|
|
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| | | #تغییر_مسیر [[قرضالحسنه در معارف و سیره نبوی]] |
| {{سیره معصوم}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[قرضالحسنه]]''' است. "'''[[قرضالحسنه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[قرضالحسنه در قرآن]] | [[قرضالحسنه در حدیث]] | [[قرضالحسنه در نهج البلاغه]] | [[قرضالحسنه در اخلاق اسلامی]] | [[قرضالحسنه در معارف دعا و زیارات]]| [[قرضالحسنه در سیره پیامبر خاتم]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[قرضالحسنه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| *قرض، در لغت، به معنای عبور کردن و گذشتن است. چیزی از [[مال]] هم که به [[انسان]] داده میشود، به شرط آنکه عین یا مثل آن را برگردانند، قرض نامیده میشود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۲۱۷؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۶۶ و علی اکبر قریشی، قاموس قرآن، ج ۵، ص ص ۳۰۶ - ۳۰۷.</ref>. بریدن با دندان هم از دیگر معنایی است که در کتابهای لغت یکی از معانی قرض دانسته شده است و [[دلیل]] اینکه به وام قرض میگویند، این [[دلیل]] است که آن قسمت از [[مال]] را از بقیه [[اموال]] جدا میکنند و به دیگری میدهند که عین یا مثل آن را پس از مدتی باز گرداند<ref>لسان العرب، ج۷، ص۲۱۶-۲۱۷ و مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۶۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۳.</ref>.
| |
| | |
| ==[[فضیلت]] قرض دادن==
| |
| *قرض و عاریه دادن از سنتهای مؤکد [[رسول خدا]]{{صل}} است و ایشان در [[احادیث]] زیادی [[مسلمانان]] را به این امر خداپسندانه [[دعوت]] کرده، آن را [[صدقه]]<ref>الطبرانی، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۱۴۳ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۸۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>، بلکه بهتر از [[صدقه]] معرفی کرده و فرمودهاند: "شبی که مرا به [[آسمان]] بردند، دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته است: [[ثواب]] [[صدقه]] ده برابر است و [[ثواب]] قرض دادن، هجده برابر؛ پس به [[جبرئیل]] گفتم: چرا قرض از [[صدقه]] [[برتر]] است؟ گفت: "چون فرد [[نیاز]] مند، گاه چیزی دارد و باز دست [[نیاز]] دراز میکند؛ اما خواهان قرض، تقاضای [[کمک]] نمیکند؛ مگر به [[دلیل]] [[نیاز]]"<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۹۵ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۱۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۳.</ref>.
| |
| *[[رسول اکرم]]{{صل}} قرض دادن را از [[حقوق]] [[همسایگان]] بر یکدیگر برشمرده<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ الطبرانی، مسند الشامیین، ج ۳، ص ۳۳۹ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۸</ref>، درباره کسانی که با داشتن امکانات [[مالی]] از قرض دادن به [[نیازمندان]] خودداری میکنند، فرمودهاند: "کسی که [[برادر دینی]] اش برای قرض به وی مراجعه کند و او در حالی که بر این کار [[قادر]] باشد؛ این کار را نکند، [[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر او [[حرام]] میکند"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۳۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۵ و شیخ صدوق، امالی، ص ۴۳۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
| |
| | |
| ==[[نکوهش]] قرض گرفتن==
| |
| *[[پیامبر خدا]]{{صل}} هم [[مسلمانان]] را به قرض دادن [[تشویق]] میفرمودند و هم به آنان توصیه میکردند، تا حد ممکن بزرگمنشی به خرج داده، از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام گرفتن را مایه غصّه شب و [[خواری]] روز دانسته<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۵۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۹۷ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۵۱.</ref>، از سنگینی کمرشکن آن به [[خدا]] [[پناه]] میبردند و میفرمودند: "خدایا! از چیرگی قرض و چیرگی [[دشمن]] و [[دشمن]] شاد شدن و [[گرسنگی]] به تو [[پناه]] میبرم که آن بدترین درد است"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ وَ مِنْ بَوَارِ الْأَيِّمِ وَ مِنَ الْجُوعِ فَإِنَّهُ بِئْسَ الضَّجِيع}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵ و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۱۵.</ref>؛ و در دعایی دیگر، بعد از [[نماز صبح]] میفرمودند: "خدایا! از [[غم]] و [[اندوه]] و [[ناتوانی]] و کاهلی و [[بخل]] و بزدلی و سنگینی کمرشکن بار قرض و چیرگی [[مردمان]] و.... به تو [[پناه]] میبرم"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَلِ وَ الْبُخْلِ وَ الْجُبْنِ وَ ضَلَعِ الدَّيْنِ وَ غَلَبَةِ الرِّجَالِ و...}}؛ کنزالعمال، ج ۲، ص ۲۶۳؛ مصباح المتهجد، ص ۲۰۵ و من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
| |
| *همچنین، روزی [[رسول خدا]]{{صل}} در [[حدیثی]] قرض را مانند [[کفر]] دانسته، از آن به [[خدا]] [[پناه]] بردند؛ وقتی از ایشان سؤال شد کهای [[رسول خدا]]{{صل}} آیا وام با [[کفر]] برابر است؟ فرمودند: "آری"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۴؛ علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۲۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۳۱۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۴.</ref>.
