ام‌شریک انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:ce...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ نگاران' به 'تاریخ‌نگاران')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ام‌شریک انصاری در قرآن]] - [[ام‌شریک انصاری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ام‌شریک انصاری در قرآن]] |[[ام‌شریک انصاری در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[مفسران]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک می‌دانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشته‌ایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> از زنی به نام [[ام‌شریک]] یاد کرده‌اند که خود را به [[پیامبر]]{{صل}} هبه کرد. در نام، [[نسب]]، [[همسر]] و حتی [[قبیله]] او [[اختلاف]] است. برخی او را غزیه، دختر [[جابر بن حکیم دوسی]] از تیره [[ازد]] می‌دانند.<ref>المنتظم، ج ۴، ص ۵۸.</ref> ابن‌سعد نیز بر این نظر است.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref> برخی وی را دختر [[دودان بن‌عوف بن جابر]] از [[بنی‌عامر بن لؤی]] می‌شناسانند.<ref> المحبر، ص ۸۱ ـ ۸۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۹۶.</ref> [[بلاذری]] او را دختر [[دودان بن عوف بن‌ عمرو]] می‌داند.<ref>انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۳؛ نهایه‌الارب، ج ۱۸، ص ۲۰۱.</ref> برخی نام او را غُزَیْله آورده‌اند.<ref> نهایة الارب، ج ۱۸، ص ۲۰۱.</ref> تعدد نام، نسب و [[کنیه]] او برخی را به تعدد مصداق [[معتقد]] ساخته است؛ امّا ابن‌حجر، پس از معرفی سه ام‌شریک، با لقب‌های [[انصاری]]، دوسی، و [[قریشی]] عامری، نتیجه گرفته که امّ شریک، زنی از [[اهل]] [[قریش]] است و به جهت ازدواجش با دوس، به آنان منسوب شده، و بعد در میان [[انصار]] [[ازدواج]] کرده و به آنان نسبت یافته است،<ref>الاصابه، ج ۸، ص ۴۲۰.</ref> گرچه قول به اینکه او از انصار و از تیره [[بنی‌نجار]] بوده نیز وجود دارد،<ref> البدایه والنهایه، ج۵،ص۳۱۹؛ الاصابه، ج۸، ص۴۱۶.</ref> به هر روی وی همسر [[ابوالعکر ازدی]]، حلیف [[عامر بن ‌لؤی]] بود.<ref>انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۴.</ref> جزئیات [[زندگی]] امّ شریک چندان روشن نیست و داستان‌های کرامت‌ گونه‌ای که درباره‌اش آورده‌اند جای [[تأمل]] دارد، به ویژه آنکه ناقل همه آنها خود اوست. خود وی می‌گوید: وقتی قومش، از [[اسلام آوردن]] او [[آگاه]] شدند، وی را گرفته و بستند و در [[بادیه]] بر شتر برهنه سوار کردند و سه [[روز]] از [[خوراک]] بازش داشتند تا از [[دین]] دست بردارد؛ امّا [[لطف]] ویژه [[الهی]]، او را از [[سختی]] و [[تشنگی]] رهایند، به‌گونه‌ای که [[مشرکان]] همراه او، به [[حقانیت اسلام]] پی [[برده]] و [[مسلمان]] شدند.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۳؛ المحبر، ص ۸۱ ـ ۸۲.</ref>
نام او [[غُزَیَّة بنت جابر بن حکیم بن عامر بن لؤی]] است. درباره این که از کدام [[قبیله]] بوده، نظریات مختلفی وجود دارد؛ عده‌ای گفته‌اند، [[قریشی]] و از [[طایفه]] عامر بوده است، چنان که در [[نسب]] او ذکر شد. گروهی او را از [[طایفه]] "دوسیّه" و از [[قبیله]] "ازد" شمرده‌اند. برخی هم او را از [[انصار]] دانسته‌اند<ref>نام او را "غُزَیله" هم نقل نموده‌اند. درباره نسب ام شریک، نقل‌های دیگری نیز گفته شده، مانند: ام شریک، بنت - دودان بن عوف بن عمر بن رواحة بن حجر. (الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۲۲؛ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۸۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۲۶، ص۱۱؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۴۲؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۵، ص۲۳۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۱۶۷؛سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۲۳۶؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۴۴؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۱۷ و أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۳، ص۴۸۱).</ref>. برخی [[تاریخ‌نگاران]] نیز نظر جامعی را در این‌باره مطرح کرده‌اند که تمام این اقوال را در برمی‌گیرد؛ آنان گفته‌اند: [[ام شریک]] از [[طایفه]] عامر بوده، سپس با فردی از [[طایفه]] دوسی از [[قبیله ازد]] [[ازدواج]] کرد؛ از این رو به آن [[قبیله]] هم نسبت داده می‌شود. پس از آن هم با فردی از [[انصار]] [[ازدواج]] کرد، پس [[انصاری]] هم به شمار می‌آمده است؛ یا این که او را از [[انصار]] به معنای فراگیر آن بدانیم<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۳، ص۴۸۱.</ref><ref>[[حسن مرادی|مرادی، حسن]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۳.</ref>.


