ایفع بن عبدکلاعی حمصی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
:<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ایفع بن عبدکلاعی حمصی در تاریخ اسلامی]] </div>
:<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ایفع بن عبدکلاعی حمصی در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
نام [[پدر]] او در بیشتر منابع «عبد» آمده، و تنها «دارمی»<ref>دارمی، ج۲، ص۴۴۷.</ref> «عبدالله» گفته است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۱۵.</ref> از دو نفر به نام [[ایفع بن عبدالکلال حمیری]] و «ایفع بن عبدکلاعی حمصی» یاد کرده و دو مدخل جداگانه برای آنها قرار داده است. [[ابوالفتح ازدی]]<ref>احتمالا از کتاب وی به نام کتاب ذکر اسم کل صحابی روی عن رسول الله{{صل}} نقل شده است.</ref> ایفع بن عباد الکلال را [[صحابی]] دانسته و در معرفی او می‌گوید که [[صفوان بن عمرو]] از او [[روایت]] دارد، ولی می‌افزاید: گفته شده ایفع از [[عبدالله بن عمر]] نیز روایت دارد و چنانچه این صحیح باشد، این شخص غیر از ایفع بن عبد الحلال است <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۳؛ مغلطای، ج۱، ص۱۰۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۱۵. ایفع راوی ابن عمر شناخته شده نیست (مجهول)، ر.ک: بخاری، ج۲، ص۶۳؛ برد بچی، ص۱۲۳؛ ابن علی، ج۱، ص۴۲۰؛ عقیلی، ج۱، ص۱۲۵؛ مزی، ج۳، ص۴۴۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۳۴۳. او از طبقه پنجم راویان است، ابن حجر، تقریب، ج۱، ص۱۱۵.</ref>.
نام [[پدر]] او در بیشتر منابع «عبد» آمده، و تنها «دارمی»<ref>دارمی، ج۲، ص۴۴۷.</ref> «عبدالله» گفته است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۱۵.</ref> از دو نفر به نام [[ایفع بن عبدالکلال حمیری]] و «ایفع بن عبدکلاعی حمصی» یاد کرده و دو مدخل جداگانه برای آنها قرار داده است. [[ابوالفتح ازدی]]<ref>احتمالا از کتاب وی به نام کتاب ذکر اسم کل صحابی روی عن رسول الله {{صل}} نقل شده است.</ref> ایفع بن عباد الکلال را [[صحابی]] دانسته و در معرفی او می‌گوید که [[صفوان بن عمرو]] از او [[روایت]] دارد، ولی می‌افزاید: گفته شده ایفع از [[عبدالله بن عمر]] نیز روایت دارد و چنانچه این صحیح باشد، این شخص غیر از ایفع بن عبد الحلال است <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۳؛ مغلطای، ج۱، ص۱۰۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۱۵. ایفع راوی ابن عمر شناخته شده نیست (مجهول)، ر. ک: بخاری، ج۲، ص۶۳؛ برد بچی، ص۱۲۳؛ ابن علی، ج۱، ص۴۲۰؛ عقیلی، ج۱، ص۱۲۵؛ مزی، ج۳، ص۴۴۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۳۴۳. او از طبقه پنجم راویان است، ابن حجر، تقریب، ج۱، ص۱۱۵.</ref>.


ابن حجر<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۱۵.</ref> در [[تأیید]] [[سخن]] ازدی، تصریح می‌کند به [[یقین]] [[راوی]] از ابن عمر، شخص دیگری است و به جز این دو نفر (ایفع بن عبد الکلال و انفع غیر منسوب و راوی ابن عمر)، شخص سومی به نام ایفع بن عبدکلاعی وجود دارد.
ابن حجر<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۱۵.</ref> در [[تأیید]] [[سخن]] ازدی، تصریح می‌کند به [[یقین]] [[راوی]] از ابن عمر، شخص دیگری است و به جز این دو نفر (ایفع بن عبد الکلال و انفع غیر منسوب و راوی ابن عمر)، شخص سومی به نام ایفع بن عبدکلاعی وجود دارد.


