اسود بن مسعود ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[اسود بن مسعود ثقفی در تاریخ اسلامی]] </div>
اسود فرزند [[مسعود بن معتب بن ثقیف]] و [[سبیعه]] دختر [[عبدشمس بن عبدمناف]] و [[برادر]] [[عروة بن مسعود]] بود<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۱۷۵.</ref>. وی و [[ظبیان بن کداده]]<ref>و به نقل ابن عبدربه (ج۱، ص۲۹۸) ظبیان بن حداد.</ref> از [[بنومَذحِج]] [[یمن]] درباره بخشی از زمین‌های [[طائف]] به نام وَجّ نزد [[رسول خدا]] {{صل}} [[گفتگو]] کردند و هر یک با تبیین و بررسی [[سیر]] ورود و خروج [[اقوام]] و [[قبایل]] در آن منطقه، وَجّ را از آن خود دانسته، خواستار واگذاری آن به [[قبیله]] خود شدند. رسول خدا {{صل}} با کوچک شمردن نعمت‌های [[دنیا]] و [[نادانی]] و [[اعمال بد]] در [[عصر جاهلی]]، به نفع ثقیف [[حکم]] کرد و فرمود: {{متن حدیث| مَنْ أَدْرَكَهُ الْإِسْلَامِ وَفِيُّ يَدَهُ خَرَابٍ أَوْ عِمْرَانَ فَهُوَ لَهُ }}؛ [[اسود]] در این باره شعری سرود و در آن به [[عبادت]] پروردگاری بی‌شریک، [[اعتقاد]] به [[رسالت پیامبر]] و بطلان بتهای [[لات]] و [[عزی]] تصریح کرد<ref>ابن شبه، ج۲، ص۵۵۲-۵۵۹.</ref> گویا همین خبر، مستند [[صحابی]] بودن وی شده و [[ابن فتحون]] او را در شمار [[صحابه]] آورده و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۲۸.</ref> از وی در قسم اول نام برده است.


==مقدمه==
صحابی بودن وی با سخن رسول خدا {{صل}} (که در پی می‌آید) به [[قارب بن اسود]]، فرزند او منافات دارد، اما ابن حجر به این [[تعارض]] آشکار اشاره نکرده است. قارب از بزرگان [[قبیله ثقیف]] و [[پرچمدار]] آنان در محاصره طائف و [[نبرد]] با رسول خدا {{صل}} بود. او در پی کشته شدن [[عروة بن مسعود]] و پیش از [[وفد]] ثقیف، [[مسلمان]] شد و هنگامی که رسول خدا {{صل}} [[فرمان]] داد [[بتخانه]] لات ویران شود، از آن [[حضرت]] خواست وام پدرش را از [[دارایی]] بتخانه بپردازد. رسول خدا {{صل}} فرمود: «اسود [[مشرک]] مرده است». قارب خود را عهده‌دار بازپرداخت بدهی پدرش شمرد و آن حضرت وام اسود را از دارایی بتخانه پرداخت کرد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۹۶۹؛ ابن سعد، ج۶، ص۴۶؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۵ و ۳۵۶.</ref>. آنچه صحابی نبودن وی را تقویت می‌کند، اینکه صحابه‌نویسان دیگر از وی بادی نکرده‌اند.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسود بن مسعود ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۷۳-۷۴.</ref>
او فرزند [[مسعود بن معب ثقفی]] و [[سبیعه]] دختر [[عبدشمس بن عبدمناف]] و [[برادر]] [[عروة بن مسعود]] بود<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۱۷۵.</ref>. وی و [[ظبیان بن کداده]]<ref>و به نقل ابن عبدربه (ج۱، ص۲۹۸) ظبیان بن حداد.</ref> از بنومَذحِج [[یمن]] درباره بخشی از زمین‌های [[طائف]] به نام وَجّ نزد [[رسول خدا]]{{صل}} [[گفتگو]] کردند و هر یک با تبیین و بررسی [[سیر]] ورود و خروج [[اقوام]] و [[قبایل]] در آن منطقه، وَجّ را از آن خود دانسته، خواستار واگذاری آن به [[قبیله]] خود شدند. رسول خدا{{صل}} با کوچک شمردن نعمت‌های [[دنیا]] و [[نادانی]] و [[اعمال بد]] در [[عصر جاهلی]]، به نفع ثقیف [[حکم]] کرد و فرمود: {{متن حدیث| مَنْ أَدْرَكَهُ الْإِسْلَامِ وَفِيُّ يَدَهُ خَرَابٍ أَوْ عِمْرَانَ فَهُوَ لَهُ }}؛ [[اسود]] در این باره شعری سرود و در آن به [[عبادت]] پروردگاری بی‌شریک، [[اعتقاد]] به [[رسالت پیامبر]] و بطلان بتهای [[لات]] و [[عزی]] تصریح کرد<ref>ابن شبه، ج۲، ص۵۵۲-۵۵۹.</ref> گویا همین خبر، مستند [[صحابی]] بودن وی شده و [[ابن فتحون]] او را در شمار [[صحابه]] آورده و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۲۸.</ref> از وی در قسم اول نام برده است.
 
