چرا نیابت خاصه ادامه نیافت؟ و سرنوشت شیعیان پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر غیبت کبری به چه کسانی واگذار شده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی        = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        =  چرا [[نیابت خاصه]] ادامه نیافت؟ و سرنوشت [[شیعیان]] پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر [[غیبت کبری]] به چه کسانی واگذار شده است؟
| موضوع فرعی        =  چرا [[نیابت خاصه]] ادامه نیافت؟ و [[سرنوشت]] [[شیعیان]] پس از پایان عصر [[نیابت خاص]] و آغاز عصر [[غیبت کبری]] به چه کسانی واگذار شده است؟
| تصویر            = 7626626268.jpg
| تصویر            = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| اندازه تصویر      = 200px
| نمایه وابسته     =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت صغری]]
| مدخل اصلی         = [[مهدویت]]
| مدخل اصلی   = [[نیابت خاصه (سفیران امام مهدی)]]
| موضوعات وابسته    =  
| مدخل وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =[[رحیم لطیفی]]
| پاسخ‌دهنده        = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      =  
| پاسخ‌دهندگان      =  
}}
}}
'''چرا [[نیابت خاصه]] ادامه نیافت؟ و سرنوشت [[شیعیان]] پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر [[غیبت کبری]] به چه کسانی واگذار شده است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''چرا [[نیابت خاصه]] ادامه نیافت؟ و [[سرنوشت]] [[شیعیان]] پس از پایان عصر [[نیابت خاص]] و آغاز عصر [[غیبت کبری]] به چه کسانی واگذار شده است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
خط ۱۷: خط ۱۷:
== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]]
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«پرسش مذکور دوگونه پاسخ دارد:
::::::«پرسش مذکور دوگونه پاسخ دارد:
:::::*'''اول:''' از آنجا که خداوند علیم و حکیم است و تمام کارهایش دارای هدف، آینده نگری و در راستای هدایت بشریت است، پس هر آن چه بر بشر مقدر فرماید دارای حکمت و هدف است، و اگر در موردی عقل بشری از دریافت زوایای پنهان کار الهی ناتوان ماند، ضرری در حکمت آمیز بودن کار خداوند نمی‌زند<ref>صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>. بنابراین همان گونه که ارسال انبیاء و [[ائمه]] از روی حکمت و هدف بوده اصل [[غیبت]] [[امام]] {{ع}} و پایان [[نیابت]] خاصه نیز هدفمند و دارای برنامه بوده است؛ در توقیع مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] در پاسخ از علت [[غیبت]] چنین آمده: ای مؤمنان از چیزهای که اگر برای شما آشکار شود بدتان می‌آید پرسش نکنید … پرسش‌های بی‌فایده نکنید، آن چه از شما نخواسته‌اند خود را به سختی نیاندازید بلکه برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که در آن گشایش کار شما نیز است<ref>{{عربی|"وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}... فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِيتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ"}} (شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۴۸۵ باب ۴۵ توقیعات، ح۴).</ref>.
:::::*'''اول:''' از آنجا که [[خداوند]] علیم و [[حکیم]] است و تمام کارهایش دارای [[هدف]]، آینده نگری و در راستای [[هدایت]] [[بشریت]] است، پس هر آن چه بر [[بشر]] مقدر فرماید دارای [[حکمت]] و [[هدف]] است، و اگر در موردی [[عقل]] بشری از دریافت زوایای [[پنهان]] کار الهی ناتوان ماند، ضرری در [[حکمت]] آمیز بودن کار [[خداوند]] نمی‌زند<ref>صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>. بنابراین همان گونه که ارسال [[انبیاء]] و [[ائمه]] از روی [[حکمت]] و [[هدف]] بوده اصل [[غیبت]] [[امام]] {{ع}} و پایان [[نیابت]] [[خاصه]] نیز هدفمند و دارای برنامه بوده است؛ در [[توقیع]] مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] در پاسخ از علت [[غیبت]] چنین آمده: ای [[مؤمنان]] از چیزهای که اگر برای شما [[آشکار]] شود بدتان می‌آید پرسش نکنید … پرسش‌های بی‌فایده نکنید، آن چه از شما نخواسته‌اند خود را به [[سختی]] نیاندازید بلکه برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که در آن [[گشایش]] کار شما نیز است<ref>{{عربی|"وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}... فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِيتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ"}} (شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۴۸۵ باب ۴۵ توقیعات، ح۴).</ref>.