این سخن ابن حجر که ایفع بن عبدالکلال را غیر از ایفع بن عبدالکلاعی [[تصور]] کرده، با توضیحاتی که درباره راوی او صفوان خواهد آمد، [[اشتباه]] است و این هر دو اسم، یک نفر و او همان ایفع بن عبد کلاعی است. چنانچه این را بپذیریم، مطلب دیگری که به دست می‌آید این است که احتمال دارد نظر ازدی درباره صحابی بودن ایفع بن عبدالکلال (عبد الکلاعی) [[تغییر]] کرده است؛ زیرا ازدی، روایت ایفع از [[رسول خدا]]{{صل}} را صحیح ندانسته است<ref>ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۴۷۶.</ref>.
این سخن ابن حجر که ایفع بن عبدالکلال را غیر از ایفع بن عبدالکلاعی [[تصور]] کرده، با توضیحاتی که درباره راوی او صفوان خواهد آمد، [[اشتباه]] است و این هر دو اسم، یک نفر و او همان ایفع بن عبد کلاعی است. چنانچه این را بپذیریم، مطلب دیگری که به دست می‌آید این است که احتمال دارد نظر ازدی درباره صحابی بودن ایفع بن عبدالکلال (عبد الکلاعی) [[تغییر]] کرده است؛ زیرا ازدی، روایت ایفع از [[رسول خدا]] {{صل}} را صحیح ندانسته است<ref>ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۴۷۶.</ref>.


ابن حجر<ref>لسان المیزان، ج۱، ص۴۷۶.</ref> این [[قضاوت]] [[ازدی]] را مقدمه رد [[صحابی]] بودن ایفع بن عبدالکلاعی آورده، می‌گوید: کسانی که او را صحابی می‌دانند، در اشتباه‌اند. این سخن وی نشان می‌دهد که [[ابن حجر]]، ازدی را در شمار این افراد ندانسته است.
ابن حجر<ref>لسان المیزان، ج۱، ص۴۷۶.</ref> این [[قضاوت]] [[ازدی]] را مقدمه رد [[صحابی]] بودن ایفع بن عبدالکلاعی آورده، می‌گوید: کسانی که او را صحابی می‌دانند، در اشتباه‌اند. این سخن وی نشان می‌دهد که [[ابن حجر]]، ازدی را در شمار این افراد ندانسته است.


با این حال، [[اسماعیلی]]<ref>ابوبکر محمد بن اسماعیل بن مهران نیشابوری شافعی معروف به اسماعیلی، م ۲۹۵ و مؤلف کتاب الصحابه با معجم الصحابه، ر.ک: حاجی خلیفه، ج۲، ص۱۴۳۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۳۲۰ و ج۴، ص۴۷۰ و ج۶، ص۴۱۳.</ref> و [[عبدان]]<ref>عبدالله بن محمد مروزی، م ۲۹۳ و مؤلف معرفة الصحابه.</ref> براساس [[روایت]] ایفع بن عبدالکلاعی از [[رسول خدا]]{{صل}}، او را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۶.</ref>، اما ابن حجر<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.</ref> ایفع را در قسم چهارم (توهمات) قرار داده و نه تنها او را صحابی نمی‌داند، بلکه از صغار [[تابعین]] برشمرده است و روایت او را مرسل <ref>اینکه تابعی کبیر با صغیر - مستقیما بگوید: قال رسول الله.</ref> یا معضل<ref>روایتی که دو نفر یا بیشتر از سلسله سند حذف شده.</ref> شناخته است و حتی سماع ایفع از [[اصحاب]] را نیز رد می‌کند، که در نکته اخیر می‌‌توان تردید کرد.
با این حال، [[اسماعیلی]]<ref>ابوبکر محمد بن اسماعیل بن مهران نیشابوری شافعی معروف به اسماعیلی، م ۲۹۵ و مؤلف کتاب الصحابه با معجم الصحابه، ر. ک: حاجی خلیفه، ج۲، ص۱۴۳۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۳۲۰ و ج۴، ص۴۷۰ و ج۶، ص۴۱۳.</ref> و [[عبدان]]<ref>عبدالله بن محمد مروزی، م ۲۹۳ و مؤلف معرفة الصحابه.</ref> براساس [[روایت]] ایفع بن عبدالکلاعی از [[رسول خدا]] {{صل}}، او را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۶.</ref>، اما ابن حجر<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.</ref> ایفع را در قسم چهارم (توهمات) قرار داده و نه تنها او را صحابی نمی‌داند، بلکه از صغار [[تابعین]] برشمرده است و روایت او را مرسل <ref>اینکه تابعی کبیر با صغیر - مستقیما بگوید: قال رسول الله.</ref> یا معضل<ref>روایتی که دو نفر یا بیشتر از سلسله سند حذف شده.</ref> شناخته است و حتی سماع ایفع از [[اصحاب]] را نیز رد می‌کند، که در نکته اخیر می‌‌توان تردید کرد.


