسول خدا{{صل}} پیش دستی کرد و بر سر قبیله [[بنی مصطلق]] تاخت.
 
افرادی که از [[قبایل]] دیگر در لشکر حارث بودند، چون خود را در مقابل حمله غیرمنتظره دیدند پای به [[فرار]] گذاردند و لشکر حارث تنها عهده‌دار [[مسئولیت]] [[جنگ]] شد. منادی اسلام قبول این کیش را به [[سپاهیان]] حارث پیشنهاد کرد و آنان را به اسلام [[دعوت]] نمود، اما سپاهیان حارث نه تنها اسلام را نپذیرفتند بلکه منادی اسلام را تیرباران کردند. مسلمین چون چنین دیدند یکباره حمله کردند و جنگ [[سختی]] در گرفت و سرانجام قبیله حارث [[شکست]] خورد و تسلیم شد. از مسلمانان فقط یک تن [[شهید]] شد و از لشکر حارث ۱۰ تن کشته شدند. محصول این جنگ علاوه بر [[غنائم جنگی]] عده‌ای [[اسیر]] بود. جویریه که شوهرش در این جنگ کشته شده بود، جزء [[اسیران جنگی]] در آمد و در تقسیم، سهم یکی از [[انصار]] شد.
چون به [[مدینه]] بازگشتند [[جویریه]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و برای [[آزادی]] خویش از آن حضرت [[استمداد]] کرد، رسول خدا{{صل}} او را از [[مرد]] [[انصاری]] خرید و [[آزاد]] کرد و پس از آن او را به [[عقد]] خود درآورد. چون این خبر به سایر [[اصحاب]] رسید؛ به [[احترام]] این [[ازدواج]] تمام اسیرانی را که در [[اختیار]] داشتند آزاد کردند. این خبر به حارث، پدر جویریه رسید، پس به مدینه آمد و [[اسلام]] را پذیرفت، آن‌گاه به [[قبیله]] خویش بازگشت و عموم افراد قبیله [[بنی‌مصطلق]] اسلام آوردند<ref>نقش عایشه در تاریخ اسلام، سید مرتضی عسکری، مجمع علمی اسلامی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۵۸.</ref>. جویریه در [[بقیع]]، کنار سایر [[همسران پیامبر]] مدفون است.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۴۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[ازدواج پیامبر خاتم]]
* [[ازدواج پیامبر خاتم]]
{{پایان مدخل وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جویریه - عباسی (مقاله)|مقاله «جویریه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


==منابع==
[[رده:همسران پیامبر خاتم]]
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
{{زنان صحابی}}


==پانویس==
[[رده:اعلام]]
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:جویریه بنت حارث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۸

جویریه
اولین همسر مسافع بن صفوان مصطلقی، سپس ازدواج با رسول خدا(ص)
نسبجویریه دختر حارث بن ابی ضرار
زادگاهمدینه
نام پدرحارث بن ابی ضرار
از قبیلهبنی‌مصطلق
تاریخ عقد با پیامر خاتم۶ هجری
سن ایشان در زمان عقدحدود ۲۰ سال
محل درگذشتمدینه
تاریخ درگذشت۵۶ هجری
طول عمر۶۵ سال
آرامگاهقبرستان بقیع

مقدمه

جویریه دختر حارث بن ابی ضرار از طایفه بنی مصطلق و همسر مسافع بن صفوان مصطلقی که در جنگ مریسیع کشته شد. جویریه در سال ششم هجرت در جنگ مسلمانان با بنی مصطلق اسیر شد. وی در بیست سالگی به همسری رسول خدا (ص) درآمد[۱] و جزء برترین زنان پیامبر (ص) در ادب و فصاحت بوده است[۲].[۳]

رؤیای صادقه جویریه

جویریه می‌گوید: سه شب قبل از اسارتم در خواب دیدم گویا ماه از یثرب آمد و به اتاق من وارد شد. کسی را از خوابم آگاه نکردم چون دوست نداشتم همه خوابم را بدانند تا اینکه پیامبر (ص) به سوی ما آمد و من اسیر شدم[۴].[۵]

پیامبر (ص) و نامگذاری جویریه

اسم اصلی جویریه قبل از ازدواج با رسول خدا (ص) بره بوده و پیامبر (ص) بعد از ازدواج با او نام وی را جویریه گذاشت[۶]. بعضی نیز گفته‌اند، اسم او میمونه بوده است[۷]. پیامبر (ص) برای ایشان نیز همچون دیگر زنان خود، حکم حجاب را مقرر فرمود[۸].[۹]

برکت ازدواج جویریه با رسول خدا (ص)

پس از آنکه پیامبر جویریه را به همسری درآورد و مسلمانان از این کار با خبر شدند، گفتند: پیامبر (ص) داماد قبیله بنی مصطلق است و سزاوار نیست از این قبیله مردمی به عنوان برده زیر دست ما باشند. پس همه کسانی را که از این طایفه اسیر شده بودند، آزاد کردند که در حدود صد خانواده از بنی مصطلق آزاد شد. در تاریخ، زنی که این اندازه به قبیله‌اش خیر رسانده باشد، کمتر به چشم می‌خورد[۱۰].[۱۱]

سرانجام جویریه

وی پنج سال با رسول خدا (ص) زندگی کرد[۱۲]؛ اما از آن حضرت صاحب فرزندی نشد[۱۳]. و سرانجام در ربیع الاول سال ۵۶ هجری در مدینه از دنیا رفت[۱۴]. عمر جویریه شصت و پنج سال بوده است[۱۵]. برخی نیز تاریخ وفات وی را سال ۵۰ هجری[۱۶] و برخی ۶۰ هجری گفته‌اند[۱۷]. گفته‌اند مروان حکم، والی وقت مدینه[۱۸] بر او نماز خواند[۱۹].