:::::*'''دوم:''' با پذیرش اینکه پایان [[نیابت]] همراه با حکمت و مصلحت بوده است، می‌توان با تحلیل و ارزیابی به برخی از مؤلفه‌ها، عوامل و یا حکمت‌های آن پی برد، که برخی آن‌ها قرار زیر است:
:::::*'''دوم:''' با پذیرش اینکه پایان [[نیابت]] همراه با [[حکمت]] و [[مصلحت]] بوده است، می‌توان با تحلیل و ارزیابی به برخی از مؤلفه‌ها، عوامل و یا حکمت‌های آن پی برد، که برخی آن‌ها قرار زیر است:
::::#[[غیبت صغری]]، مقدمه و زمینه‌ساز [[غیبت کبری]] بود، اگر [[غیبت کبری]] به یکباره واقع می‌شد سرگردانی امت، مساعد شدن زمینه انحراف و گمراهی را بدنبال داشت<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۶۳۱.</ref>، روی همین مشکل [[امام هادی]] و [[امام عسکری|عسکری]] {{عم}} امت را با [[غیبت]] [[امام]] عادت می‌دادند و هرچه به پایان عمر مبارک نزدیک می‌شدند، پرده‌نشینی و دوری از مردم را برمی‌گزیدند<ref>تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۰۹ و ۲۲۱ تا ۲۲۳: مسعودی در اثبات الوصیة می‌گوید: [[امام هادی]] {{ع}} پرده‌نشینی را انتخاب کردند که و تنها با عده خاصی ملاقات می‌کرد، ولی [[امام عسکری]] {{ع}} با همه از پشت پرده سخن می‌گفت.</ref>. خصومت عده‌ای و جهالت توده‌ها، کاروان جامعه اسلامی را به سوی می‌راند که هر روز بیشتر از دیروز فضا را بر رهبران الهی تنگ‌تر می‌کرد، شهادت مظلومانه [[امامان]] یکی پس از دیگری و خیره سری در برابر دوستان [[اهل بیت]] وقوع [[غیبت کبری]] را حتمی می‌ساخت، تا زمین خالی از حجت خدا نشود و گر نه اُفول آن حتمی بود.وقتی محافظت آخرین ذخیره الهی جزء با [[غیبت]] ممکن نباشد، امر [[غیبت]] حتمی می‌شود. در یک نگاه کلی می‌توان گفت، فلسفه [[غیبت صغری]] دو امر مهم بود: یکی زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود [[امام]] مهدی و اثبات آن و اقناع مردم در این ارتباط که [[امام عسکری]] {{ع}} فرزندی دارد و اکنون [[امام]] است که بخش عمده این رسالت به دوش [[سفیر اول]] بود و به حق که خوب انجام داد و با‌اندک زمانی تمام [[شیعه]] را گرد خود جمع کرد و از سردرگمی نجات شان داد، و دیگری آماده‌سازی مردم برای پذیرش [[غیبت کبری]] که این وظیفه بیشتر به دوش [[علی بن محمد سمری]] بود و به حق که پیروز شد، چون همین که آخرین توقیع و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام فرمود کسی مخالفت نکرد و هر کسی که ادعای [[نیابت]] خاصه را کرد رسوا شد<ref>پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، و دیگران، ص ۳۱۳.</ref>. بنابراین ادامه [[غیبت صغری]] لزومی نداشت کارش مقدماتی بود وقتی ذی المقدمه و هدف نهایی محقق شد مقدمه ضرورتی ندارد.
::::#[[غیبت صغری]]، مقدمه و [[زمینه‌ساز]] [[غیبت کبری]] بود، اگر [[غیبت کبری]] به یکباره واقع می‌شد سرگردانی [[امت]]، مساعد شدن زمینه [[انحراف]] و [[گمراهی]] را بدنبال داشت<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۶۳۱.</ref>، روی همین مشکل [[امام هادی]] و [[امام عسکری|عسکری]] {{عم}} [[امت]] را با [[غیبت]] [[امام]] عادت می‌دادند و هرچه به پایان [[عمر]] مبارک نزدیک می‌شدند، پرده‌نشینی و دوری از [[مردم]] را برمی‌گزیدند<ref>تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۰۹ و ۲۲۱ تا ۲۲۳: مسعودی در اثبات الوصیة می‌گوید: [[امام هادی]] {{ع}} پرده‌نشینی را انتخاب کردند که و تنها با عده خاصی ملاقات می‌کرد، ولی [[امام عسکری]] {{ع}} با همه از پشت پرده سخن می‌گفت.</ref>. [[خصومت]] عده‌ای و [[جهالت]] توده‌ها، کاروان [[جامعه اسلامی]] را به سوی می‌راند که هر روز بیشتر از دیروز فضا را بر [[رهبران الهی]] تنگ‌تر می‌کرد، [[شهادت]] مظلومانه [[امامان]] یکی پس از دیگری و خیره سری در برابر [[دوستان]] [[اهل بیت]] وقوع [[غیبت کبری]] را حتمی می‌ساخت، تا [[زمین]] خالی از [[حجت خدا]] نشود و گر نه اُفول آن حتمی بود.وقتی محافظت آخرین [[ذخیره الهی]] جزء با [[غیبت]] ممکن نباشد، ###[[313]]### [[غیبت]] حتمی می‌شود. در یک نگاه کلی می‌توان گفت، [[فلسفه]] [[غیبت صغری]] دو امر مهم بود: یکی زدودن [[شک]] و [[حیرت]] [[مردم]] درباره وجود [[امام]] [[مهدی]] و اثبات آن و اقناع [[مردم]] در این ارتباط که [[امام عسکری]] {{ع}} فرزندی دارد و اکنون [[امام]] است که بخش عمده این [[رسالت]] به دوش [[سفیر اول]] بود و به [[حق]] که خوب انجام داد و با‌اندک زمانی تمام [[شیعه]] را گرد خود جمع کرد و از سردرگمی [[نجات]] شان داد، و دیگری [[آماده‌سازی]] [[مردم]] برای پذیرش [[غیبت کبری]] که این [[وظیفه]] بیشتر به دوش [[علی بن محمد سمری]] بود و به [[حق]] که پیروز شد، چون همین که آخرین [[توقیع]] و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام فرمود کسی [[مخالفت]] نکرد و هر کسی که ادعای [[نیابت]] [[خاصه]] را کرد رسوا شد<ref>پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، و دیگران، ص ۳۱۳.</ref>. بنابراین ادامه [[غیبت صغری]] لزومی نداشت کارش مقدماتی بود وقتی ذی المقدمه و [[هدف]] نهایی محقق شد مقدمه ضرورتی ندارد.
::::#سخت‌گیری و برخورد غیر انسانی حاکمان جور عباسی، اجازه کار حتی برای [[سفرا]] هم نمی‌داد لذا مدت [[نیابت]] آخرین [[سفیر]] تنها سه سال به درازا کشید، فعالیت و کنترل [[سفیر]] چهارم کاهش چشم گیری پیدا کرده بود و می‌توان ادعا کرد که استمرار [[نیابت]] جواب کافی پس نمی‌داد و برای ایجاد گردش و جنبش [[نهاد وکالت|نهاد]] یا حضرت خودش مباشرتاً فعالیت می‌کرد یا همان روش را ادامه می‌داد که هر دو حالت محذور داشت<ref>غفارزاده، زندگانی [[نواب خاص]]، ص ۳۲۱ به نقل از: تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۶۳۲.</ref>.
::::#سخت‌گیری و برخورد غیر انسانی [[حاکمان جور]] [[عباسی]]، اجازه کار حتی برای [[سفرا]] هم نمی‌داد لذا مدت [[نیابت]] آخرین [[سفیر]] تنها سه سال به درازا کشید، فعالیت و کنترل [[سفیر]] چهارم کاهش چشم گیری پیدا کرده بود و می‌توان ادعا کرد که استمرار [[نیابت]] جواب کافی پس نمی‌داد و برای ایجاد گردش و جنبش [[نهاد وکالت|نهاد]] یا [[حضرت]] خودش مباشرتاً فعالیت می‌کرد یا همان روش را ادامه می‌داد که هر دو حالت محذور داشت<ref>غفارزاده، زندگانی [[نواب خاص]]، ص ۳۲۱ به نقل از: تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۶۳۲.</ref>.
::::#استمرار شیوه ارتباط به واسطه نایب خاص نیازمند پیدایش و پرورش انسان‌های مانند [[سفرا]] چهارگانه بود که در جهاد، شجاعت، ذکاوت، رازداری و … سرآمد روزگار بودند آیا مادر روزگار در هر برهه آمادگی تقدیم چنین فرزندانی را داشت؟! آیا استمرار سیستم [[نیابت]] در درازمدت خطری جدی برای وجود رهبری نداشت؟ به ویژه که وضعیت شهرها، جمعیت‌ها، اطلاع رسانی‌ها و … کاملا دگرگون و پیش رفته شده بود.آیا وجود نایب عام که دست باز و ابتکار عمل مناسب دارد بهتر از نایب خاصی که به خاطر تعقیب و خفقان و … در خفا و انزوای کامل بسر برد بهتر نیست؟ به خاطر علت‌هایی که ذکر شد و علت‌های دیگری که به آن دسترسی نیست، [[امام مهدی|حضرت حجت]] اندکی پیش از وفات چهارمین [[سفیر]] توقیعی صادر فرمودند که دیگر وصیت به [[نیابت]] نکند و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام کند.
::::#استمرار شیوه ارتباط به واسطه [[نایب خاص]] نیازمند پیدایش و پرورش انسان‌های مانند [[سفرا]] چهارگانه بود که در [[جهاد]]، [[شجاعت]]، ذکاوت، [[رازداری]] و … سرآمد روزگار بودند آیا مادر روزگار در هر برهه [[آمادگی]] تقدیم چنین فرزندانی را داشت؟! آیا استمرار [[سیستم]] [[نیابت]] در درازمدت خطری جدی برای وجود [[رهبری]] نداشت؟ به ویژه که وضعیت [[شهرها]]، جمعیت‌ها، اطلاع رسانی‌ها و … کاملا دگرگون و پیش رفته شده بود.آیا وجود [[نایب عام]] که دست باز و ابتکار عمل مناسب دارد بهتر از [[نایب]] خاصی که به خاطر تعقیب و خفقان و … در خفا و انزوای کامل بسر برد بهتر نیست؟ به خاطر علت‌هایی که ذکر شد و علت‌های دیگری که به آن دسترسی نیست، [[امام مهدی|حضرت حجت]] اندکی پیش از [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] توقیعی صادر فرمودند که دیگر [[وصیت]] به [[نیابت]] نکند و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام کند.
::::::با وفات چهارمین [[سفیر]] در سال (۳۲۹ ق) دیگری [[سفیر]] منصوب نشد و ارتباط مستقیم با رهبری خاتمه یافت که به معنی پایان کار [[نهاد وکالت]] و آغاز دوره [[غیبت کبری]] بود و به دستور خود [[ائمه]] امور و سرپرستی مسلمین به فقهاء و دانشمندان جامع شرایط واگذار شد و مهم‌ترین وظیفه و رسالت آن‌ها همانا رسالتی بود که [[ائمه]] در طول حیات خود به تحقق آن لحظه‌ای درنگ نکردند یعنی هدایت بشر در پرتو حکومت [[معصومین]] و تا انسانها شایستگی دریافت و نگهداری چنین تحولی را پیدا نکنند این امر محقق نخواهد شد، پس بر فقهاء و [[نواب عام]] است که هم چون گذشته‌ها به دنبال تحقق این مهم باشند<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۲۴۱، ۲۴۲.</ref>.
::::::با [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] در سال (۳۲۹ ق) دیگری [[سفیر]] [[منصوب]] نشد و ارتباط مستقیم با [[رهبری]] خاتمه یافت که به معنی پایان کار [[نهاد وکالت]] و آغاز دوره [[غیبت کبری]] بود و به [[دستور]] خود [[ائمه]] امور و [[سرپرستی]] [[مسلمین]] به [[فقهاء]] و [[دانشمندان]] جامع شرایط واگذار شد و مهم‌ترین [[وظیفه]] و [[رسالت]] آن‌ها همانا رسالتی بود که [[ائمه]] در طول حیات خود به تحقق آن لحظه‌ای درنگ نکردند یعنی [[هدایت]] [[بشر]] در پرتو [[حکومت]] [[معصومین]] و تا انسانها [[شایستگی]] دریافت و نگهداری چنین تحولی را پیدا نکنند این امر محقق نخواهد شد، پس بر [[فقهاء]] و [[نواب عام]] است که هم چون گذشته‌ها به دنبال تحقق این مهم باشند<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۲۴۱، ۲۴۲.</ref>.
::::::از آنجا که پدیده [[غیبت کبری]] حتمی بوده لذا [[امامان]] [[معصوم]] برای رهبری جامعه بشری در روزگاری که خورشید چهره در نقاب می‌کند تدبیری‌اندیشیده‌اند سال‌ها پیش از آغاز [[غیبت کبری]] [[امام صادق]] {{ع}} گوشه‌ای از کارهای هدایتی را به فقهاء عصر خویش واگذار کرد و مردم را به آنها ارجاع داد<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۱۸.</ref>، [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ شخصی که می‌گفت هرگاه دو نفر [[شیعه]] با هم نزاع کنند در محل منازعه به چه کسی مراجعه کنند فرمودند: به کسی که روایات ما را باز می‌گوید، به حلال و حرام ما توجه دارد، احکام و دستورات ما را می‌داند، باید به حکم او رضایت دهید که من چنین شخصی را بر شما حاکم قرار دادم، هرگاه بر اساس داوری ما داوری کرد و کسی آنرا گردن ننهاد، حکم ما را سبک شمرده و دست رد بر ما زده و کسی که بر ما رد کند بر خدا رد کرده است و این در حد شرک به خداست<ref>عاملی، وسایل ال[[شیعه]]، ۱۸،۹۹ کتاب القضاء [[باب]] ۱۱ ح ۱ مسلسل ۳۳۴۰۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۲،۲۶۱ رقم ۲۳۲.</ref>.
::::::از آنجا که پدیده [[غیبت کبری]] حتمی بوده لذا [[امامان]] [[معصوم]] برای [[رهبری]] [[جامعه بشری]] در روزگاری که [[خورشید]] چهره در نقاب می‌کند تدبیری‌اندیشیده‌اند سال‌ها پیش از آغاز [[غیبت کبری]] [[امام صادق]] {{ع}} گوشه‌ای از کارهای هدایتی را به [[فقهاء]] عصر خویش واگذار کرد و [[مردم]] را به آنها ارجاع داد<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۱۸.</ref>، [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ شخصی که می‌گفت هرگاه دو نفر [[شیعه]] با هم [[نزاع]] کنند در محل [[منازعه]] به چه کسی مراجعه کنند فرمودند: به کسی که [[روایات]] ما را باز می‌گوید، به [[حلال]] و [[حرام]] ما توجه دارد، [[احکام]] و [[دستورات]] ما را می‌داند، باید به [[حکم]] او [[رضایت]] دهید که من چنین شخصی را بر شما [[حاکم]] قرار دادم، هرگاه بر اساس [[داوری]] ما [[داوری]] کرد و کسی آنرا گردن ننهاد، [[حکم]] ما را سبک شمرده و دست رد بر ما زده و کسی که بر ما رد کند بر [[خدا]] رد کرده است و این در حد [[شرک]] به خداست<ref>عاملی، وسایل ال[[شیعه]]، ۱۸،۹۹ کتاب القضاء باب ۱۱ ح ۱ مسلسل ۳۳۴۰۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۲،۲۶۱ رقم ۲۳۲.</ref>.
::::::هر چه کشتی [[شیعه]] به روزگار [[غیبت]] کشتی بان نزدیک‌تر می‌شد، پیشوایان الهی سرنوشت پیروان مکتب [[اهل بیت]] را در روزگار [[غیبت]] روشن‌تر بیان می‌کردند، [[امام هادی]] {{ع}} منشور رهبری اجتماعی [[شیعه]] را چنین ترسیم می‌کند! اگر بعد از [[غیبت]] حضرت [[قائم]] علماء و دانشمندانی نباشند که مردم را به سوی آن حضرت دعوت و راهنمایی کنند و از دین و راه وی با برهان و استدلال دفاع کنند و بندگان ناتوان را از دام شیطان و پیروان او و نواصب برهانند، البته یک نفر باقی نمی‌ماند مگر اینکه از دین خدا برگشته باشد ولی کسانی هستند که در دل‌های امت نفوذ کرده و آن‌ها را نگه می‌دارند همان گونه که کشتی بان سرنشینان کشتی را نگه می‌دارد این‌ها در پیشگاه خداوند برتر و افضل‌اند<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۱۹ به نقل از الاحتجاج ۲،۲۶۰.</ref>.
::::::هر چه کشتی [[شیعه]] به روزگار [[غیبت]] کشتی بان نزدیک‌تر می‌شد، [[پیشوایان]] الهی [[سرنوشت]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را در روزگار [[غیبت]] روشن‌تر بیان می‌کردند، [[امام هادی]] {{ع}} منشور [[رهبری]] [[اجتماعی]] [[شیعه]] را چنین ترسیم می‌کند! اگر بعد از [[غیبت]] [[حضرت]] [[قائم]] [[علماء]] و دانشمندانی نباشند که [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]] [[دعوت]] و [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] و راه وی با [[برهان]] و [[استدلال]] [[دفاع]] کنند و [[بندگان]] ناتوان را از دام [[شیطان]] و [[پیروان]] او و [[نواصب]] برهانند، البته یک نفر باقی نمی‌ماند مگر اینکه از [[دین خدا]] برگشته باشد ولی کسانی هستند که در دل‌های [[امت]] نفوذ کرده و آن‌ها را نگه می‌دارند همان گونه که کشتی بان سرنشینان کشتی را نگه می‌دارد این‌ها در پیشگاه [[خداوند]] [[برتر]] و افضل‌اند<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۱۹ به نقل از الاحتجاج ۲،۲۶۰.</ref>.
::::::[[امام عسکری]] {{ع}} برای همگانی و نهادینه کردن مرجعیت علمای صالح و روشن شدن سرنوشت [[شیعه]] در روزگار [[غیبت کبری]] اقدام عملی کردند: ایشان برای برجسته کردن شخصیت علی بن بابویه قمی که جامع شرایط مرجعیت بودند خطاب می‌کنند یا شیخی (ای بزرگ من) و بار دیگر جایگاه آمریت به او می‌دهند که (وأمر شیعتی بالصبر) یعنی [[شیعیان]] را دعوت به صبر کن<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۲۰.</ref>.
::::::[[امام عسکری]] {{ع}} برای همگانی و نهادینه کردن [[مرجعیت]] علمای [[صالح]] و روشن شدن [[سرنوشت]] [[شیعه]] در روزگار [[غیبت کبری]] [[اقدام]] عملی کردند: ایشان برای برجسته کردن شخصیت [[علی]] بن بابویه قمی که جامع شرایط [[مرجعیت]] بودند خطاب می‌کنند یا شیخی (ای بزرگ من) و بار دیگر [[جایگاه]] آمریت به او می‌دهند که (وأمر شیعتی بالصبر) یعنی [[شیعیان]] را [[دعوت]] به [[صبر]] کن<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۲۰.</ref>.
:::::*'''خلاصه سخن این که:''' در آستانه [[غیبت کبری]] با تدبیر رهبری [[نهاد وکالت|نهاد]]، زمینه گذار از رهبری مباشری [[امام]] [[معصوم]] به رهبری فقهاء و دانشمندان دینی آماده شده بود، شخصیت‌های برجسته فقهی و علمی جایگاه خود را یافته بودند متون و منابع روایی که پاسخگوی نیازهای امت باشد تدوین شده بود امت یاد گرفته بودند که به چه کسانی و چگونه مراجعه کنند<ref>پور سید آقایی، تاریخ عصر غیبت، ص ۳۹۰.</ref>.
:::::*'''خلاصه سخن این که:''' در آستانه [[غیبت کبری]] [[با تدبیر]] [[رهبری]] [[نهاد وکالت|نهاد]]، زمینه گذار از [[رهبری]] مباشری [[امام]] [[معصوم]] به [[رهبری]] [[فقهاء]] و [[دانشمندان]] دینی آماده شده بود، شخصیت‌های برجسته فقهی و علمی [[جایگاه]] خود را یافته بودند متون و [[منابع روایی]] که پاسخگوی نیازهای [[امت]] باشد تدوین شده بود [[امت]] یاد گرفته بودند که به چه کسانی و چگونه مراجعه کنند<ref>پور سید آقایی، تاریخ عصر غیبت، ص ۳۹۰.</ref>.
::::::[[شیعه]] در طول ۱۴ قرن مبارزه سیاسی-فرهنگی و دینی خود را به مرحله استقرار حاکمیت [[اسلام]] و ارزش‌های الهی رسانید. و امروزه [[شیعه]] بر اساس آیات قرآنی مانند آیه مبارکه "تفقه و انذار"<ref>توبه، ۱۲۵.</ref> آیه "سوال از اهل ذکر"<ref>انبیاء، ۷.</ref> آیه "حکومت دین توسط انبیاء و علماء"<ref>مائده، ۴۴.</ref> و روایات [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} که علماء را وارثان خویش معرفی کرده است<ref>ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه.</ref> و روایات وارده از [[معصومین]] {{عم}}<ref>ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه.</ref> مبنی بر لزوم تقلید و پیروی از فقهاء جامع الشرایط قدرت و اختیار نهایی را دست ولی فقیه زمان سپرده‌اند تا زمینه ظهور منجی عالم بشریت آماده شود که به فرموده [[قرآن]] مجید: {{متن قرآن|أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ}}<ref>هود، ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>انبیاء، ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>توبه، ۳۳.</ref> صبح پیروزی صالحان و دین حق نزدیک است»<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی ، رحیم]]، [[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]، ص۲۵۹-۲۶۴.</ref>.
::::::[[شیعه]] در طول ۱۴ قرن [[مبارزه]] سیاسی-فرهنگی و دینی خود را به مرحله استقرار [[حاکمیت]] [[اسلام]] و ارزش‌های الهی رسانید. و امروزه [[شیعه]] بر اساس [[آیات قرآنی]] مانند [[آیه مبارکه]] "[[تفقه]] و [[انذار]]"<ref>توبه، ۱۲۵.</ref> [[آیه]] "سوال از [[اهل ذکر]]"<ref>انبیاء، ۷.</ref> [[آیه]] "[[حکومت]] [[دین]] توسط [[انبیاء]] و [[علماء]]"<ref>مائده، ۴۴.</ref> و [[روایات]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} که [[علماء]] را [[وارثان]] خویش معرفی کرده است<ref>ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه.</ref> و [[روایات]] وارده از [[معصومین]] {{عم}}<ref>ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه.</ref> مبنی بر [[لزوم]] [[تقلید]] و [[پیروی]] از [[فقهاء]] جامع الشرایط [[قدرت]] و [[اختیار]] نهایی را دست [[ولی فقیه]] زمان سپرده‌اند تا [[زمینه ظهور]] [[منجی]] عالم [[بشریت]] آماده شود که به فرموده [[قرآن]] مجید: {{متن قرآن|أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ}}<ref>هود، ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>انبیاء، ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>توبه، ۳۳.</ref> صبح [[پیروزی]] [[صالحان]] و [[دین حق]] نزدیک است»<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی ، رحیم]]، [[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]، ص۲۵۹-۲۶۴.</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
۱۹٬۴۱۸

ویرایش