[[علمای رجال]] نیز برای معرفی ایفع بن عبدکلاعی، همیشه به این نکته بسنده کرده‌اند که او از [[راشد بن سعد]] [[حمیری]] [[حمصی]]، و [[صفوان بن عمرو]] از ایفع روایت نقل می‌کنند<ref>ابن ابی حائم، ج۲، ص۳۴۱؛ مزی، ج۱۳، ص۲۰۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۱۷.</ref> [[راشد بن سعد]] را از طبقه سوم تابعین [[شام]] نام برده که در سال ۱۰۸ یا بنا به نقل [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۲۳۳.</ref> در سال ۱۱۳ درگذشته است. با توجه به همین نکته، [[ابوموسی مدینی]]<ref>مغلطای، ج۱، ص۱۰۴.</ref> ایفع بن عبد الکلاعی را از تابعین شمرده است.
[[علمای رجال]] نیز برای معرفی ایفع بن عبدکلاعی، همیشه به این نکته بسنده کرده‌اند که او از [[راشد بن سعد]] [[حمیری]] [[حمصی]]، و [[صفوان بن عمرو]] از ایفع روایت نقل می‌کنند<ref>ابن ابی حائم، ج۲، ص۳۴۱؛ مزی، ج۱۳، ص۲۰۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۱۷.</ref> [[راشد بن سعد]] را از طبقه سوم تابعین [[شام]] نام برده که در سال ۱۰۸ یا بنا به نقل [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۲۳۳.</ref> در سال ۱۱۳ درگذشته است. با توجه به همین نکته، [[ابوموسی مدینی]]<ref>مغلطای، ج۱، ص۱۰۴.</ref> ایفع بن عبد الکلاعی را از تابعین شمرده است.


تمام [[روایات]] ایفع بن عبدکلاعی، هفت روایت است که از طریق صفوان نقل شده است<ref>ر.ک: دارمی، ج۲، ص۴۴۷؛ احمد بن حنبل، ج۱، ص۵۵۵؛ طبرانی، ج۲، ص۱۲۳ و ۱۲۴؛ ابن نجار، ج۵، ص۱۶۸؛ ابن رجب، ص۱۵۱؛ ابن کثیر، ج۲، ص۴۶۶ و ج۴، ص۵۴۳؛ سیوطی، ج۱، ص۳۲۳ و ج۵، ص۱۷.</ref>. علت این امر، شامی بودن هر دو<ref>ابن حبان، ج۶، ص۴۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۴۱.</ref> بوده و [[صفوان]]، [[زمان]] [[عبدالملک]]<ref>خلافت: ص۶۵-۸۶.</ref> را [[درک]] کرده و به سال ۹۴ از نیروهای فرمانبر [[ایفع]] بوده است<ref>ابن عساکر، ج۲۴، ص۱۵۴؛ مزی، ج۱۳، ص۲۰۵؛ ذهبی، ج۶، ص۳۸۱.</ref>.
تمام [[روایات]] ایفع بن عبدکلاعی، هفت روایت است که از طریق صفوان نقل شده است<ref>ر. ک: دارمی، ج۲، ص۴۴۷؛ احمد بن حنبل، ج۱، ص۵۵۵؛ طبرانی، ج۲، ص۱۲۳ و ۱۲۴؛ ابن نجار، ج۵، ص۱۶۸؛ ابن رجب، ص۱۵۱؛ ابن کثیر، ج۲، ص۴۶۶ و ج۴، ص۵۴۳؛ سیوطی، ج۱، ص۳۲۳ و ج۵، ص۱۷.</ref>. علت این امر، شامی بودن هر دو<ref>ابن حبان، ج۶، ص۴۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۴۱.</ref> بوده و [[صفوان]]، [[زمان]] [[عبدالملک]]<ref>خلافت: ص۶۵-۸۶.</ref> را [[درک]] کرده و به سال ۹۴ از نیروهای فرمانبر [[ایفع]] بوده است<ref>ابن عساکر، ج۲۴، ص۱۵۴؛ مزی، ج۱۳، ص۲۰۵؛ ذهبی، ج۶، ص۳۸۱.</ref>.


