حجة الوداع: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
'''حجة الوداع''' عبارت است از آخرین [[حج]] [[پیامبر]]{{صل}} که در [[سال دهم هجری]] انجام گرفت و از آن به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نیز یاد می‌شود. در این حج پیامبر {{صل}} برنامه‌های اساسی [[دین اسلام]] از جمله چگونگی انجام حج تمتع و اعلام جانشینی [[حضرت علی]] {{ع}} در [[غدیر خم]] را به گوش همگان رساند.
'''حجة الوداع''' عبارت است از آخرین [[حج]] [[پیامبر]] {{صل}} که در [[سال دهم هجری]] انجام گرفت و از آن به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نیز یاد می‌شود. در این حج پیامبر {{صل}} برنامه‌های اساسی [[دین اسلام]] از جمله چگونگی انجام حج تمتع و اعلام جانشینی [[حضرت علی]] {{ع}} در [[غدیر خم]] را به گوش همگان رساند.


==معناشناسی حجة الوداع==
== معناشناسی حجة الوداع ==
[[حج]]، در لغت به معنای قصد [[زیارت]] است و در عرفِ [[شرع]]، [[زیارت]] خانه خدا در [[مکه]] و [[طواف]] بر گرد [[کعبه]] و برنامه‌های دیگری که در این [[شهر]] و در منا و [[عرفات]] انجام می‌گیرد، "[[حج]]" نام دارد. این [[عبادت]] از زمان [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و پیش از او نیز انجام می‌گرفت<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۰۲۱۸</ref>. واژه وداع نیز در لغت به معنای خداحافظی است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۳۸۵.</ref>.
[[حج]]، در لغت به معنای قصد [[زیارت]] است و در عرفِ [[شرع]]، [[زیارت]] خانه خدا در [[مکه]] و [[طواف]] بر گرد [[کعبه]] و برنامه‌های دیگری که در این [[شهر]] و در منا و [[عرفات]] انجام می‌گیرد، "[[حج]]" نام دارد. این [[عبادت]] از زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و پیش از او نیز انجام می‌گرفت<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۰۲۱۸</ref>. واژه وداع نیز در لغت به معنای خداحافظی است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۳۸۵.</ref>.


==جریان و وقایع==
== جریان و وقایع ==
از روزی که [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] آمده بود تا [[سال دهم هجری]]، امکان [[حج]] برای آن حضرت فراهم نشده و او تنها سه [[عمره]] به جا آورده بود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸.</ref>. پس از تثبیت [[اسلام]] در شبه‌جزیره و [[گرایش]] [[مردم]] مناطق مختلف آن به این [[آیین]] و در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند؛ سوره حج، آیه: ۲۷.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}}، آهنگ سفر [[حج]] کرد<ref>کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۰۹.</ref> و این تصمیم به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۱۴۹؛ الحمیری المعافری، ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref>.  
از روزی که [[پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]] آمده بود تا [[سال دهم هجری]]، امکان [[حج]] برای آن حضرت فراهم نشده و او تنها سه [[عمره]] به جا آورده بود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸.</ref>. پس از تثبیت [[اسلام]] در شبه‌جزیره و [[گرایش]] [[مردم]] مناطق مختلف آن به این [[آیین]] و در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند؛ سوره حج، آیه: ۲۷.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}}، آهنگ سفر [[حج]] کرد<ref>کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۰۹.</ref> و این تصمیم به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۱۴۹؛ الحمیری المعافری، ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref>.  


