جویریه بنت حارث در قرآن
مقدمه
برّه دختر حارث بن ابی ضرار[۱]، رئیس طائفه بنیمصطلق از قبیله خزاعه بود؛ ولی پیامبر او را جویریه نامید[۲]. در منابع عمدتا به همین نام شناخته شده است که ممکن است با جویریه دختر حارث (دختر عموی پیامبر) اشتباه شود. نام همسر او را متفاوت گزارش کردهاند؛ عمده اخبار وی را مسافع بن صفوان بن ذی الشفر دانستهاند که در حمله پیامبر به بنی مصطلق کشته شد[۳]؛ اما در روایات عایشه، وی پسر عموی جویریه، صفوان بن مالک ذیالشفر معرفی شده است[۴]. بنیمصطلق که از زیرمجموعههای خزاعه بودند و در نسب خود با انصار به تبار واحدی میرسیدند در جحفه میان راه مکه به مدینه میزیستند. بنی مصطلق به سبب همپیمانی با قریش درصدد اقدام برضدّ پیامبر برآمدند؛ لیکن پیامبر پیشدستی و در غزوهای آنان را غافلگیر کرد و شکست داد. در این رخداد، جویریه که ۲۰ سال داشت[۵] به دست علی بن ابیطالب به اسارت سپاه مسلمانان درآمد[۶]. درباره چگونگی آزاد شدن جویریه از اسارت و ازدواج او با پیامبر دو دسته روایت وجود دارند: بنا به روایت ابنهشام پس از آنکه جویریه به مدینه رسید، پدرش حارث (یا برادرش عبداللّه)[۷] شترهایی را به عنوان بهای آزادی جویریه با خود به مدینه آورد؛ ولی در انتهای مسیر تاب نیاورد و دو ماده شتر را از آن شتران نزدیک مدینه مخفی کرد تا هنگام بازگشت با خود بازگرداند و چون نزد پیامبر آمد وی ماجرای دو ماده شتر را میدانست و برای حارث بازگو کرد، در نتیجه حارث، دو پسرش و تنی چند از بنیمصطلق اسلام را پذیرفتند و به نبوت پیامبر اقرار کردند[۸]. پیامبر جویریه را به خانوادهاش بازگرداند. جویریه اسلام آورد و پیامبر او را از پدرش خواستگاری کرد و با مهریهای معادل ۴۰۰ درهم او را به ازدواج خود درآورد[۹]. روایت ابو قلابه نیز جزو همین دسته قرار میگیرد. به روایت ابو قلابه پدر جویریه به پیامبر گفته بود: دختری همچون دختر من شایسته بردگی نیست، در نتیجه پیامبر از جویریه خواست میان ماندن یا رفتن خود تصمیم بگیرد[۱۰]. پس از آگاهی انصار از ازدواج پیامبر با جویریه، ۱۰۰ نفری را که در جنگ به اسارت گرفته بودند آزاد کردند[۱۱]. زنان اسیر مخیر شدند بمانند یا به قبیله خود بازگردند و همگی رفتن را ترجیح دادند[۱۲]. جویریه گفته: به خدا سوگند پیش از آنکه من درباره آزادی قبیلهام با ایشان سخن بگویم، مسلمانان، افراد قبیلهام را آزاد کرده بودند[۱۳]. از جویریه روایت شده که پیش از اسارتش در خواب دید که ماه از یثرب (یا آسمان) به سمت او رفته است[۱۴]. دسته دوم، روایاتی هستند که بر اسارت و بردگی جویریه تأکید بیشتری دارند. بنا به روایت عایشه پس از تقسیم غنایم بنیمصطلق، جویریه سهم ثابت بن قیس انصاری و پسر عمویش گردید. آنان نیز آزادی جویریه را به پرداخت ۹ واقیه (واحد اندازهگیری نقره) منوط کردند. جویریه که خود را از پرداخت این مبلغ ناتوان میدید نزد پیامبر رفت و پس از معرفی خود ازاو کمک خواست. پیامبر هزینه آزادی او را بر عهده گرفت و به او پیشنهاد ازدواج داد که جویریه پذیرفت. برخی گزارش کردهاند که آزادی ۱۰۰[۱۵] یا ۴۰ تن[۱۶] یا همه اسرای قبیلهاش[۱۷]، مهریه جویریه بوده است، ازاین رو عایشه جویریه را با برکتترین زن معرفی کرده است[۱۸]. پس از این رخداد دیگر خبر چندانی از جویریه نیست.