[[مرگ]] ایفع در سال ۱۰۶<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> مؤید مرسل بودن [[روایات]] او و در نتیجه رد [[صحابی]] بودنش است؛ زیرا دلیل دیگری به جز همین روایات منقول از او موجود نیست. ایفع از [[معاویه]] نیز این [[روایت]] مشهور را نقل کرده است که [[رسول]] خدائی فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ يُرِدِ اَللَّهُ تَعَالَى بِهِ خَيْراً يُفَقِّهْهُ فِي اَلدِّينِ}}<ref>طبرانی، ج۲، ص۱۲۴.</ref>؛ از مجموع روایات او برمی آید که وی فردی [[خطیب]] و [[آگاه]] به حادیث و [[تفسیر]] بوده است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ایفع بن عبدکلاعی حمصی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۸۶-۱۸۷.</ref>
[[مرگ]] ایفع در سال ۱۰۶<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> مؤید مرسل بودن [[روایات]] او و در نتیجه رد [[صحابی]] بودنش است؛ زیرا دلیل دیگری به جز همین روایات منقول از او موجود نیست. ایفع از [[معاویه]] نیز این [[روایت]] مشهور را نقل کرده است که [[رسول]] خدائی فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ يُرِدِ اَللَّهُ تَعَالَى بِهِ خَيْراً يُفَقِّهْهُ فِي اَلدِّينِ}}<ref>طبرانی، ج۲، ص۱۲۴.</ref>؛ از مجموع روایات او برمی آید که وی فردی [[خطیب]] و [[آگاه]] به حادیث و [[تفسیر]] بوده است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ایفع بن عبدکلاعی حمصی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۸۶-۱۸۷.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:2.jpg|22px]] [[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «ایفع بن عبدکلاعی حمصی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «ایفع بن عبدکلاعی حمصی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{صحابه}}


[[رده:ایفع بن عبدکلاعی حمصی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۰

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نام پدر او در بیشتر منابع «عبد» آمده، و تنها «دارمی»[۱] «عبدالله» گفته است. ابن حجر[۲] از دو نفر به نام ایفع بن عبدالکلال حمیری و «ایفع بن عبدکلاعی حمصی» یاد کرده و دو مدخل جداگانه برای آنها قرار داده است. ابوالفتح ازدی[۳] ایفع بن عباد الکلال را صحابی دانسته و در معرفی او می‌گوید که صفوان بن عمرو از او روایت دارد، ولی می‌افزاید: گفته شده ایفع از عبدالله بن عمر نیز روایت دارد و چنانچه این صحیح باشد، این شخص غیر از ایفع بن عبد الحلال است [۴].

ابن حجر[۵] در تأیید سخن ازدی، تصریح می‌کند به یقین راوی از ابن عمر، شخص دیگری است و به جز این دو نفر (ایفع بن عبد الکلال و انفع غیر منسوب و راوی ابن عمر)، شخص سومی به نام ایفع بن عبدکلاعی وجود دارد.

این سخن ابن حجر که ایفع بن عبدالکلال را غیر از ایفع بن عبدالکلاعی تصور کرده، با توضیحاتی که درباره راوی او صفوان خواهد آمد، اشتباه است و این هر دو اسم، یک نفر و او همان ایفع بن عبد کلاعی است. چنانچه این را بپذیریم، مطلب دیگری که به دست می‌آید این است که احتمال دارد نظر ازدی درباره صحابی بودن ایفع بن عبدالکلال (عبد الکلاعی) تغییر کرده است؛ زیرا ازدی، روایت ایفع از رسول خدا (ص) را صحیح ندانسته است[۶].

ابن حجر[۷] این قضاوت ازدی را مقدمه رد صحابی بودن ایفع بن عبدالکلاعی آورده، می‌گوید: کسانی که او را صحابی می‌دانند، در اشتباه‌اند. این سخن وی نشان می‌دهد که ابن حجر، ازدی را در شمار این افراد ندانسته است.

با این حال، اسماعیلی[۸] و عبدان[۹] براساس روایت ایفع بن عبدالکلاعی از رسول خدا (ص)، او را صحابی دانسته‌اند[۱۰]، اما ابن حجر[۱۱] ایفع را در قسم چهارم (توهمات) قرار داده و نه تنها او را صحابی نمی‌داند، بلکه از صغار تابعین برشمرده است و روایت او را مرسل [۱۲] یا معضل[۱۳] شناخته است و حتی سماع ایفع از اصحاب را نیز رد می‌کند، که در نکته اخیر می‌‌توان تردید کرد.