[[مسلمانان]] که از تصمیم حضرت برای سفر [[حج]] [[آگاه]] شده بودند، در [[مدینه]]، اجتماع کردند که شمارشان از صدهزار نفر [[متجاوز]] بود و خود را برای سفر با [[رسول خدا]]{{صل}} آماده نمودند تا در این سفر، [[پیامبر]]{{صل}} را [[همراهی]] کنند و به [[پیشوایی]] ایشان، [[حج]] را به جای آورند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸۸؛ ابن جوزی، ج۴، ص۵.</ref>. چون این سفر، آخرین [[حج]] [[پیامبر]]{{صل}} بود، به "حجة الوداع" معروف شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۲.</ref> و چون در این [[حج]]، مسئله مهم [[امامت امام علی]]{{ع}} به [[فرمان خدا]] به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد و با این [[ابلاغ]]، [[دین اسلام]] به کمال رسید، این [[حج]]، به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نامگذاری شد. آن حضرت از این فراخوان عمومی قصد داشت برنامه‌های اساسی [[دین اسلام]] به گوش همگان برسد<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۶؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۴ و [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۳؛ [[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹.</ref>.
[[مسلمانان]] که از تصمیم حضرت برای سفر [[حج]] [[آگاه]] شده بودند، در [[مدینه]]، اجتماع کردند که شمارشان از صدهزار نفر [[متجاوز]] بود و خود را برای سفر با [[رسول خدا]] {{صل}} آماده نمودند تا در این سفر، [[پیامبر]] {{صل}} را [[همراهی]] کنند و به [[پیشوایی]] ایشان، [[حج]] را به جای آورند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸۸؛ ابن جوزی، ج۴، ص۵.</ref>. چون این سفر، آخرین [[حج]] [[پیامبر]] {{صل}} بود، به "حجة الوداع" معروف شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۲.</ref> و چون در این [[حج]]، مسئله مهم [[امامت امام علی]] {{ع}} به [[فرمان خدا]] به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد و با این [[ابلاغ]]، [[دین اسلام]] به کمال رسید، این [[حج]]، به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نامگذاری شد. آن حضرت از این فراخوان عمومی قصد داشت برنامه‌های اساسی [[دین اسلام]] به گوش همگان برسد<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۶؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۴ و [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۳؛ [[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹.</ref>.


==آغاز حرکت==
== آغاز حرکت ==
[[پیامبر]]{{صل}} در این سفر، [[ابن ام‌مکتوم]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۸.</ref> یا [[ابودجانه ساعدی]] را جانشین خود در [[مدینه]] قرار داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref> و روز [[دوشنبه]]، پنج شب مانده از ماه ذی‌القعده از [[مدینه]] حرکت کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۴۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۸.</ref>. زمانی که کاروانیان به سرزمین "ذوالحلیفه" رسیدند، [[پیامبر]]{{صل}} با پوشیدن دو برد [[یمانی]] و علامت‌دار کردن شتران [[قربانی]] که همراه آورده بود، در این وادی، مُحرِم شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۹.</ref>. [[مسلمانان]] نیز به [[تبعیت]] از ایشان، [[لباس]] [[احرام]] به تن کردند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۹.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۷.</ref>
[[پیامبر]] {{صل}} در این سفر، [[ابن ام‌مکتوم]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۸.</ref> یا [[ابودجانه ساعدی]] را جانشین خود در [[مدینه]] قرار داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref> و روز [[دوشنبه]]، پنج شب مانده از ماه ذی‌القعده از [[مدینه]] حرکت کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۴۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۸.</ref>. زمانی که کاروانیان به سرزمین "ذوالحلیفه" رسیدند، [[پیامبر]] {{صل}} با پوشیدن دو برد [[یمانی]] و علامت‌دار کردن شتران [[قربانی]] که همراه آورده بود، در این وادی، مُحرِم شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۹.</ref>. [[مسلمانان]] نیز به [[تبعیت]] از ایشان، [[لباس]] [[احرام]] به تن کردند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۹.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۷.</ref>


==ورود به [[مکه]]==
== ورود به [[مکه]] ==
[[پیامبر]]{{صل}} روز چهارم ماه، وارد [[مکه]] شد و یکسره راه [[مسجد]] را در پیش گرفت. از باب "بنی شیبه" وارد [[مسجدالحرام]] شد، در حالی که [[خدا]] را [[حمد]] و ثنا می‌گفت و بر [[ابراهیم]]{{ع}} [[درود]] می‌فرستاد.
[[پیامبر]] {{صل}} روز چهارم ماه، وارد [[مکه]] شد و یکسره راه [[مسجد]] را در پیش گرفت. از باب "بنی شیبه" وارد [[مسجدالحرام]] شد، در حالی که [[خدا]] را [[حمد]] و ثنا می‌گفت و بر [[ابراهیم]] {{ع}} [[درود]] می‌فرستاد.