بر پایه روایتی، یکبار از صبح تا ظهر به ذکر مشغول بود که پیامبر پس از آگاهی از این امر، ذکری خاص به وی آموخت[۱۹]. روایت دیگری از روزهداری او خبر میدهد[۲۰]. این مضامین میتوانند بیانگر روحیه عبادی وی باشند.
معدود اطلاعات دیگری از روابط جویریه با برخی زنان پیامبر خبر میدهند. جویریه زنی دلنشین بود و از همین رو برخی زنان پیامبر ناخشنودی خود را از ازدواج او با پیامبر به صراحت اعلام کردهاند[۲۱]. سخنان برخی زنان پیامبر را نیز که خود را برتر از جویریه دانسته، به وی میگفتند: «پیامبر با تو ازدواج نکرده، بلکه تو را به بردگی گرفته»[۲۲] میتوان شاهدی دیگر در این ماجرا دانست، ضمن آنکه مشخص میشود ازدواج جویریه طی مراسمی رسما اعلام نشده بود. جویریه ملزم شد حجاب ویژه زنان پیامبر را رعایت کند که در آیه حجاب بیان شده بود[۲۳]. این امر افزون بر آنکه از جایگاه ویژه امالمؤمنین جویریه حکایت داشت، مانع هرگونه زیادهگویی گردید.
در حوادث سالهفتم که پیامبر با یهودیان خیبر مصالحه کرد، به جویریه همچون دیگر زنان خود سالیانه ۸ وَسَق خرما و ۲۰ وَسَق جو (یا گندم) از وجه المصالحه خیبر اختصاص داد[۲۴]. مشهور شده که در برههای که زمان دقیق آن مشخص نیست، پیامبر از زنان خود به شدت ناراحت شد و نتوانست آنان را ببخشد و از این رو یک ماه رابطه خود را با آنان قطع کرد؛ ولی با وساطتهایی این امر به پایان رسید. گفتهاند: با نزول آیه ۵۱ احزاب[۲۵] پیامبر مخیر شد هر زنی را که میپسندد برگزیند و تصمیم درباره دیگران را به تأخیر بیندازد.
روایات تفسیری متعددی ذیل این آیه آمده؛ ولی در روایت ابن ابی رزین[۲۶] و ابن زید که به جانبداری از قریش سخن گفتهاند، آمده است که این آیه از پیامبر خواسته از میان زنان دائم خود هر یک را خواست برگزیند و دیگران راواگذارد و از این رو زنان قرشی خود از جمله عایشه دختر ابوبکر و حفصه دختر عمر را برگزید (ایواء) و حکم درباره زنان دیگر چون جویریه را به تأخیر انداخت (ارجاء)[۲۷]. روایت ابن ابی رزین چندان مشهور و معتبر نیست و با شواهد تاریخی نیز ناسازگار است؛ زیرا بااینکه بیشترین اخبار جویریه از هووی او عایشه نقل شده، گزارشی درباره ناراحتی پیامبر از جویریه بیان نشده است و این نشان میدهد که شخصیت جویریه به گونهای بوده که نه تنها پیامبر بلکه دیگران نیز تصویر مثبتی از او در خاطر داشتهاند و از این رو بسیار بعید است که رفتار جویریه مایه ناراحتی پیامبر شده باشد تا این آیه را بتوان درباره او دانست. از سوی دیگر گزارشهای دیگری نشان میدهند که عایشه و حفصه بیشترین سهم را در ناراحتیهای پیامبر داشتهاند و پیامبر تنها با برخی زنان خود قطع رابطه کرده بود و نه همگی آنها[۲۸] و ماجرا تنها با دخالت ابوبکر و عمر پایان یافت[۲۹]. احتمالاً بر اثر اهمیت نقش خلفای نخستین، برخی مورخان برای کم رنگ ساختن نقش عایشه و حفصه در این نارضایتی، ازسهم دیگر زنان پیامبر نیز سخن گفتهاند، افزون بر این، بنا به روایت عکرمه و شعبی این آیه ربطی به زنان پیامبر نداشته و درباره زنان مؤمنی نازل شده که بدون هیچ مَهری خود را به پیامبر بخشیدند[۳۰] و بر اساس آن پیامبر مخیر