حقوق مالی حکومت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== # +==منابع== {{منابع}} # )) |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حکومت اسلامی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | |||
== تکلیف مالی شهروندان حکومت اسلامی == | |||
تأمین نیازهای [[مالی]] هر دولتی بر عهده [[شهروندان]] است؛ زیرا تشکیل دولت برای بهرهمندی عموم مردم است. شهروندانی که [[دولت]] را برای خدمت به خود تشکیل میدهند، باید نیازهای مالی او را هم برآورده کنند. در برخی از کشورها از منابع طبیعی نیز در جهت تأمین هزینهها استفاده میکنند، اما قاعده بر این است که چون منابع به همه مردم، حتی نسلهای [[آینده]] تعلق دارد، از آنها در جهت [[رشد]] و توسعه [[کشور]] و زیرساختها استفاده شود. | |||
==تکلیف مالی شهروندان حکومت اسلامی== | |||
تأمین نیازهای [[مالی]] هر دولتی بر عهده [[شهروندان]] است؛ زیرا | |||
[[مالیات]] یکی از مهمترین منابع مالی [[دولتها]] در [[جوامع]] امروزی است، اما دریافت آن با دشواریهایی روبهروست. امروزه “فرار مالیاتی” یکی از معضلات [[جوامع بشری]] است. [[ایمان]] و [[تعهد]] درونی است که میتواند برای همیشه این معضل و موارد مشابه آن را حل کند. در [[جامعه اسلامی]]، مردم با آنکه با کمال [[رضایت]] و رغبت، بیآنکه نظارتی در کار باشد، به پرداخت [[زکات]] و [[خمس]] به عنوان [[وظایف]] مالی خویش مبادرت میورزند، اما برای نپرداختن مالیات دولتی با وجود نظارتهای مختلف، به دنبال [[راه]] فرار میگردند. این معضل برخاسته از [[احساس]] ناخوشایندی است که در طول [[تاریخ]] پیوسته میان دولت و [[ملت]] بوده است. مردم دولت را از خود و [[دلسوز]] و [[حافظ]] [[منافع]] خویش نمیدانستند، در حالیکه در [[فرهنگ اسلامی]] دولت و ملت ناصح و [[خیرخواه]] خویشاند. [[خیرخواهی]] از هر دو طرف ایجاب میکند از یک سو، [[دولت]] در وضع و اخذ [[مالیات]]، [[عدالت]]، توان و [[قدرت]] [[مالی]] [[مردم]] را در نظر بگیرد و از سوی دیگر، مردم نیاز ضروری دولت را به بودجه کافی برای اداره مطلوب [[جامعه]] در نظر بگیرند و به انجام [[تکالیف مالی]] خویش [[اقدام]] نمایند. اگر مردم [[احساس]] کنند که دولت مالیات را برای اداره مطلوب آنان هزینه میکند، از پرداخت آن دریغ نمیورزند. | [[مالیات]] یکی از مهمترین منابع مالی [[دولتها]] در [[جوامع]] امروزی است، اما دریافت آن با دشواریهایی روبهروست. امروزه “فرار مالیاتی” یکی از معضلات [[جوامع بشری]] است. [[ایمان]] و [[تعهد]] درونی است که میتواند برای همیشه این معضل و موارد مشابه آن را حل کند. در [[جامعه اسلامی]]، مردم با آنکه با کمال [[رضایت]] و رغبت، بیآنکه نظارتی در کار باشد، به پرداخت [[زکات]] و [[خمس]] به عنوان [[وظایف]] مالی خویش مبادرت میورزند، اما برای نپرداختن مالیات دولتی با وجود نظارتهای مختلف، به دنبال [[راه]] فرار میگردند. این معضل برخاسته از [[احساس]] ناخوشایندی است که در طول [[تاریخ]] پیوسته میان دولت و [[ملت]] بوده است. مردم دولت را از خود و [[دلسوز]] و [[حافظ]] [[منافع]] خویش نمیدانستند، در حالیکه در [[فرهنگ اسلامی]] دولت و ملت ناصح و [[خیرخواه]] خویشاند. [[خیرخواهی]] از هر دو طرف ایجاب میکند از یک سو، [[دولت]] در وضع و اخذ [[مالیات]]، [[عدالت]]، توان و [[قدرت]] [[مالی]] [[مردم]] را در نظر بگیرد و از سوی دیگر، مردم نیاز ضروری دولت را به بودجه کافی برای اداره مطلوب [[جامعه]] در نظر بگیرند و به انجام [[تکالیف مالی]] خویش [[اقدام]] نمایند. اگر مردم [[احساس]] کنند که دولت مالیات را برای اداره مطلوب آنان هزینه میکند، از پرداخت آن دریغ نمیورزند. | ||