[[ام‌شریک]] پس از [[اسلام]] در پی کسی بود که با او همراه شود تا در [[مدینه]] به [[پیامبر]]{{صل}} بپیوندد. از یهودیانی که به آن سوی در حرکت بودند، خواست تا با آنها همراه شود و چون امّ‌شریک خواست آبی بردارد یک [[یهودی]] مانع شد و گفت: همه چیز با ما همراه است. بدین‌گونه با آنان همراه شد و در میان [[راه]] چون [[تشنگی]] بر او [[غالب]] شد، از آنان آب‌طلبید؛ امّا آنان به شرط یهودی شدن، آب در اختیارش می‌نهادند. امّ شریک نپذیرفت و به کناری رفت و [[خفت]] و در این هنگام مورد [[لطف]] ویژه [[خداوند]] قرار گرفت و [[سیراب]] شد.<ref>السیر والمغازی، ص ۲۸۴.</ref> امّ شریک در مدینه به پیامبر{{صل}} ملحق شد و با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کرد <ref> المحبر، ص ۴۱۱.</ref> و چون [[همسر]] نداشت، خود را به پیامبر{{صل}} هبه کرد؛ امّا در [[پذیرش]] [[رسول خدا]] [[اختلاف]] است؛<ref>المنتظم، ج ۴، ص ۵۸؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۳ ـ ۵۴.</ref> ابن‌سعد براساس روایتی می‌گوید: پیامبر{{صل}} آن را نپذیرفت؛ ولی او نیز تا آخر [[ازدواج]] نکرد.<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref> [[ابن‌اسحاق]] بر آن است که پیامبر{{صل}} او را به سه صاع جو به [[زید]] تزویج کرد؛<ref>السیر والمغازی، ص ۲۸۴.</ref> ولی براساس دیگر داده‌های [[تاریخی]]، می‌توان گفت که پیامبر{{صل}} پس از اینکه امّ شریک خود را به او بخشید<ref> السیر والمغازی، ص ۲۶۹؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۶۴۶ ـ ۶۴۷؛ مسند احمد، ج ۷، ص ۶۱۷.</ref> با او ازدواج کرد <ref> الطبقات، ج۸، ص۱۲۲؛ حلیه‌الاولیاء، ج۲، ص۶۷.</ref> و پس از چندی وی را [[طلاق]] داد <ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۸۵؛ المحبّر، ص ۸۲.</ref> و او پس از آن ازدواج نکرد و همچنان دیگران را به اسلام [[ترغیب]] می‌کرد.<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۴.</ref> [[ابن‌ عبدالبرّ]]، اقوال مربوط به [[ازدواج]] را مضطرب دانسته و در اصل این رخداد تردید می‌کند.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۹۷.</ref> به [[نقل]] خود او، روزی ظرفی از روغن برای [[پیامبر]] فرستاد. پس از آن، هرگاه به آن ظرف مراجعه می‌کرد آن را پر از روغن می‌یافت.<ref>مناقب، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>برخی آن را از [[آیات الهی]] شمرده و می‌گفتند: {{عربی|"ومن آيات الله، عكة امّ‌شريك"}}.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۴؛ بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۳۶.</ref> امّ شریک از [[راویان حدیث پیامبر]]{{صل}} به شمار می‌آید.<ref>صحیح البخاری، ص ۱۲۲۶، ح ۳۱۸۰؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۴.</ref> از فرجام او اطلاعی در دست نیست.
== [[اسلام آوردن]] [[ام شریک]] ==
== [[ام شریک]] و هبه کردن خود به [[پیامبر]] {{صل}} ==
== [[ام شریک]] و [[روایت]] ==
# [[حدیث]] [[دجّال]]
# [[حدیث]] امر به کشتن قورباغه
# [[حدیث]] هبه


