عمرو بن سعد بن نفیل ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن')
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عمرو بن سعد بن نفیل ازدی در تاریخ اسلامی]] - [[عمرو بن سعد بن نفیل ازدی در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


'''عمرو بن سعد بن نفیل ازدی'''، یکی از [[سربازان]] و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. او [[قاتل]] [[قاسم بن حسن]]{{ع}} بود.
'''[[عمرو بن سعد بن نفیل ازدی]]'''، یکی از [[سربازان]] و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. او [[قاتل]] [[قاسم بن حسن]] {{ع}} بود.


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[حمید بن مسلم ازدی]] وقایع‌‏نگار [[کوفه]] در مورد چگونگی به میدان رفتن و وضع ظاهری [[قاسم بن حسن]]{{ع}}، به طور مفصل مطالبی بیان کرده است. او می‌‏گوید: «عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به من گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] بر او می‌‏تازم و او را به [[قتل]] می‏‌رسانم. گفتم: سبحان‌‏الله! این چه کاری است که می‌‏خواهی بکنی؟ این گروهی که دور او را گرفته‌‏اند، برای او کافی است. گفت: به خدا سوگند بر او [[حمله]] می‌‏کنم. پس بر او تاخت و رو برنگردانید تا [[شمشیر]] بر فرق آن [[نوجوان]] فرود آورد. قاسم بن حسن به صورت بر [[زمین]] افتاد و فریاد زد: ای عمو به فریادم برس! در این هنگام [[امام]] که‌ در کنار خیمه‌ ایستاده‌ و عنان اسبش‌ را به‌ دست‌ گرفته‌ و [[منتظر]] بود، با سرعت‌ سوار بر اسب‌ شد و مانند عقابی‌ که‌ از بلندای‌ آسمان‌ به‌ زیر آید و از پی شکار رود، خود را به میدان رساند. صف‌ها را شکافت‌ و مانند شیر ژیان‌ حمله‌ کرد تا به‌ عمرو بن سعد بن نفیل ازدی رسید. ششمیری حواله او نمود. عمرو بن سعد بن نفیل ازدی [[دست]] خود را سپر کرد و دستش از مرفق (بازو) جدا گردید. فریادی کشید و گریخت.تنی چند از سواران کوفه آمدند تا او را از دست [[امام]] [[نجات]] دهند، ولی عمرو بن سعد بن نفیل ازدی زیر پای اسبان کشته شد و دستش‌ جدا گشت. چون‌ غبار معرکه‌ فرو نشست،‌ دیدند که‌ امام‌ بر بالین‌ [[قاسم بن حسن]] نشسته‌ و او از درد، پاشنه‌ پا بر زمین‌ می‌ساید و آخرین‌ لحظات‌ [[عمر]] خود را می‌گذراند».<ref> ر.ک: وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۶۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۷۷؛ ج۲، ص۲۳۹؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار{{ع}}، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان‌ بن محمد، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر، ۱۳۶۶ شمسی، ج۲، ص۷۷. قس الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن ‌داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۵۷ عمروبن سعد بن مقبل ازدی؛ و درالکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۷۵؛ البدایه و النهایه، ابن‌کثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیل‌ بن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی.، ج،؛ عمربن نفیل ازدی. </ref>
[[حمید بن مسلم ازدی]] وقایع‌نگار [[کوفه]] در مورد چگونگی به میدان رفتن و وضع ظاهری قاسم بن حسن {{ع}}، به طور مفصل مطالبی بیان کرده است. او می‌گوید: «عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به من گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] بر او می‌تازم و او را به [[قتل]] می‌رسانم. گفتم: سبحان‌الله! این چه کاری است که می‌خواهی بکنی؟ این گروهی که دور او را گرفته‌اند، برای او کافی است. گفت: به خدا سوگند بر او [[حمله]] می‌کنم. پس بر او تاخت و رو برنگردانید تا [[شمشیر]] بر فرق آن [[نوجوان]] فرود آورد. قاسم بن حسن به صورت بر [[زمین]] افتاد و فریاد زد: ای عمو به فریادم برس! در این هنگام [[امام]] که در کنار [[خیمه]] ایستاده و عنان اسبش را به دست گرفته و [[منتظر]] بود، با سرعت سوار بر اسب شد و مانند عقابی که از بلندای [[آسمان]] به زیر آید و از پی شکار رود، خود را به میدان رساند. صف‌ها را شکافت و مانند شیر ژیان حمله کرد تا به عمرو بن سعد بن نفیل ازدی رسید. ششمیری حواله او نمود. عمرو بن سعد بن نفیل ازدی دست خود را سپر کرد و دستش از مرفق (بازو) جدا گردید. فریادی کشید و گریخت. تنی چند از سواران کوفه آمدند تا او را از دست امام [[نجات]] دهند، ولی عمرو بن سعد بن نفیل ازدی زیر پای اسبان کشته شد و دستش جدا گشت. چون غبار معرکه فرو نشست، دیدند که امام بر بالین قاسم بن حسن نشسته و او از درد، پاشنه پا بر زمین می‌ساید و آخرین لحظات [[عمر]] خود را می‌گذراند».<ref> ر. ک: وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی. ، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۶۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی. ، ج۵، ص۴۷۷؛ ج۲، ص۲۳۹؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار {{ع}}، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان بن محمد، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی. ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر، ۱۳۶۶ شمسی، ج۲، ص۷۷. قس الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۵۷ عمرو بن سعد بن مقبل ازدی؛ و در الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری. ، ج۴، ص۷۵؛ البدایه و النهایه، ابن‌کثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیل بن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج،؛ عمر بن نفیل ازدی. </ref>