وقتی هنگام [[طواف]] در برابر [[حجرالاسود]] قرار گرفت، نخست آن را استلام (مالیدن دست بر [[حجرالاسود]]) کرد، آنگاه به [[طواف]] مشغول شد. سپس برای ادای [[نماز]] [[طواف]] پشت [[مقام ابراهیم]]{{ع}} قرار گرفت و دو رکعت [[نماز]] گزارد و چون از [[نماز]] فراغت یافت، مشغول سعی میان [[صفا و مروه]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵- ۲۴۶.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۸.</ref>
وقتی هنگام [[طواف]] در برابر [[حجرالاسود]] قرار گرفت، نخست آن را استلام (مالیدن دست بر [[حجرالاسود]]) کرد، آنگاه به [[طواف]] مشغول شد. سپس برای ادای [[نماز]] [[طواف]] پشت [[مقام ابراهیم]] {{ع}} قرار گرفت و دو رکعت [[نماز]] گزارد و چون از [[نماز]] فراغت یافت، مشغول سعی میان [[صفا و مروه]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵- ۲۴۶.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۸.</ref>


در این هنگام، با [[نزول وحی]]، حضرت به [[زائران]] فرمود: "کسانی که [[قربانی]] به همراه ندارند، از [[احرام]] خارج شوند؛ اما من و افرادی که [[قربانی]] به همراه آورده‌ایم باید به حالت [[احرام]] باقی بمانیم تا لحظه‌ای که [[قربانی]] خود را سر ببریم". فردی پرسید: آیا این [[حکم]] امسال است یا همواره خواهد بود؟ [[رسول خدا]]{{صل}} در پاسخ فرمود: همواره تا [[روز قیامت]] خواهد بود. بدین ترتیب، حضرت، [[حکم]] داخل شدن [[عمره]] در [[حج]] را [[ابلاغ]] فرمود<ref>ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۸.</ref>
در این هنگام، با [[نزول وحی]]، حضرت به [[زائران]] فرمود: "کسانی که [[قربانی]] به همراه ندارند، از [[احرام]] خارج شوند؛ اما من و افرادی که [[قربانی]] به همراه آورده‌ایم باید به حالت [[احرام]] باقی بمانیم تا لحظه‌ای که [[قربانی]] خود را سر ببریم". فردی پرسید: آیا این [[حکم]] امسال است یا همواره خواهد بود؟ [[رسول خدا]] {{صل}} در پاسخ فرمود: همواره تا [[روز قیامت]] خواهد بود. بدین ترتیب، حضرت، [[حکم]] داخل شدن [[عمره]] در [[حج]] را [[ابلاغ]] فرمود<ref>ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۸.</ref>


==پیوستن [[علی]]{{ع}} به [[رسول خدا]]{{صل}}==
== پیوستن [[علی]] {{ع}} به [[رسول خدا]] {{صل}} ==
[[علی]]{{ع}} به امر [[پیامبر]]{{صل}} به [[نجران]] (یکی از شهرهای [[یمن]]) اعزام شده بود تا علاوه بر جمع‌آوری [[صدقات]]، [[جزیه]] (اموالی که غیر [[مسلمانان]] به [[دولت اسلامی]] می‌پردازند تا در [[پناه]] [[دولت]] [[زندگی]] کنند) نصارای آن [[شهر]] را نیز دریافت کند و نزد آن حضرت بیاورد.  
[[علی]] {{ع}} به امر [[پیامبر]] {{صل}} به [[نجران]] (یکی از شهرهای [[یمن]]) اعزام شده بود تا علاوه بر جمع‌آوری [[صدقات]]، [[جزیه]] (اموالی که غیر [[مسلمانان]] به [[دولت اسلامی]] می‌پردازند تا در [[پناه]] [[دولت]] [[زندگی]] کنند) نصارای آن [[شهر]] را نیز دریافت کند و نزد آن حضرت بیاورد.  