جویریه

یکی از همسران رسول خدا(ص) است. حارث پدر جویریه رئیس قبیله «بنی ‌المصطلق» بود که در پنج منزلی مدینه سکونت داشتند. در سال پنجم و با ششم هجرت بود، حارث با کمک سایر قبایل عرب لشکری تهیه دیده بود و در نظر داشت که بی‌خبر و به ناگاه به مدینه حمله کند و مسلمانان را از بیخ و بن براندازد. رسول خدا(ص) که از ماجرا خبر داشت؛ یکی از اصحاب را برای جاسوسی به قبیله حارث فرستاد تا از موقعیت و تعداد نفرات و وضع دشمن اطلاعاتی به دست آورد. فرستاده رسول خدا(ص) مأموریت خود را با موفقیت به انجام رسانیده و اطلاعات مفیدی از وضع نظامی دشمن به حضرت تسلیم کرد. از آن طرف از لشکر حارث نیز جاسوسی به میان مسلمانان آمد تا اطلاعاتی کسب کند ولی قبل از این که بتواند خدمتی انجام دهد گرفتار شد. مسلمین اسلام را به او پیشنهاد کردند ولی مرد عرب زیر بار اسلام نرفت و کیش جدید را نپذیرفت و ناچار مسلمین او را کشتند. بر اثر همین واقعه رسول خدا(ص) پیش دستی کرد و بر سر قبیله بنی مصطلق تاخت.

افرادی که از قبایل دیگر در لشکر حارث بودند، چون خود را در مقابل حمله غیرمنتظره دیدند پای به فرار گذاردند و لشکر حارث تنها عهده‌دار مسئولیت جنگ شد. منادی اسلام قبول این کیش را به سپاهیان حارث پیشنهاد کرد و آنان را به اسلام دعوت نمود، اما سپاهیان حارث نه تنها اسلام را نپذیرفتند بلکه منادی اسلام را تیرباران کردند. مسلمین چون چنین دیدند یکباره حمله کردند و جنگ سختی در گرفت و سرانجام قبیله حارث شکست خورد و تسلیم شد. از مسلمانان فقط یک تن شهید شد و از لشکر حارث ۱۰ تن کشته شدند. محصول این جنگ علاوه بر غنائم جنگی عده‌ای اسیر بود. جویریه که شوهرش در این جنگ کشته شده بود، جزء اسیران جنگی در آمد و در تقسیم، سهم یکی از انصار شد. چون به مدینه بازگشتند جویریه نزد رسول خدا(ص) آمد و برای آزادی خویش از آن حضرت استمداد کرد، رسول خدا(ص) او را از مرد انصاری خرید و آزاد کرد و پس از آن او را به عقد خود درآورد. چون این خبر به سایر اصحاب رسید؛ به احترام این ازدواج تمام اسیرانی را که در اختیار داشتند آزاد کردند. این خبر به حارث، پدر جویریه رسید، پس به مدینه آمد و اسلام را پذیرفت، آن‌گاه به قبیله خویش بازگشت و عموم افراد قبیله بنی‌مصطلق اسلام آوردند[۲۰]. جویریه در بقیع، کنار سایر همسران پیامبر مدفون است.[۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۵.
  2. اعلام زرکلی، ج۲، ص۱۴۸.
  3. عباسی، حبیب، مقاله «جویریه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۰۵-۳۰۶؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۷۹.
  4. أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۸۴؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۴، ص۳۴۷ و ج۱۱، ص۲۱۱.
  5. عباسی، حبیب، مقاله «جویریه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۰۷.
  6. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۴؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۴، ص۳۴۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۵۷؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۷۴؛ الدرایة فی تخریج أحادیث الهدایه، ابن حجر، ج۲، ص۲۹۴؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۸۲؛ اعلام، زرکلی، ج۲، ص۱۴۸.
  7. اکمال الکمال، ابن ماکولا، ج۱، ص۲۵۳.
  8. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۴.
  9. عباسی، حبیب، مقاله «جویریه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۰۷؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.
  10. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۰۴؛ السنن الکبری، بیهقی، ج۹، ص۷۵؛ صحیح ابن حبان، ابن حبان، ج۹، ص۳۶۳؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۱۹۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۴۲۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۷۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۰، ص۲۹۰.
  11. عباسی، حبیب، مقاله «جویریه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۰۷؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.
  12. شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۷۵.
  13. ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۲۶۳.
  14. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۰۵؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۸۵؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۴۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۷۴.
  15. تاریخ الطبری، طبری، ج۱۱، ص۶۱۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۷؛ تفسیر قرطبی، قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۶.
  16. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۲۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۷.
  17. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۲۱۹.
  18. ابن سعد، الطبقات الکبری، جلد ص۹۵؛ و سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۹۴.
  19. عباسی، حبیب، مقاله «جویریه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۰۸؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۸۲.
  20. نقش عایشه در تاریخ اسلام، سید مرتضی عسکری، مجمع علمی اسلامی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۵۸.
  21. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۴۰.