اسود راعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:صحابه پیامبر' به 'رده:اصحاب پیامبر')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسود راعی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[اسود راعی در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
اسود راعی، [[غلام]] و چوپان [[عامر]] [[یهودی]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۸.</ref> به نقل [[ابن اسحاق]]، هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} قلعه‌های [[خیبر]] را محاصره کرد، اسلم راعی با گوسفندان عامر یهودی [[خدمت]] او رسید و از رسول خدا{{صل}} خواست [[اسلام]] را بر او عرضه کند. [[حضرت]] که در [[مقام]] عرضه کردن اسلام، احدی را کوچک نمی‌شمرد، اسلام را به وی عرضه داشت و او [[مسلمان]] شد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۳۵۸.</ref>.
اسود راعی، [[غلام]] و چوپان [[عامر]] [[یهودی]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۸.</ref> به نقل [[ابن اسحاق]]، هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} قلعه‌های [[خیبر]] را محاصره کرد، اسلم راعی با گوسفندان عامر یهودی [[خدمت]] او رسید و از رسول خدا {{صل}} خواست [[اسلام]] را بر او عرضه کند. [[حضرت]] که در [[مقام]] عرضه کردن اسلام، احدی را کوچک نمی‌شمرد، اسلام را به وی عرضه داشت و او [[مسلمان]] شد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۳۵۸.</ref>.


اسود راعی پس از [[قبول اسلام]]، از گوسفندانی که در دستش [[امانت]] بود پرسید. حضرت فرمود: آنها را روانه قلعه صاحبشان کن. سپس به دستور رسول خدا{{صل}} مشتی ریگ برداشت و بر گوسفندان پاشید و گفت: به [[خدا]] قسم، هرگز با شما همراه نخواهم شد. گوسفندان، مانند اینکه کسی همراه آنان باشد، به قلعه صاحب خود روانه شدند<ref>ابن هشام، ج۳، ص۳۵۸؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. سپس اسود در [[جنگ]] با [[یهود]]، به همان قلعه که صاحب گوسفندان نیز در آن بود رفت و در حین جنگ، با اصابت سنگی، به [[شهادت]] رسید<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶ و ۳۶۹.</ref>. بدین ترتیب، بدون اینکه حتی یک رکعت [[نماز]] خوانده باشد [[رستگار]] شد و رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اِنَّ مَعَهُ زَوْجَتَهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ }}<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.</ref>؛  
اسود راعی پس از [[قبول اسلام]]، از گوسفندانی که در دستش [[امانت]] بود پرسید. حضرت فرمود: آنها را روانه قلعه صاحبشان کن. سپس به دستور رسول خدا {{صل}} مشتی ریگ برداشت و بر گوسفندان پاشید و گفت: به [[خدا]] قسم، هرگز با شما همراه نخواهم شد. گوسفندان، مانند اینکه کسی همراه آنان باشد، به قلعه صاحب خود روانه شدند<ref>ابن هشام، ج۳، ص۳۵۸؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. سپس اسود در [[جنگ]] با [[یهود]]، به همان قلعه که صاحب گوسفندان نیز در آن بود رفت و در حین جنگ، با اصابت سنگی، به [[شهادت]] رسید<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶ و ۳۶۹.</ref>. بدین ترتیب، بدون اینکه حتی یک رکعت [[نماز]] خوانده باشد [[رستگار]] شد و رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اِنَّ مَعَهُ زَوْجَتَهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ }}<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.</ref>؛  


[[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۸.</ref>، اسم اسود راعی را اسلم دانسته، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۴.</ref> به او [[اعتراض]] کرده که دلیل یا قرینه‌ای بر اینکه اسم او اسلم باشد، نداریم<ref>و بنگرید: شامی، ج۵، ص۱۴۴.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.</ref> نیز این اعتراض را موجه دانسته است. [[ابن منده]] اسود راعی را، با اسلم راعی که غلام و چوپان رسول خدا{{صل}} بود و [[کنیه]] ابوسلمی داشت، یکی دانسته است <ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. [[ابونعیم]]، این را [[خطا]] دانسته و گفته است: نه نام ابوسلمی اسلم است و نه در خیبر به شهادت رسیده، بلکه نام او «حریث» است. بنابراین، ابوسلمی غیر از [[اسلم]]، [[راعی]] [[اسود]] است<ref>أبونعیم، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. به نقل [[شامی]] <ref>شامی، ج۵، ص۱۴۴.</ref>، [[ابن اسحاق]] - به [[روایت]] [[ابن هشام]] - جمع بین هر دو اسم (اسود و اسلم) کرده و گفته است اسم او اسلم‌الاسود است، اما ادعای شامی در [[سیره]] به روایت ابن هشام یافت نشد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسلم حبشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۵۵-۵۶.</ref>
[[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۸.</ref>، اسم اسود راعی را اسلم دانسته، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۴.</ref> به او [[اعتراض]] کرده که دلیل یا قرینه‌ای بر اینکه اسم او اسلم باشد، نداریم<ref>و بنگرید: شامی، ج۵، ص۱۴۴.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.</ref> نیز این اعتراض را موجه دانسته است. [[ابن منده]] اسود راعی را، با اسلم راعی که غلام و چوپان رسول خدا {{صل}} بود و [[کنیه]] ابوسلمی داشت، یکی دانسته است <ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. [[ابونعیم]]، این را [[خطا]] دانسته و گفته است: نه نام ابوسلمی اسلم است و نه در خیبر به شهادت رسیده، بلکه نام او «حریث» است. بنابراین، ابوسلمی غیر از [[اسلم]]، [[راعی]] [[اسود]] است<ref>أبونعیم، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. به نقل [[شامی]] <ref>شامی، ج۵، ص۱۴۴.</ref>، [[ابن اسحاق]] - به [[روایت]] [[ابن هشام]] - جمع بین هر دو اسم (اسود و اسلم) کرده و گفته است اسم او اسلم‌الاسود است، اما ادعای شامی در [[سیره]] به روایت ابن هشام یافت نشد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسلم حبشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۵۵-۵۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۸: خط ۱۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:اسلم حبشی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۳

مقدمه

اسود راعی، غلام و چوپان عامر یهودی[۱] به نقل ابن اسحاق، هنگامی که رسول خدا (ص) قلعه‌های خیبر را محاصره کرد، اسلم راعی با گوسفندان عامر یهودی خدمت او رسید و از رسول خدا (ص) خواست اسلام را بر او عرضه کند. حضرت که در مقام عرضه کردن اسلام، احدی را کوچک نمی‌شمرد، اسلام را به وی عرضه داشت و او مسلمان شد[۲].

اسود راعی پس از قبول اسلام، از گوسفندانی که در دستش امانت بود پرسید. حضرت فرمود: آنها را روانه قلعه صاحبشان کن. سپس به دستور رسول خدا (ص) مشتی ریگ برداشت و بر گوسفندان پاشید و گفت: به خدا قسم، هرگز با شما همراه نخواهم شد. گوسفندان، مانند اینکه کسی همراه آنان باشد، به قلعه صاحب خود روانه شدند[۳]. سپس اسود در جنگ با یهود، به همان قلعه که صاحب گوسفندان نیز در آن بود رفت و در حین جنگ، با اصابت سنگی، به شهادت رسید[۴]. بدین ترتیب، بدون اینکه حتی یک رکعت نماز خوانده باشد رستگار شد و رسول خدا (ص) فرمود: «اِنَّ مَعَهُ زَوْجَتَهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ »[۵]؛

ابن عبدالبر[۶]، اسم اسود راعی را اسلم دانسته، اما ابن اثیر[۷] به او اعتراض کرده که دلیل یا قرینه‌ای بر اینکه اسم او اسلم باشد، نداریم[۸] و ابن حجر[۹] نیز این اعتراض را موجه دانسته است. ابن منده اسود راعی را، با اسلم راعی که غلام و چوپان رسول خدا (ص) بود و کنیه ابوسلمی داشت، یکی دانسته است [۱۰]. ابونعیم، این را خطا دانسته و گفته است: نه نام ابوسلمی اسلم است و نه در خیبر به شهادت رسیده، بلکه نام او «حریث» است. بنابراین، ابوسلمی غیر از اسلم، راعی اسود است[۱۱]. به نقل شامی [۱۲]، ابن اسحاق - به روایت ابن هشام - جمع بین هر دو اسم (اسود و اسلم) کرده و گفته است اسم او اسلم‌الاسود است، اما ادعای شامی در سیره به روایت ابن هشام یافت نشد.[۱۳]

منابع

پانویس

  1. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۸.
  2. ابن هشام، ج۳، ص۳۵۸.
  3. ابن هشام، ج۳، ص۳۵۸؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۳.
  4. ذهبی، ج۱، ص۱۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶ و ۳۶۹.
  5. ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.
  6. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۸.
  7. ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۴.
  8. و بنگرید: شامی، ج۵، ص۱۴۴.
  9. ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.
  10. ابن حجر، ج۱، ص۲۱۶.
  11. أبونعیم، ج۱، ص۲۵۴.
  12. شامی، ج۵، ص۱۴۴.
  13. محمدی، رمضان، مقاله «اسلم حبشی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۵۵-۵۶.