استدراج در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = استدراج | |||
| عنوان مدخل = استدراج | |||
| مداخل مرتبط = [[استدراج در قرآن]] - [[استدراج در علوم قرآنی]] - [[استدراج در فقه سیاسی]] - [[استدراج در کلام اسلامی]] - [[استدراج در معارف دعا و زیارات]] - [[استدراج در معارف و سیره علوی]] - [[استدراج در معارف و سیره سجادی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== معناشناسی لغوی == | |||
==مقدمه== | [[استدراج]] از ریشه درج و [[درجه]] است. درج و درجه به هریک از مراتب تدریجی حرکت صعودی گفته میشود. استدراج به معنای گرفتن تدریجی و یا [[درهم]] پیچیده شدن است<ref>قاموس قرآن، ج٢، ص٣٣٥.</ref>. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} درباره [[آیه]] فوق میفرماید: «موقعی که [[خداوند]] [[خیر]] بندهای را بخواهد به هنگامی که گناهی انجام میدهد او را به نقمتی [[مبتلا]] میسازد تا به یاد [[استغفار]] بیفتد و هنگامی که [[شر]] بندهای را بخواهد موقعی که گناهی میکند نعمتی به او میبخشد تا استغفار را فراموش کند و به آن ادامه دهد، و این همان است که خداوند فرمود: {{متن قرآن|سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}»<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref><ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۵.</ref>. | |||
== مقدمه == | |||
[[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه]] فوق میفرماید: «موقعی که [[خداوند]] [[خیر]] بندهای را بخواهد به هنگامی که گناهی انجام میدهد او را به نقمتی [[مبتلا]] میسازد تا به یاد [[استغفار]] بیفتد و هنگامی که [[شر]] بندهای را بخواهد موقعی که گناهی میکند نعمتی به او میبخشد تا استغفار را فراموش کند و به آن ادامه دهد، و این همان است که خداوند فرمود: {{متن قرآن|سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}»<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref><ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۵.</ref>. | |||
[[امام سجاد]]{{ع}} در دعای [[روز]] [[عرفه]] از [[خدای متعال]] میخواهد که او را دچار استدراج نکند: {{متن حدیث|وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لِي...}}؛ «خداوندا مرا با مهلت دادنت کمکم سزاوار [[مجازات]] مفرما، [[کیفر]] تدریجی کسی که مرا از خیراتی که نزدش است بازداشته و در رسیدن نعمتش به من [[شریک]] تو نبوده است»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | [[امام سجاد]] {{ع}} در دعای [[روز]] [[عرفه]] از [[خدای متعال]] میخواهد که او را دچار استدراج نکند: {{متن حدیث|وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لِي...}}؛ «خداوندا مرا با مهلت دادنت کمکم سزاوار [[مجازات]] مفرما، [[کیفر]] تدریجی کسی که مرا از خیراتی که نزدش است بازداشته و در رسیدن نعمتش به من [[شریک]] تو نبوده است»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | ||
امام سجاد{{ع}} در این [[دعا]] [[انسانی]] را فرض میکند که خداوند به او [[نعمت]] داده است و او [[نعمتهای الهی]] را [[احتکار]] میکند و آنها را برای [[خدا]] [[انفاق]] نمیکند. [[خدای سبحان]] به او مهلت میدهد تا این که او [[معصیت]] و [[طغیان]] خویش را ادامه دهد و آنگاه خدای [[عزیز]] و [[مقتدر]] او را گرفته و به مجازات میرساند. [[امام]]{{ع}} از این که همانند چنین [[انسان]] [[بدبخت]] و مغروری باشد به خدای متعال [[پناه]] میبرد<ref>فی ظلال الصحیفة السجادیه، ذیل دعای عرفه.</ref> | امام سجاد {{ع}} در این [[دعا]] [[انسانی]] را فرض میکند که خداوند به او [[نعمت]] داده است و او [[نعمتهای الهی]] را [[احتکار]] میکند و آنها را برای [[خدا]] [[انفاق]] نمیکند. [[خدای سبحان]] به او مهلت میدهد تا این که او [[معصیت]] و [[طغیان]] خویش را ادامه دهد و آنگاه خدای [[عزیز]] و [[مقتدر]] او را گرفته و به مجازات میرساند. [[امام]] {{ع}} از این که همانند چنین [[انسان]] [[بدبخت]] و مغروری باشد به خدای متعال [[پناه]] میبرد<ref>فی ظلال الصحیفة السجادیه، ذیل دعای عرفه.</ref><ref>تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴، چاپ اول، فی ظلال الصحیفة السجادیة، محمدجواد مغنیه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۹، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref><ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۴.</ref> | ||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | # [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:استدراج | [[رده:استدراج]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۹
معناشناسی لغوی
استدراج از ریشه درج و درجه است. درج و درجه به هریک از مراتب تدریجی حرکت صعودی گفته میشود. استدراج به معنای گرفتن تدریجی و یا درهم پیچیده شدن است[۱].
مقدمه
امام صادق (ع) درباره آیه فوق میفرماید: «موقعی که خداوند خیر بندهای را بخواهد به هنگامی که گناهی انجام میدهد او را به نقمتی مبتلا میسازد تا به یاد استغفار بیفتد و هنگامی که شر بندهای را بخواهد موقعی که گناهی میکند نعمتی به او میبخشد تا استغفار را فراموش کند و به آن ادامه دهد، و این همان است که خداوند فرمود: ﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴾»[۲][۳].
امام سجاد (ع) در دعای روز عرفه از خدای متعال میخواهد که او را دچار استدراج نکند: «وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لِي...»؛ «خداوندا مرا با مهلت دادنت کمکم سزاوار مجازات مفرما، کیفر تدریجی کسی که مرا از خیراتی که نزدش است بازداشته و در رسیدن نعمتش به من شریک تو نبوده است»[۴].
امام سجاد (ع) در این دعا انسانی را فرض میکند که خداوند به او نعمت داده است و او نعمتهای الهی را احتکار میکند و آنها را برای خدا انفاق نمیکند. خدای سبحان به او مهلت میدهد تا این که او معصیت و طغیان خویش را ادامه دهد و آنگاه خدای عزیز و مقتدر او را گرفته و به مجازات میرساند. امام (ع) از این که همانند چنین انسان بدبخت و مغروری باشد به خدای متعال پناه میبرد[۵][۶][۷]
منابع
پانویس
- ↑ قاموس قرآن، ج٢، ص٣٣٥.
- ↑ «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۵.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ فی ظلال الصحیفة السجادیه، ذیل دعای عرفه.
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴، چاپ اول، فی ظلال الصحیفة السجادیة، محمدجواد مغنیه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۹، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۴.