[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در نامه‌ای از [[علی]]{{ع}} خواسته بود که از [[یمن]] برای [[حج]] حرکت کند، اما نفرموده بود که خودش برای چه نوع حجی حرکت کرده است. [[علی]]{{ع}} همراه با سپاهی که از [[مدینه]] با وی به [[یمن]] رفته بودند، به سوی [[مکه]] حرکت کرد و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] در نظر گرفت. از نکات قابل توجه اینکه تعداد زیادی [[حلّه]] (قطیفه) [[یمنی]] همراه آن حضرت بود. ایشان هنگامی که به [[میقات]] یلملم رسید، به همان [[نیت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[محرم]] شد و فرمود: "خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم".
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در نامه‌ای از [[علی]] {{ع}} خواسته بود که از [[یمن]] برای [[حج]] حرکت کند، اما نفرموده بود که خودش برای چه نوع حجی حرکت کرده است. [[علی]] {{ع}} همراه با سپاهی که از [[مدینه]] با وی به [[یمن]] رفته بودند، به سوی [[مکه]] حرکت کرد و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] در نظر گرفت. از نکات قابل توجه اینکه تعداد زیادی [[حلّه]] (قطیفه) [[یمنی]] همراه آن حضرت بود. ایشان هنگامی که به [[میقات]] یلملم رسید، به همان [[نیت]] [[پیامبر]] {{صل}} [[محرم]] شد و فرمود: "خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم".


وقتی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[راه]] [[مدینه]] به [[مکه]] نزدیک شد، [[علی]]{{ع}} نیز از [[راه]] [[یمن]] به [[مکه]] نزدیک شده بود و [[امام علی]]{{ع}} در منطقه فتق در نزدیکی [[طائف]]، [[ابو رافع قبطی]] را [[جانشین]] خود قرار داد و خودش برای [[دیدار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به سوی [[مکه]] حرکت کرد. و آن حضرت{{صل}} را که به [[مکه]] رسیده بود، [[ملاقات]] کرد و پس از [[دیدار]] آن حضرت و بیان کارهای خویش، گفت که به [[شوق]] دیدن حضرت، از [[سپاه]] خود پیش افتاده است. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بسیار خوشحال و با دیدن [[علی]]، چهره‌اش شکوفا شد. آن‌گاه از او پرسید: "با چه نیتی [[محرم]] شدی، ای [[علی]]؟" [[علی]]{{ع}} جواب داد: "ای [[رسول خدا]]، شما در [[نامه]] ننوشته بودید که با چه نیتی [[محرم]] می‌شوید؛ برای همین، من [[نیت]] خود را همانند [[نیت]] شما قرار دادم و گفتم: خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] مشخص کرده‌ام".
وقتی که [[رسول خدا]] {{صل}} از [[راه]] [[مدینه]] به [[مکه]] نزدیک شد، [[علی]] {{ع}} نیز از [[راه]] [[یمن]] به [[مکه]] نزدیک شده بود و [[امام علی]] {{ع}} در منطقه فتق در نزدیکی [[طائف]]، [[ابو رافع قبطی]] را [[جانشین]] خود قرار داد و خودش برای [[دیدار]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به سوی [[مکه]] حرکت کرد. و آن حضرت {{صل}} را که به [[مکه]] رسیده بود، [[ملاقات]] کرد و پس از [[دیدار]] آن حضرت و بیان کارهای خویش، گفت که به [[شوق]] دیدن حضرت، از [[سپاه]] خود پیش افتاده است. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بسیار خوشحال و با دیدن [[علی]]، چهره‌اش شکوفا شد. آن‌گاه از او پرسید: "با چه نیتی [[محرم]] شدی، ای [[علی]]؟" [[علی]] {{ع}} جواب داد: "ای [[رسول خدا]]، شما در [[نامه]] ننوشته بودید که با چه نیتی [[محرم]] می‌شوید؛ برای همین، من [[نیت]] خود را همانند [[نیت]] شما قرار دادم و گفتم: خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] مشخص کرده‌ام".


[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[الله اکبر]]! و من هم شصت و شش [[قربانی]] آورده‌ام. تو [[شریک]] من در [[حج]] و [[مناسک]] و قربانی‌ام هستی. بر همین [[احرام]] باقی باش<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹؛ [[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۸-۲۸۹.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[الله اکبر]]! و من هم شصت و شش [[قربانی]] آورده‌ام. تو [[شریک]] من در [[حج]] و [[مناسک]] و قربانی‌ام هستی. بر همین [[احرام]] باقی باش<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹؛ [[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۸-۲۸۹.</ref>.


