ذوالفقار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'حضرت جبرئیل' به 'حضرت جبرئیل') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | |||
| عنوان مدخل = ذوالفقار | |||
| مداخل مرتبط = [[ذوالفقار در معارف مهدویت]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''ذوالفقار''' نام شمشیری که [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} با آن در [[جنگ احد]] میجنگید و از [[جان]] [[پیامبر]] [[دفاع]] میکرد و [[مشرکان]] را بر | '''ذوالفقار''' نام شمشیری که [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} با آن در [[جنگ احد]] میجنگید و از [[جان]] [[پیامبر]] [[دفاع]] میکرد و [[مشرکان]] را بر خاک میافکند. گویند: اصل آن [[شمشیر]]، از آن منبّه بن حجاج بود که در [[جنگ بدر]] کشته شد و [[شمشیر]] او در [[اختیار]] [[پیامبر]] قرار گرفت. روز [[جنگ احد]]، [[امام علی|علی]] {{ع}} چنان سخت میجنگید که شمشیرش [[شکست]]. نزد [[پیامبر]] آمد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] آن [[شمشیر]] را به حضرت داد و حضرت [[جنگی]] نمایان کرد. اینجا بود که ندای {{متن حدیث| لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِي}} از زبان حضرت [[جبرئیل]] در [[آسمان]] پیچید، یعنی شمشیری جز ذوالفقار و [[جوانمردی]] جز [[امام علی|علی]] {{ع}} نیست<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۴ ص ۲۵۱، بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۷، احقاق الحق، ج ۶ ص ۲۱.</ref>. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در اصل و ریشۀ آن نقلهای مختلف است: روایتی از [[امام علی|علی]] {{ع}} نقل شده که: [[جبرئیل]] نزد [[پیامبر]] آمد و خبر داد که در یمن، بتی از سنگ است که در قابی آهنین قرار دارد، بفرست تا نزد تو آورند، پیامبر مرا به یمن فرستاد. حضرت، بت را شکست و آهن آن بت را به شمشیر سازی دادیم تا دو شمشیر از آن ساخت، یکی به نام ذوالفقار، دیگری به نام مخذم، مخذم را [[پیامبر]] برداشت و ذو الفقار را به من داد.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۶ ص ۲۱۱ و ج ۴۲ ص ۵۷.</ref> معنای ذوالفقار، یعنی شمشیری که دارای مهرهها باشد گفتهاند چون بر پشت ذو الفقار، خراشهای پست و هموار بود، ازاینرو او را ذو الفقار گفتهاند.<ref>لغتنامه، دهخدا.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا به آن شمشیر، ذوالفقار گفتهاند؟ فرمود: چون در وسط آن به طول شمشیر خطّی و نقشی شبیه مهرههای پشت بود و به گمان اصمعی ۱۸ مهره داشت.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۸، معانی الأخبار، ص ۶۳، علل الشرایع، ص ۱۶۰ ح ۲، دائرة المعارف تشیّع، ج ۸.</ref> در تاریخ ابویعقوب هم آمده که طول آن هفت وجب و عرض آن یک وجب بود و وسط آن مانند مهرهها بود.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۸.</ref> در حدیثی هم از [[امام صادق]] آمده: به این علت ذو الفقار میگفتند که هرکس را که [[امام علی|علی]] {{ع}} با آن شمشیر میزد، در دنیا از زندگی و در آخرت از بهشت، فقیر و تهیدست میشد.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۸.</ref> ناگفته نماند: در برخی نقلها و روایتها از [[امام رضا]] {{ع}} هم آمده که ذوالفقار، شمشیری بود که [[جبرئیل]] آن را از آسمان برای [[پیامبر]] آورد و او هم به [[امام علی|علی]] {{ع}} بخشید و آیۀ وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِیدَ. . . اشاره به آن شمشیر است که از بهشت همراه آدم بر زمین آمد و پیامبران با آن با دشمنان خدا میجنگیدند، تا آنکه به [[امام علی|حضرت امیر]] {{ع}} رسید.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۷، معانی الأخبار، ص ۶۳، امالی صدوق، ص ۳۶۴.</ref> پس اینکه ذو الفقار، شمشیری دو سر بوده، بیاساس است. ذوالفقار، مانند همۀ شمشیرهای عربی قدیم دو دم بوده ولی بعدها تصوّر کردهاند که نوک آن دو شاخه داشته است و در تصاویر آن را به این صورت کشیدهاند.<ref>دائرة المعارف تشیّع، ج ۸. نیز ر. ک: فصلنامۀ «مشکوة»، شمارۀ ۴۴ مقالۀ «ذو الفقار، میراثی از پیامبران گذشته».</ref> بههرحال، ذوالفقار، از شمشیرهای مختص [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} بود که در جنگ احد با آن حماسه آفرید و در شأن او و شمشیرش، آن جملۀ معروف بیان شده است. در ادبیات شعری هم فراوان به کار رفته است و گاهی هم کنایه از مطلق شمشیر، یا جنگاوری و شجاعت یا زبانآوری و سخنوری به کار میرود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۷۰.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{امام علی}} | {{امام علی}} | ||
[[رده:امام علی]] | [[رده:امام علی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۱
ذوالفقار نام شمشیری که امیر المؤمنین (ع) با آن در جنگ احد میجنگید و از جان پیامبر دفاع میکرد و مشرکان را بر خاک میافکند. گویند: اصل آن شمشیر، از آن منبّه بن حجاج بود که در جنگ بدر کشته شد و شمشیر او در اختیار پیامبر قرار گرفت. روز جنگ احد، علی (ع) چنان سخت میجنگید که شمشیرش شکست. نزد پیامبر آمد. رسول خدا آن شمشیر را به حضرت داد و حضرت جنگی نمایان کرد. اینجا بود که ندای « لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِي» از زبان حضرت جبرئیل در آسمان پیچید، یعنی شمشیری جز ذوالفقار و جوانمردی جز علی (ع) نیست[۱].