صحابی بودن وی با سخن رسول خدا{{صل}} (که در پی می‌آید) به [[قارب بن اسود]]، فرزند او منافات دارد، اما ابن حجر به این [[تعارض]] آشکار اشاره نکرده است. قارب از بزرگان [[قبیله ثقیف]] و [[پرچمدار]] آنان در محاصره طائف و [[نبرد]] با رسول خدا{{صل}} بود. او در پی کشته شدن [[عروة بن مسعود]] و پیش از [[وفد]] ثقیف، [[مسلمان]] شد و هنگامی که رسول خدا{{صل}} [[فرمان]] داد [[بتخانه]] لات ویران شود، از آن [[حضرت]] خواست وام پدرش را از [[دارایی]] بتخانه بپردازد. رسول خدا{{صل}} فرمود: «اسود [[مشرک]] مرده است». قارب خود را عهده‌دار بازپرداخت بدهی پدرش شمرد و آن حضرت وام اسود را از دارایی بتخانه پرداخت کرد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۹۶۹؛ ابن سعد، ج۶، ص۴۶؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۵ و ۳۵۶.</ref>. آنچه صحابی نبودن وی را تقویت می‌کند، اینکه صحابه‌نویسان دیگر از وی بادی نکرده‌اند.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسود بن مسعود ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۷۳-۷۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[عروة بن مسعود ثقفی]] (برادر)
* [[قارب بن مسعود ثقفی]] (برادر)
* [[ابومرة بن عروه ثقفی]] (برادرزاده)
* [[ابوملیح بن عروه ثقفی]] (برادرزاده)
* [[عاصم بن عروه ثقفی]] (برادرزاده)


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:2.jpg|22px]] [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اسود بن مسعود ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اسود بن مسعود ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{صحابه}}


[[رده:اسود بن مسعود ثقفی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۶

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

اسود فرزند مسعود بن معتب بن ثقیف و سبیعه دختر عبدشمس بن عبدمناف و برادر عروة بن مسعود بود[۱]. وی و ظبیان بن کداده[۲] از بنومَذحِج یمن درباره بخشی از زمین‌های طائف به نام وَجّ نزد رسول خدا (ص) گفتگو کردند و هر یک با تبیین و بررسی سیر ورود و خروج اقوام و قبایل در آن منطقه، وَجّ را از آن خود دانسته، خواستار واگذاری آن به قبیله خود شدند. رسول خدا (ص) با کوچک شمردن نعمت‌های دنیا و نادانی و اعمال بد در عصر جاهلی، به نفع ثقیف حکم کرد و فرمود: « مَنْ أَدْرَكَهُ الْإِسْلَامِ وَفِيُّ يَدَهُ خَرَابٍ أَوْ عِمْرَانَ فَهُوَ لَهُ »؛ اسود در این باره شعری سرود و در آن به عبادت پروردگاری بی‌شریک، اعتقاد به رسالت پیامبر و بطلان بتهای لات و عزی تصریح کرد[۳] گویا همین خبر، مستند صحابی بودن وی شده و ابن فتحون او را در شمار صحابه آورده و ابن حجر[۴] از وی در قسم اول نام برده است.

صحابی بودن وی با سخن رسول خدا (ص) (که در پی می‌آید) به قارب بن اسود، فرزند او منافات دارد، اما ابن حجر به این تعارض آشکار اشاره نکرده است. قارب از بزرگان قبیله ثقیف و پرچمدار آنان در محاصره طائف و نبرد با رسول خدا (ص) بود. او در پی کشته شدن عروة بن مسعود و پیش از وفد ثقیف، مسلمان شد و هنگامی که رسول خدا (ص) فرمان داد بتخانه لات ویران شود، از آن حضرت خواست وام پدرش را از دارایی بتخانه بپردازد. رسول خدا (ص) فرمود: «اسود مشرک مرده است». قارب خود را عهده‌دار بازپرداخت بدهی پدرش شمرد و آن حضرت وام اسود را از دارایی بتخانه پرداخت کرد[۵]. آنچه صحابی نبودن وی را تقویت می‌کند، اینکه صحابه‌نویسان دیگر از وی بادی نکرده‌اند.[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حبیب بغدادی، ص۱۷۵.
  2. و به نقل ابن عبدربه (ج۱، ص۲۹۸) ظبیان بن حداد.
  3. ابن شبه، ج۲، ص۵۵۲-۵۵۹.
  4. ابن حجر، ج۱، ص۲۲۸.
  5. ابن هشام، ج۴، ص۹۶۹؛ ابن سعد، ج۶، ص۴۶؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۵ و ۳۵۶.
  6. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «اسود بن مسعود ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۷۳-۷۴.