با این همه، [[طبیعت]] [[بشر]] با [[پرداخت مالیات]] چندان سازگار نیست. در مکاتب مختلف برای این مسئله تدابیری اندیشیده شده است. [[تقویت ایمان]] و [[تعهد]] [[دینی]]، وضع [[قانون]] و تقویت [[روح]] [[پایبندی]] به قانون، شفافسازی مصارف مالیات بهمنظور [[جلب اعتماد]] [[شهروندان]]، وضع [[جریمه]] و [[مجازات]] برای فرار مالیاتی، از جمله راهکارهای وادار کردن شهروندان به پرداخت تعهدات مالی در برابر دولت است<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۳۸.</ref> | با این همه، [[طبیعت]] [[بشر]] با [[پرداخت مالیات]] چندان سازگار نیست. در مکاتب مختلف برای این مسئله تدابیری اندیشیده شده است. [[تقویت ایمان]] و [[تعهد]] [[دینی]]، وضع [[قانون]] و تقویت [[روح]] [[پایبندی]] به قانون، شفافسازی مصارف مالیات بهمنظور [[جلب اعتماد]] [[شهروندان]]، وضع [[جریمه]] و [[مجازات]] برای فرار مالیاتی، از جمله راهکارهای وادار کردن شهروندان به پرداخت تعهدات مالی در برابر دولت است<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۳۸.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']] | # [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:حکومت اسلامی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۸
تکلیف مالی شهروندان حکومت اسلامی
تأمین نیازهای مالی هر دولتی بر عهده شهروندان است؛ زیرا تشکیل دولت برای بهرهمندی عموم مردم است. شهروندانی که دولت را برای خدمت به خود تشکیل میدهند، باید نیازهای مالی او را هم برآورده کنند. در برخی از کشورها از منابع طبیعی نیز در جهت تأمین هزینهها استفاده میکنند، اما قاعده بر این است که چون منابع به همه مردم، حتی نسلهای آینده تعلق دارد، از آنها در جهت رشد و توسعه کشور و زیرساختها استفاده شود.
مالیات یکی از مهمترین منابع مالی دولتها در جوامع امروزی است، اما دریافت آن با دشواریهایی روبهروست. امروزه “فرار مالیاتی” یکی از معضلات جوامع بشری است. ایمان و تعهد درونی است که میتواند برای همیشه این معضل و موارد مشابه آن را حل کند. در جامعه اسلامی، مردم با آنکه با کمال رضایت و رغبت، بیآنکه نظارتی در کار باشد، به پرداخت زکات و خمس به عنوان وظایف مالی خویش مبادرت میورزند، اما برای نپرداختن مالیات دولتی با وجود نظارتهای مختلف، به دنبال راه فرار میگردند. این معضل برخاسته از احساس ناخوشایندی است که در طول تاریخ پیوسته میان دولت و ملت بوده است. مردم دولت را از خود و دلسوز و حافظ منافع خویش نمیدانستند، در حالیکه در فرهنگ اسلامی دولت و ملت ناصح و خیرخواه خویشاند. خیرخواهی از هر دو طرف ایجاب میکند از یک سو، دولت در وضع و اخذ مالیات، عدالت، توان و قدرت مالی مردم را در نظر بگیرد و از سوی دیگر، مردم نیاز ضروری دولت را به بودجه کافی برای اداره مطلوب جامعه در نظر بگیرند و به انجام تکالیف مالی خویش اقدام نمایند. اگر مردم احساس کنند که دولت مالیات را برای اداره مطلوب آنان هزینه میکند، از پرداخت آن دریغ نمیورزند.
با این همه، طبیعت بشر با پرداخت مالیات چندان سازگار نیست. در مکاتب مختلف برای این مسئله تدابیری اندیشیده شده است. تقویت ایمان و تعهد دینی، وضع قانون و تقویت روح پایبندی به قانون، شفافسازی مصارف مالیات بهمنظور جلب اعتماد شهروندان، وضع جریمه و مجازات برای فرار مالیاتی، از جمله راهکارهای وادار کردن شهروندان به پرداخت تعهدات مالی در برابر دولت است[۱].
منابع
پانویس
- ↑ ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۳۸.