مقدمه
در اصل و ریشۀ آن نقلهای مختلف است: روایتی از علی (ع) نقل شده که: جبرئیل نزد پیامبر آمد و خبر داد که در یمن، بتی از سنگ است که در قابی آهنین قرار دارد، بفرست تا نزد تو آورند، پیامبر مرا به یمن فرستاد. حضرت، بت را شکست و آهن آن بت را به شمشیر سازی دادیم تا دو شمشیر از آن ساخت، یکی به نام ذوالفقار، دیگری به نام مخذم، مخذم را پیامبر برداشت و ذو الفقار را به من داد.[۲] معنای ذوالفقار، یعنی شمشیری که دارای مهرهها باشد گفتهاند چون بر پشت ذو الفقار، خراشهای پست و هموار بود، ازاینرو او را ذو الفقار گفتهاند.[۳] از امام صادق (ع) پرسیدند: چرا به آن شمشیر، ذوالفقار گفتهاند؟ فرمود: چون در وسط آن به طول شمشیر خطّی و نقشی شبیه مهرههای پشت بود و به گمان اصمعی ۱۸ مهره داشت.[۴] در تاریخ ابویعقوب هم آمده که طول آن هفت وجب و عرض آن یک وجب بود و وسط آن مانند مهرهها بود.[۵] در حدیثی هم از امام صادق آمده: به این علت ذو الفقار میگفتند که هرکس را که علی (ع) با آن شمشیر میزد، در دنیا از زندگی و در آخرت از بهشت، فقیر و تهیدست میشد.[۶] ناگفته نماند: در برخی نقلها و روایتها از امام رضا (ع) هم آمده که ذوالفقار، شمشیری بود که جبرئیل آن را از آسمان برای پیامبر آورد و او هم به علی (ع) بخشید و آیۀ وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِیدَ. . . اشاره به آن شمشیر است که از بهشت همراه آدم بر زمین آمد و پیامبران با آن با دشمنان خدا میجنگیدند، تا آنکه به حضرت امیر (ع) رسید.[۷] پس اینکه ذو الفقار، شمشیری دو سر بوده، بیاساس است. ذوالفقار، مانند همۀ شمشیرهای عربی قدیم دو دم بوده ولی بعدها تصوّر کردهاند که نوک آن دو شاخه داشته است و در تصاویر آن را به این صورت کشیدهاند.[۸] بههرحال، ذوالفقار، از شمشیرهای مختص حضرت علی (ع) بود که در جنگ احد با آن حماسه آفرید و در شأن او و شمشیرش، آن جملۀ معروف بیان شده است. در ادبیات شعری هم فراوان به کار رفته است و گاهی هم کنایه از مطلق شمشیر، یا جنگاوری و شجاعت یا زبانآوری و سخنوری به کار میرود[۹].
منابع
پانویس
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۴ ص ۲۵۱، بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۷، احقاق الحق، ج ۶ ص ۲۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۶ ص ۲۱۱ و ج ۴۲ ص ۵۷.
- ↑ لغتنامه، دهخدا.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۸، معانی الأخبار، ص ۶۳، علل الشرایع، ص ۱۶۰ ح ۲، دائرة المعارف تشیّع، ج ۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۵۷، معانی الأخبار، ص ۶۳، امالی صدوق، ص ۳۶۴.
- ↑ دائرة المعارف تشیّع، ج ۸. نیز ر. ک: فصلنامۀ «مشکوة»، شمارۀ ۴۴ مقالۀ «ذو الفقار، میراثی از پیامبران گذشته».
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۷۰.