ثار الله در لغت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسین | عنوان مدخل = ثار الله | مداخل مرتبط = ثار الله در لغت - ثار الله در کلام اسلامی - ثار الله در معارف و سیره حسینی | پرسش مرتبط = ثار الله (پرسش) }} ==مقدمه== ابن سیده میگوید: «ثأر»<ref>ابن منظور، جمال الدی...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = ثار الله | ||
| عنوان مدخل = [[ثار الله]] | | عنوان مدخل = [[ثار الله]] | ||
| مداخل مرتبط = [[ثار الله در لغت | | مداخل مرتبط = [[ثار الله در لغت]] - [[ثار الله در معارف و سیره حسینی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:امام حسین]] | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] |
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۱
مقدمه
ابن سیده میگوید: «ثأر»[۱] به معنای خونخواهی است و «ثائر» به معنای خونخواه. نیز گفتهاند که «ثأر» به معنای درخواست سزای جنایت است و «ثائر» کسی است که سزای جنایت و خون را طلب میکند. حدیث محمد بن مسلم در جنگ خیبر به همین معناست، آنجا که میگوید: أَنا له يا رسول الله المَوْتُور الثَّائرُ یعنی طالب «ثأر» اویم و برای او خونخواهی میکنم[۲].
این واژه، ریشههای تاریخی و اصل قرآنی دارد. خون مقتول، اولیا و خویشاوندان او را برمیانگیزد تا قاتل را قصاص کنند و از او انتقام بگیرند. این سنت تاریخی کهنی است و عربها پیش از اسلام به مسئله قصاص، انتقام (ثأر) و پیگرد مجرم، بیش از دیگر امتها اهتمام داشتند و بر این باور بودند که هرگاه کسی به قتل رسد، روح او به شکل پرندهای که به آن «هامه» [بوم، جغد] میگفتند، در میآید و بر قبر مقتول مینشیند و فریاد برمیآورد: «به من بنوشانید، یعنی از خون قاتلم به من بنوشانید. این پرنده همینگونه هست تا اینکه خویشان مقتول از قاتل او انتقام بگیرند. برای خویشان مقتول ننگ بود که بگذارند قاتل در ناز و نعمت زندگی کند و از او انتقام نگیرند و او را به قتل نرسانند. سموأل درباره مفاخر قوم خویش میگوید: وَمَا مَاتَ منا سيدٌ حتف أَنفه *** وَلَا طل منا حَيْثُ كَانَ قَتِيل[۳]. مراد او این است که خون کشته ما هدر نمیرود، بدون اینکه انتقام او را بگیریم. عربها به روزگار جاهلیت، در انتقامگیری، پای را از حد و مرز معقول فراتر مینهادند، چندان که «مهلهل» برای اینکه از قبیله بکر بن وائل که برادرش «کلیب» را کشته بودند، انتقام بگیرد در میان آنان کشتاری بزرگ به راه انداخت و چیزی نمانده بود که قبیله بکر بن وائل نیست و نابود شود. سپس اسلام آمد و قصاص و مساوات و عدالت در انتقامگیری را وضع کرد.[۴]
منابع
پانویس
- ↑ ابن منظور، جمال الدین محمد، لسان العرب، ج۲، ص۷۷.
- ↑ ابن اثیر، ابوالسعادات، النهایة، ج۱، ص۲۰۴.
- ↑ دیوان الحماسة با شرح تبریزی، ج۱، ص۱۱۱.
- ↑ آصفی، محمد مهدی، بر آستان عاشورا، ج۱، ص ۲۸۸.