==[[ام شریک]] در [[شان نزول]]==
== [[ام شریک]] در [[شأن نزول]] ==
ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک می‌دانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشته‌ایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>، از [[امام علی بن‌ الحسین]]{{ع}} نقل شده که مراد از [[زن]] مؤمنی که خود را به پیامبر{{صل}} بخشید، امّ شریک است. از [[مقاتل]] و [[ضحاک]] نیز چنین روایتی نقل شده است.<ref>جامع‌البیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹ـ۳۰؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۷۱؛ التعریف و الاعلام، ص ۲۶۰.</ref> [[طبری]] براساس خبری می‌نویسد: [[عبدالملک مروان]]، طی نامه‌ای از [[مردم مدینه]] درباره آیه پرسید. [[امام سجاد]]{{ع}} در پاسخ نوشت که او زنی به نام امّ شریک بود.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۲۹؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۷۶.</ref> افزون بر این، آیه {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان  را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان داده‌ای خشنود شوند و خداوند آنچه در دل‌هایتان می‌گذرد می‌داند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref> را نیز در باره امّ شریک و دیگر [[زنان]] می‌دانند که پیامبر{{صل}} آنان را به همسری برگزید<ref>السیر والمغازی، ص۲۶۹؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref>.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ام شریک انصاری (مقاله)|ام شریک انصاری]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[حسن مرادی|مرادی، حسن]]، [[ام شریک (مقاله)|مقاله «ام شریک»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳''']]
{{پایان منابع}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ام شریک انصاری (مقاله)|ام شریک انصاری]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۴''']]
{{پانویس}}


==پانویس==
{{پانویس2}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:ام شریک انصاری]]
[[رده:ام شریک انصاری]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۳

مقدمه

نام او غُزَیَّة بنت جابر بن حکیم بن عامر بن لؤی است. درباره این که از کدام قبیله بوده، نظریات مختلفی وجود دارد؛ عده‌ای گفته‌اند، قریشی و از طایفه عامر بوده است، چنان که در نسب او ذکر شد. گروهی او را از طایفه "دوسیّه" و از قبیله "ازد" شمرده‌اند. برخی هم او را از انصار دانسته‌اند[۱]. برخی تاریخ‌نگاران نیز نظر جامعی را در این‌باره مطرح کرده‌اند که تمام این اقوال را در برمی‌گیرد؛ آنان گفته‌اند: ام شریک از طایفه عامر بوده، سپس با فردی از طایفه دوسی از قبیله ازد ازدواج کرد؛ از این رو به آن قبیله هم نسبت داده می‌شود. پس از آن هم با فردی از انصار ازدواج کرد، پس انصاری هم به شمار می‌آمده است؛ یا این که او را از انصار به معنای فراگیر آن بدانیم[۲][۳].

اسلام آوردن ام شریک

ام شریک و هبه کردن خود به پیامبر (ص)

ام شریک و روایت

  1. حدیث دجّال
  2. حدیث امر به کشتن قورباغه
  3. حدیث هبه

ام شریک در شأن نزول

منابع

پانویس

  1. نام او را "غُزَیله" هم نقل نموده‌اند. درباره نسب ام شریک، نقل‌های دیگری نیز گفته شده، مانند: ام شریک، بنت - دودان بن عوف بن عمر بن رواحة بن حجر. (الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۲۲؛ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۸۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۲۶، ص۱۱؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۴۲؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۵، ص۲۳۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۱۶۷؛سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۲۳۶؛ امتاع الأسماع، مقریزی، ج۶، ص۴۴؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۱۷ و أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۳، ص۴۸۱).
  2. الاصابه، ابن حجر، ج۳، ص۴۸۱.
  3. مرادی، حسن، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ص ۴۳۳.