| |
| | |
| ==مهلت دادن به بدهکار تنگدست==
| |
| *[[رسول اکرم]]{{صل}} پیوسته بر رعایت حال بدهکاران تنگدست تأکید کرده<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۹ و وسائل الشیعه، ص ۳۶۶.</ref> [[مسلمانان]] را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست برحذر میداشتند<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۰.</ref> و میفرمودند: "هر که به [[تنگدستی]] مهلت دهد، [[خداوند]] در روزی که هیچ سایهای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود در آورد"<ref>الکافی، ج ۸، ص ۹ و ابن حنبل، مسند، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. همچنین فرمودهاند: "هرکس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن [[صبر]] کند تا برای او گشایشی حاصل شود، [[مال]] او [[زکات]] محسوب میشود و در [[نماز]] با [[فرشتگان]] است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود"<ref>حسن بن أبی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۳۹۰ - ۳۹۱ و ثواب الاعمال، ص ۱۳۸.</ref>. ایشان در [[حدیث]] دیگری، اجر کسی را که حال بدهکار تنگدستش را مراعات بکند، [[پاکی از گناهان]] بیان کرده، افزودند: "[[خداوند]] به ازای هر درهم قرض، هزار قنطار<ref>هر قنطار با صد رطل و هر رطل با ۲۵۶۴ گرم برابر است.</ref> از درهم [[بهشت]] به او میکند"<ref>ثواب الاعمال، ص ۲۸۹ و وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۴۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref>.
| |
| *[[ابن عباس]] [[روایت]] کرده است که "روزی [[حضرت]]، به [[مسجد]] وارد شد و فرمود: "کدام یکی از شما [[دوست]] دارد که [[خداوند عزوجل]]، او را از گرمای سوزان [[دوزخ]] ایمن نگاه دارد؟" گفتیم: ای [[رسول خدا]]{{صل}} همه ما [[دوست]] داریم؛ فرمود: "هر که بر [[تنگدستی]] برای پرداخت قرض مهلت دهد، یا قرضش را بر او ببخشد، [[خداوند عزوجل]]، وی را از گرمای سوزان [[دوزخ]] نگاه میدارد"<ref>عبد العظیم بن عبد القوی المنذری، الترغیب و الترهیب، ج۲، ص۴۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵.</ref>.
| |
| | |
| ==[[نهی]] از دیرکرد در پرداخت بدهی==
| |
| *[[رسول خدا]]{{صل}} همان گونه که طلبکار را به [[صبر]] [[تشویق]] میکرد، بدهکار را نیز از دیر کرد در پرداخت بدهی اش [[نهی]] میفرمودند. ایشان دیرکرد توانگر در پرداخت بدهی اش را [[ظلم]] دانسته<ref>عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۷۲؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۲۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰؛ امام مالک، کتاب الموطأ، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref>، میفرمودند: "اگر کسی بتواند [[حق]] کسی را بپردازد و این کار را نکند، هر روز که دیر کند، [[گناه]] باج گیر برایش نوشته میشود"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۶ - ۱۷؛ اعلام الدین، ص ۴۲۱ و امالی صدوق، ص ۴۳۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۵-۵۵۶.</ref>.
| |
| *ایشان، هم فرد بدهکار را از دیر کرد در پرداخت بدهی منع میکردند؛ و هم او را از اینکه [[نیت]] ادا نکردن قرض را داشته باشد به شدت برحذر میداشتند. [[رسول خدا]]{{صل}} درباره انواع قرض فرمودهاند: "قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد؛ اما [[اجل]] به او مهلت نداده است؛ در این صورت، من ولی او هستم و دیگر، قرضی که صاحبش قصد پرداختنش را نداشته است؛ در این صورت، از [[اعمال نیک]] فرد بدهکار بر میدارند [و به فرد طلبکار میدهند] که در آن روز ([[قیامت]]) [[دینار]] و درهمی نخواهد بود"<ref>کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۳۱ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۱.</ref>. ایشان پیوسته [[مسلمانان]] را به رعایت [[جوانمردی]] در قرض دادن، سفارش و به آنان گوشزد میکردند که [[برترین]] [[مؤمنان]] و محبوبترین [[بندگان خدا]] فردی است که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۹۶؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۷، ص ۱۸؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۴ و کنز العمال، ج ۱، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>. ایشان متوفای بدهکار را فردی معرفی میکردند که در زنجیر است و چیزی نمیتواند او را از این وضعیت [[نجات]] دهد؛ مگر پرداخت قرضش<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۱ و کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref>. در نظر آن [[حضرت]]، حتی [[شهدا]] هم از این مسئله، جدا نیستند و با ریختن اولین قطره خونشان، همه گناهانشان بخشیده میشود؛ مگر قرضشان<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۲۲۰ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۳۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref>.
