بشیر بن فدیک: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بشیر بن فدیک در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بشیر بن فدیک در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
به نسبت وی اشاره نشده است اما نسبت پدرش را «زبیدی»<ref>ر.ک: ابن عبد البر، ج۳، ص۳۳۲؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۳۴؛ ابن حجر، ج۵، ص۲۷۲.</ref>، و با تردید «عقیلی»<ref>ر.ک: ابن حجر، ج۵، ص۲۷۲.</ref>، آورده‌اند اما چون این انتساب به طور دقیق روشن نیست، مشخص کردن [[اعراب]] نسبت وی (زُبَیدی یا زَبیدی و یا عَقیلی یا عُقَیلی) نیز دشوار است. به هر حال نسبت بشیر را براساس نسبت پدرش باید «زبیدی» یا «عقیلی» دانست. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۲.</ref>، در بخش دوم (صغار [[صحابه]]) از وی یاد کرده و گوید: [[کنیه]] وی «ابوصالح» بود و ابن سکن <ref>ابوعلی سعید بن عثمان بغدادی، م ۳۵۳ و نویسنده الحروف فی الصحابه)</ref>، گفته است که وی را [[صحابی]] دانسته‌اند؛ اما [[پدر]] وی صحابی است. [[ابن منده]] <ref>ابوعبدالله محمد بن اسحاق اصفهانی، م۳۹۵ و نویسنده اسماء الصحابه.</ref> هم گوید: وی [[رسول خدا]]{{صل}} را دیده است اما پدرش از صحابه بود<ref>نیز برای این نقل، ر.ک: ابونعیم، ج۱، ص۴۰۶</ref>. اما [[ابن حبان]]<ref>الثقات، ج۳، ص۳۳.</ref>، او را در شمار صحابه آورده و گفته است وی [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} آمد و گفت: ای رسول خدا{{صل}} [[مردم]] [[گمان]] می‌کنند هرکس [[هجرت]] نکرده هلاک شده است؛ رسول خدا{{صل}} فرمود: «[[نماز]] به پا دار، [[ماه رمضان]] را [[روزه]] بگیر، [[حج]] را به جا آور، از میهمان [[پذیرایی]] کن و در هر جا از [[سرزمین]] خاندانت که میخواهی سکونت داشته باش». به هر حال صحابی بودن بشیر مورد اختلاف صحابه‌نگاران قرار دارد و سبب آن [[حدیث]] یاد شده است که در انتساب آن به بشیر یا پدرش فدیک [[اختلاف]] دارند. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۰۷.</ref>، از یک طریق این حدیث را از [[فدیک بن سلیمان]] از اوزاعی از [[زهری]] از [[صالح بن بشیر بن فدیک]] نقل کرده است که پدرش (یعنی بشیر) گفته است: به رسول خدا{{صل}} عرض کردم کسی که هجرت نکرده هلاک شده است؛ رسول خدا{{صل}} فرمود: «نماز به پا دار، و...». اما از طریقی دیگر از [[منصور بن ابی مزاحم]] از [[یحیی بن حمزه]] از زبیدی از [[زهری]] از [[صالح بن بشیر بن فدیک]] نقل کرده است که فدیک [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و آن [[حضرت]] به وی همین [[روایت]] را فرمود. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، پس از آنکه گوید [[حدیث]] وی از طریق فرزندش نقل شده است، تنها به صدر این حدیث اشاره کرده و ادامه این روایت را نیاورده است، اما بیشتر منابع، با اندکی [[اختلاف]] در متن، این خبر را از صالح از پدرش از جدش فدیک نقل کرده‌اند<ref>برای نمونه، ر.ک: بخاری، ج۷، ص۱۳۵؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۱، ص۲۰۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۳۳۶؛ بیهقی، ج۹، ص۱۷.