شد هریک را خواست برگزیند و دیگران را وانهد و در نتیجه ناظر به عملکرد جویریه نیست، حتی برخی مفسران ازدواج جویریه را پس از نزول این آیه دانستهاند[۳۱]. ذیل آیات ۲۸ - ۲۹ احزاب[۳۲] روایاتی نقل شده حاکی از آنکه برخی زنان پیامبر نسبت به سطح معیشت ایشان ناراضی بودند و در برابر این امر از خود واکنش نشان دادند. در این روایات نیز سعی شده نشان داده شود این واکنش در میان تمامی همسران پیامبر بوده و به برخی اختصاص نداشته است و از این رو از خواسته هریک از زنان پیامبر یاد کردهاند. در این میان گفته شده که خواسته جویریه یک چادر بود و از آنجا که پیامبر در معیشت خود به حداقل بسنده میکرد به درخواستهایشان پاسخ نداد و آنگاه این آیات نازل شد و از زنان پیامبر خواست که میان پیامبر و دنیا یکی را برگزینند که پیامبر را انتخاب کردند[۳۳]. بر اساس گزارشهایی دیگر فقط برخی زنان قرشی پیامبر در اعتراض به سطح معیشتی زندگی خود به پیامبر گفتند: اینگونه نیست که اگر پیامبر ما را طلاق دهد، کسی از طایفه خودمان به خواستگاری ما نیاید (بیسرپرست نخواهیم ماند)[۳۴] و از این رو جویریه نمیتواند از جمله آنان باشد. گفته شده: این سخنان پس از آن مطرح شد که پیامبر طلا، جواهرات و گنج آل ابی حقیق نضیری را که در نبرد خیبر در سال هفتم به دست آورده بود قسمت کرد و سهمی از آن برای همسران خود در نظر نگرفت[۳۵]. در سال بیستم هجری و زمانی که خلیفه دوم هجری دیوان را تدوین میکرد، سهم جویریه را ۶۰۰۰ درهم تعیین کرد که نسبت به برخی زنان پیامبر کمتر بود؛ زیرا سهم یک اسیر جنگی را با سهم دختر ابوبکر یکسان نمیدانست[۳۶]. در گزارش دیگری آمده که عمر برای زنان پیامبر ۱۰۰۰۰ دینار تعیین کرد؛ ولی سهم جویریه، صفیه و میمونه را کمتر دانست که عایشه با استناد به سنت پیامبر از عمر خواست میان زنان پیامبر تفاوتی قائل نشود[۳۷]. برخی نیز گفتهاند که سهم او همچون سهم دیگر زنان پیامبر ۱۲۰۰۰ دینار تعیین شد[۳۸]. هرچند همه گزارشهایی که از تاریخ وفات جویریه سخن میگویند به مادر ابیالابیض از موالی جویریه باز میگردند، باز این گزارشها همسان نیستند. به گزارشی از ابیالابیض وی در سال ۵۶ هجری، در عصر معاویه از دنیا رفت و والی اموی مدینه، مروان بن حکم بر او نماز گزارد که عموم مورخان این گزارش را ترجیح دادهاند[۳۹]. در گزارشی دیگر از آنها وی در سال ۵۰ هجری و در ۶۵ سالگی از دنیا رفته است[۴۰]. برخی منابع که به سبک حدیثی، روایات گوناگون و گاه متعارض را همزمان بیان کردهاند، هر دو گزارش را ارائه کردهاند[۴۱].[۴۲]
منابع
پانویس
- ↑ النسب، ص۲۹۱؛ الانساب، ج ۵، ص۳۱۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۲، ۹۴؛ انسابالاشراف، ج ۱، ص۴۲۳.
- ↑ الانسابالاشراف، ج ۲، ص۵۷۸؛ اسدالغابه، ج ۵، ص۴۲۰؛ الاصابه، ج ۸، ۷۲ - ۷۴.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۲؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص۶۰۹؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۲۲۴.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۵؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص۶۱۰.
