وکیع بن جراح رؤاسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''وکیع بن جراح رؤاسی''' از [[مفسران]] دوران حضور [[ائمه]]{{ع}} است و نیز از حافظان بزرگ [[حدیث]] است. از او به وثاقت و [[امانت]] و [[راستگویی]] یاد شده است و بر وثاقت و [[صداقت]] و امانت و [[زهد]] و ورع او اتفاق نظر وجود دارد. البته میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره وثاقت او [[اختلاف]] نظر وجود دارد. | '''وکیع بن جراح رؤاسی''' از [[مفسران]] دوران حضور [[ائمه]] {{ع}} است و نیز از حافظان بزرگ [[حدیث]] است. از او به وثاقت و [[امانت]] و [[راستگویی]] یاد شده است و بر وثاقت و [[صداقت]] و امانت و [[زهد]] و ورع او اتفاق نظر وجود دارد. البته میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره وثاقت او [[اختلاف]] نظر وجود دارد. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== وثاقت یا عدم وثاقت وکیع == | == وثاقت یا عدم وثاقت وکیع == | ||
[[رجالیان]] از او به [[وثاقت]] و [[امانت]] و [[راستگویی]] یاد کردهاند. علاوه بر [[زهد]] و [[پرهیز]] او از زخارف [[دنیا]] و گریزانی او از دربار [[امیران]] و [[سلاطین]] وقت، همه بزرگان ـ با آنکه بعضا او را با عنوان «[[رافضی]]» و از [[موالیان اهل بیت]]{{عم}} یاد میکنند ـ بر وثاقت و [[صداقت]] و امانت و زهد و [[ورع]] او [[اتفاق نظر]] دارند. | [[رجالیان]] از او به [[وثاقت]] و [[امانت]] و [[راستگویی]] یاد کردهاند. علاوه بر [[زهد]] و [[پرهیز]] او از زخارف [[دنیا]] و گریزانی او از دربار [[امیران]] و [[سلاطین]] وقت، همه بزرگان ـ با آنکه بعضا او را با عنوان «[[رافضی]]» و از [[موالیان اهل بیت]] {{عم}} یاد میکنند ـ بر وثاقت و [[صداقت]] و امانت و زهد و [[ورع]] او [[اتفاق نظر]] دارند. | ||
داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و با عناوین {{عربی|"الامام، الحافظ، الثبت، محدث العراق... صاحب التفسیر"}} توصیف کرده است<ref>داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۵۷.</ref>. حاج [[خلیفه]] نیز با عنوان تفسیر وکیع از تفسیر وی خبر داده و با عبارت {{عربی|"الامام الزاهد ابو سفيان وكيع بن الجراح الكوفي الحنفي المتوفى سنة ۱۹"}} او را معرفی کرده است<ref>حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۶۱.</ref>. از [[ابن مدینی]] نقل کردهاند که گفته است: در او اندکی [[گرایش]] به [[شیعه]] وجود دارد <ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۴، ص۳۳۶.</ref>. در نزد [[اهل تسنن]] [[ثقه]]<ref>ر.ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۳۱، رقم ۴۰.</ref> و در نزد شیعه [[وثاقت]] وی نامعلوم است. در [[تفسیر قمی]] از وی [[روایت]] شده است<ref>ر.ک: تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۰ (تفسیر آیه ۵۷ سوره زخرف).</ref> و بنابر مبنای کسی که [[راویان]] آن تفسیر را مشمول توثیق عام [[علی بن ابراهیم]] بداند<ref>مانند آیتالله خویی (ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۹ و ۵۰).</ref>، در نزد شیعه نیز [[موثق]] است، ولی در آن مبنا [[تأمّل]] است<ref>تأمل در آن مبنا در مکاتب تفسیری جلد سوم که در آینده چاپ میشود، بیان شده است.</ref> | داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و با عناوین {{عربی|"الامام، الحافظ، الثبت، محدث العراق... صاحب التفسیر"}} توصیف کرده است<ref>داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۵۷.</ref>. حاج [[خلیفه]] نیز با عنوان تفسیر وکیع از تفسیر وی خبر داده و با عبارت {{عربی|"الامام الزاهد ابو سفيان وكيع بن الجراح الكوفي الحنفي المتوفى سنة ۱۹"}} او را معرفی کرده است<ref>حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۶۱.</ref>. از [[ابن مدینی]] نقل کردهاند که گفته است: در او اندکی [[گرایش]] به [[شیعه]] وجود دارد <ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۴، ص۳۳۶.</ref>. در نزد [[اهل تسنن]] [[ثقه]]<ref>ر. ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۳۱، رقم ۴۰.</ref> و در نزد شیعه [[وثاقت]] وی نامعلوم است. در [[تفسیر قمی]] از وی [[روایت]] شده است<ref>ر. ک: تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۰ (تفسیر آیه ۵۷ سوره زخرف).</ref> و بنابر مبنای کسی که [[راویان]] آن تفسیر را مشمول توثیق عام [[علی بن ابراهیم]] بداند<ref>مانند آیتالله خویی (ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۹ و ۵۰).</ref>، در نزد شیعه نیز [[موثق]] است، ولی در آن مبنا [[تأمّل]] است<ref>تأمل در آن مبنا در مکاتب تفسیری جلد سوم که در آینده چاپ میشود، بیان شده است.</ref> | ||
از او روایاتی درباره [[فضایل امام علی]]{{ع}} نقل شده که برخی از آنها میتواند از [[اعتقاد به امامت]] و [[تشیع]] وی خبر دهد از جمله آنها [[حدیث نبوی]] {{متن حدیث|مَنْ فَضَّلَ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِي عَلَى عَلِيٍّ فَقَدْ كَفَرَ}} است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث ۸/۱۰۴ و۱۰۵.</ref>.<ref>[[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|تفسیر و مفسران]]، ص۴۲۶-۴۲۵؛ [[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۳۵؛ [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص ۸۱۱.</ref> | از او روایاتی درباره [[فضایل امام علی]] {{ع}} نقل شده که برخی از آنها میتواند از [[اعتقاد به امامت]] و [[تشیع]] وی خبر دهد از جمله آنها [[حدیث نبوی]] {{متن حدیث|مَنْ فَضَّلَ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِي عَلَى عَلِيٍّ فَقَدْ كَفَرَ}} است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث ۸/۱۰۴ و۱۰۵.</ref>.<ref>[[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|تفسیر و مفسران]]، ص۴۲۶-۴۲۵؛ [[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۳۵؛ [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص ۸۱۱.</ref> | ||
== وفات == | == وفات == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۲
وکیع بن جراح رؤاسی از مفسران دوران حضور ائمه (ع) است و نیز از حافظان بزرگ حدیث است. از او به وثاقت و امانت و راستگویی یاد شده است و بر وثاقت و صداقت و امانت و زهد و ورع او اتفاق نظر وجود دارد. البته میان شیعه و اهل سنت درباره وثاقت او اختلاف نظر وجود دارد.
مقدمه
ابوسفیان وکیع بن جراح بن ملیح بن عدی بن فرس رؤاسی کوفی اهل کوفه[۱] و از طایفه بنی عامر بن صعصعه بود[۲]. در اصل و نسبش اختلاف است: برخی اصل او را از نیشابور و گروهی از «سُغد»[۳]، ناحیهای خوش آب و هوا بین سمرقند و بخارا[۴] گفتهاند. تاریخ ولادتش به اختلاف بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۲۹هـ نقل شده است[۵]. لذا از مفسران صاحب تفسیر عصر حضور است. پدرش ریاست بیت المال مهدی عباسی را به عهده داشت[۶].[۷]
استادان و شاگردان
وی امام اهل کوفه بود و از کسانی چون اسماعیل بن خالد، هشام بن عروه، سلیمان اعمش، ابن جریج، اوزاعی و سفیان ثوری حدیث شنیده و روایت کرده است[۸]. راویان و محدثان برجستهای نیز از ایشان روایت کردهاند که از آن میان افرادی همچون عبدالله بن مبارک، یحیی بن آدم، قتیبة بن سعید و احمد بن حنبل را میتوان نام برد[۹].[۱۰]
ویژگیهای وکیع
وی در سال ۱۴۵هـ به بصره رفت[۱۱] و بارها نیز به بغداد سفر کرد که در یکی از این دفعات، هارون خواست وی را به قضاوت منصوب کند که نپذیرفت[۱۲]. وکیع کثیرالحدیث، ثقه[۱۳]، اهل فضل و از حافظان استوار بود[۱۴]. گفتهاند که وی هرگز کتابی به دست نمیگرفت، بلکه کتابهایش را از حفظ میخواند[۱۵]. او فردی عابد و صائم بود و گویند که هر شب قرآن را ختم میکرد[۱۶].[۱۷]
وثاقت یا عدم وثاقت وکیع
رجالیان از او به وثاقت و امانت و راستگویی یاد کردهاند. علاوه بر زهد و پرهیز او از زخارف دنیا و گریزانی او از دربار امیران و سلاطین وقت، همه بزرگان ـ با آنکه بعضا او را با عنوان «رافضی» و از موالیان اهل بیت (ع) یاد میکنند ـ بر وثاقت و صداقت و امانت و زهد و ورع او اتفاق نظر دارند.
داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و با عناوین "الامام، الحافظ، الثبت، محدث العراق... صاحب التفسیر" توصیف کرده است[۱۸]. حاج خلیفه نیز با عنوان تفسیر وکیع از تفسیر وی خبر داده و با عبارت "الامام الزاهد ابو سفيان وكيع بن الجراح الكوفي الحنفي المتوفى سنة ۱۹" او را معرفی کرده است[۱۹]. از ابن مدینی نقل کردهاند که گفته است: در او اندکی گرایش به شیعه وجود دارد [۲۰]. در نزد اهل تسنن ثقه[۲۱] و در نزد شیعه وثاقت وی نامعلوم است. در تفسیر قمی از وی روایت شده است[۲۲] و بنابر مبنای کسی که راویان آن تفسیر را مشمول توثیق عام علی بن ابراهیم بداند[۲۳]، در نزد شیعه نیز موثق است، ولی در آن مبنا تأمّل است[۲۴]
از او روایاتی درباره فضایل امام علی (ع) نقل شده که برخی از آنها میتواند از اعتقاد به امامت و تشیع وی خبر دهد از جمله آنها حدیث نبوی «مَنْ فَضَّلَ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِي عَلَى عَلِيٍّ فَقَدْ كَفَرَ» است[۲۵].[۲۶]
وفات
وی هنگام بازگشت از حج در مکانی به نام فید[۲۷]، از روستاهای میان راه مکه و مدینه[۲۸] درگذشت. سال وفاتش به اختلاف از ۱۹۶ تا ۱۹۸هـ نقل شده است[۲۹]. وکیع دارای آثار و تألیفاتی نیز بوده که عبارتاند از: «کتاب السنن»[۳۰]، «المعرفة و التاریخ»[۳۱]، «کتاب فی اختلاف العدد»[۳۲]، تفسیر القرآن و «کتاب الزهد»[۳۳].[۳۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الثقات ۷/۵۶۲.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۲۸۳.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۵۱۲.
- ↑ معجم البلدان ۳/۲۲۲.
- ↑ تهذیب الکمال ۳۰/۴۸۳.
- ↑ الثقات ۷/۵۶۲.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ الانساب ۳/۹۷.
- ↑ الانساب ۳/۹۷.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ التاریخ الکبیر ۸/۱۷۹.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۶۷.
- ↑ الطبقات الکبری ۶/۳۹۴.
- ↑ مشاهیر علماء الامصار ۲۷۲.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۷۵.
- ↑ الانساب ۳/۹۷.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ ذهبی، میزان الاعتدال، ج۴، ص۳۳۶.
- ↑ ر. ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۳۱، رقم ۴۰.
- ↑ ر. ک: تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۰ (تفسیر آیه ۵۷ سوره زخرف).
- ↑ مانند آیتالله خویی (ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۹ و ۵۰).
- ↑ تأمل در آن مبنا در مکاتب تفسیری جلد سوم که در آینده چاپ میشود، بیان شده است.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث ۸/۱۰۴ و۱۰۵.
- ↑ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۶-۴۲۵؛ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۳۵؛ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ تاریخ الاسلام ۱۳/۴۵۵ الطبقات الکبری ۶/۳۹۴.
- ↑ معجم البلدان ۴/۲۸۲.
- ↑ تذکرة الحفاظ ۱/۳۰۹ تهذیب الکمال ۳۰/۴۸۴.
- ↑ الاعلام ۸/۱۱۷.
- ↑ معجم المؤلفین ۱۳/۱۶۶.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۴۰.
- ↑ هدیة العارفین ۲/۵۰۰.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.