</ref>، که اگر چنین باشد کسی که خدمت رسول خدا{{صل}} آمده فدیک بوده است نه بشیر که در این صورت فدیک [[صحابی]] بوده است اما صحابی بودن بشیر با این خبر [[اثبات]] نمی‌شود. از همین رو ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، گوید: «باوردی <ref>ابومنصور محمد بن سعد، م ۳۰۱ و مؤلف معرفة الصحابه.</ref> نیز با همین طریق روایت را آورده اما [[اشتباه]] است؛ زیرا [[بغوی]] و [[ابن حبان]] از طریق زبیدی از زهری از صالح بن بشیر از پدرش نقل کرده‌اند که فدیک خدمت رسول خدا{{صل}} آمده و روایت یا دشده را از رسول خدا{{صل}} شنیده است. پس معلوم می‌شود اینکه در روایت نخست می‌گوید "پدرش"، منظور او همان فدیک بوده که جد صالح است پس جد او مجاز به عنوان پدرش قرار گرفته است. و هر کس بشیر را از [[صحابه]] دانسته، به روایت نخست [[تمسک]] کرده است و در نقل از زهری، [[سخن]] زبیدی از دیگران ثابت شده‌تر است و حدیث او درست است». ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، سپس گوید: اگر نبود که [[ابن منده]] [[اطمینان]] دارد به اینکه بشیر رسول خدا{{صل}} را دیده است، سزاوار بود که بشیر را از قسم چهارم (یعنی توهمات) بدانیم. در این میان، [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۴.</ref>، [[اشتباه]] بزرگی مرتکب شده است. وی پس از اشاره به نظر [[ابن منده]] و [[ابونعیم]] که در بالا آمده است، گوید: ابونعیم به این [[احادیث]] خبری را افزوده است که براساس آن [[صالح بن بشیر]] از پدرش بشیر کعبی که کنیه‌اش «ابوعصام» و یکی از [[بنو حارث]] بود نقل کرده است که گفت: من [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمدم و آن [[حضرت]] از نامم پرسید و چون گفتم نامم اکبر است آن را به بشیر [[تغییر]] داد. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۴.</ref>، سپس به تفصیل به [[استدلال]] ابونعیم بر یکی بودن وی با بشیر حارثی و مباحث مربوط به آن پرداخته است که با بررسی این عناوین در منابع یاد شده، روشن می‌شود که ابن اثیر دچار اشتباه شده و شرح حال «بشیر بن فدیک» را با «بشیر کعبی، یکنی ابوعصام»، که در معرفة الصحابه ابونعیم پشت سر هم قرار گرفته‌اند، خلط کرده و یکی پنداشته است از این رو با توضیحات مفصل درصدد حل آن برآمده است در حالی که این دو مدخل از هم جدا هستند و هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشیر بن فدیک»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۵۰-۲۵۱.</ref>
به نسبت وی اشاره نشده است اما نسبت پدرش را «زبیدی»<ref>ر. ک: ابن عبد البر، ج۳، ص۳۳۲؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۳۴؛ ابن حجر، ج۵، ص۲۷۲.</ref>، و با تردید «عقیلی»<ref>ر. ک: ابن حجر، ج۵، ص۲۷۲.</ref>، آورده‌اند اما چون این انتساب به طور دقیق روشن نیست، مشخص کردن [[اعراب]] نسبت وی (زُبَیدی یا زَبیدی و یا عَقیلی یا عُقَیلی) نیز دشوار است. به هر حال نسبت بشیر را براساس نسبت پدرش باید «زبیدی» یا «عقیلی» دانست. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۲.</ref>، در بخش دوم (صغار [[صحابه]]) از وی یاد کرده و گوید: [[کنیه]] وی «ابوصالح» بود و ابن سکن <ref>ابوعلی سعید بن عثمان بغدادی، م ۳۵۳ و نویسنده الحروف فی الصحابه)</ref>، گفته است که وی را [[صحابی]] دانسته‌اند؛ اما [[پدر]] وی صحابی است. [[ابن منده]] <ref>ابوعبدالله محمد بن اسحاق اصفهانی، م۳۹۵ و نویسنده اسماء الصحابه.