| |
| *آن [[حضرت]] به [[مسلمانان]] بدهکار توصیه میکردند که برای خود چیزی باقی بگذارید تا پس از مرگتان بدهیتان ادا شود؛ زیرا پس از [[گناهان کبیره]] که [[خداوند]] از آنها [[نهی]] کرده است، بزرگترین [[گناه]]، آن است که [[انسان]] بمیرد و قرضی داشته باشد و چیزی برای آن باقی نگذارد<ref>ابن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۳۹۲؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۱۲ و کنزالعمال، ج ۶، ص۲۳۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۶.</ref>.
| |
| | |
| ==[[شاهد]] گرفتن در بدهکاریها==
| |
| *[[رسول خدا]]{{صل}} [[شاهد]] نگرفتن در زمان گرفتن وام را [[مانع]] [[استجابت دعا]] دانسته، میفرمودند: "دعاهای چند گروه [[مستجاب]] نمیشود؛ و کسانی که از کسی وام میگیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر آن شاهدی نمیگیرند"<ref>حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۸ - ۳۹ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
| |
| | |
| ==[[نهی]] از درخواست نابجا==
| |
| *ایشان [[مسلمانان]] را از درخواست بدون احتیاج [[نهی]] کرده، میفرمودند: {{متن حدیث|مَنْ فَتَحَ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ الْمَسْأَلَةِ فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَبْعِينَ بَاباً مِنَ الْفَقْرِ لَا يَسُدُّ أَدْنَاهَا شَيْء}}<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۳۶ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۷۵.</ref>؛ هرکه بدون [[نیاز]]، [[مالی]] را از دیگران قرض کند، [[خداوند]] هفتاد در از [[فقر]] بر رویش میگشاید که در [[دنیا]] هیچ چیز نمیتواند آن را بپوشاند"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
| |
| | |
| ==قرض الحسنه در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}}==
| |
| *متأسفانه سیرهنویسان در شرح [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} بیشتر به قرض گرفتنهای ایشان اشاره کردهاند؛ مانند اینکه [[رسول خدا]]{{صل}} بارها از [[یهودیان]] [[مدینه]] قرض کردند<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> و حتی در زمان [[وفات]] ایشان زرهشان برای قرض گرفتن آرد در گرو مردی [[یهودی]] بود <ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۳۶؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۵، ص ۹۹ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref> و نیز قرض کردن هفتاد [[زره]] از صفوان بن [[امیه]] جمحی<ref>الکافی، ج۵، ص۲۴۰ و من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۲.</ref> از مطالبی است که در کتابهای [[سیره]] آمده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷.</ref>.
| |
| *در کتابهای [[روایی]] نیز وضع همین گونه است و شاید در این کتابها به قرضهایی اشاره باشد که [[پیامبر خدا]]{{صل}} از دیگران میگرفتند تا در [[راه خدا]] به دیگران [[انفاق]] کنند؛ [[روایت]] زیر، نمونهای از آن موارد است: روزی سائلی نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} آمد و از آن [[حضرت]] [[کمک]] خواست. [[پیامبر]]{{صل}} به حاضران رو کرده، فرمودند: "آیا بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟" پس مردی از [[انصار]] برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]]{{صل}}!"؛ پس به او فرمود: "به این مرد، چهار وسق<ref>هر وسق، با شصت پیمانه برابر است.</ref> خرما بده!" گفت: "دادم"؛ پس [[انصاری]] دیگری آمد و تقاضای [[کمک]] کرد؛ [[حضرت]] فرمود: "انشاءالله [[خدا]] عطا کند!" نفر سومی آمد و تقاضای [[کمک]] کرد و [[حضرت]] این جمله را تکرار کرد؛ پس، آن مرد گفت: "انشاءالله عطا کندت زیاد شد!" پس [[رسول خدا]]{{صل}} خندید و رو به حاضران فرمود: "آیا در بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟" مردی برخاست و گفت: "بله، ای [[رسول خدا]]{{صل}}!" پس [[حضرت]] به او فرمود: "چقدر قرض میدهی؟" گفت: "هر چه بخواهی"؛ فرمود: "به این مرد هشت وسق خرما بده!" مرد سائل گفت: "من چهار وسق بیشتر احتیاج ندارم"؛ فرمود: "چهار تا هم اضافه بر آن"<ref>قرب الاسناد، ص ۴۴ و وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۷-۵۵۸.</ref>.
| |
| | |
| ==[[سنت پیامبر]]{{صل}} در ادای قرض==
| |
| *از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَكُونُ عَلَيْهِ الثَّنِيُ فَيُعْطِي الرَّبَاع}}<ref>الکافی، ج ۵، ص ۲۵۴.</ref>؛ روش [[رسول خدا]]{{صل}} در ادای قرض این بود که اگر بچه شتری دو ساله قرض میگرفت، به جای آن شتری هفت ساله میداد (یا اگر دو درهم قرض میگرفت، چهار درهم میپرداخت)<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۸.</ref>.
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:سیره پیامبر خاتم]]
| |
| [[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
| |
| [[رده:قرض دادن]]
| |
| [[رده: قرضالحسنه]]
| |