ابوملیح هدادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوملیح هدادی در تراجم و رجال]] - [[ابوملیح هدادی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوملیح هدادی در تراجم و رجال]] - [[ابوملیح هدادی در تاریخ اسلامی]]</div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
منسوب به هَداد تیره‌ای از [[قبیله ازد]]<ref>سمعانی، ج۵، ص۵۳۹.</ref> برخی وی را در شمار [[صحابه]] آورده‌اند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳؛ ذهبی، ج۲، ص۲۰۵.</ref>. به گفته [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref>، [[ابن منده]] از وی یاد کرده و از طریق [[ولید بن یزید هدادی]] از ابوعبدالدائم از وی [[روایت]] کرده است که [[رسول خدا]] هرگاه بند یک لنگه کفشش پاره می‌شد، با یک لنگه راه می‌رفت تا لنگه دیگر را درست کند<ref>نیز ر.ک: ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳.</ref>. برخی منابع، این روایت را از ابوملیح هذلی نقل کرده‌اند<ref>ر.ک: ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۳؛ مزی، ج۳۴، ص۳۵؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۳۷.</ref>. برخی منابع نیز روایت را از ابو ملیح، بدون اشاره به نسبت وی نقل کرده‌اند<ref>ابن حبان، ج۳، ص۷۸.</ref>. ابن حجر <ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref> می‌گوید: [[ابومسلم کجی]] و [[حاکم نیشابوری]] بدون اشاره به نسبت "هدادی"، این روایت را از ولید بن یزید نقل کرده‌اند که احتمال دارد "هدادی" تصحیف "هذلی" باشد که در این صورت، ابوملیح پسر "اسامه هذلی" است که خودش [[تابعی]] و پدرش از صحابه بود.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوملیح هدادی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۸.</ref>
منسوب به هَداد تیره‌ای از [[قبیله ازد]]<ref>سمعانی، ج۵، ص۵۳۹.</ref> برخی وی را در شمار [[صحابه]] آورده‌اند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳؛ ذهبی، ج۲، ص۲۰۵.</ref>. به گفته [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref>، [[ابن منده]] از وی یاد کرده و از طریق [[ولید بن یزید هدادی]] از ابوعبدالدائم از وی [[روایت]] کرده است که [[رسول خدا]] هرگاه بند یک لنگه کفشش پاره می‌شد، با یک لنگه راه می‌رفت تا لنگه دیگر را درست کند<ref>نیز ر. ک: ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳.</ref>. برخی منابع، این روایت را از ابوملیح هذلی نقل کرده‌اند<ref>ر. ک: ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۳؛ مزی، ج۳۴، ص۳۵؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۳۷.</ref>. برخی منابع نیز روایت را از ابو ملیح، بدون اشاره به نسبت وی نقل کرده‌اند<ref>ابن حبان، ج۳، ص۷۸.</ref>. ابن حجر <ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref> می‌گوید: [[ابومسلم کجی]] و [[حاکم نیشابوری]] بدون اشاره به نسبت "هدادی"، این روایت را از ولید بن یزید نقل کرده‌اند که احتمال دارد "هدادی" تصحیف "هذلی" باشد که در این صورت، ابوملیح پسر "اسامه هذلی" است که خودش [[تابعی]] و پدرش از صحابه بود.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوملیح هدادی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۴: خط ۱۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:ابوملیح هدادی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۹

مقدمه

منسوب به هَداد تیره‌ای از قبیله ازد[۱] برخی وی را در شمار صحابه آورده‌اند[۲]. به گفته ابن حجر[۳]، ابن منده از وی یاد کرده و از طریق ولید بن یزید هدادی از ابوعبدالدائم از وی روایت کرده است که رسول خدا هرگاه بند یک لنگه کفشش پاره می‌شد، با یک لنگه راه می‌رفت تا لنگه دیگر را درست کند[۴]. برخی منابع، این روایت را از ابوملیح هذلی نقل کرده‌اند[۵]. برخی منابع نیز روایت را از ابو ملیح، بدون اشاره به نسبت وی نقل کرده‌اند[۶]. ابن حجر [۷] می‌گوید: ابومسلم کجی و حاکم نیشابوری بدون اشاره به نسبت "هدادی"، این روایت را از ولید بن یزید نقل کرده‌اند که احتمال دارد "هدادی" تصحیف "هذلی" باشد که در این صورت، ابوملیح پسر "اسامه هذلی" است که خودش تابعی و پدرش از صحابه بود.[۸]

منابع

پانویس

  1. سمعانی، ج۵، ص۵۳۹.
  2. ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳؛ ذهبی، ج۲، ص۲۰۵.
  3. الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.
  4. نیز ر. ک: ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۳.
  5. ر. ک: ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۳؛ مزی، ج۳۴، ص۳۵؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۳۷.
  6. ابن حبان، ج۳، ص۷۸.
  7. الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.
  8. خانجانی، قاسم، مقاله «ابوملیح هدادی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۲۸.