- ↑ الارشاد، ج ۱، ص۱۱۸.
- ↑ الاستیعاب، ج ۳، ص۸۸۴؛ اسدالغابه، ج ۳، ص۱۳۸.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۳، ص۷۶۳؛ اسدالغابه، ج ۱، ص۳۳۵.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۳، ص۷۶۳.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۴۸؛ الاصابه، ج ۸، ص۷۴.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص۱۸۰۴ ـ ۱۸۰۵؛ اسد الغابه، ج ۵، ص۴۲۰.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۴۱۳.
- ↑ همان، ص۴۱۲؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص۶۱۰؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص۱۲۹.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص۶۱۰؛ المغازی، ج ۱، ص۴۱۲.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۳؛ ج ۳، ص۷۶۳؛ المصنف، صنعانی، ج ۷، ص۲۷۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص۵۷۹.
- ↑ الطبقات، ج ۲، ص۴۹؛ المغازی، ج ۱، ص۴۱۱؛ المصنف، صنعانی، ج ۷، ص۲۷۱.
- ↑ دلائل النبوه، ج ۴، ص۵۰؛ اسد الغابه، ج ۵، ص۴۲۰.
- ↑ صحیح ابن حبان، ج ۳، ص۱۱۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص۲۶۴.
- ↑ سنن ابی داود، ج ۱، ص۵۴۱؛ السنن الکبری، ج ۴، ص۲۷۶؛ صحیح ابن حبان، ج ۸، ص۳۷۵ - ۳۷۶.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۴۱۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص۶۰۹؛ الاستیعاب، ج ۴، ص۱۸۰۴.
- ↑ انسابالاشراف، ج ۲، ص۵۷۹؛ المصنف، صنعانی، ص۲۷۱؛ مسند ابن راهویه، ج ۴، ص۲۵۵.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۴؛ المغازی، ج ۱، ص۴۱۳.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۲ ـ ۹۵.
- ↑ ﴿تُرْجِى مَن تَشَآءُ مِنْهُنَّ وَتُـْٔوِىٓ إِلَيْكَ مَن تَشَآءُ وَمَنِ ٱبْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰٓ أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَآ ءَاتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَٱللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِى قُلُوبِكُمْ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًۭا﴾ «(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیکتر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان دادهای خشنود شوند و خداوند آنچه در دلهایتان میگذرد میداند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۳، ص۳۲۹.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص۶۰۷.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۶، ص۱۵۲؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص۱۲۶؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۳۶۸.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۴، ص۱۸۷؛ الطبقات، ج ۸، ص۱۸۰؛ السنن الکبری، ج ۷، ص۳۸.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۴، ص۱۷۴؛ البدایة والنهایه، ص۲۲۵؛ جامعالبیان، ج ۲۲، ص۱۹؛ زادالمسیر، ج ۳، ص۴۷۶.
- ↑ تفسیر ابن ابیحاتم، ج ۱۰، ص۳۱۴۷.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِىُّ قُل لِّأَزْوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ ٱلْحَيَوٰةَ ٱلدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًۭا جَمِيلًا * وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلْـَٔاخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَـٰتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًۭا﴾ «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم * و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را میخواهید، بیگمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ تفسیر سمعانی، ج ۴، ص۲۷۵ ـ ۲۷۶؛ روضالجنان، ج ۱۵، ص۴۱۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص۵۱۷؛ الکافی، ج ۶، ص۱۳۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۹۲.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۲۲۵، ۲۳۱؛ فتوحالبلدان، ج ۳، ص۵۵۶؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص۲۸۲.
- ↑ المعرفة والتاریخ، ج ۱، ص۴۶۳؛ بحارالانوار، ج ۳۱، ص۴۶.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۲۲۵؛ فتوح البلدان، ج ۳، ص۵۵۱.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۱۷۰؛ المعرفة والتاریخ، ج ۳، ص۳۲۲؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص۵۷۹.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۵؛ الاصابه، ج ۸، ص۷۴.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص۹۵؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص۶۰۹ - ۶۱۰؛ المستدرک، ج ۴، ص۲۷.
- ↑ اسماعیلی، مهران، مقاله «جویریه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۱۶۱.