</ref> هم گوید: وی [[رسول خدا]] {{صل}} را دیده است اما پدرش از صحابه بود<ref>نیز برای این نقل، ر. ک: ابونعیم، ج۱، ص۴۰۶</ref>. اما [[ابن حبان]]<ref>الثقات، ج۳، ص۳۳.</ref>، او را در شمار صحابه آورده و گفته است وی [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} آمد و گفت: ای رسول خدا {{صل}} [[مردم]] [[گمان]] می‌کنند هرکس [[هجرت]] نکرده هلاک شده است؛ رسول خدا {{صل}} فرمود: «[[نماز]] به پا دار، [[ماه رمضان]] را [[روزه]] بگیر، [[حج]] را به جا آور، از میهمان [[پذیرایی]] کن و در هر جا از [[سرزمین]] خاندانت که میخواهی سکونت داشته باش». به هر حال صحابی بودن بشیر مورد اختلاف صحابه‌نگاران قرار دارد و سبب آن [[حدیث]] یاد شده است که در انتساب آن به بشیر یا پدرش فدیک [[اختلاف]] دارند. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۰۷.</ref>، از یک طریق این حدیث را از [[فدیک بن سلیمان]] از اوزاعی از [[زهری]] از [[صالح بن بشیر بن فدیک]] نقل کرده است که پدرش (یعنی بشیر) گفته است: به رسول خدا {{صل}} عرض کردم کسی که هجرت نکرده هلاک شده است؛ رسول خدا {{صل}} فرمود: «نماز به پا دار، و...». اما از طریقی دیگر از [[منصور بن ابی مزاحم]] از [[یحیی بن حمزه]] از زبیدی از [[زهری]] از [[صالح بن بشیر بن فدیک]] نقل کرده است که فدیک [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و آن [[حضرت]] به وی همین [[روایت]] را فرمود. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، پس از آنکه گوید [[حدیث]] وی از طریق فرزندش نقل شده است، تنها به صدر این حدیث اشاره کرده و ادامه این روایت را نیاورده است، اما بیشتر منابع، با اندکی [[اختلاف]] در متن، این خبر را از صالح از پدرش از جدش فدیک نقل کرده‌اند<ref>برای نمونه، ر. ک: بخاری، ج۷، ص۱۳۵؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۱، ص۲۰۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۳۳۶؛ بیهقی، ج۹، ص۱۷.</ref>، که اگر چنین باشد کسی که خدمت رسول خدا {{صل}} آمده فدیک بوده است نه بشیر که در این صورت فدیک [[صحابی]] بوده است اما صحابی بودن بشیر با این خبر [[اثبات]] نمی‌شود. از همین رو ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، گوید: «باوردی <ref>ابومنصور محمد بن سعد، م ۳۰۱ و مؤلف معرفة الصحابه.</ref> نیز با همین طریق روایت را آورده اما [[اشتباه]] است؛ زیرا [[بغوی]] و [[ابن حبان]] از طریق زبیدی از زهری از صالح بن بشیر از پدرش نقل کرده‌اند که فدیک خدمت رسول خدا {{صل}} آمده و روایت یا دشده را از رسول خدا {{صل}} شنیده است. پس معلوم می‌شود اینکه در روایت نخست می‌گوید "پدرش"، منظور او همان فدیک بوده که جد صالح است پس جد او مجاز به عنوان پدرش قرار گرفته است. و هر کس بشیر را از [[صحابه]] دانسته، به روایت نخست [[تمسک]] کرده است و در نقل از زهری، [[سخن]] زبیدی از دیگران ثابت شده‌تر است و حدیث او درست است». ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، سپس گوید: اگر نبود که [[ابن منده]] [[اطمینان]] دارد به اینکه بشیر رسول خدا {{صل}} را دیده است، سزاوار بود که بشیر را از قسم چهارم (یعنی توهمات) بدانیم. در این میان، [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۴.</ref>، [[اشتباه]] بزرگی مرتکب شده است. وی پس از اشاره به نظر [[ابن منده]] و [[ابونعیم]] که در بالا آمده است، گوید: ابونعیم به این [[احادیث]] خبری را افزوده است که براساس آن [[صالح بن بشیر]] از پدرش بشیر کعبی که کنیه‌اش «ابوعصام» و یکی از [[بنو حارث]] بود نقل کرده است که گفت: من [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} آمدم و آن [[حضرت]] از نامم پرسید و چون گفتم نامم اکبر است آن را به بشیر [[تغییر]] داد. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۴.</ref>، سپس به تفصیل به [[استدلال]] ابونعیم بر یکی بودن وی با بشیر حارثی و مباحث مربوط به آن پرداخته است که با بررسی این عناوین در منابع یاد شده، روشن می‌شود که ابن اثیر دچار اشتباه شده و شرح حال «بشیر بن فدیک» را با «بشیر کعبی، یکنی ابوعصام»، که در معرفة الصحابه ابونعیم پشت سر هم قرار گرفته‌اند، خلط کرده و یکی پنداشته است از این رو با توضیحات مفصل درصدد حل آن برآمده است در حالی که این دو مدخل از هم جدا هستند و هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشیر بن فدیک»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۵۰-۲۵۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۸: خط ۱۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۳

مقدمه

به نسبت وی اشاره نشده است اما نسبت پدرش را «زبیدی»[۱]، و با تردید «عقیلی»[۲]، آورده‌اند اما چون این انتساب به طور دقیق روشن نیست، مشخص کردن اعراب نسبت وی (زُبَیدی یا زَبیدی و یا عَقیلی یا عُقَیلی) نیز دشوار است. به هر حال نسبت بشیر را براساس نسبت پدرش باید «زبیدی» یا «عقیلی» دانست. ابن حجر[۳]، در بخش دوم (صغار صحابه) از وی یاد کرده و گوید: کنیه وی «ابوصالح» بود و ابن سکن [۴]، گفته است که وی را صحابی دانسته‌اند؛ اما پدر وی صحابی است. ابن منده [۵] هم گوید: وی رسول خدا (ص) را دیده است اما پدرش از صحابه بود[۶]. اما ابن حبان[۷]، او را در شمار صحابه آورده و گفته است وی خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا (ص) مردم گمان می‌کنند هرکس هجرت نکرده هلاک شده است؛ رسول خدا (ص) فرمود: «نماز به پا دار، ماه رمضان را روزه بگیر، حج را به جا آور، از میهمان پذیرایی کن و در هر جا از سرزمین خاندانت که میخواهی سکونت داشته باش». به هر حال صحابی بودن بشیر مورد اختلاف صحابه‌نگاران قرار دارد و سبب آن حدیث یاد شده است که در انتساب آن به بشیر یا پدرش فدیک اختلاف دارند. بغوی[۸]، از یک طریق این حدیث را از فدیک بن سلیمان از اوزاعی از زهری از صالح بن بشیر بن فدیک نقل کرده است که پدرش (یعنی بشیر) گفته است: به رسول خدا (ص) عرض کردم کسی که هجرت نکرده هلاک شده است؛ رسول خدا (ص) فرمود: «نماز به پا دار، و...». اما از طریقی دیگر از منصور بن ابی مزاحم از یحیی بن حمزه از زبیدی از زهری از صالح بن بشیر بن فدیک نقل کرده است که فدیک خدمت رسول خدا (ص) آمد و آن حضرت به وی همین روایت را فرمود. ابن حجر[۹]، پس از آنکه گوید حدیث وی از طریق فرزندش نقل شده است، تنها به صدر این حدیث اشاره کرده و ادامه این روایت را نیاورده