علمای رجال نیز برای معرفی ایفع بن عبدکلاعی، همیشه به این نکته بسنده کرده‌اند که او از راشد بن سعد حمیری حمصی، و صفوان بن عمرو از ایفع روایت نقل می‌کنند[۱۴]. ابن سعد[۱۵] راشد بن سعد را از طبقه سوم تابعین شام نام برده که در سال ۱۰۸ یا بنا به نقل ابن حبان[۱۶] در سال ۱۱۳ درگذشته است. با توجه به همین نکته، ابوموسی مدینی[۱۷] ایفع بن عبد الکلاعی را از تابعین شمرده است.

تمام روایات ایفع بن عبدکلاعی، هفت روایت است که از طریق صفوان نقل شده است[۱۸]. علت این امر، شامی بودن هر دو[۱۹] بوده و صفوان، زمان عبدالملک[۲۰] را درک کرده و به سال ۹۴ از نیروهای فرمانبر ایفع بوده است[۲۱].

مرگ ایفع در سال ۱۰۶[۲۲] مؤید مرسل بودن روایات او و در نتیجه رد صحابی بودنش است؛ زیرا دلیل دیگری به جز همین روایات منقول از او موجود نیست. ایفع از معاویه نیز این روایت مشهور را نقل کرده است که رسول خدائی فرمودند: «مَنْ يُرِدِ اَللَّهُ تَعَالَى بِهِ خَيْراً يُفَقِّهْهُ فِي اَلدِّينِ»[۲۳]؛ از مجموع روایات او برمی آید که وی فردی خطیب و آگاه به حادیث و تفسیر بوده است.[۲۴]

منابع

پانویس

  1. دارمی، ج۲، ص۴۴۷.
  2. الاصابه، ج۱، ص۳۱۵.
  3. احتمالا از کتاب وی به نام کتاب ذکر اسم کل صحابی روی عن رسول الله (ص) نقل شده است.
  4. ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۳؛ مغلطای، ج۱، ص۱۰۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۱۵. ایفع راوی ابن عمر شناخته شده نیست (مجهول)، ر. ک: بخاری، ج۲، ص۶۳؛ برد بچی، ص۱۲۳؛ ابن علی، ج۱، ص۴۲۰؛ عقیلی، ج۱، ص۱۲۵؛ مزی، ج۳، ص۴۴۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۳۴۳. او از طبقه پنجم راویان است، ابن حجر، تقریب، ج۱، ص۱۱۵.
  5. الاصابه، ج۱، ص۳۱۵.
  6. ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۴۷۶.
  7. لسان المیزان، ج۱، ص۴۷۶.
  8. ابوبکر محمد بن اسماعیل بن مهران نیشابوری شافعی معروف به اسماعیلی، م ۲۹۵ و مؤلف کتاب الصحابه با معجم الصحابه، ر. ک: حاجی خلیفه، ج۲، ص۱۴۳۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۳۲۰ و ج۴، ص۴۷۰ و ج۶، ص۴۱۳.
  9. عبدالله بن محمد مروزی، م ۲۹۳ و مؤلف معرفة الصحابه.
  10. ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۶.
  11. الاصابه، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.
  12. اینکه تابعی کبیر با صغیر - مستقیما بگوید: قال رسول الله.
  13. روایتی که دو نفر یا بیشتر از سلسله سند حذف شده.
  14. ابن ابی حائم، ج۲، ص۳۴۱؛ مزی، ج۱۳، ص۲۰۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۶ و ۳۹۷.
  15. ابن سعد، ج۷، ص۳۱۷.
  16. ابن حبان، ج۴، ص۲۳۳.
  17. مغلطای، ج۱، ص۱۰۴.
  18. ر. ک: دارمی، ج۲، ص۴۴۷؛ احمد بن حنبل، ج۱، ص۵۵۵؛ طبرانی، ج۲، ص۱۲۳ و ۱۲۴؛ ابن نجار، ج۵، ص۱۶۸؛ ابن رجب، ص۱۵۱؛ ابن کثیر، ج۲، ص۴۶۶ و ج۴، ص۵۴۳؛ سیوطی، ج۱، ص۳۲۳ و ج۵، ص۱۷.
  19. ابن حبان، ج۶، ص۴۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۴۱.
  20. خلافت: ص۶۵-۸۶.
  21. ابن عساکر، ج۲۴، ص۱۵۴؛ مزی، ج۱۳، ص۲۰۵؛ ذهبی، ج۶، ص۳۸۱.
  22. ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۳.
  23. طبرانی، ج۲، ص۱۲۴.
  24. هدایت‌پناه، محمد رضا، مقاله «ایفع بن عبدکلاعی حمصی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۸۶-۱۸۷.