حجت الهی در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==معناشناسی [[حجت الهی]]== | == معناشناسی [[حجت الهی]] == | ||
در ادبیات گفتاری و نوشتاری [[شیعه]]، حجت دو مفهوم وصفی همسنگ دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۳ - ۱۶۵.</ref>: | در ادبیات گفتاری و نوشتاری [[شیعه]]، حجت دو مفهوم وصفی همسنگ دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۳ - ۱۶۵.</ref>: | ||
#مفهومی وصفی و عام که درباره هر [[دلیل]] و [[برهان]] الهی چون [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} یا [[عقل]] به کار برده میشود و این [[دلیل]] همواره در زمین بر [[انسان]] آشکار است؛ ازاین رو در روایت [[امام کاظم]]{{ع}} آمده است که فرمود: [[خداوند]] سبحانه و تعالی را بر [[مردم]] دو حجّت است: یکی ظاهر که آن عبارت است از [[پیامبران]] و [[رهبران دینی]] و دیگری باطن که آن [[عقول]] [[مردم]] است<ref> {{عربی|" إِنَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ {{عم}} وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵</ref>. [[پیامبران]] و [[اوصیا|اوصیای]] آنان{{عم}} به این [[دلیل]] حجّت نامیده شدهاند که [[خداوند]] سبحانه و تعالی به وجود ایشان، بر بندگان خود [[احتجاج]] کند. آنان همچنین دلیل بر وجود [[خدا]] هستند و گفتار و کردارشان [[دلیل]] بر [[نیاز مردم به قانون آسمانی]] است. بر اساس [[روایات]] فراوانی، زمین هرگز از حجّت خالی نیست؛ چنان که از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیده شد: آیا زمین از حجّت خالی میماند؟ حضرت فرمود: "اگر زمین از حجّت خالی باشد، اهلش را فرو میبرد"<ref> {{عربی|" لَوْ بَقِيَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ"}}، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۳ - ۱۶۵.</ref>. | # مفهومی وصفی و عام که درباره هر [[دلیل]] و [[برهان]] الهی چون [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} یا [[عقل]] به کار برده میشود و این [[دلیل]] همواره در زمین بر [[انسان]] آشکار است؛ ازاین رو در روایت [[امام کاظم]] {{ع}} آمده است که فرمود: [[خداوند]] سبحانه و تعالی را بر [[مردم]] دو حجّت است: یکی ظاهر که آن عبارت است از [[پیامبران]] و [[رهبران دینی]] و دیگری باطن که آن [[عقول]] [[مردم]] است<ref> {{عربی|" إِنَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ {{عم}} وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵</ref>. [[پیامبران]] و [[اوصیا|اوصیای]] آنان {{عم}} به این [[دلیل]] حجّت نامیده شدهاند که [[خداوند]] سبحانه و تعالی به وجود ایشان، بر بندگان خود [[احتجاج]] کند. آنان همچنین دلیل بر وجود [[خدا]] هستند و گفتار و کردارشان [[دلیل]] بر [[نیاز مردم به قانون آسمانی]] است. بر اساس [[روایات]] فراوانی، زمین هرگز از حجّت خالی نیست؛ چنان که از [[امام رضا]] {{ع}} پرسیده شد: آیا زمین از حجّت خالی میماند؟ حضرت فرمود: "اگر زمین از حجّت خالی باشد، اهلش را فرو میبرد"<ref> {{عربی|" لَوْ بَقِيَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ"}}، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۳ - ۱۶۵.</ref>. | ||
#مفهوم وصفی خاصی که از نگاه [[شیعه]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آخرین حجّت الهی است؛ ازاین رو به [[امام مهدی|حجة بن الحسن العسکری]]{{ع}} شهرت دارد<ref> | # مفهوم وصفی خاصی که از نگاه [[شیعه]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آخرین حجّت الهی است؛ ازاین رو به [[امام مهدی|حجة بن الحسن العسکری]] {{ع}} شهرت دارد<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ح ۶ و ج ۹۷، ص ۳۴۳</ref>. | ||
[[داود بن قاسم]] گوید: از [[امام دهم]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "جانشین من، پسرم حسن است. شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: خداوند سبحانه و تعالی مرا قربانت کند؛ چرا؟ فرمود: برای آن که شخص او را نمیتوانید ببینید و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید حجّت از خاندان [[پیامبر|محمد]]{{صل}}"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳</ref>. در بیشتر روایات، این لقب به صورت الحجّة من آل محمّد به کار رفته است<ref>ر.ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۳ - ۱۶۵.</ref>. | [[داود بن قاسم]] گوید: از [[امام دهم]] {{ع}} شنیدم که فرمود: "جانشین من، پسرم حسن است. شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: خداوند سبحانه و تعالی مرا قربانت کند؛ چرا؟ فرمود: برای آن که شخص او را نمیتوانید ببینید و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید حجّت از خاندان [[پیامبر|محمد]] {{صل}}"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳</ref>. در بیشتر روایات، این لقب به صورت الحجّة من آل محمّد به کار رفته است<ref>ر. ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۳ - ۱۶۵.</ref>. | ||
==حجة الله لقب [[امام مهدی]]== | == حجة الله لقب [[امام مهدی]] == | ||
از القاب [[حضرت مهدی]] {{ع}} ذکر شده و به معنی غلبه یا سلطنت خدا بر خلایق است، و این سلطنت به واسطه آن حضرت به ظهور خواهد رسید. نقش انگشتر آن حضرت {{عربی|"أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ"}} است و به روایتی {{عربی|"أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ خَالِصَتُهُ"}} و به همین مهر، روی زمین حکومت میکند<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref> | از القاب [[حضرت مهدی]] {{ع}} ذکر شده و به معنی غلبه یا سلطنت خدا بر خلایق است، و این سلطنت به واسطه آن حضرت به ظهور خواهد رسید. نقش انگشتر آن حضرت {{عربی|"أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ"}} است و به روایتی {{عربی|"أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ خَالِصَتُهُ"}} و به همین مهر، روی زمین حکومت میکند<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref> | ||
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۶
معناشناسی حجت الهی
در ادبیات گفتاری و نوشتاری شیعه، حجت دو مفهوم وصفی همسنگ دارد[۱]:
- مفهومی وصفی و عام که درباره هر دلیل و برهان الهی چون پیامبران و امامان (ع) یا عقل به کار برده میشود و این دلیل همواره در زمین بر انسان آشکار است؛ ازاین رو در روایت امام کاظم (ع) آمده است که فرمود: خداوند سبحانه و تعالی را بر مردم دو حجّت است: یکی ظاهر که آن عبارت است از پیامبران و رهبران دینی و دیگری باطن که آن عقول مردم است[۲]. پیامبران و اوصیای آنان (ع) به این دلیل حجّت نامیده شدهاند که خداوند سبحانه و تعالی به وجود ایشان، بر بندگان خود احتجاج کند. آنان همچنین دلیل بر وجود خدا هستند و گفتار و کردارشان دلیل بر نیاز مردم به قانون آسمانی است. بر اساس روایات فراوانی، زمین هرگز از حجّت خالی نیست؛ چنان که از امام رضا (ع) پرسیده شد: آیا زمین از حجّت خالی میماند؟ حضرت فرمود: "اگر زمین از حجّت خالی باشد، اهلش را فرو میبرد"[۳][۴].
- مفهوم وصفی خاصی که از نگاه شیعه، حضرت مهدی (ع) آخرین حجّت الهی است؛ ازاین رو به حجة بن الحسن العسکری (ع) شهرت دارد[۵].
داود بن قاسم گوید: از امام دهم (ع) شنیدم که فرمود: "جانشین من، پسرم حسن است. شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: خداوند سبحانه و تعالی مرا قربانت کند؛ چرا؟ فرمود: برای آن که شخص او را نمیتوانید ببینید و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید حجّت از خاندان محمد (ص)"[۶]. در بیشتر روایات، این لقب به صورت الحجّة من آل محمّد به کار رفته است[۷][۸].
حجة الله لقب امام مهدی
از القاب حضرت مهدی (ع) ذکر شده و به معنی غلبه یا سلطنت خدا بر خلایق است، و این سلطنت به واسطه آن حضرت به ظهور خواهد رسید. نقش انگشتر آن حضرت "أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ" است و به روایتی "أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ خَالِصَتُهُ" و به همین مهر، روی زمین حکومت میکند[۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۶۳ - ۱۶۵.
- ↑ " إِنَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ (ع) وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ "، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵
- ↑ " لَوْ بَقِيَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ"، شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۶۳ - ۱۶۵.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ح ۶ و ج ۹۷، ص ۳۴۳
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳
- ↑ ر. ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۶۳ - ۱۶۵.
- ↑ نجم الثاقب، باب دوم.