آرامش‌بخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۲: خط ۲۲:
:::::#یکی از عوامل [[افسردگی]]،[[ اضطراب]] و [[نگرانی]] در [[آدمی]]، [[بدبینی]] و [[ترس]] از [[آینده]] خویش است. عده‌ای به [[سرنوشت]] و [[آینده بشر]] نگاه مأیوسانه و بدبینانه دارند؛ ولی رویکرد [[مهدویت]]، به [[آینده بشر]] بسیار مثبت و درخشان است و از این جهت در ایجاد [[آرامش]] مؤثر است. [[قرآن مجید]] [[آینده]] و افق [[زندگی]] [[انسان‌ها]] را بسیار روشن و مسرت‌بخش توصیف کرده است؛ مانند [[آیات]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>. علاوه بر [[آیات]]، [[روایات]] متعددی درباره [[آیات]] متعددی درباره [[آینده]] درخشان [[بشریت]] وجود دارد که [[روح]] [[امید]] و حرکت رو به جلو را در افراد زنده می‌‌کند. [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌‌فرماید: "[[خداوند]] با [[مهدی]]{{ع}} از [[امت]] [[رفع گرفتاری]] می‌‌کند، دل‌های [[بندگان]] را با [[عبادت]] و [[اطاعت]] پر می‌‌سازد و عدالتش همه‌جا را فرا می‌‌گیرد. [[خداوند]] با او، [[دروغ]] و [[دروغگویی]] را نابود می‌‌کند، [[روح]] درندگی و ستیزه‌جویی را از بین می‌‌برد و [[ذلت]] [[بردگی]] را از گردن آن‌ها برمی‌دارد"<ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۵.</ref>.
:::::#یکی از عوامل [[افسردگی]]،[[ اضطراب]] و [[نگرانی]] در [[آدمی]]، [[بدبینی]] و [[ترس]] از [[آینده]] خویش است. عده‌ای به [[سرنوشت]] و [[آینده بشر]] نگاه مأیوسانه و بدبینانه دارند؛ ولی رویکرد [[مهدویت]]، به [[آینده بشر]] بسیار مثبت و درخشان است و از این جهت در ایجاد [[آرامش]] مؤثر است. [[قرآن مجید]] [[آینده]] و افق [[زندگی]] [[انسان‌ها]] را بسیار روشن و مسرت‌بخش توصیف کرده است؛ مانند [[آیات]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>. علاوه بر [[آیات]]، [[روایات]] متعددی درباره [[آیات]] متعددی درباره [[آینده]] درخشان [[بشریت]] وجود دارد که [[روح]] [[امید]] و حرکت رو به جلو را در افراد زنده می‌‌کند. [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌‌فرماید: "[[خداوند]] با [[مهدی]]{{ع}} از [[امت]] [[رفع گرفتاری]] می‌‌کند، دل‌های [[بندگان]] را با [[عبادت]] و [[اطاعت]] پر می‌‌سازد و عدالتش همه‌جا را فرا می‌‌گیرد. [[خداوند]] با او، [[دروغ]] و [[دروغگویی]] را نابود می‌‌کند، [[روح]] درندگی و ستیزه‌جویی را از بین می‌‌برد و [[ذلت]] [[بردگی]] را از گردن آن‌ها برمی‌دارد"<ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۵.</ref>.
:::::#بسیاری از مشکلات و اندوه‌هایی که به [[بیماری‌های روانی]] هم‌چون [[افسردگی]] و [[اضطراب]] منجر می‌‌شود، به دیدگاه‌های [[فکری]] و شناختی برمی‌گردد. [[افکار]] التقاطی، متزلزل و آمیخته به [[شک]] که منشأ ثابت و [[استواری]] ندارد، فرد را به بی‌کفایتی و پوچی [[اندیشه]] و [[فکر]] سوق می‌‌دهد. در مقابل [[یقین]] و [[علم]]، حالتی است نفسانی که [[آرامش]] [[خیال]] وسکون نفسی را برای [[انسان]] به ارمغان می‌‌آورد؛ اگرچه به صورت [[جهل]] مرکب باشد. چنان‌چه از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "[[خداوند]] به [[عدالت]] و [[اراده]] خویش، [[نشاط]] و [[آسایش]] را در [[یقین]] و [[رضا]] قرار داده و [[غم]] و [[اندوه]] را در [[شک]] و ناخرسندی"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ...}}؛ کافی، ج۲، ص۵۷.</ref>. اصل [[اعتقاد به مهدویت]] با ویژگی‌های منحصربه فرد آن، در [[نظام اعتقادی]] [[شیعه]] است که موجب [[زدودن تردید]] از فضای [[زندگی]] [[انسان]] [[مسلمان]] و پشت‌گرمی و خاطرجمعی افراد [[معتقد]] به آن می‌‌شود. برخورداری از پشتوانه [[فکری]] مستحکم و تنظیم [[زندگی]] بر اساس این [[باور]] یقینی، جایی برای تشویش و [[دلهره]] [[باقی]] نمی‌گذارد. چنین فردی، سراسر زندگی‌اش را [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر فراگرفته است؛ چه تمام [[رفتار]] ریز و درشت او، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنش‌ها و واکنش‌های خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل پذیرش دارد.