در همین‌ حال‌ [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: « دور باشند از [[رحمت خدا]] آنان که تو را کشتند. در [[روز قیامت]] جد تو [[پیامبر]]{{صل}} و پدرت [[خصم]] آنان خواهند بود. سپس فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] بر عمویت سخت و ناگوار است که تو او را بخوانی، اما جوابت را ندهد یا اجابتت کند در حالی‏که کشته شده‏‌ای و این [[اجابت]] هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی‌ است‌ که‌ مصائب‌ عمویت‌ پی‌درپی‌، دشمنش بسیار و یاورش‌ اندک است‌»<ref>{{متن حدیث| بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اَللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلاَ يُجِيبَكَ أَوْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلاَ يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اَللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي }}؛ ر.ک: وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۷۷؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری، ج۲، ص۲۳۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۷۵؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار{{ع}}، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان‌ بن محمد، تحقیق سید محمد رضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی، ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر،۱۳۶۶ شمسی.، ج۲، ص۷۷.</ref>
در همین حال [[امام حسین]] {{ع}} فرمود: «دور باشند از [[رحمت خدا]] آنان که تو را کشتند. در [[روز قیامت]] جد تو [[پیامبر]] {{صل}} و پدرت [[خصم]] آنان خواهند بود. سپس فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] بر عمویت سخت و ناگوار است که تو او را بخوانی، اما جوابت را ندهد یا اجابتت کند در حالی‌که کشته شده‌ای و این [[اجابت]] هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی است که [[مصائب]] عمویت پی‌درپی‌، دشمنش بسیار و یاورش اندک است‌».<ref>{{متن حدیث| بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اَللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلاَ يُجِيبَكَ أَوْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلاَ يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اَللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي }}؛ ر. ک: وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی. ، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۷۷؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری، ج۲، ص۲۳۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری. ، ج۴، ص۷۵؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار {{ع}}، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان بن محمد، تحقیق سید محمد رضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی، ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر، ۱۳۶۶ شمسی. ، ج۲، ص۷۷.</ref>


در زیارت ناحیه مقدسه [[قاتل]] او [[لعنت]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ عَمْرَو بْنَ سَعْدِ بْنِ نُفَيْلٍ اَلْأَزْدِيَّ وَ أَصْلاَهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً}} [[خداوند]] قاتل تو «عمرو بن سعد بن نفیل ازدی» را لعنت کند و به [[دوزخ]] دراندازد و [[عذاب]] دردناکی را برایش مهیا کند».<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref>
در [[زیارت ناحیه مقدسه]] [[قاتل]] او [[لعنت]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ عَمْرَو بْنَ سَعْدِ بْنِ نُفَيْلٍ اَلْأَزْدِيَّ وَ أَصْلاَهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً}}؛ «[[خداوند]] قاتل تو -[[عمرو بن سعد بن نفیل ازدی]]- را لعنت کند و به [[دوزخ]] دراندازد و [[عذاب]] دردناکی را برایش مهیا کند».<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref>


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
*[[قاسم بن حسن]] (شهید)
{{مدخل وابسته}}
* [[قاسم بن حسن]] (شهید)
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:87443.jpg|22px]] [[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|'''دوزخیان جاوید''']]
# [[پرونده:87443.jpg|22px]] [[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|'''دوزخیان جاوید''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{قاتلان امام حسین}}


[[رده:قاتلان امام حسین]]
[[رده: عمرو بن سعد بن نفیل ازدی]]
[[رده: عمرو بن سعد بن نفیل ازدی]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۱

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

عمرو بن سعد بن نفیل ازدی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت. او قاتل قاسم بن حسن (ع) بود.

مقدمه

حمید بن مسلم ازدی وقایع‌نگار کوفه در مورد چگونگی به میدان رفتن و وضع ظاهری قاسم بن حسن (ع)، به طور مفصل مطالبی بیان کرده است. او می‌گوید: «عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به من گفت: به خدا سوگند بر او می‌تازم و او را به قتل می‌رسانم. گفتم: سبحان‌الله! این چه کاری است که می‌خواهی بکنی؟ این گروهی که دور او را گرفته‌اند، برای او کافی است. گفت: به خدا سوگند بر او حمله می‌کنم. پس بر او تاخت و رو برنگردانید تا شمشیر بر فرق آن نوجوان فرود آورد. قاسم بن حسن به صورت بر زمین افتاد و فریاد زد: ای عمو به فریادم برس! در این هنگام امام که در کنار خیمه ایستاده و عنان اسبش را به دست گرفته و منتظر بود، با سرعت سوار بر اسب شد و مانند عقابی که از بلندای آسمان به زیر آید و از پی شکار رود، خود را به میدان رساند. صف‌ها را شکافت و مانند شیر ژیان حمله کرد تا به عمرو بن سعد بن نفیل ازدی رسید. ششمیری حواله او نمود. عمرو بن سعد بن نفیل ازدی دست خود را سپر کرد و دستش از مرفق (بازو) جدا گردید. فریادی کشید و گریخت. تنی چند از سواران کوفه آمدند تا او را از دست امام نجات دهند، ولی عمرو بن سعد بن نفیل ازدی زیر پای اسبان کشته شد و دستش جدا گشت. چون غبار معرکه فرو نشست، دیدند که امام بر بالین قاسم بن حسن نشسته و او از درد، پاشنه پا بر زمین می‌ساید و آخرین لحظات عمر خود را می‌گذراند».[۱]

در همین حال امام حسین (ع) فرمود: «دور باشند از رحمت خدا آنان که تو را کشتند. در روز قیامت جد تو پیامبر (ص) و پدرت خصم آنان خواهند بود. سپس فرمود: به خدا سوگند بر عمویت سخت و ناگوار است که تو او را بخوانی، اما جوابت را ندهد یا اجابتت کند در حالی‌که کشته شده‌ای و این اجابت هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی است که مصائب عمویت پی‌درپی‌، دشمنش بسیار و یاورش اندک است‌».[۲]

در زیارت ناحیه مقدسه قاتل او لعنت شده است: «وَ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ عَمْرَو بْنَ سَعْدِ بْنِ نُفَيْلٍ اَلْأَزْدِيَّ وَ أَصْلاَهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً»؛ «خداوند قاتل تو -عمرو بن سعد بن نفیل ازدی- را لعنت کند و به دوزخ دراندازد و عذاب دردناکی را برایش مهیا کند».[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی. ، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۶۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی. ، ج۵، ص۴۷۷؛ ج۲، ص۲۳۹؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار (ع)، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان بن محمد، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی. ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر، ۱۳۶۶ شمسی، ج۲، ص۷۷. قس الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۵۷ عمرو بن سعد بن مقبل ازدی؛ و در الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری. ، ج۴، ص۷۵؛ البدایه و النهایه، ابن‌کثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیل بن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج،؛ عمر بن نفیل ازدی.
  2. « بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اَللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلاَ يُجِيبَكَ أَوْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلاَ يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اَللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي »؛ ر. ک: وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی. ، ص۲۴۳-۲۴۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۷۷؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری، ج۲، ص۲۳۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری. ، ج۴، ص۷۵؛ شرح الاخبار فی فضلئل الائمه الاطهار (ع)، قاضی نعمان نعیمی مغربی، نعمان بن محمد، تحقیق سید محمد رضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ قمری، ص۱۷۹-۱۸۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی، ص۸۵- ۸۷؛ ۶۸. تجارب الامم و تعاقب الهمم، مسکویه الرازی، ابوعلی، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران: دارسروش للطباعة و النشر، ۱۳۶۶ شمسی. ، ج۲، ص۷۷.
  3. محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۱۰-۲۱۱.