است، اما بیشتر منابع، با اندکی اختلاف در متن، این خبر را از صالح از پدرش از جدش فدیک نقل کرده‌اند[۱۰]، که اگر چنین باشد کسی که خدمت رسول خدا (ص) آمده فدیک بوده است نه بشیر که در این صورت فدیک صحابی بوده است اما صحابی بودن بشیر با این خبر اثبات نمی‌شود. از همین رو ابن حجر[۱۱]، گوید: «باوردی [۱۲] نیز با همین طریق روایت را آورده اما اشتباه است؛ زیرا بغوی و ابن حبان از طریق زبیدی از زهری از صالح بن بشیر از پدرش نقل کرده‌اند که فدیک خدمت رسول خدا (ص) آمده و روایت یا دشده را از رسول خدا (ص) شنیده است. پس معلوم می‌شود اینکه در روایت نخست می‌گوید "پدرش"، منظور او همان فدیک بوده که جد صالح است پس جد او مجاز به عنوان پدرش قرار گرفته است. و هر کس بشیر را از صحابه دانسته، به روایت نخست تمسک کرده است و در نقل از زهری، سخن زبیدی از دیگران ثابت شده‌تر است و حدیث او درست است». ابن حجر[۱۳]، سپس گوید: اگر نبود که ابن منده اطمینان دارد به اینکه بشیر رسول خدا (ص) را دیده است، سزاوار بود که بشیر را از قسم چهارم (یعنی توهمات) بدانیم. در این میان، ابن اثیر[۱۴]، اشتباه بزرگی مرتکب شده است. وی پس از اشاره به نظر ابن منده و ابونعیم که در بالا آمده است، گوید: ابونعیم به این احادیث خبری را افزوده است که براساس آن صالح بن بشیر از پدرش بشیر کعبی که کنیه‌اش «ابوعصام» و یکی از بنو حارث بود نقل کرده است که گفت: من خدمت رسول خدا (ص) آمدم و آن حضرت از نامم پرسید و چون گفتم نامم اکبر است آن را به بشیر تغییر داد. ابن اثیر[۱۵]، سپس به تفصیل به استدلال ابونعیم بر یکی بودن وی با بشیر حارثی و مباحث مربوط به آن پرداخته است که با بررسی این عناوین در منابع یاد شده، روشن می‌شود که ابن اثیر دچار اشتباه شده و شرح حال «بشیر بن فدیک» را با «بشیر کعبی، یکنی ابوعصام»، که در معرفة الصحابه ابونعیم پشت سر هم قرار گرفته‌اند، خلط کرده و یکی پنداشته است از این رو با توضیحات مفصل درصدد حل آن برآمده است در حالی که این دو مدخل از هم جدا هستند و هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: ابن عبد البر، ج۳، ص۳۳۲؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۳۴؛ ابن حجر، ج۵، ص۲۷۲.
  2. ر. ک: ابن حجر، ج۵، ص۲۷۲.
  3. ابن حجر، ج۱، ص۴۶۲.
  4. ابوعلی سعید بن عثمان بغدادی، م ۳۵۳ و نویسنده الحروف فی الصحابه)
  5. ابوعبدالله محمد بن اسحاق اصفهانی، م۳۹۵ و نویسنده اسماء الصحابه.
  6. نیز برای این نقل، ر. ک: ابونعیم، ج۱، ص۴۰۶
  7. الثقات، ج۳، ص۳۳.
  8. بغوی، ج۱، ص۳۰۷.
  9. ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.
  10. برای نمونه، ر. ک: بخاری، ج۷، ص۱۳۵؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۱، ص۲۰۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۳۳۶؛ بیهقی، ج۹، ص۱۷.
  11. ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.
  12. ابومنصور محمد بن سعد، م ۳۰۱ و مؤلف معرفة الصحابه.
  13. ابن حجر، ج۱، ص۴۶۳.
  14. ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۴.
  15. ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۴.
  16. خانجانی، قاسم، مقاله «بشیر بن فدیک»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۵۰-۲۵۱.