جندب بن ادلع هذلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==آشنایی اجمالی==
== آشنایی اجمالی ==
با توجه به نسبت او، باید وی را از تیره [[هذیل بن مدرکه]]، از [[مضر]] دانست<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۹۶.</ref>. در برخی منابع، او را از [[بنی لیث]] معرفی کرده‌اند که چون بنی لیث و هذیل نمی‌توانند از یک تیره باشند، [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref> احتمال داده است میان وی و بنی لیث پیمانی بر قرار بوده که به سبب آن، وی را با دو نسبت هذلی و لیثی خوانده‌اند. در نام وی و پدرش [[اختلاف]] است. نام وی را «جنیدب»<ref>ابن حجر، الاصابه ج۲، ص۸۴۳.</ref> و نام پدرش را «اثوع»<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۶.</ref> و «اکوع»<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.</ref> نیز گفته‌اند که باید تصحیف ادلع باشد. براساس گزارش [[واقدی]]<ref>واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳.</ref>، در [[زمان جاهلیت]] مردی [[شجاع]] از [[بنی اسلم]] به نام «احمر بأسا» به دست «[[جنیدب بن ادلع]]» کشته شد. یک [[روز]] پس از [[فتح مکه]]، [[جندب بن ادلع]] به [[مکه]] آمد و در حالی که همه در [[امان]] بودند، ایستاده بود و نگاه می‌کرد که [[جندب بن اعجم]] او را دید و از نامش پرسید و چون او را [[شناخت]]، بیرون آمد و [[مردم]] را بر [[ضد]] وی تحریک کرد. نخستین کسی که او را دید، [[خراش بن امیه کعبی]] بود که او را [[آگاه]] کرد و خراش با [[شمشیر]] آمد و دید که جندب درباره کشته شدن «احمر بأسا» برای مردم[[سخن]] می‌گوید. خراش مردم را پراکنده کرد و جندب را کُشت. هنگامی که خبر کشته شدن جندب به [[رسول خدا]]{{صل}} رسید، بعدازظهر فردای فتح مکه [[سخنرانی]] کرد و مردم، به ویژه [[قبیله خزاعه]] را از [[کشتار]] در [[حرم]] [[نهی]] فرمود و کشته شدن جندب را نیز [[بیهوده]] برشمرد و خون‌بهای او را به عهده گرفت <ref>واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳ و ۸۴۴؛ نیز ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸۶.</ref>. گویا سبب کشتن وی، کینه‌ای بود که از [[زمان جاهلیت]] بین آنان وجود داشت<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.</ref>. گفته‌اند نخستین کشته‌ای که در [[فتح مکه]]<ref>ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref>، [[رسول خدا]]{{صل}} دیه او را پرداخت، [[جندب]] بود که دیه‌اش را صد شتر قرار داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.</ref>. براساس گزارش دیگری، رسول خدا{{صل}} به [[خزاعه]] دستور داد دیه او را بپردازند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.</ref>. البته [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref> احتمال دو نفر بودن «[[جندب بن ادلع]]» و «ابن الوع» و به دنبال آن، مستقل بودن دو ماجرا را مطرح کرده، ولی در نهایت یکی بودن داستان را ترجیح داده است.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جندب بن ادلع هذلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۲۰- ۴۲۱.</ref>
با توجه به نسبت او، باید وی را از تیره [[هذیل بن مدرکه]]، از [[مضر]] دانست<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۹۶.</ref>. در برخی منابع، او را از [[بنی لیث]] معرفی کرده‌اند که چون بنی لیث و هذیل نمی‌توانند از یک تیره باشند، [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref> احتمال داده است میان وی و بنی لیث پیمانی بر قرار بوده که به سبب آن، وی را با دو نسبت هذلی و لیثی خوانده‌اند. در نام وی و پدرش [[اختلاف]] است. نام وی را «جنیدب»<ref>ابن حجر، الاصابه ج۲، ص۸۴۳.</ref> و نام پدرش را «اثوع»<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۶.</ref> و «اکوع»<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.</ref> نیز گفته‌اند که باید تصحیف ادلع باشد. براساس گزارش [[واقدی]]<ref>واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳.</ref>، در [[زمان جاهلیت]] مردی [[شجاع]] از [[بنی اسلم]] به نام «احمر بأسا» به دست «[[جنیدب بن ادلع]]» کشته شد. یک [[روز]] پس از [[فتح مکه]]، [[جندب بن ادلع]] به [[مکه]] آمد و در حالی که همه در [[امان]] بودند، ایستاده بود و نگاه می‌کرد که [[جندب بن اعجم]] او را دید و از نامش پرسید و چون او را [[شناخت]]، بیرون آمد و [[مردم]] را بر [[ضد]] وی تحریک کرد. نخستین کسی که او را دید، [[خراش بن امیه کعبی]] بود که او را [[آگاه]] کرد و خراش با [[شمشیر]] آمد و دید که جندب درباره کشته شدن «احمر بأسا» برای مردم[[سخن]] می‌گوید. خراش مردم را پراکنده کرد و جندب را کُشت. هنگامی که خبر کشته شدن جندب به [[رسول خدا]] {{صل}} رسید، بعدازظهر فردای فتح مکه [[سخنرانی]] کرد و مردم، به ویژه [[قبیله خزاعه]] را از [[کشتار]] در [[حرم]] [[نهی]] فرمود و کشته شدن جندب را نیز [[بیهوده]] برشمرد و خون‌بهای او را به عهده گرفت <ref>واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳ و ۸۴۴؛ نیز ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸۶.</ref>. گویا سبب کشتن وی، کینه‌ای بود که از [[زمان جاهلیت]] بین آنان وجود داشت<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.</ref>. گفته‌اند نخستین کشته‌ای که در [[فتح مکه]]<ref>ر. ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref>، [[رسول خدا]] {{صل}} دیه او را پرداخت، [[جندب]] بود که دیه‌اش را صد شتر قرار داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.</ref>. براساس گزارش دیگری، رسول خدا {{صل}} به [[خزاعه]] دستور داد دیه او را بپردازند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.</ref>. البته [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref> احتمال دو نفر بودن «[[جندب بن ادلع]]» و «ابن الوع» و به دنبال آن، مستقل بودن دو ماجرا را مطرح کرده، ولی در نهایت یکی بودن داستان را ترجیح داده است.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جندب بن ادلع هذلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۲۰- ۴۲۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۴

آشنایی اجمالی

با توجه به نسبت او، باید وی را از تیره هذیل بن مدرکه، از مضر دانست[۱]. در برخی منابع، او را از بنی لیث معرفی کرده‌اند که چون بنی لیث و هذیل نمی‌توانند از یک تیره باشند، ابن حجر[۲] احتمال داده است میان وی و بنی لیث پیمانی بر قرار بوده که به سبب آن، وی را با دو نسبت هذلی و لیثی خوانده‌اند. در نام وی و پدرش اختلاف است. نام وی را «جنیدب»[۳] و نام پدرش را «اثوع»[۴] و «اکوع»[۵] نیز گفته‌اند که باید تصحیف ادلع باشد. براساس گزارش واقدی[۶]، در زمان جاهلیت مردی شجاع از بنی اسلم به نام «احمر بأسا» به دست «جنیدب بن ادلع» کشته شد. یک روز پس از فتح مکه، جندب بن ادلع به مکه آمد و در حالی که همه در امان بودند، ایستاده بود و نگاه می‌کرد که جندب بن اعجم او را دید و از نامش پرسید و چون او را شناخت، بیرون آمد و مردم را بر ضد وی تحریک کرد. نخستین کسی که او را دید، خراش بن امیه کعبی بود که او را آگاه کرد و خراش با شمشیر آمد و دید که جندب درباره کشته شدن «احمر بأسا» برای مردمسخن می‌گوید. خراش مردم را پراکنده کرد و جندب را کُشت. هنگامی که خبر کشته شدن جندب به رسول خدا (ص) رسید، بعدازظهر فردای فتح مکه سخنرانی کرد و مردم، به ویژه قبیله خزاعه را از کشتار در حرم نهی فرمود و کشته شدن جندب را نیز بیهوده برشمرد و خون‌بهای او را به عهده گرفت [۷]. گویا سبب کشتن وی، کینه‌ای بود که از زمان جاهلیت بین آنان وجود داشت[۸]. گفته‌اند نخستین کشته‌ای که در فتح مکه[۹]، رسول خدا (ص) دیه او را پرداخت، جندب بود که دیه‌اش را صد شتر قرار داد[۱۰]. براساس گزارش دیگری، رسول خدا (ص) به خزاعه دستور داد دیه او را بپردازند[۱۱]. البته ابن حجر[۱۲] احتمال دو نفر بودن «جندب بن ادلع» و «ابن الوع» و به دنبال آن، مستقل بودن دو ماجرا را مطرح کرده، ولی در نهایت یکی بودن داستان را ترجیح داده است.[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۹۶.
  2. فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.
  3. ابن حجر، الاصابه ج۲، ص۸۴۳.
  4. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۶.
  5. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.
  6. واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳.
  7. واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳ و ۸۴۴؛ نیز ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸۶.
  8. طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.
  9. ر. ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.
  11. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.
  12. فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.
  13. خانجانی، قاسم، مقاله «جندب بن ادلع هذلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۲۰- ۴۲۱.