==مراسم [[حج]]==
== مراسم [[حج]] ==
[[پیامبر]]{{صل}} پس از انجام دادن [[اعمال]] [[عمره]]، [[راضی]] نبود در منزل کسی به سر برد؛ از این‌رو [[دستور]] داد [[خیمه]] ایشان را بیرون [[مکه]] بزنند. حضرت، روز هشتم [[احرام]] بست و بر شتر خویش نشست و راهی "[[عرفات]]"” شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۲-۱۱۰۳.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۹.</ref>
[[پیامبر]] {{صل}} پس از انجام دادن [[اعمال]] [[عمره]]، [[راضی]] نبود در منزل کسی به سر برد؛ از این‌رو [[دستور]] داد [[خیمه]] ایشان را بیرون [[مکه]] بزنند. حضرت، روز هشتم [[احرام]] بست و بر شتر خویش نشست و راهی "[[عرفات]]"” شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۲-۱۱۰۳.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۹.</ref>


==خطبه پیامبر در سرزمین عرفات==
== خطبه پیامبر در سرزمین عرفات ==
{{همچنین|سرزمین عرفات}}
{{همچنین|سرزمین عرفات}}
در آن روز، [[سرزمین عرفات]]، [[شاهد]] [[اجتماعی]] باشکوه بود. محلی که تا چندی پیش، اقامتگاه [[مشرکان]] و [[بت‌پرستان]] بود، برای ابد، پایگاه [[خداپرستی]] شد. [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[خواندن نماز]] ظهر و عصر در [[عرفات]]، در حالی که روی شتر خویش قرار گرفته بود، [[خطبه]] [[تاریخی]] خود را ایراد فرمود، خطبه‌ای معروف که مورخان آن را [[صحیفة النبی]] یا [[قانون اساسی]] [[اسلام]] نامیده‌اند و یکی از [[اصحاب]]، سخنان حضرت را تکرار می‌کرد تا به گوش افراد دورتر نیز برسد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۴؛ بحار الانوار، ج۲۱، ص۴۰۵.</ref>.
در آن روز، [[سرزمین عرفات]]، [[شاهد]] [[اجتماعی]] باشکوه بود. محلی که تا چندی پیش، اقامتگاه [[مشرکان]] و [[بت‌پرستان]] بود، برای ابد، پایگاه [[خداپرستی]] شد. [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[خواندن نماز]] ظهر و عصر در [[عرفات]]، در حالی که روی شتر خویش قرار گرفته بود، [[خطبه]] [[تاریخی]] خود را ایراد فرمود، خطبه‌ای معروف که مورخان آن را [[صحیفة النبی]] یا [[قانون اساسی]] [[اسلام]] نامیده‌اند و یکی از [[اصحاب]]، سخنان حضرت را تکرار می‌کرد تا به گوش افراد دورتر نیز برسد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۴؛ بحار الانوار، ج۲۱، ص۴۰۵.</ref>.


محورهای سخنان پیامبر {{صل}} عبارت بود از:
محورهای سخنان پیامبر {{صل}} عبارت بود از:
#اشاره به [[حرمت]] [[خانه کعبه]] و اینکه [[خون]] و [[اموال]] [[مسلمانان]] تا روزی که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنند، بر هم [[حرام]] است، و خون‌هایی که در [[جاهلیت]] ریخته شده است، باید فراموش شود و تعقیب کردنی نیست ([[انتقام]] [[خون]] نزد [[اعراب]] اهمیت ویژه‌ای داشت و درگیری‌هایی را نیز به همراه می‌آورد).
# اشاره به [[حرمت]] [[خانه کعبه]] و اینکه [[خون]] و [[اموال]] [[مسلمانان]] تا روزی که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنند، بر هم [[حرام]] است، و خون‌هایی که در [[جاهلیت]] ریخته شده است، باید فراموش شود و تعقیب کردنی نیست ([[انتقام]] [[خون]] نزد [[اعراب]] اهمیت ویژه‌ای داشت و درگیری‌هایی را نیز به همراه می‌آورد).
#هر کس امانتی نزد اوست، باید به صاحبش رد کند.
# هر کس امانتی نزد اوست، باید به صاحبش رد کند.
# [[ربا]] در [[اسلام]] [[حرام]] است و باید از آن [[پرهیز]] شود.
# [[ربا]] در [[اسلام]] [[حرام]] است و باید از آن [[پرهیز]] شود.
#از [[شیطان]] [[پیروی]] نکنید. او اکنون از اینکه در سرزمین شما [[پرستش]] شود، [[مأیوس]] شده است، با [[تبعیت]] از او در امور کوچک، وی را دوباره شادمان نسازید.
# از [[شیطان]] [[پیروی]] نکنید. او اکنون از اینکه در سرزمین شما [[پرستش]] شود، [[مأیوس]] شده است، با [[تبعیت]] از او در امور کوچک، وی را دوباره شادمان نسازید.
#زن‌ها بر شما [[حق]] دارند و شما بر آنان. من در این وادی، شما را به [[نیکی]] در [[حق]] [[زنان]] سفارش می‌کنم؛ زیرا آنان امانت‌های [[الهی]] در دست شمایند.
# زن‌ها بر شما [[حق]] دارند و شما بر آنان. من در این وادی، شما را به [[نیکی]] در [[حق]] [[زنان]] سفارش می‌کنم؛ زیرا آنان امانت‌های [[الهی]] در دست شمایند.
#من در میان شما دو چیز را به [[امانت]] می‌گذارم که اگر به آنها چنگ زنید، [[گمراه]] نخواهید شد: یکی [[کتاب خدا]] و دیگری [[سنت]] و گفتار من.
# من در میان شما دو چیز را به [[امانت]] می‌گذارم که اگر به آنها چنگ زنید، [[گمراه]] نخواهید شد: یکی [[کتاب خدا]] و دیگری [[سنت]] و گفتار من.
# [[مسلمانان]] با یکدیگر برادرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱.</ref>.
# [[مسلمانان]] با یکدیگر برادرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱.</ref>.