:::::#بسیاری از مشکلات و اندوه‌هایی که به [[بیماری‌های روانی]] هم‌چون [[افسردگی]] و [[اضطراب]] منجر می‌‌شود، به دیدگاه‌های [[فکری]] و شناختی برمی‌گردد. [[افکار]] التقاطی، متزلزل و آمیخته به [[شک]] که منشأ ثابت و [[استواری]] ندارد، فرد را به بی‌کفایتی و پوچی [[اندیشه]] و [[فکر]] سوق می‌‌دهد. در مقابل [[یقین]] و [[علم]]، حالتی است نفسانی که [[آرامش]] [[خیال]] وسکون نفسی را برای [[انسان]] به ارمغان می‌‌آورد؛ اگرچه به صورت [[جهل]] مرکب باشد. چنان‌چه از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "[[خداوند]] به [[عدالت]] و [[اراده]] خویش، [[نشاط]] و [[آسایش]] را در [[یقین]] و [[رضا]] قرار داده و [[غم]] و [[اندوه]] را در [[شک]] و ناخرسندی"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ...}}؛ کافی، ج۲، ص۵۷.</ref>. اصل [[اعتقاد به مهدویت]] با ویژگی‌های منحصربه فرد آن، در [[نظام اعتقادی]] [[شیعه]] است که موجب [[زدودن تردید]] از فضای [[زندگی]] [[انسان]] [[مسلمان]] و پشت‌گرمی و خاطرجمعی افراد [[معتقد]] به آن می‌‌شود. برخورداری از پشتوانه [[فکری]] مستحکم و تنظیم [[زندگی]] بر اساس این [[باور]] یقینی، جایی برای تشویش و [[دلهره]] [[باقی]] نمی‌گذارد. چنین فردی، سراسر زندگی‌اش را [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر فراگرفته است؛ چه تمام [[رفتار]] ریز و درشت او، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنش‌ها و واکنش‌های خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل پذیرش دارد.
:::::#[[خداوند]] برای [[مؤمنان]] [[وعده]] [[امنیتی]] [[حقیقی]]، ماندگار و زوال‌ناپذیر داده است؛ نه [[امنیت]] ظاهری که سطحی و بسیار شکننده است. [[قرآن مجید]] دراین‌باره می‌‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی  نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>. مؤمنی که دارای چنین احساس [[امنیتی]] است، ممکن است به ظاهر در امواج [[بلاها]] و [[فتنه‌ها]] [[اسیر]] باشد؛ اما همچنان احساس [[امنیت]] و [[آرامش]] کند. [[انتظار ظهور]] [[منجی]]، مهدی‌باوری و [[اعتقاد]] به [[حضور امام]] در میان [[مردم]]، به تقویت برخورداری از چنین احساس [[امنیتی]] [[کمک]] می‌‌کند؛ زیرا ما [[امام عصر]]{{ع}} را [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و تجلی‌بخش اسمای [[الهی]] می‌‌دانیم؛ بنابراین همان‌گونه که [[خداوند]] خود [[پناه]] [[مؤمنان]] است، [[حجت]] او روی [[زمین]] نیز می‌‌تواند پناهگاهی امن برای [[مؤمنان]] باشد. از این‌روست که [[امام عصر]]{{ع}} در بخشی از [[نامه]] خود به "[[اسحاق بن یعقوب]]" درباره نقش خود چنین فرمود: "من مایه [[امنیت]] اهل زمینم، چنان‌که [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] اهل آسمان‌اند"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۹۲.</ref>. نیز در نامه‌ای خطاب به [[شیخ مفید]] فرمود: "ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، [[گرفتاری‌ها]] به شما روی می‌‌آورد و [[دشمنان]] شما را ریشه‌کن می‌کردند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ}}؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۲۴۹.</ref>. از آموزه‌های مؤکد [[اهل بیت]]{{عم}} است که وجود [[انسان‌های صالح]]، باعث [[امنیت]] و رفع [[بلاها]] و [[مصائب]] از یک [[امت]] می‌‌شود؛ چنان‌که [[امام رضا]]{{ع}}) خطاب به "[[زکریا بن آدم]]" که به [[دلیل]] [[رفتار]] برخی [[جاهلان]]، اجازه ترک [[شهر]] [[قم]] را درخواست کرده بود، فرمود: "چنین نکن که به [[برکت]] تو از خانواده‌ات [[بلا]] دور می‌‌شود؛ چنان‌که به [[برکت]] پدرم [[امام کاظم]]{{ع}}، [[بلا]] از [[مردم]] [[بغداد]] دور می‌‌شد"<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۷۸.</ref>.
:::::#[[خداوند]] برای [[مؤمنان]] [[وعده]] [[امنیتی]] [[حقیقی]]، ماندگار و زوال‌ناپذیر داده است؛ نه [[امنیت]] ظاهری که سطحی و بسیار شکننده است. [[قرآن مجید]] دراین‌باره می‌‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی  نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>. مؤمنی که دارای چنین احساس [[امنیتی]] است، ممکن است به ظاهر در امواج [[بلاها]] و [[فتنه‌ها]] [[اسیر]] باشد؛ اما همچنان احساس [[امنیت]] و [[آرامش]] کند. [[انتظار ظهور]] [[منجی]]، مهدی‌باوری و [[اعتقاد]] به [[حضور امام]] در میان [[مردم]]، به تقویت برخورداری از چنین احساس [[امنیتی]] [[کمک]] می‌‌کند؛ زیرا ما [[امام عصر]]{{ع}} را [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و تجلی‌بخش اسمای [[الهی]] می‌‌دانیم؛ بنابراین همان‌گونه که [[خداوند]] خود [[پناه]] [[مؤمنان]] است، [[حجت]] او روی [[زمین]] نیز می‌‌تواند پناهگاهی امن برای [[مؤمنان]] باشد. از این‌روست که [[امام عصر]]{{ع}} در بخشی از [[نامه]] خود به "[[اسحاق بن یعقوب]]" درباره نقش خود چنین فرمود: "من مایه [[امنیت]] اهل زمینم، چنان‌که [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] اهل آسمان‌اند"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۹۲.</ref>. نیز در نامه‌ای خطاب به [[شیخ مفید]] فرمود: "ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، [[گرفتاری‌ها]] به شما روی می‌‌آورد و [[دشمنان]] شما را ریشه‌کن می‌کردند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ}}؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۲۴۹.</ref>. از آموزه‌های مؤکد [[اهل بیت]]{{عم}} است که وجود [[انسان‌های صالح]]، باعث [[امنیت]] و رفع [[بلاها]] و [[مصائب]] از یک [[امت]] می‌‌شود؛ چنان‌که [[امام رضا]]{{ع}} خطاب به "[[زکریا بن آدم]]" که به [[دلیل]] [[رفتار]] برخی [[جاهلان]]، اجازه ترک [[شهر]] [[قم]] را درخواست کرده بود، فرمود: "چنین نکن که به [[برکت]] تو از خانواده‌ات [[بلا]] دور می‌‌شود؛ چنان‌که به [[برکت]] پدرم [[امام کاظم]]{{ع}}، [[بلا]] از [[مردم]] [[بغداد]] دور می‌‌شد"<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۷۸.</ref>.
:::::#هر [[قدر]] [[انسان]] در دنیای [[پیشرفت]] فن‌آوری، در جلوه‌های [[زندگی مادی]]، [[رفاه]] ظاهری و ارضای خواسته‌های جسمانی خود [[غرق]] شود و از اندیشه‌های اصیل و [[فطری]] خویش فاصله بگیرد، افقی مبهم‌تر از گذشته فراروی خود مشاهده خواهد کرد، خود را تنهاتر از همیشه و جدا از واقعیت وجودی و [[معنوی]] خویش، در وادی هولناک بی‌پناهی، رها و سرگردان خواهد یافت. این احساس تنهایی و سردرگمی از یک‌سو وروبه‌رو شدن با پوچی‌های ناشی‌ از دور بودن از [[فطرت]] و [[طبیعت]] اصیل بشری، [[انسان‌ها]] را در انواع درهم‌ریختگی‌های [[فکری]] و مشکلات گوناگون روحی و [[رفتاری]] گرفتار کرده است؛ به‌گونه‌ای که او مهم‌ترین و آشکارترین ویژگی زمان را، حالت [[اضطراب]] و تنش عمومی ارائه می‌کند»<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>.
:::::#هر [[قدر]] [[انسان]] در دنیای [[پیشرفت]] فن‌آوری، در جلوه‌های [[زندگی مادی]]، [[رفاه]] ظاهری و ارضای خواسته‌های جسمانی خود [[غرق]] شود و از اندیشه‌های اصیل و [[فطری]] خویش فاصله بگیرد، افقی مبهم‌تر از گذشته فراروی خود مشاهده خواهد کرد، خود را تنهاتر از همیشه و جدا از واقعیت وجودی و [[معنوی]] خویش، در وادی هولناک بی‌پناهی، رها و سرگردان خواهد یافت. این احساس تنهایی و سردرگمی از یک‌سو وروبه‌رو شدن با پوچی‌های ناشی‌ از دور بودن از [[فطرت]] و [[طبیعت]] اصیل بشری، [[انسان‌ها]] را در انواع درهم‌ریختگی‌های [[فکری]] و مشکلات گوناگون روحی و [[رفتاری]] گرفتار کرده است؛ به‌گونه‌ای که او مهم‌ترین و آشکارترین ویژگی زمان را، حالت [[اضطراب]] و تنش عمومی ارائه می‌کند»<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}