ضرورت عقلی نصب امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== خداوند، خالق و پروردگار (ربّ) انسان است. ربوبیّت خداوند...» ایجاد کرد)
 
(تغییرمسیر به اثبات عقلی نصب امام)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
#تغییر_مسیر [[اثبات عقلی نصب امام]]
[[خداوند]]، [[خالق]] و [[پروردگار]] ([[ربّ]]) [[انسان]] است. [[ربوبیّت خداوند]] اقتضا می‌کند که او انسان را به [[کمال نهایی]] خود [[هدایت]] نماید؛ تا [[هدف از خلقت]] او برآورده گردد و [[آفرینش انسان]] [[عبث]] و [[بیهوده]] نباشد؛ زیرا صدور فعل عبث از [[خداوند حکیم]] [[قبیح]] است. در نتیجه، بنابر [[قاعده لطف]]، فراهم کردن [[اسباب هدایت]] انسان بر خداوند [[واجب]] است.
 
همچنین می‌دانیم که انسان موجودی [[اجتماعی]] است و [[جامعه]] بر شکل‌گیری [[شخصیّت]] و [[رشد]] یا [[ضلالت]] او تأثیرگذار است. براین اساس، [[جامعه دینی]]، بستری برای [[رشد معنوی]] او است که مانع از [[گمراهی]] انسان می‌گردد. از این‌رو، [[جامعة]] [[توحیدی]]، بستر هدایت توحیدی انسان است. بنا بر دو مقدّمه گذشته و بر اساس قاعده لطف مقرِّب، بر خداوند حکیم واجب است که زمینه شکل‌گیری جامعه سالم و توحیدی را فراهم نماید؛ تا افراد بتوانند در چنین جامعه‌ای، از سر [[اختیار]]، به [[عبادت]] بپردازند و در [[مسیر کمال]] خود، به [[سعادت ابدی]] برسند؛ تا بدین ترتیب هدف از خلقت آنان تأمین گردد. از سوی دیگر، لازمه تحقّق جامعه توحیدی و قوام آن، وجود حاکمی [[عادل]] است که [[اهداف الهی]] را محقّق سازد و موانع عبادت و [[بندگی]] [[انسان‌ها]] را در جامعه برطرف نماید.
 
نخستین شروط لازم برای [[حاکم الهی]]، بهره‌مندی وی از [[عدالت]] و [[علم]] و [[عصمت]] است؛ تا بتواند به [[بهترین]] نحو، بستر رشد و تعالی [[آدمیان]] را فراهم کند. مصداق [[عینی]] چنین شخصیت‌هایی در [[تاریخ]] [[بشر]]، [[انبیاء الهی]]{{عم}} و [[جانشینان]] ارجمند آنان - یعنی [[ائمه اطهار]]{{عم}} - بوده‌اند. نتیجه آنکه، بنا بر قاعده لطف و [[ضرورت]] [[تشکیل جامعه]] [[دینی]]، به منظور فراهم شدن زمینه هدایت انسان‌ها، [[نصب امام]] (به عنوان حاکم الهی) بر خداوند واجب است.
 
شکل این [[برهان]] با بیان منطقی، به صورت ترکیب دو [[قیاس]] اقترانی به شرح زیراست:
 
'''قیاس اول''': جامعه توحیدی، بستر هدایت انسان است (صغری)؛
بنا بر قاعده لطف، فراهم کردن اسباب هدایت انسان در همه زمان‌ها، بر خداوند واجب است (کبری)؛
فراهم کردن همیشگی اسباب [[تشکیل جامعه توحیدی]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است (نتیجه).
 
'''[[قیاس]] دوم''': [[جامعه]] [[توحیدی]] [[نیازمند]] [[انتصاب]] حاکمی [[الهی]] است (صغری)؛
زمینه [[تشکیل جامعه توحیدی]] -بنا برلطف [[مقرّب]]- همواره بر خداوند واجب است (کبری)؛
انتصاب [[حاکم الهی]]، برای [[تشکیل حکومت دینی]]، همیشه بر خداوند واجب است (نتیجه)(...)
 
این [[انتخاب]] نمی‌تواند به روشی غیر از طرق زیر باشد:
#[[انتخاب مردم]] و مراجعه به [[رأی اکثریت]]؛
#[[اجماع امّت]]؛
#[[فرمان الهی]] و از طریق [[نصّ]] [[نبی]]{{صل}}.
 
[[بدیهی]] است که انتخاب مردم نمی‌تواند کامل و دقیق باشد. چنان که امروزه نیز شاهدیم، اربابان زوروزر، با [[قدرت]] [[احزاب سیاسی]] و جنجال‌آفرینی غول‌های رسانه‌ای و سایر امکاناتی که در [[اختیار]] دارند، افکارعمومی را به سود خود [[جهت]] می‌دهند. از سوی دیگر، [[انتخاب امام]]، با [[تعیین]] [[رهبران اجتماعی]] تفاوت اساسی دارد؛ بدین ترتیب که [[امام]] مانند نبی، باید با [[عالم غیب]] مرتبط باشد و به [[تبیین دین]] و [[قرآن]] بپردازد و در نتیجه، باید [[راسخ]] در هر دو و [[آگاه]] به [[حقیقت قرآن]] و [[کتاب مکنون]] باشد. در نتیجه، او می‌باید دارای صفاتی مثل [[رسول خدا]]{{صل}} در [[علم لدنّی]] و [[عصمت الهی]] و [[آگاهی]] از [[ملکوت]] عالم و [[غیب و شهادت]] باشد و [[درک]] چنین اموری از توان [[بشر]] عادّی خارج است و جز با انتخاب [[پروردگار]]، از هیچ طریق دیگری نمی‌توان امام را [[شناخت]]. با این توضیحات مشخص می‌شود که اجماع امّت نیز [[راه]] چاره نیست؛ مگر آنکه در میان آنها امام معصومی وجود داشته باشد تا انتخاب او علامتی بر انتخاب [[الهی]] باشد.
 
بیان برهانی مطلب بالا را می‌توان به صورت قیاسی اقترانی به این ترتیب تشکیل داد:
 
اولاً، [[علم]] وعصمت امام امری [[باطنی]] است و تشخیص آن برای [[مردم]] عادّی غیرممکن است. در نتیجه، امر به مردم برای انتخاب امام، [[تکلیف]] به امر ما لایُطاق است (صغری).
 
ثانیاً، تکلیف به ما لایطاق از سوی پروردگار [[قبیح]] است (کبری).
 
نتیجه آنکه: واگذاری [[تعیین امام]] [[معصوم]] به مردم قبیح است و چون امرالهی به [[فعل قبیح]] محال است، پس واگذاری تعیین [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} به مردم از سوی پروردگارمحال است.
 
بدین ترتیب می‌توان گفت: [[منصب امامت]] (مانند [[نبوّت]]) [[انتصابی]] است<ref>چنین نصبی از جانب خداوند است و پیامبر{{صل}} ابلاغ‌کننده این نصب الهی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> و علامت [[شناخت امام]]، ضمن تصریح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] قبلی، اظهار [[معجزه]] است. همچنین [[علم]] و [[عصمت امام]]، در رده [[نبی]] و از طرف [[پروردگار]] (یعنی لدنّی) است؛ چنان‌که [[خداوند]] در [[قرآن]] از ایشان به [[راسخین در علم]] یاد می‌کند. مسلماً [[یقین]] امام و علم او باید مورد تضمین خداوند باشد؛ چنان‌که فرمود: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۱۳-۳۱.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۷

تغییرمسیر به: