مصافحه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مصافحه در معارف و سیره نبوی]] | پرسش مرتبط = سیره اجتماعی معصومان (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ | بعد از [[سلام کردن]] و آغاز روابط [[کلامی]] که هنوز میان متکلم و مخاطب فاصله وجود دارد، نوبت به مصافحه میرسد و با این کار فاصله مکانی از بین رفته، کنش متقابل افراد با هم نزدیکتر میگردد. در [[اسلام]] به مصافحه نیز زیاد سفارش شده است، [[پیامبر]] به [[یاران]] خود فرمود: هرگاه به هم رسیدید، به همدیگر [[سلام]] و مصافحه کنید<ref>وسائل الشیعه، ج۸، احکام العشره، ب ۳۲، ح۲.</ref>. سیره عملی حضرت اینگونه بود که به هرکس میرسید، ابتدا به او سلام میکرد. همچنین با [[اصحاب]] خود مصافحه میکرد و در این کار بر آنان [[سبقت]] میگرفت<ref>کحل البصر، ص۶۹.</ref>. پیامبر به دیگران سفارش میکرد که اگر [[برادر]] خود را دید با او مصافحه نماید<ref>مصادقة الاخوان، ص۳۰.</ref>. [[روایت]] شده که حضرت فرمود: بهترین [[خوی]] [[پیامبران]] و راستگویان آن بود که هنگام [[رؤیت]] دیگران، [[شادی]] از چهرههایشان میبارید و موقع [[ملاقات]] مصافحه میکردند<ref>سنن النبی، ص۶۲.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۲۰-۲۱.</ref> | ||
== سیره پیامبر در مصاحفه == | |||
[[سیره رسول خدا]] {{صل}} چنین بود که با همه [[مردمان]] دست میداد و آنان را [[احترام]] مینمود، چنان که سیرهنویسان دراینباره نوشتهاند: {{متن حدیث|كَانَ النَّبِيُّ {{صل}}... يُصَافِحُ الْغَنِيَّ وَ الْفَقِيرَ وَ لَا يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْ يَدِ أَحَدٍ حَتَّى يَنْزِعَهَا هُوَ}}<ref>«پیامبر {{صل}} با ثروتمند و نادار یکسان مصافحه میکرد و دست خود را نمیکشید تا طرف دست خود را بکشد». ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۷۷.</ref>. | |||
همچنین در خبر ایمن بن محرز<ref>از اصحاب امام صادق و امام کاظم {{عم}} است. ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۵۰-۲۵۱؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که [[رسول خدا]] {{صل}} هرگز با کسی مصافحه نمیکرد مگر آنکه دست خود را از دست او نمیکشید تا وقتی که او دست خود را از [[دست حضرت]] میکشید<ref>{{متن حدیث|«مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} رَجُلًا قَطُّ، فَنَزَعَ يَدَهُ حَتّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْهُ}}الکافی، ج۲، ص۱۸۲؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۰.</ref>. رسول خدا {{صل}} بر [[روابط اجتماعی]] صمیمانه و آکنده از [[دوستی]] و کرامتورزی تأکید مینمود. [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که رسول خدا {{صل}} به [[اصحاب]] خود میفرمود: {{متن حدیث|إِذَا لَقِيَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْيُسَلِّمْ عَلَيْهِ وَ لْيُصَافِحْهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَكْرَمَ بِذَلِكَ الْمَلَائِكَةَ فَاصْنَعُوا صُنْعَ الْمَلَائِكَةِ}}<ref>«هنگامی که یکی از شما برادرش را ملاقات کند باید به او سلام کند و دست بدهد، زیرا خدای عزّوجلّ فرشتگان را بدین عمل گرامی داشته است، پس شما هم کار فرشتگان را بکنید». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۸.</ref>. | |||
[[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} چنین میکردند و [[محبت]] قلبهای خود را به یکدیگر در فشردن دستها نشان میدادند. رزین<ref>از اصحاب امام صادق {{ع}} است. ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۸۶؛ قاموس الرجال، ج۴، ص۳۶۵.</ref> از امام صادق {{ع}} چنین روایت کرده است: {{متن حدیث|كَانَ الْمُسْلِمُونَ إِذَا غَزَوْا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ مَرُّوا بِمَكَانٍ كَثِيرِ الشَّجَرِ ثُمَ خَرَجُوا إِلَى الْفَضَاءِ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ فَتَصَافَحُوا}}<ref>«هنگامی که مسلمانان با رسول خدا {{صل}} به جنگ میرفتند و از جای پردرختی میگذشتند و سپس به فضای باز میرسیدند، به یکدیگر مینگریستند و مصافحه میکردند». الکافی، ج۲، ص۱۸۱؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۹.</ref>. | |||
[[ | آنان در این مدت با هم و کنار هم بودند، اما مصافحه را فرصتی برای جلوه دادن پیوند [[دلها]] و تحکیم دوستیها میدانستند و چنین میکردند. برای آنان فشردن دستها، نمایش پیوند [[جانها]] و سبب یگانگی قدمها در راه ساختن جامعهای نوین بود. [[خداوند]] مصافحه [[اهل]] [[ایمان]] و پیوند قلبهای آنان را [[دوست]] دارد. [[امام باقر]] {{ع}} دراینباره فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْمُؤْمِنَيْنِ إِذَا الْتَقَيَا وَ تَصَافَحَا أَدْخَلَ اللَّهُ يَدَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِمَا فَصَافَحَ أَشَدَّهُمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ}}<ref>«چون دو مؤمن با هم رویاروی شوند و مصافحه کنند، خداوند دستش را میان دست آنان گذارد و با آنکه رفیقش را بیشتر دوست دارد مصافحه کند». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۵.</ref>. | ||
[[پیشوایان | [[پیشوایان]] [[هدایت]]، خود به این امر اهتمام داشتند. در خبر ابوعبیده چنین آمده است: {{متن حدیث|كُنْتُ زَمِيلَ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} وَ كُنْتُ أَبْدَأُ بِالرُّكُوبِ ثُمَّ يَرْكَبُ هُوَ فَإِذَا اسْتَوَيْنَا سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ رَجُلٍ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ وَ صَافَحَ قَالَ وَ كَانَ إِذَا نَزَلَ نَزَلَ قَبْلِي فَإِذَا اسْتَوَيْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى الْأَرْضِ سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ مَنْ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ- فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّكَ لَتَفْعَلُ شَيْئاً مَا يَفْعَلُهُ أَحَدُ مَنْ قِبَلَنَا وَ إِنْ فَعَلَ مَرَّةً فَكَثِيرٌ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ مَا فِي الْمُصَافَحَةِ إِنَّ الْمُؤْمِنَيْنِ يَلْتَقِيَانِ فَيُصَافِحُ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَلَا تَزَالُ الذُّنُوبُ تَتَحَاتُّ عَنْهُمَا كَمَا يَتَحَاتُّ الْوَرَقُ عَنِ الشَّجَرِ وَ اللَّهُ يَنْظُرُ إِلَيْهَا حَتَّى يَفْتَرِقَا}}<ref>«من همسفر و همکجاوه امام باقر {{ع}} بودم و اوّل من سوار میشدم و سپس آن حضرت. چون قرار میگرفتیم حضرت به من سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را تازگی ندیده احوالپرسی و مصافحه میکرد و هنگام پیاده شدن آن حضرت پیش از من پیاده میشد، چون بر زمین قرار میگرفتیم سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را تازگی ندیده احوالپرسی میکرد. من گفتم: ای فرزند رسول خدا، شما کاری میکنی که هیچ کس از مردم نزد ما نمیکند و اگر یک بار هم بکند زیاد است؟ فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمیدانی؟ چون دو مؤمن با هم روبهرو میشوند و یکی با دیگری دست میدهد، پیوسته گناهان آن دو میریزد، چنان که برگ از درخت میریزد و خداوند به آنان توجه میفرماید تا از یکدیگر جدا شوند». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۸.</ref>. | ||
پیشوایان حق در عمل میآموختند که روابط [[ایمانی]] چگونه روابطی است<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)| سیره نبوی ج۲]]، ص ۵۹۱.</ref>. | |||
==منابع== | == آداب مصافحه در سیره پیامبر اعظم == | ||
# فشردن دست هنگام [[مصافحه]]: [[پیامبر اسلام]] با هر کسی مصافحه میکرد، دست او را به گرمی میفشرد و تا او دست خود را نمیکشید، حضرت دستش را رها نمیکرد<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَلِيٍّ {{ع}} قَالَ: مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَحَداً قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِهِ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ}}؛ سنن النبی، ص۴۵؛ کحل البصر، ص۶۹.</ref>. | |||
# عدم تبعیض در مصافحه: برخورد [[پیامبر اسلام]] در مصافحه با همه افراد [[جامعه]] - اعم از [[ثروتمند]] و [[فقیر]] - یکسان بود: {{متن حدیث|وَ يُصَافِحُ الْغَنِيَّ وَ الْفَقِيرَ}}<ref>سنن النبی، ص۴۱.</ref>. | |||
# [[سبقت]] گرفتن در مصافحه: از سیره عملی پیامبر اسلام این بود که هرگاه [[مسلمانی]] را [[ملاقات]] میکرد قبل از وی به این کار مبادرت میکرد {{متن حدیث|...وَ إِذَا لَقِيَ مُسْلِماً بَدَأَهُ بِالْمُصَافَحَةِ}}<ref>سنن النبی، ص۱۴۳.</ref>. در جای دیگر نیز به این [[سیره]] اشاره شده که حضرت به هر کس میرسید ابتدا بعد از سلام، با [[اصحاب]] خود مصافحه میکرد و در این کار بر آنان سبقت میگرفت<ref>کحل البصر، ص۶۹.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۲۱.</ref> | |||
== پیامدهای [[اجتماعی]] مصافحه == | |||
# '''از بین بردن [[کینه]]:''' در حدیث نبوی آمده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: با همدیگر دست بدهید تا کینه از دلهایتان برود: {{متن حدیث|تصافحوا یذهب الغل عن قلوبکم}}<ref>نهج الفصاحه، ح۱۱۵۰.</ref>. | |||
# '''ازدیاد [[محبت]]:''' مصافحه موجب میشود، محبت [[انسان]] به هم دیگر زیاد شود؛ زیرا با این کار [[کینهها]] و کدورتها از میان میرود و جای آن را محبت و صمیمیت میگیرد. بیتردید اگر [[مسلمانان]] اینگونه با هم برخورد کنند و بدون [[تبعیض]]، با همه صمیمی باشند و در این کار از هم [[سبقت]] بگیرند، [[زندگی]] سرشار از صمیمیت خواهند داشت<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۲۲-۲۳.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']] | |||
# [[پرونده:1100683.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۲''']] | # [[پرونده:1100683.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مصافحه]] | [[رده:مصافحه]] | ||
[[رده: | [[رده:آداب اجتماعی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۴
مقدمه
بعد از سلام کردن و آغاز روابط کلامی که هنوز میان متکلم و مخاطب فاصله وجود دارد، نوبت به مصافحه میرسد و با این کار فاصله مکانی از بین رفته، کنش متقابل افراد با هم نزدیکتر میگردد. در اسلام به مصافحه نیز زیاد سفارش شده است، پیامبر به یاران خود فرمود: هرگاه به هم رسیدید، به همدیگر سلام و مصافحه کنید[۱]. سیره عملی حضرت اینگونه بود که به هرکس میرسید، ابتدا به او سلام میکرد. همچنین با اصحاب خود مصافحه میکرد و در این کار بر آنان سبقت میگرفت[۲]. پیامبر به دیگران سفارش میکرد که اگر برادر خود را دید با او مصافحه نماید[۳]. روایت شده که حضرت فرمود: بهترین خوی پیامبران و راستگویان آن بود که هنگام رؤیت دیگران، شادی از چهرههایشان میبارید و موقع ملاقات مصافحه میکردند[۴].[۵]
سیره پیامبر در مصاحفه
سیره رسول خدا (ص) چنین بود که با همه مردمان دست میداد و آنان را احترام مینمود، چنان که سیرهنویسان دراینباره نوشتهاند: «كَانَ النَّبِيُّ (ص)... يُصَافِحُ الْغَنِيَّ وَ الْفَقِيرَ وَ لَا يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْ يَدِ أَحَدٍ حَتَّى يَنْزِعَهَا هُوَ»[۶].
همچنین در خبر ایمن بن محرز[۷] از امام صادق (ع) آمده است که رسول خدا (ص) هرگز با کسی مصافحه نمیکرد مگر آنکه دست خود را از دست او نمیکشید تا وقتی که او دست خود را از دست حضرت میکشید[۸]. رسول خدا (ص) بر روابط اجتماعی صمیمانه و آکنده از دوستی و کرامتورزی تأکید مینمود. جابر از امام باقر (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) به اصحاب خود میفرمود: «إِذَا لَقِيَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْيُسَلِّمْ عَلَيْهِ وَ لْيُصَافِحْهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَكْرَمَ بِذَلِكَ الْمَلَائِكَةَ فَاصْنَعُوا صُنْعَ الْمَلَائِكَةِ»[۹].
اصحاب رسول خدا (ص) چنین میکردند و محبت قلبهای خود را به یکدیگر در فشردن دستها نشان میدادند. رزین[۱۰] از امام صادق (ع) چنین روایت کرده است: «كَانَ الْمُسْلِمُونَ إِذَا غَزَوْا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ مَرُّوا بِمَكَانٍ كَثِيرِ الشَّجَرِ ثُمَ خَرَجُوا إِلَى الْفَضَاءِ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ فَتَصَافَحُوا»[۱۱].
آنان در این مدت با هم و کنار هم بودند، اما مصافحه را فرصتی برای جلوه دادن پیوند دلها و تحکیم دوستیها میدانستند و چنین میکردند. برای آنان فشردن دستها، نمایش پیوند جانها و سبب یگانگی قدمها در راه ساختن جامعهای نوین بود. خداوند مصافحه اهل ایمان و پیوند قلبهای آنان را دوست دارد. امام باقر (ع) دراینباره فرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَيْنِ إِذَا الْتَقَيَا وَ تَصَافَحَا أَدْخَلَ اللَّهُ يَدَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِمَا فَصَافَحَ أَشَدَّهُمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ»[۱۲].
پیشوایان هدایت، خود به این امر اهتمام داشتند. در خبر ابوعبیده چنین آمده است: «كُنْتُ زَمِيلَ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ كُنْتُ أَبْدَأُ بِالرُّكُوبِ ثُمَّ يَرْكَبُ هُوَ فَإِذَا اسْتَوَيْنَا سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ رَجُلٍ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ وَ صَافَحَ قَالَ وَ كَانَ إِذَا نَزَلَ نَزَلَ قَبْلِي فَإِذَا اسْتَوَيْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى الْأَرْضِ سَلَّمَ وَ سَاءَلَ مُسَاءَلَةَ مَنْ لَا عَهْدَ لَهُ بِصَاحِبِهِ- فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّكَ لَتَفْعَلُ شَيْئاً مَا يَفْعَلُهُ أَحَدُ مَنْ قِبَلَنَا وَ إِنْ فَعَلَ مَرَّةً فَكَثِيرٌ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ مَا فِي الْمُصَافَحَةِ إِنَّ الْمُؤْمِنَيْنِ يَلْتَقِيَانِ فَيُصَافِحُ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَلَا تَزَالُ الذُّنُوبُ تَتَحَاتُّ عَنْهُمَا كَمَا يَتَحَاتُّ الْوَرَقُ عَنِ الشَّجَرِ وَ اللَّهُ يَنْظُرُ إِلَيْهَا حَتَّى يَفْتَرِقَا»[۱۳].
پیشوایان حق در عمل میآموختند که روابط ایمانی چگونه روابطی است[۱۴].
آداب مصافحه در سیره پیامبر اعظم
- فشردن دست هنگام مصافحه: پیامبر اسلام با هر کسی مصافحه میکرد، دست او را به گرمی میفشرد و تا او دست خود را نمیکشید، حضرت دستش را رها نمیکرد[۱۵].
- عدم تبعیض در مصافحه: برخورد پیامبر اسلام در مصافحه با همه افراد جامعه - اعم از ثروتمند و فقیر - یکسان بود: «وَ يُصَافِحُ الْغَنِيَّ وَ الْفَقِيرَ»[۱۶].
- سبقت گرفتن در مصافحه: از سیره عملی پیامبر اسلام این بود که هرگاه مسلمانی را ملاقات میکرد قبل از وی به این کار مبادرت میکرد «...وَ إِذَا لَقِيَ مُسْلِماً بَدَأَهُ بِالْمُصَافَحَةِ»[۱۷]. در جای دیگر نیز به این سیره اشاره شده که حضرت به هر کس میرسید ابتدا بعد از سلام، با اصحاب خود مصافحه میکرد و در این کار بر آنان سبقت میگرفت[۱۸].[۱۹]
پیامدهای اجتماعی مصافحه
- از بین بردن کینه: در حدیث نبوی آمده است که پیامبر(ص) فرمود: با همدیگر دست بدهید تا کینه از دلهایتان برود: «تصافحوا یذهب الغل عن قلوبکم»[۲۰].
- ازدیاد محبت: مصافحه موجب میشود، محبت انسان به هم دیگر زیاد شود؛ زیرا با این کار کینهها و کدورتها از میان میرود و جای آن را محبت و صمیمیت میگیرد. بیتردید اگر مسلمانان اینگونه با هم برخورد کنند و بدون تبعیض، با همه صمیمی باشند و در این کار از هم سبقت بگیرند، زندگی سرشار از صمیمیت خواهند داشت[۲۱].
منابع
پانویس
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، احکام العشره، ب ۳۲، ح۲.
- ↑ کحل البصر، ص۶۹.
- ↑ مصادقة الاخوان، ص۳۰.
- ↑ سنن النبی، ص۶۲.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۲۰-۲۱.
- ↑ «پیامبر (ص) با ثروتمند و نادار یکسان مصافحه میکرد و دست خود را نمیکشید تا طرف دست خود را بکشد». ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۷۷.
- ↑ از اصحاب امام صادق و امام کاظم (ع) است. ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۵۰-۲۵۱؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۲۳۳-۲۳۴.
- ↑ ««مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) رَجُلًا قَطُّ، فَنَزَعَ يَدَهُ حَتّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْهُ»الکافی، ج۲، ص۱۸۲؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۰.
- ↑ «هنگامی که یکی از شما برادرش را ملاقات کند باید به او سلام کند و دست بدهد، زیرا خدای عزّوجلّ فرشتگان را بدین عمل گرامی داشته است، پس شما هم کار فرشتگان را بکنید». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۸.
- ↑ از اصحاب امام صادق (ع) است. ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۸۶؛ قاموس الرجال، ج۴، ص۳۶۵.
- ↑ «هنگامی که مسلمانان با رسول خدا (ص) به جنگ میرفتند و از جای پردرختی میگذشتند و سپس به فضای باز میرسیدند، به یکدیگر مینگریستند و مصافحه میکردند». الکافی، ج۲، ص۱۸۱؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۹.
- ↑ «چون دو مؤمن با هم رویاروی شوند و مصافحه کنند، خداوند دستش را میان دست آنان گذارد و با آنکه رفیقش را بیشتر دوست دارد مصافحه کند». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۵.
- ↑ «من همسفر و همکجاوه امام باقر (ع) بودم و اوّل من سوار میشدم و سپس آن حضرت. چون قرار میگرفتیم حضرت به من سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را تازگی ندیده احوالپرسی و مصافحه میکرد و هنگام پیاده شدن آن حضرت پیش از من پیاده میشد، چون بر زمین قرار میگرفتیم سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را تازگی ندیده احوالپرسی میکرد. من گفتم: ای فرزند رسول خدا، شما کاری میکنی که هیچ کس از مردم نزد ما نمیکند و اگر یک بار هم بکند زیاد است؟ فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمیدانی؟ چون دو مؤمن با هم روبهرو میشوند و یکی با دیگری دست میدهد، پیوسته گناهان آن دو میریزد، چنان که برگ از درخت میریزد و خداوند به آنان توجه میفرماید تا از یکدیگر جدا شوند». الکافی، ج۲، ص۱۷۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۵۸.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۲، ص ۵۹۱.
- ↑ «عَنْ عَلِيٍّ (ع) قَالَ: مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَحَداً قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِهِ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ»؛ سنن النبی، ص۴۵؛ کحل البصر، ص۶۹.
- ↑ سنن النبی، ص۴۱.
- ↑ سنن النبی، ص۱۴۳.
- ↑ کحل البصر، ص۶۹.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۲۱.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۱۱۵۰.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۲۲-۲۳.