سپس با انگشت سبابه به [[آسمان]] اشاره کرد و فرمود: "خدایا![[شاهد]] باش که سخنان تو را رساندم"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۸.</ref>
سپس با انگشت سبابه به [[آسمان]] اشاره کرد و فرمود: "خدایا! [[شاهد]] باش که سخنان تو را رساندم"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۸.</ref>


==[[غدیر خم]]==
== [[غدیر خم]] ==
{{اصلی|غدیر خم}}
{{اصلی|غدیر خم}}
در راه بازگشت به [[مدینه]] در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> [[پیامبر]]{{صل}} در وادی [[غدیر خم]] که موضع مناسبی بود، دستور توقف داد<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۳۰-۱۳۱؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref>. پس از جمع شدن کاروانیان، حضرت، خطبه‌ای ایراد کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> که محورهای مهم آن عبارت است از:
در راه بازگشت به [[مدینه]] در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> [[پیامبر]] {{صل}} در وادی [[غدیر خم]] که موضع مناسبی بود، دستور توقف داد<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۳۰-۱۳۱؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref>. پس از جمع شدن کاروانیان، حضرت، خطبه‌ای ایراد کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> که محورهای مهم آن عبارت است از:
#خبر دادن از [[رحلت]] خود؛
# خبر دادن از [[رحلت]] خود؛
#به یادگار گذاشتن دو چیز گران‌بها: [[کتاب خدا]] و [[اهل‌بیت]]{{عم}}؛
# به یادگار گذاشتن دو چیز گران‌بها: [[کتاب خدا]] و [[اهل‌بیت]] {{عم}}؛
#معرفی [[علی]]{{ع}} به [[جانشینی]] خود. [[پیامبر]] {{صل}} بازوان [[علی]]{{ع}} را گرفت و بالا برد و فرمود: "هر که را من مولایم، این علی مولای اوست. خداوندا! [[دوست]] دار کسی را که وی را دوست دارد و [[دشمن]] دار کسی را که با وی [[دشمنی]] کند. [[یاری]] فرما کسی که وی را یاری کند و [[خوار]] ساز کسی که او را خوار سازد"<ref>ر.ک: امینی، ج۱، ص۹ به بعد.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸.</ref>
# معرفی [[علی]] {{ع}} به [[جانشینی]] خود. [[پیامبر]] {{صل}} بازوان [[علی]] {{ع}} را گرفت و بالا برد و فرمود: "هر که را من مولایم، این علی مولای اوست. خداوندا! [[دوست]] دار کسی را که وی را دوست دارد و [[دشمن]] دار کسی را که با وی [[دشمنی]] کند. [[یاری]] فرما کسی که وی را یاری کند و [[خوار]] ساز کسی که او را خوار سازد"<ref>ر. ک: امینی، ج۱، ص۹ به بعد.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه‌ الوداع (مقاله)|حجه‌ الوداع]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش